شنبه، تیر ۳۰، ۱۳۹۷

شعری از فریدون مشیری در رثای مصدق کبیر


بعد از تو، تا همیشه
شب ها و روزها،
بی ماه و مهر می گذرند از کنار ما.
اما ،
پشت دریچه ها،
در عمق سینه ها،
خورشید ِ قصه های تو همواره روشن است.
از بانگ راستین تو، ای مرد، ای دلیر
آفاق شرق تا همه اعصار پر صداست.
نام بزرگ تو
این واژه ی منزه ،
نام پیمبرانه
آن «صاد» و «دال» ُمحکم
آن «قاف» آهنین
ترکیب خوش طنین،
تشدید ِ دلپذیر ِ مُصدّق،
مصداق صبح صادق؛
یاد آور طلوع رهایی،
پیشانی سپیده ی فردا است!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر