شنبه، اردیبهشت ۰۹، ۱۳۹۶

گزارشی از نبود امنیت شغلی برای کارگران

بدلیل نبود امنیت شغلی برای کارگران، شکاف بزرگی میان درآمد و هزینه زندگی این طبقه وجود دارد، که این قشر زحمتکش را به‌سختی انداخته است. حفظ فرصت‌های شغلی، امنیت شغلی و بهبود وضعیت معیشتی از جمله مهمترین خواسته‌های کارگران ایران است ولی متأسفانه در سال گذشته بسیاری از بنگاههای اقتصادی که در این زمینه فعالیت می‌کردند به دلایل مختلف در حال تعطیلی و یا با ظرفیت کمتر از میزان واقعی در حال فعالیت هستند.
حتی زمانی که کشور در مقابل تحریم‌ها قرار گرفت، این قشر بیشترین فشار را تحمل کردند، ولی متأسفانه وضعیت کارگری در ایران مطلوب نیست و آنچه که مشخص است مشکلات فراوانی است که این جامعه با آن درگیر است. در ایران؛ کارگران بیش از ۴۰ درصد جامعه را تشکیل می‌دهند.
کارگر عامل سود و تنها وجود پویای هر سازمان است، ولی در عوض دستمزد ناچیزی در برابر کاری که انجام می‌دهد، دریافت می‌کند. جامعه در هنگامی‌که با چالش بیکاری روبه‌رو است، بیشتر کارگران از دریافت دستمزد کافی ناکام هستند، و حتی بخشی از کارگران پوشش بیمه‌ای نیز ندارند.
زمانی که ماهانه بالا‌تر از ۲ میلیون تومان نیاز است تا یک خانواده ۴ نفرِه در ایران بتواند به‌سادگی به زندگی روزانه خود ادامه دهد، دستمزد کنونی یک کارگر حدود ۴٧ درصد از هزینه‌های یک زندگی را پوشش می‌دهد و تا سنجش واقعی دستمزد، فاصله قابل‌توجهی دارد.
دستمزدهای کنونی کارگران برای تأمین هزینه‌های زندگی کافی نیست، نرخ بیکاری در کشور بالاست، بخشی از جمعیت متقاضی شغل است، کارگران بخش بزرگی از فقیران جامعه را تشکیل می‌دهند.
تورم در کشور معیشت کارگران را به‌شدت تهدید می‌کند و کارگران را از تأمین هزینه‌های زندگی بازمی‌دارد، افزون بر آن که این قشر فاقد امنیت شغلی و عدم‌اشتغال پایدار هستند.
نکته دیگری که بیشتر از سوی دولتمردان به فراموشی سپرده می‌شود، زنان بی‌سرپرستی هستند که رنج نان و هزینه‌ها زندگی خود را بر دوش می‌کشند.
در ایران به موازات فرو کاستن بی‌وقفه‌ی سطح معیشت کارگران از خط حداقل‌ها به خط فقر و از مسکنت به خط بقا که سرمنشا بسیاری از رنج‌ها و تباهی‌هاست، مقابله با آن نیز شدت و گسترش یافته‌ است. در یکی دو سال اخیر تقریباً هیچ روزی نبوده است که کارگران بخش‌های مختلف برای دستیابی به خواسته‌ها و مطالبات معوقه خود به خیابان نیامده و با بگیر و ببند و پرونده‌سازی و شلاقِ حاکمیت روبه‌رو نشده باشند؛ از این رو خواست آزادی بیان بی‌هیچ حصر و استثنا و لغو همه اشکال سانسور، فقط مسأله نویسندگان نیست، بلکه به کارگران نیز مربوط است تا دیگر به صرف بیان اعتراض، پیگیری خواستها و ایجاد تشکل، محاکمه و زندانی نشوند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر