مرگ تحمیلی خاموش، شیوه ضد انسانی و جنایتکارانه جمهوری اسلامی در رابطه با زندانیان سیاسی است. رژیم با آزار، شکنجه بر زندانیان و فشار و محرومیت بر خانواده زندانیان سیاسی، اعتصاب غذا را به عنوان آخرین حربه دفاع از ارزشهای انسانی و اعتراض به زندانبان تحمیل می کند
بر این منظر این زندانی سیاسی نیست که با اعتصاب غذا مرگ را پذیرا می شود بلکه این دیکتاتوری حاکم است که با اعمال خشونت، این ابزار دفاع از خود را به زندانی تحمیل می کند.
جان آرش صادقی و سعید شیرزاد بعد از گذران اعتصاب غذاهای طولانی همچنان در خطر است. محرومیت از درمان و بهداشت بعد از اعتصاب غذا، زندانی را تا مرگ پیش می برد.
سهیل عربی، زندانی عقیدتی بیش از یک هفته در اعتصاب غذای خشک به سر می برد. سهیل عربی، در اعتراض به فشار و آزار به خانواده خود دست به اعتصاب غذا زده است. وی از سال ۹۲ به دلیل فعالیت در فضای مجازی در زندان به سر می برد. سرنوشت سهیل عربی و جوانانی مانند او را در وصیت نامه اش می توان یافت: « من سهیل عربی فریاد نسلی بودم که دیگر نمی خواست نسل سوخته بماند. نسلی که نه زندگی کرد که از مرگ بترسد و نه آزاد بود که از زندانهایتان هراس داشته باشد.» بر اساس گزارش خبرگزاری هرانا، علاوه بر سهیل عربی، ۶ زندانی دیگر به نامهای انور خضری، خسرو بشارت و کامران شیخه در زندان ارومیه، محمد نظری و حمزه درویش در زندان رجایی شهر کرج و ارژنگ داوودی در زندان زابل در اعتصاب غذا به سر می برند
مسول جان این زندانیان سیاسی رژیم ولایت فقیه و در راس آن خامنه ای است