شنبه، تیر ۰۲، ۱۳۹۷

کودتای نافرجام-توطئه ۱۷ ژوئن برعلیه مقاومت ایران در زد و بند با رژیم ایران-قسمت ۱۰

توطئه ۱۷ ژوئن برعلیه مقاومت ایران در زد و بند با رژیم ایران
رويارويي آزادي و عدالت با زدوبند و تجارت
نگاهي به حمايتهاي سياسي و اجتماعي از مقاومت ايران در فرانسه
وقايع 17ژوئن 2003 آثار گسترده اي در مردم فرانسه برجاي گذاشت و حمايتهاي سياسي چشمگيري برانگيخت. از همسايگان و شهروندان عادي تا برجسته ترين چهره ها و شخصيتهاي سياسي
-راديوي فرانسوي ار.ت.ال در 13تير1382 گفت :
مجاهدين توانستند درام بازداشت رهبرشان و ضبط اموال را تبديل به برسميت شناختن جنبش خود كنند
در اين سالها صدها هزارتن از مردم فرانسه حمايت خود را از جنبش مقاومت ايران به رهبري مريم رجوي اعلام كرده اند.
در ژوئن 2007 نيز همزمان با چهارمين سالگرد 17ژوئن , 250 هزار شهروند فرانسوي دربيانيه« همبستگي با مردم تحت ستم ايران ـ عدالت براي مقاومت ايران » اعلام كردند:
«عدالت ايجاب مي كند كه شوراي اتحاديه اروپا, رسما اسم مجاهدين خلق را از ليست تروريستي حذف نمايد. در17 ژوئن2003 به بهانه ليست تروريستي و بخاطر معامله با تهران, دفتر اپوزيسيون شوراي ملي مقاومت ايران و منازل پناهندگان ايراني در فرانسه مورد حمله قرار گرفت.
با وجوديكه همه اذعان دارند پرونده خالي است و هيچ شواهدي عليه مخالفان ايراني وجود ندارد, پرونده بدرخواست ملايان ادامه دارد و عواقب آن گريبانگير مردم و اپوزيسيون ايران مي باشد.
ما ضمن ابراز انزجار از قرباني كردن مخالفان ايراني بخاطر منافع اقتصادي خواستار بسته شدن فوري پرونده عليه مخالفين ايراني در فرانسه و پايان دادن به اين بي عدالتي بزرگ هستيم….. ما همچنين نگراني خود را نسبت به پافشاري رژيم ايران براي كسب سلاح اتمي كه صلح و امنيت جهاني را بمخاطره انداخته است ابراز مي داريم.
ما متعتقديم همچنانكه رهبر مخالف ايراني, مريم رجوي, اعلام كرده ,راه حل اين بحران نه در مداخله نظامي خارجي و نه در امتياز دادن به رژيم ايران است. تغيير بدست مردم و مقاومت ايران محقق خواهد شد».
مناسبات همسايگان شهرك اورسورواز با مقاومت ايران و مريم رجوي داستان بيهمتاي ديگري است :
اين خانم ژينت است, دوستي فوق العاده صميمي و مهربان و فعال كه در اثر بيماري درگذشت. ژينت به گفته خودش تا اشرف هم پر ميكشد: همسايگاني كه به اشرف رفته اند مشتاقند به نمايندگي از همشهريان خود همه چيز را در مورد مجاهدين به چشم ببينند. علاوه براين آنها هر روز جزوات و نوشته هاي بسياري از سوي رژيم آخوندي ووزارت اطلاعات و مزدوران آن دريافت ميكنند و پاكتهاي قطور حاوي اين لجن نامه ها را اغلب باز نكرده در سطل آشغال مي ريزند.
ميشل توبيانا روشنفكر نامدار فرانسوي و رئيس ليگ حقوق بشر در نخستين سالگرد 17ژوئن رژيم ايران را رژيمي معرفي كرد « كه خودش تروريسم دولتي اعمال مي‌كند». توبيانا افزود: «دولتي كه تلي از مدارك مختلف تبليغاتي توسط سفارت ايران در فرانسه پخش مي‌كند، و اين‌گونه اعمالش هيچ‌گونه تأثيري در موضع ما مبني بر رد اصولي ليستهاي تروريستي و ثبت كردن نام سازمانهاي مخالف ايراني بر اين ليستها نمي‌تواند داشته باشد»
سخنان همسايگان به زبان خودشان بسيار گوياست :
در سومين سالگرد 17ژوئن شماري از شهرداران شهرهاي مختلف فرانسه در بورژه پاريس در باره مقاومت ايران سخن گفتند :
ژان پير بكه، شهردار اور سور اواز:
دادگاههاي فرانسوي، آن فرانسه‌يي که مدافع حقوق و عدالت است، يكي بعد از ديگري قضاوت كردند و مشخص شد که هيچ چيز وجود ندارد، نه سلاحي و نه جرمي و نه توطئه‌يي. اكنون بايد هرچه زودتر اين روند قضايي به اتمام برسد.
ونسان كاپوكانلا، شهرداربورژه:
خانم رئيس‌جمهور،جنبش شما بايد مورد حمايت و تشويق قرارگيرد، همان‌طور كه از جنبش ژنرال دوگل حمايت شد
دومينيك لوفِور، شهردار سرژي:
مبارزة شما براي آزادي و دموكراسي مبارزة ما نيز هست. …ما در مبارزة شما براي آزادي و دموكراسي شريك هستيم. چون با وجود رژيم ملاها، صلح و دموكراسي در جهان در معرض خطر قرار دارد.
بوريس بوسكاوه، شهردار تاورني:
نه‌به‌ديكتاتوري مذهبي درايران، آري به‌آزادي
فطعاً تمام كساني كه براي دموكراسي و حقوق‌بشر احترام قائلند در كنار شما هستند. شما پيروز خواهيد شد.
ژان كلود وانر، شهردار بوآزمون:
اميدوارم كه مبارزة شما به‌پيروزي برسد و دموكراسي در ايران برقرار شود
ژاكت فت، شهردار نويل سور اواز:
بايد بدانيد كه ما در كنار شما قرار داريم
ژان‌پير مولر، دبير اول فدراسيون حزب سوسياليست فرانسه در استان والدواز و شهردار ماني‌آن‌وكسن:
اکنون نه زمان استمالت، بلکه زمان حمایت از جنبش مقاومت مردم ايران است
ما براي تحقق يك ايران آزاد و دموكراتيك عليه يك رژيم آزادي‌كش در کنار شما قرار داريم. مبارزه شما مبارزه ماست، اين بايد مبارزه همه دموكراتهايي باشد كه به شعار جمهوري‌خواهان فرانسه، يعني آزادي، برابري و برادري معتقدند
در حمايت از مردم و مقاومت ايران, ارزشهاي انقلاب كبير فرانسه و خاطرات دوران مقاومت در برابر فاشيسم هيتلري بار ديگر برجسته ميشود: بسياري از نهادها و چهره‌هاي برجسته قضايي و حقوق‌بشري فرانسه به اين كارزار مي پيوندند و تعهد خود به حمايت از مقاومت ايران را كه در حقيقت دفاع از ارزشهاي انساني و ارزشهاي انقلاب كبير فرانسه و مقاومت ضدفاشيستي آن است، ابراز مي كنند:
دانيل ميتران ميگويد:
بايد به آن‌چه ايرانيان روش مناسب براي مبارزه با يك رژيم فاشيست و متعصب در كشور خود تلقي مي‌كنند، احترام گذاشته شود
ميشل توبيانا، رئيس ليگ حقوق بشر فرانسه ميگويد:
اين يك انحراف مطلقاً خطرناك است. آنها براي اتهامهاي خود به نام مجاهدين در ليست سازمانهاي تروريستي‌ استناد مي‌کنند. اين اقدامي است كه با آن مي‌توان مخالفان دولتهايي كه ابتدايي‌ترين حقوق دموكراتيك را لگدمال مي‌كنند، تحت فشار قرار داد.
-توبيانا در روز 20ژوئن 2003 صريحاً به روزنامه اومانيته گفت : عمليات 17ژوئن « خدمتي است » كه پاريس به تهران كرده است . وي اضافه كرد « اتهام انجمن بزهكاري براي آماده سازي يك عمل تروريستي » اتهامي كه بنا بر آن 17 تن از مجاهدين منجمله مسئولشان مريم رجوي تحت بازدداشت قرار گرفته اند « يك اتهامي است كه در هر جايي از اين مارك استفاده ميشود»
-توبيانا در 23 ژوئن به خبرگزاري فرانسه گفت :اين يك خدمتگزاري است تا اينكه يك كار قضايي باشد .ما نميتوانيم اجازه بدهيم كه اپوزيسيون يك رژيمي كه هر روز شاهد اعمالش هستيم جنايتكار نشان داده شود , آنهم فقط به اين دليل كه اپوزيسيون است , ما اينگونه جنايتكار نشان دادن را رد ميكنيم و آنرا غير قابل قبول ميدانيم . اين اتحاد مقدس بين دولتها غير قابل قبول است
-توبيانا در 22ژوئيه به فرانس كولتور در مورد مجاهدين گفت : آيا فقط بدليل اينكه مخالفين چنين رژيم هاي هستيم و از خشونت عليه دولت استفاده ميكنيم دقت كنيد گفتم خشونت عليه دولت و نه افراد غير نطامي آيا اين يعني يك عمل تروريستي؟ به نظر ما و در تاريخ جهان , نه و مسلما نه
…. در اين جريان سيستم قضايي وسيله اي است براي يك خواست سياسي . من جرات نميكنم كلمه گروگان را بكار بگيرم ولي در هر صورت اين كار نوعي اخطار است براينكه مجاهدين را نه بخاطر خودشان بلكه بخاطر طرف ديگري گرفتند…
آبه پير فقيد محبوب ترين شخصيت اجتماعي فرانسه گفت:
ما اقدامات سركوبگرانه‌يي را كه عليه شما در اين‌جا وجود دارد ناموجه و بي‌اساس مي‌دانيم. كساني كه براي آزادي ملتشان مقاومت مي‌كنند در نزد ما از احترام زيادي برخوردار هستند
اديت كرسون، نخست‌وزير سابق فرانسه: به‌راستي چگونه مي‌توان در کنار شما قرار نگرفت؟
به‌راستي چگونه مي‌توان در كنار شما قرار نگرفت؟ به‌خصوص امروز که با حکم دادگاه عدالت فرانسه، ظن و ترديدهاي ناعادلانه نسبت به شما برطرف شده‌است. وقتي كه شما در سرزمين حقوق‌بشر از حقوق‌بشر حمايت مي‌كنيد ما چگونه مي‌توانيم از شما حمايت نكنيم؟
ژاك لوك، رئيس امائوس ليبرته (جنبشي كه توسط آبهپير بنيان گذاشته شد):
اجابت خواست ‌آيت‌الله‌هاي ايران به‌يك رژيم سركوبگر اين امكان را خواهد داد كه از دموكراسي ما سوءاستفاده نمايد
ژوزه بووه سخنگوي جنبش جهاني دهقانان:
دولت فرانسه براي خوشآمد ملاها عمل كرد. دولت فرانسه تلاش داردبراي خوشايند دولت ملاها عمل كند. متأسفانه شركتهاي فرانسوي براي پول، دموكراسي را ناديده مي‌گيرند.
اسقف گايو:
شما مبارزان آزادي هستيد نه تروريست. من به شمـا به‌عنوان اعضـاي مقـاومت درود مي‌فرستم
من هميشه وقتي كه درميان شما هستم احساس خوشحالي مي‌کنم. چون شما حامل نوري در قلبهايتان هستيد. اين نورها قلب مرا پر از شوق و شور مي‌كند.
ژان فرا:
خواننده و آهنگساز معروف فرانسوي: خانم رجوي زني است فوق‌العاده و من سمپاتي زيادي نسبت به‌وي دارم. امروز اين‌جا و بين شما هستم و در حد امكانم از نبردي كه شما داريد پيش مي‌بريد، حمايت مي‌كنم…
مارك ريمن عضو كميسيون خارجه مجلس ملي فرانسه:
خانم مريم رجوي، در رأس شوراي ملي مقاومت ايران به‌يك دموكراسي پارلماني، اصول لائيسيته و تساوي تمام شهروندان عينيت مي‌بخشد.فرانسه مي‌بايستي در كنار ميليونها ايراني قرار گيرد، نه در طرف يك رژيم بنيادگرا و سركوبگر.
برنارد استازي، وزير پيشين:
من با تمام قلب و تمام احساسم با شما همراه هستم. ايران متأسفانه حكومتي دارد كه به‌هيچ چيز و از‌جمله دموكراسي و حقوق بشر پايبند نيست.
ژرژ هاژ، رئيس سني مجلس ملي فرانسه:
متعهد مي‌شوم كه زد‌و‌بندهاي زشت ميان ايران و شركتهاي بزرگي را كه به ايران رفته‌اند افشا كنم از كشورم سرشكسته هستم كه در زمينه دفاع از مردم ايران و دموكراسي در ايران آن‌چنان كه در تاريخ سابقه داشته است، تلاشي نمي‌كند در مقابل همه متعهد مي‌شوم كه زدوبندهاي زشت بين رژيم ايران و شركتهاي بزرگي كه مي‌شناسيد و به ايران رفته‌اند را به‌طور گسترده افشا كنم.
-ما نمي‌توانيم به درخواست ملاها، بدون اهانت به نماد ميهن حقوق بشري خود، پاسخ مثبت بدهيم
مولود آئونيت، دبيركل جنبش عليه نژادپرستي و دوستي خلقها:
آنها كه به بهانه برهم زدن نظم عمومي مي‌خواستند در مقابل يك معامله شنيع شما را اخراج كنند امروز بايد پاسخگوي مسئوليتشان باشند
براي جنبشي مثل مراپ كه در مقاومت عليه نازيسم تشكيل شد طبيعي است كه امروز با كساني كه عليه يك نوع ديگر فاشيسم مبارزه مي‌كنند، همبسته باشد.
ما بابت مبارزه‌يي كه شما به پيش مي‌بريد و همبستگي كه در اين مبارزه جلب كرده‌ايد و كارزاري كه راه انداخته‌ايد، از شما بسيار تشكر مي‌كنيم چون اجازه داديد كه يك بار ديگر ارزشهاي واقعي فرانسه را زنده كنيم
-قبول درخواست مقامهاي ايران خيانت به حق پناهندگي و همدستي با ديكتاتور وحشي تهران است
ژان ميشل بلورژه، نماينده سابق مجلس فرانسه:
همه هموطنانم را كه داراي مسئوليتهاي سياسي با هر تعلق حزبي هستند فرا مي‌خوانم كه تا دير نشده به‌خود آيند. پيروزي از آن شماست چرا كه شما عدالت را نمايندگي مي‌كنيد.
رنه آندره نماينده و عضو كميسيون خارجي مجلس از حزب او.ام.پ و معاون هيأت فرانسه در اتحاديه اروپا:
براي مبارزه شما به منظور استقرار آزادي در ايران و به‌خاطر خطرهاي زيادي كه به‌همين منظور در كشورتان و هم‌چنين در كشور من به‌جان مي‌خريد، احترام زيادي قائل هستم. اين شجاعت شما مايه ستايش ماست، زيرا كه مقاومت شما بدون ريسك نبوده است.
آنهايي كه در لندن به ژنرال دوگل پيوستند بلافاصله تروريست خوانده شدند. اما آنها براي بازگرداندن افتخار و احترام و دموكراسي به‌فرانسه به او پيوسته بودند و يقين دارم كه مبارزه شما در اين راستاست.
ژرار شاراس نماينده و عضو كميسيون دفاع مجلس ملي فرانسه از حزب راديكال چپ:
حمايت از جنبش شما بايد فراتر برود. شما نماينده سازمانيافته‌ترين مقاومت ايران هستيد و شايسته حمايت ما هستيد و بدانيدكه ما همواره در كنار شما قرار خواهيم داشت.
سناتور ژان‌پير ميشل:
ما به‌عنوان پارلمانترهاي مسئول، موظفيم و اگر اقدامي مي‌كنيم، با آگاهي تمام از ماهيت گروه شماست… اين وضعيت قضايي غير‌قابل‌قبول است. مي‌دانيم كه از قوه قضاييه براي اهداف سياسي، استفاده ابزاري شده است. براي مذاكره و معامله با خاتمي و استمالت از وي در ژوئن 2003 عمليات پليسي در اورسور‌اواز جايي‌كه شما سكونت داريد انجام شد.
ميشل ترو، نماينده و عضو كميسيون خارجي مجلس فرانسه از حزب او.ام.پ (حزب حاكم):
اتهاماتي كه عليه شما مطرح شده غيرقابل‌قبول است. آرمانها و سياستهايي كه شما با اراده و پرنسيپ زياد از آن حمايت مي‌كنيد سزاوار ستايش است.
ژان پل بنوا، مسئول روابط بين‌الملل حزب راديکال چپ:
به‌عنوان يك نماينده سابق و به عنوان يك وكيل، مي‌توانم تأييد کنم كه اين نقض آشکار اصول قانون است. روي اين موضوع بايد تأکيد بشود كه تروريستها در تهران هستند و نه در اورسوراواز.
ژان پل نه، دبيركل مرکز بين‌المللي تحقيقات درباره تروريسم:
اگر امروز، توسط دولت کشور من و بعضي از سرويسهاي آن با مجاهدين خلق به‌عنوان تروريست برخورد مي‌شود، يعني مبارزه عليه يک رژيم تروريست و ناقض حقوق‌بشر، تروريسم است، پس سازمان مبارزه با تروريسم و ما سازمان قربانيان تروريسم و رئيس آن و صدها عضو آن و پارلمانترها و خود من هم تروريست خواهيم بود.
سناتور وين آلارد:
مبارزه خانم رجوي را به‌رسميت مي‌شناسيم و مقاومت ايشان را تحسين مي‌كنيم. مبارزه عليه فاشيسم نبايد مارك تروريستي بخورد.
ماريو استازي رئيس سابق كانون وكلاي پاريس:،
ما با هم مي‌توانيم در اين مبارزه پيروز شويم. «امه سزر» شاعر بزرگ مي‌گويد كه وكلا بايد صداي بي‌صدايان باشند. باور كنيد كه با حمايت شما و با نيرويي كه اعتقادمان به ما مي‌دهد با همبستگي كه شما با حضورتان بيان مي‌كنيد، ما مي‌توانيم صداي خودمان را به گوشها برسانيم.
پير برسي، رئيس سازمان حقوق‌بشر نوين:
ما اخباري را كه پخش شد باور نكرديم و بلافاصله در كنار مريم رجوي قرار گرفتيم
رژين دفورژ، نويسنده معروف فرانسوي:
من به اين‌جا آمده‌ام كه حمايت خود را از مريم رجوي و يارانش در مقاومت ايران اعلام كنم. مي‌خواهم به‌سادگي بگويم كه شما الگويي هستيد كه نبودن دموكراسي، نابرابري بين زن و مرد و دست درازي مذهب به امور دولتي را نمي پذيرد.
آندره شاسين، نمايندة مجلس ملي فرانسه:
گشودن پرونده جديد تحقيق قضايي كاملاً غيرقابل توضيح است
به اين ترتيب، با ضربات رسوا كنندة پياپي كه از سوي مقاومت ايران و نيز از سوي جبهة گستردهيي از وجدانهاي بيدار بشري بر پروندة 17ژوئن وارد آمده از اين محصول ننگين توطئهگران ارتجاعي و استعماري جز پوستهيي بيارزش و براي بانيانش جز رسوايي بر جا نمانده است.
ليگ حقوق بشـر و برجسته‌ترين حقوقدانان فرانسه خواستار مختومه شـدن «پرونـده ۱۷ژوئن‌۲۰۰۳» شـدنـد.
-سخنرانان ليگ حقوق بشر در روز 21ژوئن2007 در سالن هُش در پاريس بر اين خواسته پاي فشردند:
ژان پير دوبوآ، رئيس ليگ حقوق‌بشر فرانسه:
اين پرونده كه در آغاز طي يك حمله پليس فرانسه با نقض حقوق اوليه شهروندان آغاز شد، بيش از حد به درازا كشيده شده است و بايد هر چه زودتر به سرانجام برسد. ليگ حقوق بشر فرانسه همواره عليه نقض قانون توسط دستگاه قضايي مبارزه كرده است و معتقد است كه پرونده مخالفان ايراني از مصاديق بارز نقض حقوق محسوب مي‌شود.
ايوبونه، رئيس پيشين سازمان ضد جاسوسي فرانسه د.اس.ت
در پائيز 1387 در مصاحبه با سيماي آزادي : من هرگز عملياتي با چنين ابعادي را نديده بودم. نمونة ديگري از عملياتي با چنين ابعادي در تاريخ پليس و قضاييه فرانسه وجود ندارد. همچنين نمونة ديگري از عملياتي كه با چنين شكستي مواجه شود و تا اين حد ماية سرافكندگي باشد, در تاريخ فرانسه وجود ندارد. متأسفانه ما آنقدر ادمهاي روشن و با شهامتي نيستيم كه از قربانيان چنين بدرفتاري بيسابقهيي عذرخواهي كنيم. اينجا ديگر شوخي ندارم و به جد ميگويم كه اين ماية افتخار ما نيست، ما بايد اين شهامت را داشته باشيم كه به خطاهايمان اذعان كنيم.
پاتريك بودوئن، رئيس افتخاري فدراسيون بين‌المللي حقوق‌بشر:
4سال پيش توسط بروگير بازپرس ويژه در دادسراي پاريس يك حمله وسيع پليسي عليه مقاومت مردم ايران صورت گرفت و اتهاماتي در مورد ارتباط اين مقاومت با تروريسم مطرح شد، آن‌چه قابل‌توجه است همزماني اين حمله گسترده و مذاكرت اقتصادي ميان دولت فرانسه و رژيم ايران براي قراردادهاي تجاري بود. از همان آغاز مشخص بود كه اين يك پرونده سياسي است. اما طولي نكشيد كه دادگاه استان پاريس با حكم آزادي متهمان، يك سيلي قضايي محكم به بروگير به‌عنوان مسئول اين پرونده وارد كرد. آزادي همه دستگيرشدگان يك واقعه نادر در اين‌گونه پرونده‌هاست. اين بيانگر خالي‌بودن پرونده از هر‌گونه اتهام تروريستي بود. متأسفانه 4‌سال بعداز اين ماجرا پرونده هنوز باز نگهداشته شده است كه علت آن نمي‌تواند چيزي جز اهداف سياسي باشد. يك ضربه ديگر كه اخيراً به سازندگان اين پرونده وارد آمد، حكم دادگاه عدالت اروپا بود كه رأي به لغو اتهام تروريستي عليه سازمان مجاهدين داد.
هانري لكلرك، برجسته‌ترين حقوقدان فرانسه:
4‌سال پيش در چنين روزي من در شعبه‌هاي مختلف دادگستري، پرونده دستگيرشدگان ايراني را دنبال مي‌كردم، از همان آغاز ترديدهاي زيادي در باره انگيزه‌هاي دست‌زدن به چنين حمله گسترده نمايشي وجود داشت. بعداً معلوم شد كه اين حمله مصادف بوده است با سفر دوويلپن وزير خارجه وقت فرانسه به ايران، جهت بستن قراردادهايي براي شركت توتال. آن‌چه قابل‌توجه است خالي‌بودن اين پرونده از هر‌گونه اتهام تروريستي است. به‌همين دليل اكثر متهمان اين پرونده به‌ندرت براي بازجويي به دادگاه احضار شده‌اند. پليس نيز هيچ سندي دال بر هيچ مورد تروريستي پيدا نكرده است، تنها چيزي كه مطرح كرده‌اند اينست كه ساكنان اشرف ممكن است تهديدي عليه رژيم ايران به‌وجود بياورند. در برابر خالي‌بودن پرونده اكنون آنها تلاش مي‌كنند به آن بعد مالي بدهند. اين امر با هدف طولاني‌كردن پرونده انجام مي‌شود زيرا كه پرونده يك پرونده سياسي است.
ويليام بوردون، حقوقدان سرشناس فرانسه:
از نظر من قاضي بايد بلافاصله دستور منع تعقيب را صادر كند. كشاندن پرونده به مسائل مالي هدفي جز طولاني‌تر كردن پرونده به دلائل سياسي ندارد. حق مقاومت عليه ديكتاتوري توسط حقوق بين‌الملل به‌رسميت شناخته شده است و قاضي نمي‌تواند خلاف جهت اين اصل شناخته‌شده حقوق بين‌المللي حركت كند. ما هم‌چنين شاهد تلاش عوامل رژيم ايران براي رخنه در پرونده مخالفان ايراني بوده‌ايم، اما خوشبختانه آنها در اين‌رابطه شكست خوردند و سرويسهاي اطلاعاتي رژيم ايران قادر به دستيابي به اين پرونده نشدند.
پناهندگان ايراني در هجوم عوامل رژيم ايران در پاريس مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. يكي از مهاجمين فردي بود بنام سبحاني كه پليس او را بازداشت كرد. اين فرد در گذشته خود را به‌عنوان شاهد عليه سازمان مجاهدين معرفي كرده بود و سعي داشت در پرونده رخنه كند. اين موضوع بار ديگر نشاندهنده اينست كه از ابتدا همه شواهد عليه مخالفان ايراني توسط رژيم ايران هدايت شده است تا دستگاه قضايي فرانسه را آلت دست خود قرار دهد.
آلن ويوين، وزير مشاور سابق در امور خارجه فرانسه و بنيانگذار كميته دولتي عليه سكت:
حقوق مخالفان ايراني به‌وضوح پايمال شده است. اين امر ناقض اصولي است كه فرانسه بر پايه آن ساخته شده است، به‌همين دليل است كه تعدادي از نمايندگان مجلس و قضات با تشكيل كميته‌يي سعي كرده‌اند به‌روشنگري در مورد روابط مرموز ميان دولت سابق فرانسه و رژيم ملاهاي ايران بپردازند بايد به‌ياد بياوريم كه ما نيز در گذشته براي آزادي خود به مقاومت عليه ستم پرداختيم. در كشور ما مقاومت يك مفهوم خاصي دارد و ما قطعاً در كنار ايرانياني قرار داريم كه عليه ديكتاتوري مبارزه مي‌كنند و حقوقشان پايمال شده است.
فرانسوا كولكومبه قاضي و نماينده سابق از حزب سوسياليست:
من از مدتها پيش حامي مقاومت ايران هستم. براي پيشبرد اين مبارزه‌ در كنار شما هستم.
-آنچه محرز مي‌باشد اينست كه عدالت همواره به نفع مجاهدين خلق عمل كرده است. زيرا هر‌گاه كه دادگاهي به قضاوت پرداخته است نظر به رفع اتهام از آنها داده است.
در ششمين سالگرد حمله ننگين 17 ژوئن 2003 نيز در يك كنفرانس مطبوعاتي كه در مقر ليگ حقوق بشر درپاريس برپا تأكيد شد: «با حذف نام مجاهدين از ليست تروريستي اتحاديه اروپا، اساس اين پرونده مثل يك ساختمان بي بنياد فروريخته است».
دراين كنفرانس ژان پير دوبوآ رئيس ليگ حقوق بشرفرانسه گفت:
اين يك پرونده قضايي كاملاً بي پايه و اساس است كه شش سال از آن مي گذرد، اين يك بيعدالتي بزرگ است و بدلايل كاملاً سياسي تشكيل شده. ما در اين اصرار خودمان سماجت داريم، زيرا هر سال كه ميگذرد، عناصر حقوقي بيشتر بدست مي آيد كه ادعاي ما را اثبات مي كند. ديديم كه دادگاههاي بريتانيا ثبت نام مجاهدين را در ليست تروريستي اين كشور محكوم كردند و از زمانيكه دولت انگلستان ديگر در مورد نامگذاري مجاهدين در ليست اروپايي ادعايي نداشت، دولت فرانسه جاي آنرا در شرايط مفتضحانه اي پر كرد. آن ملاحظات سياسي- ديپلماتيك كه در آغاز اين ماجرا وجود داشت، امروز ديگر كاملاً غير واقعي بنظر مي رسند. بخصوص وقتيكه از زاويه آنچه كه امروز در ايران مي گذرد به آن نگاه مي كنيم.
در اين كنفرانس ويليام بوردون از وكلاي سرشناس فرانسوي گفت : اراده لجوجانه دولت فرانسه براي نگه داشتن مجاهدين در ليست تروريستي با استناد به اين پرونده، چند بار با شكست مواجه شد. هم در حكم 4 دسامبر 2008 دادگاه عدالت اروپا و بخصوص در تصميم شوراي وزيران اتحاديه اروپا در 26 ژانويه 2009 كه تصميم به حذف نام مجاهدين از اين ليست گرفتند. همين اصراري كه فرانسه در اين قضيه داشت خود نشاندهنده خصليت سياسي اين پرونده است.ما از پيش بارها گفته بوديم كه سروصداي مطبوعاتي كه از ابتدا بر سر اين پرونده براه انداخته شد، براي جلب توجه مقامات تهران بود. رژيمي كه امروز چنانكه در خيابانهاي ايران شاهد آن هستيم، ابتدا با تقلب انتخاباتي و سپس با خشونت خود را سرپا نگه داشته است. ما وكلاي پرونده كاملا يقين داريم كه روزي فرا خواهد رسيد كه عدالت فرانسه حكم خواهد داد كه اتهامات تروريسم و تإمين مالي تروريسم هيچ پايه و اساسي نداشته است. نبرد حقوقي اصلي ما براي ختم اين پرونده است و اين را با به آخر دنبال خواهيم كرد.
پاتريك بودوئن رئيس افتخاري فدراسيون بين المللي حقوق بشر واز وكلاي پرونده نيز گفت: شكست مفتضحانه آن عمليات جنجالي پليسي كه 6 سال پيش در اور-سور-اوآز رخ داد، از همان روز اول آشكار بود و ما بر آن تإكيدكرده بوديم و حالا در كتابي كه امروز كه نويسنده اش در اينجا حضور دارد، مي خوانيم كه دومينيك دوويلپن بخاطر مشتي قرار داد يا امتيازات ديگر سياسي، چه مداخلاتي را در دستگاه قضايي مجاز شمرده است، از خود مي پرسيم آيا واقعاً در كشوري بسر مي بريم كه در آن قوه قضاييه مستقل است؟ فكر مي كنم هيچ پرونده اي باندازه ي اين پرونده براي مقامات فرانسوي هزينه برنداشته، چه بلحاظ هزينه ترجمه و چه هزينه استخراج مطالب كامپيوترها و بعد معلوم شد كه اينها هيچ فايده اي نداشته است. و بهانه هاي كلاهبرداري وقتي مطرح شد كه ساير تحقيقات به بن بست رسيد. اين اتلاف وقت قضات تحقيق است ، آنهم در يك دستگاه قضايي كه اينهمه پرونده روي دست دارد. با خروج مجاهدين از ليست تروريستي اتحاديه اروپا اساس اين پرونده مثل يك ساختمان بي بنياد فروريخته است.
دراين كنفرانس همچنين فرانسوا كلكومبه قاضي و نماينده پيشين مجلس فرانسه گفت : آنچه كه امروز در ايران مي گذرد باعث مي شود كه ما از خود سؤال كنيم كه اين پرونده چرا در چنين نقطه ايست. پروسه قضايي طي شده در مورد پرونده تهاجم پليسي اور-سور-اواز يك مثال بارز است. صاحب اين پرونده و قاضي تحقيق معروف آن كسي بود كه نه تنها استقلال عمل يك مقام قضايي را نداشت، بلكه اساساً خودش را با خواست وزرا و دولت كوك مي كرد. همه مي دانند كه اين قبل از آنكه يك پروسه قضايي باشد، از پيش تدارك ديده شده بود كه يك مونتاژ براي مطبوعات باشد ادامه اين پرونده به رژيمي خدمت رسانده است كه اين گونه در اعدام و شكنجه شهروندان خودش دست باز دارد.دولت فرانسه اگر امروز بدنبال اينست كه از خواستهاي مردمي كه به خيابانها آمده اند، حمايت كند، يك راه آن اينست كه به اين پرونده خاتمه دهد و بپذيرد كه مجاهدين خلق ايران مردم ايران را نمايندگي مي كنند.
در اين ساليان خالي بودن و مرگ پروندة 17ژوئن، و نظرات حقوقدانان در اين باره، مورد توجه رسانهها نيز قرار گرفته است. روزنامه لاپرس مونترال _ كانادا- در 5مارس2009 تحت عنوان «ستاره مقاومت» نوشت: در ژوئن 2003، تحت عنوان فعاليتهاي تروريستي، 1300 پليس فرانسه يک عمليات عظيم در ستاد مرکزي مجاهدين در اور سور اواز انجام دادند. مريم رجوي و 163 نفر ديگر دستگير و برخي از بازداشت شدگان ماهها نگه داشته شدند. تقريبا 6 سال بعد از آن، کماکان 23 نفر متهم به فعاليتهاي تروريستي هستند بدون اينکه يک تاريخ دادگاه داشته باشند. در اين بين، اتحاديه اروپا رسما مجاهدين را از ليست سازمانهاي تروريستي حذف کرد. به گفته وکيل مجاهدين ويليام بوردون “پرونده اتهام خالي است. تنها توجيه اين پرونده، نامگذاري تروريستي مجاهدين بود که ديگر وجود ندارد”.
در دهمين سال كودتاي نافرجام 17ژوئن، دوسال از اعلام رسمي حذف اتهام تروريسم در پرونده 17 ژوئن توسط قضات فرانسه كه دستاويز و پايه اصلي پرونده سازي و تهاجم بيسابقه به مقاومت ايران بر اساس يك معامله و زد و بند ننگين بين دولت وقت فرانسه با رژيم آخوندي بود، همچنان شاهد محكوميت مجدد اين حمله و زد و بند رسوا از سوي شخصيتهاي برجستة سياسي فرانسوي و اروپايي بوديم:
ژان پير بكه، شهردار اور سوراواز در جريان ديدار ژيلبر ميتران رئيس فرانس ليبرته و ميشل ژولي دبيركل فرانس ليبرته با رئيس جمهور برگزيده مقاومت در تيرماه 92 از جمله گفت:
«…دانيل ميتران هميشه براي عدالت مبارزه مي كرد، بعد از حمله پليس به اور سوراوآز نمي توانم ياد آوري نكنم كه او از اولين شخصيتهايي بود كه به اينجا آمد تا خشم خود را نسبت به اين موضوع نشان دهد. از طرف ديگر مريم گرامي چند روز بعد شما دوباره فاتحانه برگشتيد. النهايه هشت سال موضوع پرونده كان لم يكن اعلام شد زيرا پر واضح است كه پرونده خالي بود. من هم صريحاً آن را گفته بودم. اولين روز اين حمله من گفته بودم كه آنها چيزي پيدا نخواهند كرد. مسلماً ما ميدانستيم كه در اين محل نه تروريست و نه تسليحاتي وجود ندارد. اينجا فقط مقاومين و كساني اقامت گزيده اند كه خير و خوبي مردم خود را مي خواهند و آزادي وطنشان را خواستارند. اين حمله تنها مي توانست چند قرار داد نفت و ماشين را شامل شود و لاغير.
من اين موضوع را به شديدترين لحن بيان كرده بودم.
سناتور ژان پير ميشل ، عضو مجلس سناي فرانسه Jean-Pierre Miche در كنفرانس كميته پارلماني براي ايران دموكراتيك در سالن ويكتورهوگو گفت:( 9آبان 1392) :
ما همواره گفته ايم كه رفتار دولتهاي پياپي فرانسه همواره يك سياست غيرمتعادل بوده است. بي تعادل از بابت داشتن سياست مماشات در مقابل حكومت مذهبي در ايران. چرا؟ شايد به خاطر اينكه منافع اقتصادي در اولويت قرار داشته اند، شايد مديركل شركت نفتي توتال و سفير ما در ايران مؤثر بوده‌اند. لذا ديپلوماسي ما به نظر من تنها روي اين منافع سوار بوده است. اما رؤساي جمهور فرانسه وقتي روي كار آمدند خلاف آن را مي‌گفتند، بايد باور كرد كه آنها به ما دروغ گفته اند.
ما چه چيزهايي ديديم؟ ديديم كه تعدادي پروندة قضايي ساختگي گشوده شد، كه بعد به دنبال نبردهاي قضايي سنگين آنها را لغو كردند.
ژان پير برار نمايندةمجلس ملي فرانسه در4 بهمن 92 در گردهمايي همبستگي با مقاومت ايران با حضور شهرداران و منتخبان فرانسوي به مناسبت سال نو ميلادي 2014 طي سخناني خطاب به رئيس جمهور برگزيدة مقاومت ايران گفت:
خانم رئيس جمهور، ما فراموش نمي كنيم چطور دولت ما رفتار شرم‌آوري با شما داشت. من خيلي خوشحال هستم كه مبارزة پارلمانترها به شيوه پلوراليسم، ادامه دارد و امروز خانم رئيس جمهور! اكثريت نمايندگان و سناتورها از اهداف شما دفاع مي كنند.
در سخنان قبلي صحبت از بي عملي شد. من از كلمه «بي عملي» استفاده نمي كنم. مي گويم «همدستي در جرم». همدستي و دست در دست جنايت گذاشتن. مي خواهد اين همدستي در آمريكا باشد يا سازمان ملل. مي دانيم كه نمايندة سازمان ملل، كوبلر چه نقشي براي اشرف بازي كرد. او طرف ملاها بود، عليه مقاومت بود. و همه ضربات شر را پوشش داد. به دليل اينكه براي برخي، قبل از حقوق بشر، تجارت اولويت دارد. «توتال» است، «رنو» است، «آروا» و كسان ديگري كه در ايران كاسبي داشتند ولي با ملاها.
در يازدهمين سال پس از كودتاي بي فرجام هفده ژوئن استاندار ايو بونه – رئيس پيشين اطلاعات فرانسه در (7فوريه2015)18 بهمن 1393در يك كنفرانس بين‌المللي در پاريس با حضور رئيس‌جمهور برگزيده مقاومت تحت عنوان بنيادگرايي و تروريسم تحت نام اسلام ريشه‌ها، راه‌حل‌ها و نقش حكومت آخوندي گفت
«تاريخچة مقاومت ايران كه شما آن‌را رهبري مي‌كنيد، بدون آنكه تملقي درآن باشد، آن‌را با اين ايمان و با قدرت رهبري مي‌كنيدعمليات 17ژوئن 2003 عملياتي بود كه بايد به‌روشني از آن شرم كنيم، چون امكانات وسيعي را براي آن بسيج كردند، امكانات وسيعي كه هيچ‌گاه از عمليات ولديو در 1942 به بعد به كار گرفته نشده بود، با 1500 مأمور پليس و يكان‌هاي ويژه براي بازداشت 164 نفر كه بخش اعظم آنان زنان بودند. و متعاقب آن يك روند قضايي كه سرانجام سه روز پيش به‌پايان رسيد. اين نقطه‌يي است كه مي‌خواهم بيشتر روشن كنم.
اين روند قضايي به‌دست يك بازپرس به‌نام ژان-لويي بروگير سپرده شده بود كه شخصاً با وي آشنايي دارم، او يك ماليخولياي ويژه در پيدا كردن ادله براي مخدوش كردن چهره مقاومت ايران داشت؛ تحقيقاتي كه هيچ‌گاه تاكنون ديده نشده بود آنچنانكه تا تخريب استخر دكتر صالح رجوي پيش مي‌رفت، انگار كه وي در زير سيمان استخر چيزي را پنهان كرده باشد؛ جستجو مي‌كردند و پيدا نمي‌كردند، يك مبلغ پول را ضبط كردند كه معلوم نيست كدام سازماني مي‌تواند بدون پول به كار ادامه بدهد، لذا ميزان پول و 200 كامپيوتر را ضبط كردند. براي گشتن 200 كامپيوتر بايد امكانات بسياري را به كار گرفت و براي سال‌ها و سال‌ها دستگاه دادگستري بايد به تحقيق و تفحص در اين‌باره مي‌پرداخت. بسيار زود با اولين شكست‌ها مواجه شدند، چند حكم اخراج براي شهروندان ايراني عضو شوراي ملي مقاومت ايران صادر شد و قصد داشتند آنها را از فرانسه اخراج كنند، ولي اولين قضاييه كه جرأت مي‌كند حاكميت را به چالش بطلبد، ديوان اداري بود. در فرانسه قضاتي هستند كه استخدام دولت و در دادگاه‌هاي استيناف هستند و دادگاه اداري پونتواز شروع به ابطال سيستماتيك احكام اخراج مي‌كند و هيچ‌يك از اين احكام اجرا نشد. از دادگاه‌هاي اداري بايد تجليل كرد، چون قاضي دادگاه اداري وابسته به وزارت كشور است؛ ضمناً بايد به كساني كه فراموش مي‌كنند يادآوري كنم كه در آن زمان وزير كشور نيكولا ساركوزي بود؛ البته اين فقط بخش كوچكي از جزييات است كه بازگو مي‌كنم. سپس دوباره جستجو مي‌كنند و تلاش مي‌كنند ادله‌يي جمع‌آوري كنند كه پيدا نمي‌شوند و چون پيدا نمي‌كنند، تلاش مي‌كنند اتهامات را تغيير بدهند، اتهامات از تروريسم، به اتهام تشكيلات و سازمان خلافكاري و سپس به اتهام مالي و پولشويي تغيير جهت داده مي‌شود و در هر مرحله، هيچ‌چيز پيدا نمي‌كنند. بر خلاف روية قضايي آنگلوساكسون، وكلا نيستند كه در مقابل قاضي قرار مي‌گيرند، امتياز روند قضايي فرانسه اين است كه در آن بسيار موشكافي مي‌شود و مزيت قابل توجه اين تحقيقات كه بسيار هم طولاني بود و تا وقتي ادامه يافت كه بروگير به بازنشستگي كه شايستة آن بود رسيد و قاضي تري ويديك جايگزين او شد، البته من او را شخصاً نمي‌شناسم ولي شخص بسيار سخت‌گيري است، خلاصه او به اين استنباط رسيد كه اين پرونده خالي است. اين مانع از تكثير استيناف‌ها نمي‌شود كه مضحك‌ترين و اگر جرأت كنم بگويم «بامزه‌ترين» آن استيناف شخصي است كه 9 سال پيش مرده بود. وكيل اين شخص، دو وكيل بودند و اسمشان را مي‌گويم، چون بد نيست كمي براي آنها تبليغ هم بكنيم!! وكيل ژليناس و وكيل اينشوسپه، و در نهايت دادگاه تا آخرين ويرگول و تا آخرين پاراگراف آن‌ را مختومه اعلام كرد كه در نتيجه امروز بدون هيچ تشويش و دغدغه‌يي از تكذيب‌شدن، مي‌توانيم بگوييم كه پرونده خالي خالي بود و هيچ‌چيزي وجود نداشت. يعني اذعان به خطا. يعني اذعان به اشتباهي كه در حق آنها شده است،
اين چيزي است كه مي‌خواستم امروز به شما بگويم. با تشكر.
« به آخوندها و پاسداران دور و نزديكشان ميگويم كه در تاراج و تجارت شما برندهايد اما در قانون و عدالت ما برندهايم. به تاراج دادن بيتالمال ملّت ايران و تجارت نفت وخون حيطة شما و انصاف و قانون قلمرو ماست.
مگر رئيس جمهور برگزيده مقاومت در اين سالها, در هر مناسبت و در هر اجتماعي, درخواست برگزاري دادگاه نكرده است.
مگر مريم در برابر هزاران نفر و در برابر خبرنگاران و رسانهها بارها با صداي بلند اعلام نكرده است كه اگر مقاومت براي آزادي جرم است, ما به آن افتخار ميكنيم» – مسعودرجوي 28آذر 1386
کودتای نافرجام-توطئه ۱۷ ژوئن برعلیه مقاومت ایران در زد و بند با رژیم ایران-قسمت۱۰ from Simay Azadi on Vimeo.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر