شنبه، اردیبهشت ۰۹، ۱۳۹۶
قاتلان شرمنده از وحدت- زینت میرهاشمی
به راستی بازیگران نمایش انتخاباتی با کارنامه خود، از طریق شعارهای مطرح در میان مردم معرفی می شوند. شعار «نه به قاتل، نه به شیاد، نه به سارق»، بیش از هر هنگام معنا دارد
شعارهای فریبنده و پوچی که از طرف بازیگران این نمایش داده می شود، به کارنامه آنها مربوط می شود. یکی از نکته های مهم در جدال باندهای حکومتی افشا کردن دزدیها و فساد طرف مقابل است. البته این افشاگریها با رعایت حفظ نظام صورت گرفته و خط قرمز عدم افشای ولی فقیه به عنوان تجسم کامل فساد و جنایت تا کنون از طرف همه باندها به خوبی رعایت شده است.
حرفهای وزیر کار روحانی در واکنش به شعارهای اقتصادی رئیسی و قالیباف، به درستی منجلاب انتخابات رژیم را بر هم می زند. البته منجلابی که روحانی هم از آن سر برون کرده است. وزیر کار روحانی روز چهارشنبه ۶ اردیبهشت گفت: «نباید فقیران را ماشینهای رای حساب کرد.»
ابراهیم رئیسی مدعی شد که «یارانه ها را سه برابر و ظرف چهار سال 6 میلیون شغل» ایجاد خواهد کرد. این قاتل که بر یکی از نهادهای مالی عظیم ولی فقیه ریاست می کند، معلوم نکرده هزینه این اقدام را چگونه تامین می کند؟
قالیباف، شهردار فاسد تهران و دزد معروف اموال عمومی، مدعی شد که «درآمد کشور را در چهار سال دو و نیم برابر و پنج میلیون شغل» ایجاد خواهد کرد.
حسن روحانی شیادانه از روانشناسی مردم استفاده کرده و این سوال را مطرح می کند که: «انتخابات امسال یعنی ادامه آزادی یا بازگشت به حصر و فضای امنیتی»؟
در سخنرانی تبلیغاتی رئیسی در روز سه شنبه ۵ اردیبهشت در یزد، سعید مرتضوی، قاتل مشهور حضور داشت. حضوری که با واکنشهای زیادی روبرو شد.
سعید مرتضوی قاتل زهرا کاظمی و تعدادی از زندانیان در کهریزک، قاتل مطبوعات و قاضی دادگاه مطبوعات، رئیس سابق تامین اجتماعی حامی ابراهیم رئیسی عضو هیات مرگ و اجرا کننده فرمان خمینی برای قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ است. اما این وحدت آنچنان بوی گند داد که دو طرف را به موضع گیری کشاند و دو قاتل اتحادشان را تکذیب کردند. در حالی که دفتر روابط عمومی ستاد رئیسی حضور مرتضوی را شخصی اعلام کرد، مرتضوی گفت:«آرزویم رئیس جمهور
شدن رئیسی است».
شرق:قالیباف در دوزخ مناظره
روزنامه حکومتی شرق وابسته به باند آخوند روحانی در شماره روز شنبه خود مناظره شعبده انتخابات آخوندی را دوزخ مناظره برای پاسدار قالیباف توصیف کرد و با حمله به وی نوشت: «قالیباف فکر میکند وقت آن رسیده است که میوه قدرت را از شاخه بچیند و اگر این کار را امروز نکند، شاید دیگر فرصت چنین کاری پیش نیاید، رویایی که در اولین مناظره انتخاباتیاش به کابوس تبدیل شد
چرخش رویکرد اصلاحطلبان و صراحت آنان، خاصه اسحاق جهانگیری که در مناظره اخیر خود را نماینده طیفِ اصلاحطلب خواند، قالیباف و تیمِ انتخاباتی او را شوکه کرد. اصلاحطلبان سالیانی روحیه مدارا و تساهل را در پیش گرفته بودند و در مقابل، این اصولگرایان بودند که با حضور رادیکال و حرفهای نامتعارف نگاهها را به خود جلب میکردند، اما انتخابات ٨٤ و ٨٨ این معادله را برای همیشه برهم زدهاست.
اینک اصلاحطلبان با دستِ پُر و بدون مصلحتاندیشی از دستفروشانی سخن میگویند که صورتشان با سیلی سرخ میشود، یا از مجوز برجهای چندینوچند طبقهای که بهتعبیر جهانگیری با مدیریتِ سازهای به کسانی واگذار شد که ثروت مردم را غارت کردهاند. اشتباه محاسباتی قالیباف تأکید او بر رانتخواری طیفِ برخوردار جامعه بود که بهزعم او از نگاه دولت روحانی جا مانده بودند حال آنکه او هنوز پاسخ درخوری برای رانتهای برملا شده شهرداری به مدیران شهری نداده است. بهتعبیر دیگر، قالیباف درست از جایی حمله کرد که نقطه ضعفِ خودش بود
تاریخ سیاسی ایران خاطره خوشی از چهرههای سیاسی همچون قالیباف ندارد. او روی دیگر احمدینژاد است و درست برعکسِ ابراهیم رئیسی، تلاش میکند این «اینهمانی» را پنهان کند؛ اما در همین مناظره اخیر رفتار و گفتارش بیش از هر زمان دیگر احمدینژاد را تداعی کرد
. قالیباف میخواهد دوران بهسرآمده سیاسیاش را در پس کردارها و گفتارهای بهظاهر متفاوت پنهان کند، در حالیکه بهنظر میرسد رئیسی بیشتر بر آن است تا بدون تداعیِ احمدینژاد از توان جریانِ او استفاده کند و همین رویکرد موجب شده تا سعید مرتضوی با دعوت یا بدون دعوت رهسپار مسجد حظیره یزد شود
عملکرد مرتضوی یادآور این حکایت است که «شترسواری دولا دولا نمیشود!» بیشک حضورِ بهنگام یا ناهنگام مرتضوی در ریزش آرای رئیسی در شهرهای بزرگ تاثیر بسیار خواهد داشت. خودِ رئیسی نیز این مسأله را بهخوبی دریافته است که ستاد انتخاباتیاش به سرعت بیانیهیی را منتشر میکند تا حضور مرتضوی را بیبها و بیبهانه قلمداد کند. این کار از سوی نامزدی که هیچ اِبایی در همکاری با مردان احمدینژاد ندارد بسیار معنادار است.
حضور مرتضوی را چه جدی بگیریم و چه نگیریم، معلوم میشود که رئیسی و قالیباف بیش از آنکه نامزدهای انتخاباتی بعد از ٨٨ باشند به دورههای قبل از آن تعلق دارند و هنوز در آن فضا تنفس میکنند. سالهایی که برای اصولگرایان این امکان بهوجود آمد تا خود را در ردههای بالای سیاست تثبیت کنند، فرصتی که با پیروزی احمدینژاد و حمایت همهجانبه اصولگرایان از او از دست رفت
چرخش رویکرد اصلاحطلبان و صراحت آنان، خاصه اسحاق جهانگیری که در مناظره اخیر خود را نماینده طیفِ اصلاحطلب خواند، قالیباف و تیمِ انتخاباتی او را شوکه کرد. اصلاحطلبان سالیانی روحیه مدارا و تساهل را در پیش گرفته بودند و در مقابل، این اصولگرایان بودند که با حضور رادیکال و حرفهای نامتعارف نگاهها را به خود جلب میکردند، اما انتخابات ٨٤ و ٨٨ این معادله را برای همیشه برهم زدهاست.
اینک اصلاحطلبان با دستِ پُر و بدون مصلحتاندیشی از دستفروشانی سخن میگویند که صورتشان با سیلی سرخ میشود، یا از مجوز برجهای چندینوچند طبقهای که بهتعبیر جهانگیری با مدیریتِ سازهای به کسانی واگذار شد که ثروت مردم را غارت کردهاند. اشتباه محاسباتی قالیباف تأکید او بر رانتخواری طیفِ برخوردار جامعه بود که بهزعم او از نگاه دولت روحانی جا مانده بودند حال آنکه او هنوز پاسخ درخوری برای رانتهای برملا شده شهرداری به مدیران شهری نداده است. بهتعبیر دیگر، قالیباف درست از جایی حمله کرد که نقطه ضعفِ خودش بود
تاریخ سیاسی ایران خاطره خوشی از چهرههای سیاسی همچون قالیباف ندارد. او روی دیگر احمدینژاد است و درست برعکسِ ابراهیم رئیسی، تلاش میکند این «اینهمانی» را پنهان کند؛ اما در همین مناظره اخیر رفتار و گفتارش بیش از هر زمان دیگر احمدینژاد را تداعی کرد
. قالیباف میخواهد دوران بهسرآمده سیاسیاش را در پس کردارها و گفتارهای بهظاهر متفاوت پنهان کند، در حالیکه بهنظر میرسد رئیسی بیشتر بر آن است تا بدون تداعیِ احمدینژاد از توان جریانِ او استفاده کند و همین رویکرد موجب شده تا سعید مرتضوی با دعوت یا بدون دعوت رهسپار مسجد حظیره یزد شود
عملکرد مرتضوی یادآور این حکایت است که «شترسواری دولا دولا نمیشود!» بیشک حضورِ بهنگام یا ناهنگام مرتضوی در ریزش آرای رئیسی در شهرهای بزرگ تاثیر بسیار خواهد داشت. خودِ رئیسی نیز این مسأله را بهخوبی دریافته است که ستاد انتخاباتیاش به سرعت بیانیهیی را منتشر میکند تا حضور مرتضوی را بیبها و بیبهانه قلمداد کند. این کار از سوی نامزدی که هیچ اِبایی در همکاری با مردان احمدینژاد ندارد بسیار معنادار است.
حضور مرتضوی را چه جدی بگیریم و چه نگیریم، معلوم میشود که رئیسی و قالیباف بیش از آنکه نامزدهای انتخاباتی بعد از ٨٨ باشند به دورههای قبل از آن تعلق دارند و هنوز در آن فضا تنفس میکنند. سالهایی که برای اصولگرایان این امکان بهوجود آمد تا خود را در ردههای بالای سیاست تثبیت کنند، فرصتی که با پیروزی احمدینژاد و حمایت همهجانبه اصولگرایان از او از دست رفت
تأکید رئیسجمهور آرژانتین بر پیگیری علت مرگ قاضی نیسمن
مائورو ماکری رئیسجمهور آرژانتین اعلام کرد که در دیدارهایش با دونالد ترامپ و رهبران سنا و مجلس نمایندگان آمریکا، بر تعهد آرژانتین برای روشنشدن حقیقت پیرامون مرگ قاضی آلبرتو نیسمن و شکایت او درباره زد و بند دولت قبلی با حکومت آخوندی تأکید کرد.
وی گفت: «من بر تعهد قطعی آرژانتین برای دریافتن حقیقت و روشنشدن علت مرگ قاضی (نیسمن) و شکایت او (علیه دولت فرناندز) تأکید کردم... چون این لازمه بنای جامعهایی است که مصونیت را نمیپذیرد و در راستای روشنشدن حقیقت کار میکند».
تظاهرات خشمگینانه کشاورزان استان اصفهان علیه وزیر نیروی کابینه آخوند روحانی + فیلم
کشاورزان خشمگین اصفهانی روز پنجشنبه 7 اردیبهشت در محل عبور ستون خودروهای محمود چیتچیان وزیر نیروی کابینه آخوند روحانی تجمع اعتراضی برگزار کرده و با بستن جاده فریاد میزدند : وزیر بیلیاقت استعفا استعفا
یکی از تظاهر کنندگان فریاد زد: این حتی لیاقت استعفا ندارد
یکی دیگر از تظاهر کنندگان با صدای بلند گفت: همه اینها دزدند
دیگری فریاد زد: در استانداری هم همه دزدند
این وزیر کابینه آخوند روحانی در وحشت از خشم مردم با سرعت محل را ترک کرد
مزدوران نیروی سرکوبگر انتظامی حاضر در صحنه در وحشت از خشم کشاورزان جرأت هیچگونه عکسالعمل نداشتند و تنها نظارهگر صحنه بودند
یکی از تظاهر کنندگان فریاد زد: این حتی لیاقت استعفا ندارد
یکی دیگر از تظاهر کنندگان با صدای بلند گفت: همه اینها دزدند
دیگری فریاد زد: در استانداری هم همه دزدند
این وزیر کابینه آخوند روحانی در وحشت از خشم مردم با سرعت محل را ترک کرد
مزدوران نیروی سرکوبگر انتظامی حاضر در صحنه در وحشت از خشم کشاورزان جرأت هیچگونه عکسالعمل نداشتند و تنها نظارهگر صحنه بودند
نامه زندانیان سیاسی گوهردشت به آنتونیو گوترز درباره اتهامات رژیم به خانم عاصمه جهانگیر
زندانیان سیاسی زندان گوهردشت درباره اتهامات رژیم آخوندی علیه خانم عاصمه جهانگیر نامهیی به آنتونیو گوترز دبیرکل سازمان مللمتحد نوشته و ماهیت رژیم را افشا کردند
:در این نامه آمده استجناب آنتونی گوترز دبیرکل سازمان ملل متحد
احتراما
اخیراً در ایران شاهدیم که اتهامات و توهینهایی را علیه خانم عاصمه جهانگیر منتشر میکنند، برای ما که سالهاست با این اتهامات و افتراها مواجه هستیم و پیوسته شاهدیم که هر شهروند ایرانی در صورت کمترین ابراز مخالفتی با انبوه اتهامات جعلی به زندان، تبعید و حتی اعدام مواجه میشود و کمترین امکان دفاعی هم وجود ندارد… شنیدن چنین اتهاماتی علیه گزارشگر ویژه هم چندان غیرعادی نیست
ولی این بار کسی که سوژه چنین تخریب و اتهاماتی واقع شده نه یک شهروند ایرانی که هیچ امکان دفاعی برایش وجود ندارد، بلکه گزارشگر ویژه حقوقبشر و مورد تأیید جامعه بینالملل، شورای حقوقبشر و سازمان مللمتحد و بهویژه تنها پناهگاه قربانیان ایرانی و بیعدالتی است
لذا ما زندانیان سیاسی به شما بهعنوان دبیرکل سازمان مللمتحد اطمینان میدهیم که این تخریب و اتهامات علیه ایشان تنها برای وادار کردن ایشان به سکوت، مماشات و یا حداقل چشمپوشی از انبوه موارد نقض حقوقبشر ارتکابی توسط رژیم حاکم بر ایران است و به همین دلیل از شما میخواهیم که به این عمل غیراخلاقی و غیرانسانی علیه گزارشگر ویژه (خانم عاصمه جهانگیر) پاسخهای عملی، جدی و مؤثر بدهید
چون دفاع از درستی و انصاف و استقلال ایشان در برابر این رژیم تجاوزگر که هیچ حقوقی را برای شهروندان خود قائل نیست، در واقع دفاع از همه زندانیان و قربانیان نقض حقوقبشر در ایران است و از همین نمونه به خوبی میتوانید تصور کنید که این حکومت چگونه بدون هیچ ترس و واهمهیی هر بلایی را بر سر شهروندان ایرانی میآورد، بهخصوص وقتی جامعه بینالملل در برابر آن سکوت و مماشات میکند. در انتها مجدداً از شما انتظار واکنش جدی و مؤثر داریم
با کمال احترام
جمعی از زندانیان سیاسی-عقیدتی گوهردشت کرج
۷اردیبهشت۱۳۹۶
:در این نامه آمده استجناب آنتونی گوترز دبیرکل سازمان ملل متحد
احتراما
اخیراً در ایران شاهدیم که اتهامات و توهینهایی را علیه خانم عاصمه جهانگیر منتشر میکنند، برای ما که سالهاست با این اتهامات و افتراها مواجه هستیم و پیوسته شاهدیم که هر شهروند ایرانی در صورت کمترین ابراز مخالفتی با انبوه اتهامات جعلی به زندان، تبعید و حتی اعدام مواجه میشود و کمترین امکان دفاعی هم وجود ندارد… شنیدن چنین اتهاماتی علیه گزارشگر ویژه هم چندان غیرعادی نیست
ولی این بار کسی که سوژه چنین تخریب و اتهاماتی واقع شده نه یک شهروند ایرانی که هیچ امکان دفاعی برایش وجود ندارد، بلکه گزارشگر ویژه حقوقبشر و مورد تأیید جامعه بینالملل، شورای حقوقبشر و سازمان مللمتحد و بهویژه تنها پناهگاه قربانیان ایرانی و بیعدالتی است
لذا ما زندانیان سیاسی به شما بهعنوان دبیرکل سازمان مللمتحد اطمینان میدهیم که این تخریب و اتهامات علیه ایشان تنها برای وادار کردن ایشان به سکوت، مماشات و یا حداقل چشمپوشی از انبوه موارد نقض حقوقبشر ارتکابی توسط رژیم حاکم بر ایران است و به همین دلیل از شما میخواهیم که به این عمل غیراخلاقی و غیرانسانی علیه گزارشگر ویژه (خانم عاصمه جهانگیر) پاسخهای عملی، جدی و مؤثر بدهید
چون دفاع از درستی و انصاف و استقلال ایشان در برابر این رژیم تجاوزگر که هیچ حقوقی را برای شهروندان خود قائل نیست، در واقع دفاع از همه زندانیان و قربانیان نقض حقوقبشر در ایران است و از همین نمونه به خوبی میتوانید تصور کنید که این حکومت چگونه بدون هیچ ترس و واهمهیی هر بلایی را بر سر شهروندان ایرانی میآورد، بهخصوص وقتی جامعه بینالملل در برابر آن سکوت و مماشات میکند. در انتها مجدداً از شما انتظار واکنش جدی و مؤثر داریم
با کمال احترام
جمعی از زندانیان سیاسی-عقیدتی گوهردشت کرج
۷اردیبهشت۱۳۹۶
دستگیری ۲۰تن از هموطنان عرب در شوشتر
مأموران وزارت بدنام اطلاعات آخوندی در روز سهشنبه 5اردیبهشت 96 با یورش به کوی علمالهدی در جنوب شهر شوشتر حدود 20تن از هموطنان عرب را دستگیر کردند
بنا به گزارشات رسیده صبح روز سهشنبه مأموران بدنام وزارت اطلاعات آخوندی با یورش به کوی علمالهدی در جنوب شهر شوشتر حدود 20تن از هموطنان عرب که عمدتاً از اهل سنت بودند را هنگام برگزاری نماز جماعت دستگیر و به مکان نامعلومی منتقل کردند
اسامی تعدادی از دستگیر شدگان عبارتند از: رمضان سواری، رسول سواری، سعید سواری، عبدالکریم کعبی، بشیر سواری، احمد چلداوی، سعید سواری، حسن کعبی، علی کعبی و صاحب کعبی
بنا به گزارشات رسیده صبح روز سهشنبه مأموران بدنام وزارت اطلاعات آخوندی با یورش به کوی علمالهدی در جنوب شهر شوشتر حدود 20تن از هموطنان عرب که عمدتاً از اهل سنت بودند را هنگام برگزاری نماز جماعت دستگیر و به مکان نامعلومی منتقل کردند
اسامی تعدادی از دستگیر شدگان عبارتند از: رمضان سواری، رسول سواری، سعید سواری، عبدالکریم کعبی، بشیر سواری، احمد چلداوی، سعید سواری، حسن کعبی، علی کعبی و صاحب کعبی
سه تن از زندانيان سياسي محبوس در اوين، نامه اي در حمايت از خواست هاي آتنا دائمي، فعال مدني نوشتند.
اسماعيل عبدي، آرش صادقي و يوسف عمادي در نامه شان تاكيد كردند: «یکی از حقوق پایمال شده خانوادهها در کشور ما، یورش غیرقانونی به منزل برخی متهمان، جهت بازداشت بدون حکم ورود و احضاریه، در میان حیرت و ترس اعضای خانواده است. اکنون آتنا دائمی فعال حقوق کودکان کار برای برداشته شدن اتهام از دو خواهرش که جرمی جز دفاع از حریم امن خانه نداشته اند در اعتصاب غذا به سر می برد. او با در دست گرفتن جان خویش، ورود غیرقانونی نیروهای امنیتی به منزلشان، بدون حکم و کارت شناسایی و ایجاد رعب و وحشت و ضرب و شتم اعضای خانواده اش را محکوم نموده است».
فراخوان زندانی سیاسی شاهین ذوقی تبار به تحریم انتخابات قلابی فاشیسم مذهبی
زندانی سیاسی شاهین ذوقی تبار طی نامه یی به تحریم نمایش انتخابات فراخوان داد.
در این نامه آمده است: برخی از حیوانات به هنگام مواجه شدن با خطر، برای محقق کردن ترس و حفظ امنیت خود سعی می کنند خودشان را در ظاهر قدرتمندتر و بزرگ تر از چیزی که در واقعیت هستند نشان دهند. درست مانند رژیم ولایت فقیه که یک زمان می خواست با بدست آوردن بمب اتم و دخالتهایش در منطقه خود را قدرتمند نشان دهد و اکنون با نمایش انتخاباتی می خواهد به حکومت خود مشروعیت بدهد.
ولی کیست که نداند انتخابات یک پز روشنفکرانه برای ولایت فقیه است. چرا که کاندیداها توسط خود او انتخاب می شوند و تازه اگر تقلبی در بین باندها و جناح های رژیم صورت نگیرد. مردم فقط می توانند یکی از گزینه های تعیین شده توسط ولی فقط و نه کس دیگر را انتخاب کنند... و اکنون در آستانه انتخابات ریاست جمهوری رژیم، اختلافات باندهای درونی رژیم که ناشی از نارضایتی مردم و فشارهای خارجی و تحریم هاست؛ بیشتر از هر زمان دیگری بارز شده و در شرایطی که رژیم توان حل بحران های داخلی اعم از مسائل اقتصادی، تعطیلی کارخانه ها، وضعیت محیط زیست،کم آبی و بحرانهای خارجی از قبیل شکست برجام و فشار تحریم ها را ندارد؛ و در موقعیتی که در منجلاب سه جنگ خارجی سوریه،یمن و عراق فرو رفته و از روسیه نیز برای حفظ منافع خود ناامید شده و با ائتلاف کشورهای منطقه علیه خود مواجه است، و سپاه پاسداران در آستانه قرارگیری در لیست تروریسی است؛ ولی فقیه دیگر نه تنها نمی تواند از نمایش انتخاباتی به سود خود استفاده کند، بلکه برعکس باعث ضعف و درماندگی بیشترش هم شده است....
پاسدار احمدی نژاد که ۸ سال رئیس جمهور رژیم و مورد تائید و صلاحیت رهبرشان بود را رد صلاحیت می کنند، باندهای مختلف رژیم که از یک طرف به فکر سهم بیشتری از قدرت هستند، در رسانه ها و روزنامه های خود همدیگر را مورد هجوم قرار میدهند و دست یکدیگر را رو میکنند و از یک طرف چون حفظ رژیم در الویتشان است در تمام تریبون های خود نسبت به تکرار قیام ۸۸ و فوران خشم مردم به یکدیگر هشدار می دهند؛ در مورد پخش مستقیم مناظره ها دچار تردید می شوند و در آخر تصمیم می گیرند که مناظره های دو به دو را حذف و به صورت جمعی برگزار کنند...
در بین کاندیدهایشان هم از یک طرف آخوند شیاد روحانی قرار دارد که با کلیدش نه تنها قفلی از رژیم باز نکرده بلکه با برجام قفلی بر قفل های رژیم زد و البته با پز اعتدال، حدود ۳۰۰۰ اعدامی در طول ۴ سال رئیس جمهوری اش انجام شد که شامل قتل عام کردهای سنی مخالف حکومت و اعدام حداقل ۵ نفر در هفته در زندان گوهردشت می شود. کاندیدای اصلی دیگر آخوند جلاد رئیسی است که در دهه ۶۰ و به خصوص تابستان ۶۷ در مرگ هزاران زندانی سیاسی نقش داشت و اکنون با کاندید شدنش شعله جنبش دادخواهی ۶۷ را بیش از پیش روشن تر و فروزان تر کرده است....
پس با این شرایط به عنوان کسی که بیش از ۴ سال است در زندانهای آخوندها محبوس هستم و از نزدیک شاهد ظلم و جنایت آنها باشم؛ از جوانان و دانشجویان و تمام اقشار مردم ایران می خواهم در نمایش انتخاباتی رژیم که جنگ و دعواهای خودشان بر سر قدرت و چپاول و غارت مردم است؛ شرکت نکنند و در عوض بر دامنه اعتراضات خود بیافزایند تا دنیا بفهمد که حساب رژیم با مردم ایران کاملا جداست.
گزارشی از نبود امنیت شغلی برای کارگران
بدلیل نبود امنیت شغلی برای کارگران، شکاف بزرگی میان درآمد و هزینه زندگی این طبقه وجود دارد، که این قشر زحمتکش را بهسختی انداخته است. حفظ فرصتهای شغلی، امنیت شغلی و بهبود وضعیت معیشتی از جمله مهمترین خواستههای کارگران ایران است ولی متأسفانه در سال گذشته بسیاری از بنگاههای اقتصادی که در این زمینه فعالیت میکردند به دلایل مختلف در حال تعطیلی و یا با ظرفیت کمتر از میزان واقعی در حال فعالیت هستند.
حتی زمانی که کشور در مقابل تحریمها قرار گرفت، این قشر بیشترین فشار را تحمل کردند، ولی متأسفانه وضعیت کارگری در ایران مطلوب نیست و آنچه که مشخص است مشکلات فراوانی است که این جامعه با آن درگیر است. در ایران؛ کارگران بیش از ۴۰ درصد جامعه را تشکیل میدهند.
کارگر عامل سود و تنها وجود پویای هر سازمان است، ولی در عوض دستمزد ناچیزی در برابر کاری که انجام میدهد، دریافت میکند. جامعه در هنگامیکه با چالش بیکاری روبهرو است، بیشتر کارگران از دریافت دستمزد کافی ناکام هستند، و حتی بخشی از کارگران پوشش بیمهای نیز ندارند.
زمانی که ماهانه بالاتر از ۲ میلیون تومان نیاز است تا یک خانواده ۴ نفرِه در ایران بتواند بهسادگی به زندگی روزانه خود ادامه دهد، دستمزد کنونی یک کارگر حدود ۴٧ درصد از هزینههای یک زندگی را پوشش میدهد و تا سنجش واقعی دستمزد، فاصله قابلتوجهی دارد.
دستمزدهای کنونی کارگران برای تأمین هزینههای زندگی کافی نیست، نرخ بیکاری در کشور بالاست، بخشی از جمعیت متقاضی شغل است، کارگران بخش بزرگی از فقیران جامعه را تشکیل میدهند.
تورم در کشور معیشت کارگران را بهشدت تهدید میکند و کارگران را از تأمین هزینههای زندگی بازمیدارد، افزون بر آن که این قشر فاقد امنیت شغلی و عدماشتغال پایدار هستند.
نکته دیگری که بیشتر از سوی دولتمردان به فراموشی سپرده میشود، زنان بیسرپرستی هستند که رنج نان و هزینهها زندگی خود را بر دوش میکشند.
در ایران به موازات فرو کاستن بیوقفهی سطح معیشت کارگران از خط حداقلها به خط فقر و از مسکنت به خط بقا که سرمنشا بسیاری از رنجها و تباهیهاست، مقابله با آن نیز شدت و گسترش یافته است. در یکی دو سال اخیر تقریباً هیچ روزی نبوده است که کارگران بخشهای مختلف برای دستیابی به خواستهها و مطالبات معوقه خود به خیابان نیامده و با بگیر و ببند و پروندهسازی و شلاقِ حاکمیت روبهرو نشده باشند؛ از این رو خواست آزادی بیان بیهیچ حصر و استثنا و لغو همه اشکال سانسور، فقط مسأله نویسندگان نیست، بلکه به کارگران نیز مربوط است تا دیگر به صرف بیان اعتراض، پیگیری خواستها و ایجاد تشکل، محاکمه و زندانی نشوند.
مایک هاکبی کاندیدای سابق ریاست جمهوری آمریکا: توافق اتمی با رژیم ایران باید بهطور کامل باطل شود
مایک هاکبی معتقد است توافق اتمی با رژیم ایران، توافقی احمقانه بود که بهجای بازبینی آن، باید بهطور کامل باطل شود
مایک هاکبی در مصاحبه با فاکس نیوز 8اردیبهشت 96 کاندیدای سابق ریاستجمهوری آمریکا: من فکر میکنم که ترامپ باید بر سر وعدهاش در دوران انتخابات بایستد و توافقنامه اتمی با رژیم ایران را پاره کند و دوباره همه چیز را از نو شروع کند. ما نمیتوانیم به رژیم ایران اعتماد کنیم. مدت 38سال است که آنها هرگز و نه یکبار هم، به قول یا تعهدی پایبند نبودهاند. آنها مردم خودشان را در خیابانها بهخاطر اعتراض کردن کشتهاند. آنها از طریق حزبالله به حمایت از تروریسم ادامه میدهند. آنها اصلیترین حامی دولتی تروریسم در جهان هستند. این توافقنامه احمقانهای بود. این مانند باز کردن قفل قفسه مشروبات الکلی و دادن کلید آن به یک فرد الکلی است... . توافقنامه اتمی با رژیم ایران را نمیتوان فقط مورد بازبینی قرار داد، بلکه باید آن را بهطور کامل باطل کرد.
سناتور مارکو روبیو: ما باید بگوییم این توافقنامهای است که توسط دولت قبلی صورت گرفته و بلحاظ قانونی لازمالاجرا نیست و هرگز برای تصویب به کنگره آورده نشده است. این یک معاهده نیست، بلکه یک توافقنامه سیاسی برای دولت قبلی است ولی حالا دولت جدیدی بر سر کار است.
مایک هاکبی: ... توافقنامه اتمی با رژیم ایران در همان زمان دولت قبلی هم توافقی غیرمنطقی بود... اینها کسانی هستند که از تروریسم در سراسر جهان حمایت میکنند. آنها آمریکاییان را به گروگان گرفتهاند، آنها آمریکاییان را به قتل رساندهاند، آنها آمریکاییان را به غلط زندانی کردهاند. پس چرا ما باید اعتمادی به آنها داشته باشیم؟ فرهنگ فارسی و مردم ایران عالی و زیبا هستند، مردم و فرهنگی که قدمت آن به هزاران سال قبل برمی گردد و این رژیم افراطی هر کاری میتوانسته کرده تا آن را به نابودی بکشاند...
شباهت زیادی بین کره شمالی و رژیم ایران وجود دارد. یکی از آنها سلاح اتمی دارد و
دیگری به سختی تلاش میکند که به سلاح اتمی دست یابد. هر دوی آنها به قدر کافی دیوانهاند که از این سلاح استفاده کنند. و جهان اگر جلوی آنها را نگیرد، خودش هم دیوانه است. ما میتوانیم قبل از اینکه آنها شمع را روشن کنند، جلوی آنها را بگیریم یا میتوانیم بعداً پشیمان شویم که چرا این کار را نکردیم و سعی کنیم به آنها حمله کنیم قبل از اینکه آنها به ما حمله کنند...
واشینگتن پست: رئیسی بر اعدام ۳۰۰۰۰نفر نظارت داشته که اکثر آنها از اعضای مجاهدین خلق بودهاند
واشینگتن پست در مقالهای به قلم کارول مورلو و ارین کانینگهام به تاریخ پنجشنبه 7 اردیبهشت 96 نوشت: رئیسی 56ساله محبوبیت مردمی ندارد. او برای ایرانیان سالخورده به کسی شناخته میشود که یکی از 4 قاضی ”کمیسیون مرگ“ است، دادگاهی که بر اعدام 30000نفر در سال 1988 نظارت داشته که اکثر آنها از اعضای مجاهدین خلق اپوزیسیون بودهاند
نویسندگان این مقاله که به بررسی کاندیداهای انتخابات در رژیم آخوندی پرداختهاند در ادامه مقاله خود مینویسند: ”درلیستی که از 1600نفر که ابتدائاً ثبت نام کرده بودند و محدود شده است ابراهیم رئیسی یک روحانی با سابقهیی خونین، بهعنوان یکی از چند قاضی است که بر اعدام های انبوه زندانیان سیاسی در سال 1988 نظارت داشته و بهعنوان جانشین احتمالی خامنهای در نظر گرفته میشود
این مقاله با اشاره به اینکه از هر چهار ایرانی زیر سن 25سال یک نفر بیکار است اضافه میکند که بسیاری از مردم ایران میگویند معیارهای زندگی آنان آنطور که انتظار میرفت بهبود نیافته است
نویسندگان مقاله در ادامه با بررسی سیاستهای دولت جدید آمریکا در قبال رژیم ایران معتقد هستند که دولت ترامپ نشان داده است که مایل است توافق اتمی را مورد بررسی مجدد قرار داده و تحریمهای سختتری را برای مهار ایران اعمال کند، اگر که به انجام آزمایش موشکهای بالستیکی و گسترش نفوذش در منطقه ادامه دهد
نویسندگان این مقاله که به بررسی کاندیداهای انتخابات در رژیم آخوندی پرداختهاند در ادامه مقاله خود مینویسند: ”درلیستی که از 1600نفر که ابتدائاً ثبت نام کرده بودند و محدود شده است ابراهیم رئیسی یک روحانی با سابقهیی خونین، بهعنوان یکی از چند قاضی است که بر اعدام های انبوه زندانیان سیاسی در سال 1988 نظارت داشته و بهعنوان جانشین احتمالی خامنهای در نظر گرفته میشود
این مقاله با اشاره به اینکه از هر چهار ایرانی زیر سن 25سال یک نفر بیکار است اضافه میکند که بسیاری از مردم ایران میگویند معیارهای زندگی آنان آنطور که انتظار میرفت بهبود نیافته است
نویسندگان مقاله در ادامه با بررسی سیاستهای دولت جدید آمریکا در قبال رژیم ایران معتقد هستند که دولت ترامپ نشان داده است که مایل است توافق اتمی را مورد بررسی مجدد قرار داده و تحریمهای سختتری را برای مهار ایران اعمال کند، اگر که به انجام آزمایش موشکهای بالستیکی و گسترش نفوذش در منطقه ادامه دهد
اشتراک در:
پستها (Atom)