دوشنبه، مهر ۲۶، ۱۳۹۵

ده شعله‌شعر (۱)- برای 10 شهید قتل‌عام اشرف در 10شهریور92 -م.شوق


نکته: این شعرها را برای آن 52 قهرمان قتل‌عام شده در اشرف شروع کردم. این اولین شماره‌ی آن است. در فرصتهای بعدی، ادامه‌اش را هم در همین پنجره خواهید خواند.

رحمان منانی:
به جوانان وطن نام تو را خواهم گفت
به یقین آتشی از عشقِ تو را می‌گیرند
همچو تو با دل دریایی و با عشق بزرگ
چون بتازند به کفتار زمان، چون شیرند
***
ناصر حبشی:
قلب خود را ضرب کن در قلب من
خویش را در من بیا تکثیر کن
میهنی دنبال تغییر است یار!
فکر پتکی بهر این زنجیر کن
*****
امیرنظری:
قهرمان،
صفتی است.
تو می‌توانی آن را بر پهلوانی بنهی
که بازوهای تنومندی دارد.
اما من آن را بر تو می‌گذارم
که دلی عاشق
و سری پر مهر مردم داشتی
***
بهروز فتح الله نژاد:

وقتی آتش گرفتم از یادت
شعر سرخی چکید از قلمم
قلب تو پیش چشم من آمد
تو چه بسیار و من چه قدر کمم
***
سیدعلی سیداحمدی:
قامت رزم بود و دیگر هیچ
صحنه صحنه، به تاخت جنگیدن
کوهساری کشیده سر در ابر
ابری از اشکهای خندیدن
***
علی فیضی:

تو را ندیدم و رفتم چو شیر جنگیدم
حساب کن که چه بودم اگرکه می‌دیدم
دلم چو آینه‌ای بود پیش روشنی ات
که از تو نور گرفتم به سایه پاشیدم
***
حیدر گرمابی:
از نگاهش همیشه چون چشمه
نور یک افتخار می‌جوشید
حیدری بود و گویی از حیدر
جامهای دلاوری نوشید
***
ابراهیم اسدی:
تیر خلاص به دریا زدن چه مضحک بود
مثل لگد به کوه زدن بود
مانند حرفهای ناسزا و مزخرف
پشت سر شکوه زدن بود.
***
سعید اخوان:

من اگر شهید گشتم تو عبور کن ازین غم
پس ازین مراقبت کن نشود ز آتشت کم
ز تلاقی نگاهم به نگاه هر جوانی
بدرخشد آذرخشی، ز غرور قهرمانی
***
سعید نورسی:

دریای ما
پدر ابر و رود بود
فواره ای
همیشه به‌حال فرود،
پیشانیش همیشه از فروتنی عشق
سجاده‌ی سجود.

*****************ادامه دارد *****.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر