«در خاورمیانه بیداری خواب را نهیب میزند و این بیداری به پیروزی خواهد رسید زیرا سردار آن خورشید و لشکرش سپیده دم است». (جیبران خلیل جیبران1931 – 1883)
اما... تراکم تاریکی همه جا را در چادر سیاه پیچیده و پرندگان پر پرواز را یکهو از ترس از دست داده اند. سرود مرغ سحرخوان در گلو شکسته و شقایق های دشت در حسرت یک قطره آب سالهاست از سرخنای حنجره شان خون جاریست. نسیم از ازدحام هراس آور حرامیان از شاخه ها گریخته و بر اندام های تکیده بر چوبه های دار آویخته است. در سینه ها نفس، همه از ترس دلمه بست.
من که اما سخت دلبسته زندگی روی خاک خوب زمین بودم و باور بی تردیدم به جلال جهان لایتناهی چون و چرا نداشت، وقت وقوع چنین فاجعه ی هولناک و سپس تداوم مرگزای آن نه مأوایی داشتم که به آن پناه برم، نه دوستی که دلداریم دهد و نه حتی سنگ صبوری که به اندوه دلم گوش کند. پس وسعت گورستان را ناگزیر تنها گریزگاه خود و دل داغدیده یافتم و ناخواسته در دایره دستانی که از آرنج تا ساعد و ساق پایی که از زانو تا مچ از گور بیرون جسته و چشمان گشاده ای که جهان جبن و جنایت را به تعجب و تحقیر مینگریست، سر بر خاک نهاده و آنقدر گریستم که غمباد گلویم بیش از پیش مثل یک سنگ، سنگین و دید چشمانم طوری تیره و تار شد که وقتی روز هم آهسته به غروب رسید من همچنان افتاده بر خاک گورها خیال میکردم که زمان ایستا و هیمه ی حیات یکجا خاموش شده و دنیا به آخر رسیده است؛ اما به تصادف وقتی کسی از فاصله نزدیک دستم را گرفته با خود کشان کشان از خاک «خاوران» به خیابان برد و دیدگانم را رو به دگرگونه دیاری باز نمود، زنی جسور را با شهامت بی شبهه و شباهت و صلابت و صبوری بیحد دیدم که صدای سرکوب شده ی ملتی ستمدیده و اسیر را خروشیده و با تواضع، همه فرزانگان را در ادای سهم وظیفه، محض آزادی مردم و میهن دربند فرامیخواند تا شتاب این پیشآمد «مسعود»، رهایی انسان های اسیر زخم خورده در دست جلادان پلید هزارچهره را نیز هرچه زودتر میسر سازد، تیرکهای دار ترک بردارد، دنیای پلشت فقر و فساد درهم ریزد و ترور و شقاوت بی وقفه ملایان در سرتاسر ایران و جهان نیز پایان گیرد؛ که گمان میکنم در اینصورت بی تردید بر بلندای رفیع دنیای نوینی که بر ویرانه های جهل و جنون برپا خواهد شد نیز همچنان چهره یگانه زنی جلوه گر خواهد بود که طی سالها، تحقیر انسان و حیات آن و کشتار بنام اسلام را نه در حیطه ادیان و یا این مذهب بلکه در دایره بنیادگرایی هار ملایان و همسویی استعمارگران با آنان رو به سردمداران و مردم جهان فریاد و تکرار کرده است...