«… اگر برخی از حالت سنتی قرون پیش خارج نشوند، زنان آنها را بهزور خارج میکنند». (آخوند حسن روحانی- مراسم تجلیل از نفرات شرکتکننده در بازیهای المپیک و پارا المپیک ۲۰۱۶ - 14اسفند 95)
همة دیکتاتورهای جهان از یک سو مخالفان خود را شدیداً سرکوب میکنند و از سوی دیگر همواره به جامعه دروغ میگویند و به هر جنایتی متوسل میشود تا قدرت و حاکمیت خود را به هر بهایی حفظ کنند. بهعنوان نمونه برای آدولف هیتلر این روش مستلزم آن است که باید دروغ آنچنان عظیم باشد که باورش آسان باشد. جمله معروف او چنین است: «در دروغ بزرگ همواره نیروی قابل باور بودن موجود است».
هر چه به موعد نمایش انتخابات پوشالی رژیم ولایتفقیه نزدیکتر میشویم، جنگ قدرت درون رژیم شدت بیشتری پیدا میکند. هر دو باند رژیم تلاش میکنند موج نفرت عمومی از تمامیت رژیم آخوندی را به سمت جناح رقیب سمت و سو بدهند و نقش خود را در ارتکاب تمام جنایات رژیم آخوندی انکار کنند یا کمرنگ سازند.
آخوند روحانی، که در این زمینه گوی سبقت را از بقیه ربوده است اخیراً به شیادی وقیحانهیی رو آورده است و با دم زدنهای توخالی از حقوق زنان از جمله اظهاراتی که در شروع این نوشته آورده شده است تلاش میکند سهم خود در کارنامه ننگین زنستیزی رژیم آخوندی را لاپوشانی کند.
غافل از اینکه حنای فریبکاری و شیادی سالهاست رنگ خود را از دست داده است.
از هم دریدن پرده دجال بازی ناشیانه این آخوند کودن نیاز به تلاش چندانی ندارد.
کافی است بازگردیم بهخاطرات خود نوشتهی همین شیخ شیاد که چگونه شعار «یا روسری، یا تو سری» را در بین چماقداران و لات و لمپنهای نظام رواج داد:
«… طرح مسأله پوشش و حجاب زنان در اسفند ۱۳۵۷ بدون مشکل نبود و تا مدتها مسئولان را به خود مشغول کرد… در گام اول، همه زنان کارمند مستقر در ستاد مشترک ارتش را که نزدیک به سی نفر بودند، جمع کردم و قرار گذاشتیم از فردای آن روز با روسری در محل کار خود حاضر شوند. زنان کارمند که همگی به جز دو یا سه نفر بیحجاب بودند، شروع کردند به غر زدن و شلوغ کردن، ولی من محکم ایستادم و گفتم: از فردا صبح دژبان مقابل درب ورودی موظف است از ورود خانمهای بیحجاب به محوطه ستاد مشترک ارتش جلوگیری کند. پس از ستاد ارتش، نوبت به نیروهای سهگانه رسید. در آغاز به پادگان دوشان تپه رفتم و همه کارمندان زن را که تعداد آنها هم زیاد بود در سالنی جمع و درباره حجاب صحبت کردم. در آنجا زنها خیلی سر و صدا راه انداختند اما من قاطعانه گفتم: ”این دستور است و سرپیچی از آن جایز نیست“. در نهایت، در آنجا هم گفتم به دژبان دستور دادهایم از فردا هیچ زن بیحجابی را به پایگاه راه ندهند». (کتاب خاطرات حسن روحانی، جلد اول، صفحه ۵۷۱- ۵۷۳)
این مانند حرفهای این شیاد در تبلیغات نمایش قبلی ریاستجمهوری رژیم است که در یکی از مصاحبههای قبل از انتخابات در جواب خبرنگاری که پرسید: آیا اگر رئیسجمهور شوید، زندانی سیاسی خواهیم داشت؟ چنین پاسخ داد: «من نه تنها معتقدم که نباید زندانی سیاسی داشته باشیم! بلکه اعتقاد دارم که نباید زندانی داشته باشیم!». در حالیکه او در سال 1359 که نماینده مجلس ارتجاع بود بود، درباره نحوه تأمین امنیت کشور نظریهای را مطرح کرده است که بازتاب گستردهیی در روزنامههای آن دوره پیدا میکند».
(سایت حکومتی مشرق- 6بهمن 1395)
همچنین در دولت آخوند حسن روحانی، سرکوب سیستماتیک زنان، کارگران، دانشجویان، نویسندگان و روزنامهنگاران و وبلاگنویسان منتقد و مخالف، تحمیل فقر و بیکاری بر اکثریت شهروندان ایران، اعدام دستهجمعی و فردی زندانیان سیاسی و مخالفان و قربانیان اعتیاد و غیره و همچنین تهدید دایمی رسانهها و مجازات زندانیان سیاسی نسبت به دوره پاسدار احمدینژاد افزایش چشمگیری یافته است. در دوره دولت روحانی بهطور میانگین دو یا سه نفر در ایران اعدام میشود...
هر چه به موعد نمایش انتخابات پوشالی رژیم ولایتفقیه نزدیکتر میشویم، جنگ قدرت درون رژیم شدت بیشتری پیدا میکند. هر دو باند رژیم تلاش میکنند موج نفرت عمومی از تمامیت رژیم آخوندی را به سمت جناح رقیب سمت و سو بدهند و نقش خود را در ارتکاب تمام جنایات رژیم آخوندی انکار کنند یا کمرنگ سازند.
آخوند روحانی، که در این زمینه گوی سبقت را از بقیه ربوده است اخیراً به شیادی وقیحانهیی رو آورده است و با دم زدنهای توخالی از حقوق زنان از جمله اظهاراتی که در شروع این نوشته آورده شده است تلاش میکند سهم خود در کارنامه ننگین زنستیزی رژیم آخوندی را لاپوشانی کند.
غافل از اینکه حنای فریبکاری و شیادی سالهاست رنگ خود را از دست داده است.
از هم دریدن پرده دجال بازی ناشیانه این آخوند کودن نیاز به تلاش چندانی ندارد.
کافی است بازگردیم بهخاطرات خود نوشتهی همین شیخ شیاد که چگونه شعار «یا روسری، یا تو سری» را در بین چماقداران و لات و لمپنهای نظام رواج داد:
«… طرح مسأله پوشش و حجاب زنان در اسفند ۱۳۵۷ بدون مشکل نبود و تا مدتها مسئولان را به خود مشغول کرد… در گام اول، همه زنان کارمند مستقر در ستاد مشترک ارتش را که نزدیک به سی نفر بودند، جمع کردم و قرار گذاشتیم از فردای آن روز با روسری در محل کار خود حاضر شوند. زنان کارمند که همگی به جز دو یا سه نفر بیحجاب بودند، شروع کردند به غر زدن و شلوغ کردن، ولی من محکم ایستادم و گفتم: از فردا صبح دژبان مقابل درب ورودی موظف است از ورود خانمهای بیحجاب به محوطه ستاد مشترک ارتش جلوگیری کند. پس از ستاد ارتش، نوبت به نیروهای سهگانه رسید. در آغاز به پادگان دوشان تپه رفتم و همه کارمندان زن را که تعداد آنها هم زیاد بود در سالنی جمع و درباره حجاب صحبت کردم. در آنجا زنها خیلی سر و صدا راه انداختند اما من قاطعانه گفتم: ”این دستور است و سرپیچی از آن جایز نیست“. در نهایت، در آنجا هم گفتم به دژبان دستور دادهایم از فردا هیچ زن بیحجابی را به پایگاه راه ندهند». (کتاب خاطرات حسن روحانی، جلد اول، صفحه ۵۷۱- ۵۷۳)
این مانند حرفهای این شیاد در تبلیغات نمایش قبلی ریاستجمهوری رژیم است که در یکی از مصاحبههای قبل از انتخابات در جواب خبرنگاری که پرسید: آیا اگر رئیسجمهور شوید، زندانی سیاسی خواهیم داشت؟ چنین پاسخ داد: «من نه تنها معتقدم که نباید زندانی سیاسی داشته باشیم! بلکه اعتقاد دارم که نباید زندانی داشته باشیم!». در حالیکه او در سال 1359 که نماینده مجلس ارتجاع بود بود، درباره نحوه تأمین امنیت کشور نظریهای را مطرح کرده است که بازتاب گستردهیی در روزنامههای آن دوره پیدا میکند».
(سایت حکومتی مشرق- 6بهمن 1395)
همچنین در دولت آخوند حسن روحانی، سرکوب سیستماتیک زنان، کارگران، دانشجویان، نویسندگان و روزنامهنگاران و وبلاگنویسان منتقد و مخالف، تحمیل فقر و بیکاری بر اکثریت شهروندان ایران، اعدام دستهجمعی و فردی زندانیان سیاسی و مخالفان و قربانیان اعتیاد و غیره و همچنین تهدید دایمی رسانهها و مجازات زندانیان سیاسی نسبت به دوره پاسدار احمدینژاد افزایش چشمگیری یافته است. در دوره دولت روحانی بهطور میانگین دو یا سه نفر در ایران اعدام میشود...
«… کاری میکنم دختران احساس امنیت کنند. نخواهم گذاشت مأموری بینام و نشان از کسی سؤال کند. دختران خود حافظ حجاب و عفاف هستند».
«… فرهنگ دنیای وسیعی دارد. در زمینه فرهنگی، بگیر و ببندها جای پایی نباید داشته باشد. دنیای فرهنگ، ساز و کار فرهنگی دارد. باید در دنیای فرهنگ، مسائل را از طریق فرهنگی و با ابزار فرهنگی حل کنیم؛ نمیشود با نیروی پلیس مشکلات فرهنگی را حل کرد».
حالا کسی که در همان سال59 آن اقدامات زنستیزانه و سرکوبگرانه را با زنان این میهن کرده است در همین مراسم کذایی المپیک میگوید: «آن دورانی که زن فقط آشپزی و بچه داری میکرد سپری شده است».
حال ببینیم همین آخوند روحانی که با نزدیک شدن به انتخابات چنین حرفهایی میزند، در کانامة 4سالهی خود چه چیزی دارد:
سایت «خبرآنلاین» در گزارش روز دوشنبه (۱۸ مرداد/۸ اوت) با ارائه آماری از وضع اشتغال زنان در بازار کار ایران و مقایسه آن با سایر کشورهای منطقه و جهان، به این نتیجه رسیده است که زنان ایران بهرغم برخورداری از سطح آموزش و تحصیلات بالا، شانس بهتری نسبت به زنان در کشورهای در جنگ مانند عراق و افغانستان ندارند. به عبارتی زنان ایران در بازار کار وضعی مناسبتر از کشورهایی ندارند که درگیر جنگ و بحران هستند.
این همه در حالی است که حسن روحانی از همان ابتدا نسبت به موانع عمده بر سر راه زنان برای سهم بیشتر در سیاست و اقتصاد حساسیت نشان داده بود و بارها وعده این را داده بود که این موانع را از سر راه زنان بردارد.
درباره بیکاری زنان و رابطه مستقیم آن با آسیبهای اجتماعی مانند اعتیاد، خودکشی و بزهکاری زیاد نوشته شده
است. با این حال قدم قابل توجهی برای رفع آنها برداشته نشده است. فقط آمارهای سال گذشته یعنی سال ۱۳۹۴ نشان میدهند که نرخ بیکاری جوانان ۱۵ تا ۲۴ ساله بیش از ۲۶ درصد است. نرخ بیکاری در این گروه برای زنان ۴۲ درصد است.
به گزارش خبرگزاری حکومتی ایلنا، سهیلا جلودارزاده از کارگزاران رژیم و مشاور وزیر صنعت، معدن و تجارت در کابینه آخوند روحانی در پاسخ به این پرسش که هماکنون چه تعداد کارگر زن در کشور مشغول فعالیت هستند گفت: «بر اساس آمارها تا چند سال قبل حدود ۳۰۰ هزار کارگر زن که تحت پوشش بیمه تأمین اجتماعی بودند در کشور مشغول بکار بودند اما هماکنون تعداد آنها ۱۰۰ هزار نفر کاسته شده است». (ایلنا- دوشنبه 1تیر 94)
این کارگزار رژیم در خصوص وضعیت کارگران و تفاوت حقوق بین کارگران زن و مرد در کارخانجات، اظهار داشت: در بسیاری از موارد تا یک سوم حداقل قانون کار هم به بانوان پرداخت نمیشود.
آخوند حسن روحانی در در دوره تبلیغات انتخاباتیاش بارها تأکید کرد که وزارت زنان را تشکیل خواهد داد، تا بهزعم او ”حقوق ضایع شده زنان را به آنها برگرداند“.
این در حالی است که با روی کار آمدن این شیخ شیاد نه تنها وزارت زنان تشکیل نشد بلکه او حتی یک وزیر هم از میان زنان برای احراز پست وزارت به مجلس معرفی نکرد.
از سوی دیگر بهرغم شعارهای انتخاباتی آخوند حسن روحانی در نمایش انتخاباتی سال 92، در طول 4سال ریاستجمهوری این آخوند مکار، با شروع فصل تابستان و مسافرتهای مردم به نواحی شمالی و علیالخصوص سواحل دریا، طرحهای مقابله با بدحجابی نیز توسط نیروی انتظامی تشدید میشود. این بگیر و ببندها نه تنها توسط گشت ارشاد بلکه در استانهای شمالی کشور با کمک پرسنل نیروی انتطامی و یگان ویژه پیگیری شده است.
ایجاد رعب و وحشت و حضور زیاد نیروها بهگونهیی است که اگر یک نفر که به فضای جامعه ایران آشنا نباشد و به یکباره وارد این سواحل شود گمان میکند که کودتای نظامی رخ داده که نیروی نظامی به این شکل با اسلحههای نیمه اتوماتیک و ماشینهای پلنگی در سواحل شمال حضور دارند. اما سهم زنان در این میان کماکان تحمل بازداشت و توهین و به دادگاه رفتن و تحقیر شدنهای بیحساب و کتاب و غیرقانونی در شهرها و روستاهای ایران است.
ممانعت از ورود زنان به ورزشگاههای فوتبال اتفاق تازهیی نیست. سالهاست که این نابرابری بر زنان کشور اعمال میشود. در دولت آخوند حسن روحانی که مدعی ایجاد حق برابر بین زن و مرد است زنان از ورود به ورزشگاهها برای تماشای مسابقات لیگ جهانی هم محروم شدند. در دولت «تدبیر و امید!» با تمام وعدههای همراه با لبخند و نیشخند، سهم زنان از تماشای ورزشهای قهرمانی به صفر رسید. این در حالی است که انواع توهینها و هتاکیها از سوی بعضی از روحانیان و نمایندگان مجلس به زنان موسوم به روسری سفید (زنانی که خواهان برابری حقوق زن و مرد برای رفتن به ورزشگاه هستند) صورت گرفته است.
آخوند حسن روحانی در سال 92 در تبلیغات ریاستجمهوری اینگونه گفت: «در کجای قانون اساسی مجوز تفکیک جنسیتی در دانشگاهها و محروم کردن زنان از برخی از رشتهها عنوان شده است؟ کدام اصل قانون این موضوع را تأیید میکند؟ طرح تفکیک جنسیتی یک طرح غیرکارشناسی است که با جامعه ایرانی تطبیق ندارد».
اما در طول 4سال ریاستجمهوری روحانی، ایجاد دانشگاههای تفکیک شده برای زنان و مردان، محدود کردن بسیاری از رشتههای دانشگاهی برای زنان و ممانعت از تحصیل در بسیاری از رشتههای تحصیلی برای زنان در دولت حسن روحانی ادامه مییابد. بسیاری از کتب درسی و آموزشی عوض شده و بسیاری از رشتهها و کتب فقط به مردان اختصاص یافته است. در گذشته شاهد تفکیک جنسیتی در بیمارستانها، بانکها، بعد دانشگاهها بودهایم. به نظر میرسد وزارت علوم دولت روحانی راهکارش در این مورد را بیش از تفکیک جنسیتی در دانشگاهها، تشکیل دانشگاه تکجنسیتی است. حق انتخاب رشته دلخواه برای ادامه تحصیل در برخی رشتهها از زنان ایران گرفته شده است و مطالبات زنان در این مورد بینتیجه بوده است.
در همین دولت آخوند روحانی پدیده جنایتکارانه اسیدپاشی در خیابانها بهصورت زنان بالا گرفت در حالیکه
هیچکسی را به جرم اسیدپاشی بهصورت حدود 15 زن در اصفهان دستگیر نشدند و در حالیکه جابهجا علیه زنان در منابر و نمایشات جمعه سمپاشی میشد، این آخوند شیاد نطق نکشید.
در تاریخ بیست و هفتم ژانویه 2016 همزمان با سفر آخوند حسن روحانی به فرانسه نمایندگان پارلمان فرانسه طی یک نامه سرگشاده به رئیسجمهور خود که توسط روزنامه فیگارو منتشر شد، خاطرنشان کردند:
«… نسخه جدید قانون مجازات اسلامی همچنان به سنگسار زنان ادامه میدهد. بهطور کلی زنان بهویژه در زمینه ازدواج، طلاق، نگهداری و سرپرستی فرزندان و مسأله ارث زیر فشار تبعیضاتی که جنبه قانونی به آن داده شده قرار دارند. زنان همچنان بهعنوان افراد صغیر نمیتوانند کار کنند و بدون اجازه شوهر خود سفر نمایند. یک قانون در سال 2013، در مجلس ایران به تصویب رسید که به مردان اجازه میدهد با دختر خوانده خود که به سن سیزده سالگی میرسند ازدواج نمایند. مسألهیی که قانونی کردن آزار جنسی کودکان بهشمار میرود…». (از نامه سرگشاده نمایندگان پارلمان فرانسه به رئیسجمهور اولاند- فیگارو 27ژانویه 2016)
https://www.mojahedin.org/news/194631
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر