گل بالفرشته
سازمان مجاهدین خلق ایران در ظهر روز اول شهریور ۱۳۵۰با موج بزرگ ضربه گروههای ضربت ساواک شاه مواجه شد. در این روز ساواک شاه در یورش گسترده به پایگاههای مجاهدین در تهران، دهها تن از کادر مرکزی، مسئولان و اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران را دستگیر کرد و مجاهدین اسیر را زیر وحشیانهترین شکنجهها قرار داد. این نخستین ضربه بزرگ و سراسری از سوی رژیم شاه بود. ضربهیی که ابتدا با دستگیری ۹۰٪ از اعضای سازمان مجاهدین و ۱۰۰٪ مرکزیت مجاهدین شروع شده بود، سرانجام با دستگیری بنیانگذار کبیر، محمد حنیفنژاد در اواخر مهر همان سال به پایان رسید… منوچهری (ازغندی)، سربازجوی اوین، هم همان روز کنار میز تکیه داد و فاتحانه پا روی پایش انداخت وگفت: «دیگر تموم شدید، همه چیز تموم شد» … اما این تازه رویش «بال فرشته» (۱) بود.
سازمان مجاهدین خلق - قبل از نخستین ضربه
از کودتای ۱۲۹۹و شروع سلطنت پهلوی در ایران تا سال ۱۳۵۰، سازمان مجاهدین خلق نخستین سازمان مخفی و مسلحی بود که توانسته بود به مدت ۶سال (ازشهریور ۱۳۴۴تا شهریور ۱۳۵۰) دور ازچشم مأموران رژیم شاه و ساواک به حیات و فعالیت مخفیانه در ایران ادامه دهد.
سازمان مجاهدین در شرایط فعالیت مخفی در دوران اختناق رژیم شاه و با وجود سرکوب ساواک، به دور از فرمالیسم و نمودها و نامگذاریهای احزاب سنتی، به مدت ۶سال حتی نامی هم بر خود نگذاشته بود و اعضای آن تشکل خود را فقط با کلمه سازمان میشناختند. اسم «سازمان مجاهدین خلق ایران» بعدها در زمستان سال ۱۳۵۰در زندان اوین در پی شهادت احمد رضایی در درگیری بامأموران ساواک شاه، بهعنوان نخستین شهید مجاهدین انتخاب شد.
طی ۶سال فعالیت مخفی تعداد اعضای سازمان مجاهدین در سراسر ایران به ۲۱۴نفر رسیده بود که علاوه بر تهران، در تبریز، مشهد، شیراز و اصفهان نیز حضور داشتند. دستیابی به چنین تعدادی از اعضا در یک سازمان مطلقاً مخفی که در شرایط اختناق کامل رژیم شاه به مبارزه اشتغال داشت، در آن زمان بیسابقه بود. آخر آنها به قانونی معتقد بودند که میگفت: «دیگران هم به فرصتها فکر کردهاند؛ اما موفقیت پیوسته سراغ کسی میآید که دست بهعمل بزند».
اینطور بهنظر میرسید که با ضربه شهریور ۵۰و آن دستگیریهای گسترده- بهویژه با دستگیری ۱۰۰٪ مرکزیت سازمان و دستگیری بنیانگذاران آن- همه چیز به واقع برای این سازمان تمام شده باشد. ظاهراً داستان مجاهدین تقریباً به انتها رسیده بود و ۶سال بعد از تأسیس سازمان، دیگر چیزی باقی نمانده بود. اما جریانی که بر اساس صداقت و با فداکاری و از جان گذشتگی در جهت تحقق سعادت و بهروزی مردم بنا شده بود، منطقاً نمیبایست با دستگیری مسئولان آن تمام شود و از صحنة روزگار و از تاریخ محو گردد. دستگیری و شکنجه و تیرباران، روزهای سختی را برای آن گروه اندک فراهم آوردند، ولی یک قانون اجتماعی میگوید: «روزهای سخت دوام نمیآورند، اما انسانهای سخت و آرمانخواه چرا».
رژیم شاه و ساواک سلطنتی ابراز اطمینان میکردند که توانستهاند سازمانی چون مجاهدین را که در نیم قرن سلطنت پهلوی در ایران برای نخستین بار توانسته بود ۶سال فعالیت مخفی داشته باشد، ریشهکن نموده و خطر آن را از بین ببرند. اما بهرغم ضربه سنگین ساواک شاه، این نقطه، عملاً سرفصل اعلام موجودیت سازمان مجاهدین و ورود آن به صحنه نبرد نظامی و سیاسی- افشاگرانه شد. این ضربه فرصتی شد برای رویش گلهای زیبای بال فرشته.
سازمان مجاهدین خلق - پرداخت بهای آزادی
پس از ضربه شهریور ۵۰ساواک شاه به سازمان، بهدلیل پایداری بنیانگذاران و مسئولان این سازمان، مجاهدین نهتنها مقهور ضربه نظامی نشدند، بلکه سازمان آنها به کانون مبارزه انقلابی و نقطه امید مردم ایران برای سرنگونی رژیم شاه و دستیابی به آزادی تبدیل شد. آخر مجاهدین تا بن استخوان به این گفته پیشوای نهضت ملی ایران، دکتر محمد مصدق، ایمان داشتند که گفته بود: «آزادی از آنٍ کسانی است که باور دارند به دست آوردنش بهایی سنگین دارد».
سازمان مجاهدین خلق - دفاعیات نیرومند مجاهدین در بیدادگاه شاه
انتشار دفاعیات نیرومند اعضای مرکزیت موجی از اقبال اجتماعی به سوی سازمان مجاهدین و مبارزه انقلابی به همراه داشت. در سالهای بعد از ۵۰نیز بهرغم ضربه سنگین و دستگیری و شهادت بنیانگذاران و کادر مرکزی مجاهدین، آنها به کانون و محور امید مردم ایران و بهخصوص جوانان میهن تبدیل شدند.
سازمان مجاهدین خلق - ضربه دوم، ضربهیی کمرشکن
سال ۱۳۵۴با ضربه کمرشکن خود فرا رسید. اپورتونیستهای چپنما پس از شهادت بنیانگذاران سازمان مجاهدین، با خیانتی آشکار، طی بیانیهیی اعلام کردند که ایدئولوژی مجاهدین تغییر کرده است. در شرایطی که بیشتر کادرهای سازمان، از جمله مسعود رجوی در زندان و زیر شکنجههای ساواک شاه بودند، این ضربهیی کمرشکن به سازمان مجاهدین بود که آن را متلاشی کرد. تنها در یک محیط کوچک، یعنی زندان اوین بود که یک مقاومت اصولی، آن هم در شرایطی بسیار سخت و طاقتفرسا، آغاز شد و در نهایت به تجدید حیات و بازسازی سازمان مجاهدین منجر شد. ضربهیی شوم و ویرانگر که از قضا با پرداخت سنگینترین بها، باز هم به رویش و شکوفایی «بال فرشته» منتهی شد.
سازمان مجاهدین خلق - شکوفههای بهار
۷سال بعد در ۲۲بهمن ۱۳۵۷دیگر اثری از رژیم شاه و ساواک و بازجویان شکنجهگر نبود و مجاهدین در اوج استقبال مردمی از زندانهای سراسر ایران آزاد شدند و سازمان مجاهدین با سرعتی شگفت به یک سازمان بزرگ مردمی در ایران تبدیل شد…
سازمان مجاهدین خلق - استقبال مردم
اما بهار زودگذر آزادی چندی بیش نپایید و دیو ارتجاع تنوره کشان از راه رسید.
سازمان مجاهدین خلق - ضربات سنگین بعدی
یک روز هم، این بار در دیکتاتوری مذهبی خمینی، روز ۱۹بهمن ۶۰فرا رسید. شهادت مجاهدین کبیر اشرف رجوی و موسی خیابانی و صفی از سرداران آزادی و… یک روز هم ۱۷ژوئن ۲۰۰۳با مشعلهای فروزان… و یک روز هم ۱۰شهریور ۹۲شهادت فرمانده زهره (قائمی) و مجاهد والا مقام گیتی (گیوهچیان) و فوجی از مجاهدین پاکباز، همه از زن و مرد دلیر و گردنفراز…
سازمان مجاهدین خلق - اصل بقای «نیکی و خیر» (۲)
از پی این همه ضربات سنگین و کمرشکن و این همه توطئههای زهرآگین و هولناک، سازمان مجاهدین خلق در طی بیش از نیم قرن حیات سرفرازانه، همچنان در رشد و گسترش و بالندگی و شکوفایی است. آن ضربات سهمگین هر کدام تبدیل به رویش هر چه بیشتر گلهای «بال فرشته» شدند. ایستادن در سمت درست تاریخ، صداقت و یگانگی؛ و آمادگی بیچشمداشت برای پرداخت سنگینترین بها، همه و همه رمز تبدیل شرَ کثیر به خیر عظیم و رمز بالندگیاند.
سازمان مجاهدین خلق - از بذری رویان تا جنگلی سرسبز و انبوه
آری، از آن کلمه طیبه که در آرمان و اندیشه حنیفنژاد جوانه زد، نسلی خجسته و سازمانی مردم گرا، دموکراتیک و پیشرو و منطبق با خصوصیات ویژه جامعه ایران زاده شد که در سیاهترین ادوار تاریخ ایران، یعنی در دوران سلطه دیکتاتوری دینی، آنتیتز تاریخی فاشیزم مذهبی بوده و بهمثابه جدیترین هماورد حاکمیت مرتجع آخوندی و بزرگترین سد آرمانی و سیاسی در برابر هیولای استبداد مذهبی، امروزه در ایران، در منطقه و در سراسر جهان نقش بیبدیل و کارساز خود را به اثبات رسانده است.
سازمانی که شالوده آرمانی و سیاسی آن از دل تاریخ و فرهنگ ایران برخاسته و به همین دلیل، همچون بذری اصیل و رویان، بر دل جامعه و نسلهای آینده نشسته است. سازمانی با جنگلی سرسبز و انبوه از مجاهدین آزادیستان در سراسر خاک پهناور ایران. مجاهدینی که در هرکجا امکان ظهور و بروز یافتهاند، شگفتی تاریخ معاصر را برانگیختهاند.
آری، روزی که آن نخستین ضربه بزرگ در ظهر شهریور ۵۰بر مجاهدین فرود آمد، بیگمان آن جوانان عاشق آزادی زیر لب این سرود را مترنم بودند که:
«روزی ما دوباره کبوترهایمان را پرواز خواهیم داد و «مهربانی» دست «زیبایی» را خواهد گرفت و ما آن روز را انتظار میکشیم… حتی روزی که نباشیم».
۳۱مرداد ۹۶
--------------------------------------------------------------
پاورقی:
سازمان مجاهدین خلق
(۱) گل «بال فرشته» (یا قلب عیسی) اشاره به گیاهی است که بهعلت رنگ برگهایش جذابیت دارد. برگهای تزیینی این گیاه به شکل پیکان یا قلب هستند. این گیاه وقتی بهصورت جمعی در یک صف به تعداد بسیار کاشته شود، خیلی زیباتر از حالت تکی دیده میشود.
پاورقی (۲)
همچون اصول بقاء در فیزیک، مانند اصل بقای جرم-انرژی، که اصالت همواره با انرژی است؛ و تنها با شناخت قوانین حاکم بر ماده است که میتوان جرم را به انرژی عظیم تبدیل کرد (E=m𝑐2) ؛ در اینجا نیز در اصل بقای «خیر - شرَ »، اصالت همواره با «خیر» است و میتوان با شناخت قوانین حاکم بر پدیده و با پرداخت قیمت، «شرَ کثیر» را به «خیر عظیم» تبدیل نمود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر