سخنرانى اینگرید بتانکور؛ بیست ونهمین سالگرد قتلعام زندانیان سیاسی توسط جلادان ولایت فقیه
نمیتوانم احساسات خودم را بهخاطر حضور امروزم در کنار شما با کلمات بیان کنم. زیرا طی سالیان طولانی، بسیار جنگیدهایم تا بتوانیم شما را زنده به آزادی برسانیم. این یک نعمت است که اینجا در کنار شما باشم و چهرههای شما را ببینم و نظارهگر شادی و نیرو و قدرتی باشم که در شما هست. بنابراین در همان حال که از دیدار و حضور در کنار شما شاد هستم، به این فکر میکنم که این آزادی را به دست آوردهایم که به گذشته نگاه کنیم و به آنچه انجام شده بیاندیشیم.
سی سال پیش، یا دقیقتر بگویم 29سال پیش، خمینی فتوایی صادر کرد که هیچیک از ما هرگز فراموش نخواهد کرد. این یک حکم بود که راه را برای فجیعترین جنایت باز کرد که آن را تنها میتوان با راهحل نهایی که هیتلر در سالهای قبل از آن در جریان جنگ جهانی به اجرا درآورد، مقایسه کرد. موضوع، نسلکشی بود. موضوع، کشتارجمعی بود. تنها بر این مبنا که افراد اعدام شوند زیرا مثل خمینی فکر نمیکردند.
این آغاز فصل بیرحمانهترین سالها در تاریخ مردم ایران بود. خمینی جهان را میشناخت. می دانست که ما در جهان غرب چگونه فکر میکردیم. و مردم در ایران چه احساسی نسبت به انقلاب داشتند. بنابراین برای پنهان کردن این جنایت عظیم در پوشش قانون، دستور تشکیل کمیتهیی سه نفره داد که ظاهری مشابه محاکمه داشته باشد و سی هزار نفر بدون هیچ حمایت قانونی، توسط دولت یا وزارت دادگستری رژیم خمینی کشته شدند.
وقتی به آنچه که 29سال پیش در ایران اتفاق افتاد فکر میکنم، به این فکر میافتم که یک چیز در این پازل کم است. قسمت وحشتناک این داستان این است که ما همه اطلاعات، همه اسامی، همه مدارک و شواهد را در اختیار داریم. ما شاهدان را در اختیار داریم. بازماندگان را در اختیار داریم، که شما هستید. گواهیها را در اختیار داریم. حتی اعترافات کسانی که این جنایات را مرتکب شدند در اختیار داریم. ما همه چیز را داریم. ولی باز هم جنایتکاران مصونیت دارند.
امروز، جنایتکارانی که مرتکب این جنایات شدند در بالاترین مقامات دولتی ایران قرار دارند. آنها مقامات بالای رژیم هستند. امروز خانوادهها، همچنانکه دیدیم، هنوز سوگوار عزیزان از دست رفتهشان هستند. و امروز، هنوز هم افرادی که خواهان پاسخ و عدالت هستند تحت آزار و اذیت قانونی قرار دارند.
چرا امروز این موضوع اهمیت دارد؟ اهمیت دارد چون ما زنده هستیم. چون ما معلومات و اطلاعات مربوط به این موضوع و همچنین اهرمهای لازم برای تبدیل پلیدی به نیکی از طریق عدالت را در اختیار داریم.
اگر ساکت بمانیم، اگر بیاعتنا باشیم، اگر وانمود کنیم که نمیدانیم، در این صورت در جنایت همدست میشویم. آزاد بودن بهمعنی به دوش گرفتن مسئولیت آنچه میتوانیم انجام دهیم در زمانی که میتوانیم انجام دهیم است. و حالا اینجا در تیرانا هستیم و شما آزاد و زنده هستید و ما با شما هستیم و جهان با شما است.
وظیفه ما است که متحد شویم و خواستار عدالت شویم. برای هر کس که در جهان امروز زنده است، این کافی نیست که کناری بنشیند و بگوید مشکل من نیست. این، همیشه مشکل ما هست. مصونیت از عدالت، همیشه به ما مربوط است.
پس چگونه میتوانیم آن 30هزار برادر و خواهر، ایرانی، انسان، عزیزان، زندگیهایی که غصب شدند بیآن که بتوانند هر آنچه را که برای پرداخت و به شراکت گذاشتنش متولد شده بودند، محقق کنند، عشق بورزند و به شراکت بگذارند. چگونه میتوانیم فقدان عزیزانمان را بزرگ بداریم؟ تنها راه این است که جهان را فرابخوانیم به اینکه آنچه را که از ما گرفتهاند، یعنی عدالت، به ما بازگرداند. باید از سازمان ملل بخواهیم که نقش خود را ایفا کند. سازمان ملل ارگانی به نام کمیسیون حقوقبشر دارد. این اولین قدم است. باید از کمیسیون حقوقبشر بخواهیم که یک تحقیق مستقل را آغاز کند و آنچه را میدانیم مورد تحقیق قرار دهد که ما خود از آن اطلاع داریم.
اگر بتوانیم تمام اطلاعات مربوط به آنچه که انجام شده را در اختیار یک طرف ثالث بدهیم تا این تحقیقات دوجانبه بتواند در سایه عدالت به نتیجه برسد، آن وقت راه برای محاکمه باز خواهد شد.
وقتی هیتلر در قدرت بود اینها قانون بودند. نابود کردن یهودیان در اردوگاههای مرگ در قانون آمده بود. حکم کردن به اعدام جمعی انسانها بهخاطر اعتقاد دینیشان یک قانون بود. ولی اینکه چنین قانونی وجود داشت، دلیل این نمیشد که این امر عادلانه باشد. بعدها شاهد محاکمات نورنبرگ بودیم که قربانیان حضور پیدا کردند و صحبت کردند و صدایشان را به گوشها رساندند. و جنایتکارانی را که مسئول این جنایات بودند نشان دادند و کافی نبود که کسی بگوید «به من چنین گفته شده بود.» «به من دستور داده شده بود.» کافی نبود که کسی بگوید: «من اطلاع نداشتم.»
ما امروز خواهان آغاز روند محاکمه در مورد جنایت علیه بشریت هستیم که در تابستان 1988با فتوای خمینی شروع شد و به اعدام سی هزار انسان انجامید. این، خواسته ما است. ما خواهان محاکمه هستیم. ما خواهان شنیده شدن صحبتهای شاهدان هستیم. ما خواهان
مطرح شدن شواهد و اسناد هستیم. ما خواهان اجرای عدالت هستیم...
این کافی نیست که هر روز اعتراف کنند. این کاری است که در تهران انجام میدهند و میگویند بله سی هزار نفر را کشتیم ولی برای حفظ انقلاب بود. یا اینکه در آن لحظه ضروری بود یا برای اینکه قضاوت خمینی بود. همه کسانی که تلاش میکنند از میراث خمینی دفاع کنند در واقع تلاش میکنند که عدالت را از بررسی مسئولیتهای خود آنان منحرف کنند. خمینی دیگر زنده نیست. تاریخ در مورد او قضاوت میکند. ولی کسانی که امروز زنده هستند باید محاکمه شوند. ما باید آنها را به محاکمه بکشیم. باید یک دادگاه بینالمللی برگزار شود.
ما آرام نخواهیم نشست تا زمانی که این امر محقق شود. همچنانکه از تلاش دست نکشیدیم تا زمانی که شما از عراق و از کمپ لیبرتی خارج شدید.
وقتی داشتم فکر میکردم که چگونه باید درد و وحشت را تجسم کرد، برای به حرکت درآوردن قلبها و روحهایی که باید حرفمان را بشنوند، به این فکر کردم که چطور است که خود را متعهد کنیم که به اسم هر یک از ایرانیانی که بعد از این محاکمات به عدالت دست خواهد یافت درختی بکاریم. تصور کنید. جنگلی با سی هزار درخت، هر یک به اسم یک فرد که میتوانیم برویم و ببنیم و بفهمیم که حرکتمان چه معنایی داشته. این قراری است که با شما دارم. زیرا یک روز، نه تنها این مصونیت از مجازات را شکست خواهیم داد و خواهیم توانست که جنایتکاران را محاکمه کنیم، بلکه همچنین یک روز خواهیم توانست به تهران بیاییم و آن گورهای دست جمعی را به جنگلهای زیبایی تبدیل کنیم با درختانی که اسم نام برادران شما و خواهران من و خواهران شما و برادران من را بر خود خواهند داشت.
برای مقابله با دیکتاتوری هیچ قدرتی بزرگتر از امید وجود ندارد. شما این را میدانید. من هم میدانم.
پس با امید دیدار در تهران برای کاشتن آن درختان، امیدهایم را به شما میسپارم.
سخنرانى ماریانو رابینو نماینده پارلمان ایتالیا؛ بیست ونهمین سالگرد قتلعام زندانیان سیاسی توسط جلادان ولایت فقیه
دوستان عزیز
خانمها و آقایان
میخواهم از شما تشکر کنم بهخاطر دعوتی که از من بهعمل آوردید برای این جلسه و برای دفاع از حقوقبشر در ایران و برای گرامیداشت خاطره قربانیان قتلعام سال 67. در مقابل خودم رزمندگان شجاع مقاومت را دارم که علیه یکی از وحشیترین رژیمهای موجود در عصر ما مبارزه کردند. بایستی در برابر شما زانو بزنیم و من به این افتخار میکنم.
شما در این راه بهای سنگینی پرداختید، تک به تک شما. هر کدام از شما با تمامی زندگیاش، برای روشن نگهداشتن شعله آزادی، مقاومت، امید، تا اینکه مردم ایران سرانجام یک روزی آزاد شوند. ما روزهای سخت شما را در اشرف و لیبرتی شنیدیم و بیاد آوردیم، حملات وحشیانه، قتلعام انسانهای بیگناه و بیسلاح و بیدفاع، ولی شما جنگیدید و مقاومت کردید با دستان خالی و با هیچ چیز در برابر گلولهها، در برابر موشکها و سرانجام شما پیروز بیرون آمدید. من و ما بسیار خوشحالیم که همه شما را سالم و سلامت در اینجا در تیرانا میبینیم. انتقال امن شما به اینجا یک ضربه بسیار سنگین به رژیم ملاها بود، اکنون شما در اینجا در امنیت هستید و در برابر آزادی مردمتان احساس مسئولیت میکنید. قتلعام سال 1367یکی از وحشتناکترین جنایتها علیه بشریت در تاریخ بوده است و اکنون زمان آن رسیده است که این قتلعام را به دادگاههای بینالمللی ببریم. سرانجام اخیراً عفو بینالملل گزارشی منتشر کرده که در آن تأکید میکند که سرکوب علیه مخالفان و نیز کسانی که از حقوقبشر دفاع میکنند در زمان روحانی بهطور دراماتیکی افزایش پیدا کرده است. وقت آن رسیده است که به رژیمی که زنان و کودکان را میکشد و در هیچ کشوری چنین نیست، گفت دیگر کافی است. در اثر فشارهای بینالمللی روحانی مجبور شد که مصطفیپورمحمدی را از کابینه دومش حذف کند ولی بهجای آن یک مسئول دیگر از کمیته مرگ بهنام علیرضا آوایی را منصوب کرد. آوایی مسئول قتل و کشتار بسیاری از افراد زیر 18سال بوده است. بنابراین میتوان نتیجهگیری کرد که هنوز هم افرادی که در آن قتلعام مسئولیت داشتند بر سرکار هستند. بنابراین همانطور که سخنرانان قبلی هم گفتند دولتهای ما و اتحادیه اروپا بایستی موضوع حقوقبشر را در اولویت کارشان در رابطه با ایران قرار دهند. هیچگونه مصلحت گرایی سیاسی و منفعت اقتصادی با رژیم ایران نبایستی قبل از حقوقبشر قرار گیرد. همه ما، همه فعالان حقوقبشر و کسانی که خواستاز آزادی و دموکراسی هستند بایستی از سازمان ملل بخواهیم که در رابطه با قتلعام سال 67یک گزارش مستند تهیه کند. خامنهای، روحانی و تمامی مسئولان بالای این رژیم که هماکنون بر سرکار هستند و در قتلعام سال 67دست داشتند بایستی در دادگاه بینالمللی لاهه محاکمه شوند.
همه کشورهای غربی مقصرند، همه آنها تأخیر دارند، اما سرانجام یک چیزهایی در حال به حرکت درآمدن است. در ایتالیا در ماه ژوئن گذشته اکثریت نمایندگان پارلمان ایتالیا یک بیانیهای را امضا کردند که قتلعام سال 67را محکوم نموده و پارلمان ایتالیا خواستار محاکمه آمران و عاملان این قتلعام شد. در تاریخ معاصر بسیاری رژیمهای دیکتاتور بودند که جنایت علیه بشریت انجام دادند و برای مدتی از مجازات در امان ماندند میخواهم تشکر کنم از خانم رجوی پرزیدنت مقاومت ایران بهخاطر راهاندازی این کمپین بینالمللی برای دادخواهی از قتلعام شدگان سال 67.
در اول ژوئیه امسال همراه با خیلی از سخنرانان در گردهمایی پاریس بودم و افتخار اینرا داشتیم که شما را از طریق ارتباط مستقیم با ماهواره ببینیم و باعث خوشحالی ما بود. تعداد بسیار زیادی بودیم بیش از 100هزار نفر. نمایندگان و سخنرانان از 5قاره جهان حضور داشتند. یک پیروزی بزرگ بود. هیچ حزب و گروه سیاسی قادر نیست چنین گردهم آیی بزرگ و فوقالعادهای را برگزار کند. بنابراین درود بر سازمان مجاهدین خلق ایران. آن مراسم باشکوه نشان میدهد که مقاومت ایران به رهبری خانم مریم رجوی یک آلترناتیو قابل اعتماد و جدی در برابر یک رژیم توتالیتر و دیکتاتور است مطمئن هستم و مطمئن هستیم که سرانجام یک روز عدالت برای مردم ایران محقق خواهد شد و آن نزدیک است. همراه با شما اعضای شجاع مقاومت ایران، ما میتوانیم و باید هرکاری را که لازم است انجام دهیم تا این روز هر چه زودتر فرا برسد، اکنون، اکنون و هم اکنون.
سخنرانى طاهر بومدرا؛ بیست ونهمین سالگرد قتلعام زندانیان سیاسی توسط جلادان ولایت فقیه
خواهران، برادران،
شما روزهای سختی را که با هم در اشرف گذراندیم، به خوبی به یاد میآورید. شما تحت پیگرد قرار گرفتید. من هم در سازمان ملل تحت پیگرد قرار گرفتم. در سازمان ملل در انزوای بسیار زیادی بودم چون از شما حمایت کردم. اکنون باید بگویم که خیلی از شما آموختم. پشتکار شما، مقاومت شما، سختکوشی شما و بالاتر از همه، ایمان شما. من از آن آموختم. من این درس را بسیار گرامی میدارم و میتوانم به شما بگویم همانطور که متعهد به دفاع از شما در اشرف بودم، اکنون نیز به کارزار جی.وی.ام.آی یا «عدالت برای قربانیان قتلعام 1988در ایران» متعهد میباشم.
آنچه را سخنرانان قبلی گفتهاند تکرار نمیکنم. ولی مایلم درک کنید افرادی که در این کارزار هستند بسیار بسیار متعهد میباشند. و ما تنها متعهد به انجام برخی چیزها نیستیم. ما متعهد هستیم که به نتیجه دست پیدا کنیم. بنابراین وقتی درباره عدالت صحبت میکنیم، می خواهیم که عدالت اجرا شود و ببینیم که اجرا شده.جی.وی.ام.آی سال گذشته در سپتامبر 2016در ژنو آغاز به کار کرد. در حضور خانم «بتانکور» که بسیار پشتیبان کننده بودهاند. ما این کارزار را در ژنو آغاز کردیم و در مدت کوتاهی به دست آوردهای زیادی رسیدیم. از جمله گزارشی که در آوریل 2017ارائه شد. این گزارش جنایت انجام شده و قوانینی که به آن مربوط میشدند را شناسایی میکرد. همچنین مجرمین مورد ظن را شناسایی میکرد. گزارش فهرستی از مظنونان به قتلعام را نیز ارائه میدهد. این نتیجه شش ماه فعالیت است. این گزارش به اطلاع سازمان ملل و جامعه دیپلوماتیک بینالمللی در ژنو نیز رسانده شد. فقط این نیست. می خواهم بگویم که ما بهغایت متعهد هستیم که به نتایج عملی دست پیدا کنی
بنابراین به شناسایی قوانینی که بتوان علیه مجرمین مورد ظن تشکیل پرونده داد، ادامه خواهیم داد. قانون در طرف ما است. رنج تحت پیگرد بودنی که شما متحمل شدید، بایستی اردوی خود را عوض کند. شروع آن از همین الآن با مذاکره درباره سفر به خارج است. آنها نمیتوانند مثل قبل با مصونیت سفر کنند. معافیت آنها از مجازات بایستی پایان یابد. من برای آنچه در ماههای آینده به دست میآید، شما را کمی منتظر میگذارم. ولی مایلم بگویم که نمیخواهم آنهایی را که در اشرف و لیبرتی ترور شدند فراموش کنم. آن تروریستها نیز بایستی پاسخگو باشند. بنابراین، با اینکه امروز تمرکز ما روی جنایات 1988است، ولی همچنین بایستی متمرکز باشیم روی خونی که در معافیت کامل قاتلان از مجازات در عراق ریخته شد. بنابراین امیدوارم که بتوانیم دستور کار کمیته عدالت برای قربانیان قتلعام را گسترش بدهیم تا جنایاتی که در اشرف و لیبرتی انجام شدهاند را نیز در بر بگیرد. ما بایستی سخت کار کنیم تا آنهایی را که مرتکب جنایت شدند به دست عدالت بسپاریم. این امر امکانپذیر است، قابل دسترسی است و ما باید آن را انجام بدهیم.
بسیار متشکرم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر