جمعه، آبان ۰۷، ۱۳۹۵

مشارکت اقتصادی زنان در ایران در میان ۱۴۴ کشور، در ردیف ۱۳۹ قرار دارد


شهیندخت مولاوردی، معاون امور زنان آخوند روحانی اعتراف کرد مشارکت اقتصادی زنان ایرانی پایین‌ترین نرخ مشارکت زنان در جهان است.
وی که در نشست تخصصی بانوان نخبه و فعال استان یزد، سخنرانی می کرد به گزارش اخیر مجمع جهانی اقتصاد اشاره کرده که بر اساس آن، رتبه رژیم ایران از ۱۴۴ کشور ۱۳۹ گزارش شده است
از سوی دیگر انوشیروان محسنی بندپی رییس سازمان بهزیستی رژیم نیز اعتراف کرد ۲ میلیون زن سرپرست خانوار در کشور وجود دارد که از این تعداد یک میلیون و ۸۰۰ هزار نفر فاقد همسر و ۱۰ درصد مابقی در سن پایین به واسطه طلاق
در این گروه جای گرفته‌اند


یاد مجاهد صدیق و صبور، عبدالرضا رجبی گرامی باد


 «سلام بر مجاهد صدیق و شهید پاکباز راه آزادی برادرم عبدالرضا رجبی در روزی که‌زاده شد، در روزی که به مجاهدت برای آزادی بر خواست، در روزی در قله پایداری و سرفرازی جاودانه گردید و در روزیکه همراه با همه شهیدان و همه همرزمانش در جشن پیروزی و رهایی خلق و مهین محبوبش به دست افشانی برخواهد خواست
 «به یاد دلاور هم زنجیر “نوشتن از تو و برای تو کار آسانی نیست. دنبال کلمه‌ای بودم تا عظمت وجودت را توصیف کنم. هیچ کلمه‌ای یافت نمی‌شود تا عشقت به وطن، به آزادی و ایمانت به صبح سپید، که با طلوعش دیگر هیچ انسانی به‌خاطر عقیده‌اش بازداشت نمی‌شود را توصیف کند
چه عاشقانه سرود رفتن را خواندی و دین مجاهد بودنت را ادا کردی، و چه شکوهمندانه نشان دادی که مجاهد بودن یعنی ‘نه’ گفتن به هر آنچه که می‌خواهند به بندت کشند، به ظلم و جور و ستم. و چه جاودانه رفتن را بر گزیدی
ایستادگی‌ات دژخیمان را به لرزه در افکند، جسم پر از زخم و ناتوان اما روح بزرگ و سرشار از زندگی و امید و روشنایی‌ات تیری بود بر قلب تک‌تک ددمنشان اوین و رجایی شهر و زندان کرمانشاه
درود بر تو که ۲۹ماه کاملاً عریان، بدون لباس و تنی پر از زخم شکنجه، بدترین شرایط سلول انفرادی کرمانشاه را با روحی پرنشاط و پر امید سپری کردی
درود بر تو باد که با تنی که زخمهایش انعکاس قساوت، و سیاهی دل شب پرستان، یزیدیان زمان است ۷سال بدترین زندانها را تحمل کردی و بر ظالمان سر فرود نیاوردی
روحت شاد باد که زیبا جاودانه شدی و با شهادتت روحی تازه بر جان مردگان بخشیدی و با خونت درخت آزادی را سیراب کردی
به قول معلم بزرگوار و همفکرم (صمد بهرنگی) مرگ در کمین است چه ما بخواهیم و چه نخواهیم به سراغمان خواهد آمد. ما هیچ وقت به جستجوی آن نمی‌رویم البته اگر روزی به سراغ ما بیاید زیاد مهم نیست، مهم این است که مرگ یا زندگی ما چه تاثیری در زندگی دیگران داشته باشد. هزاران درود بر تو باد که هم وجودت، و هم بودنت، حتی در زندانها و در تاریک خانه‌های این رژیم پشت میله‌های آهنین آن‌چنان تاثیری داشت که دشمنان آزادی و کوته فکران تاب تحمل وجودت را نداشتند، و هم شهادتت که برای رهایی و خوشبختی دیگران است
و مبارک باد چنین سعادتی بر تو، که نه چنین زندگی شرافتمندانه‌ای نصیب هر کسی می‌شود و نه چنین شهادتی، که آخرین 
...ارزشهاست. چه خوب آغاز کرده بودی و چه خوب تداوم دادی و به بهترین وجه به انجام رساندی

دو زن ایزدی برنده جایزه ساخاروف شدند


دو زن ایزدی که در اسارت شبه‌نظامیان داعش بودند، برنده جایزه ساخاروف یکی از معتبرترین جوایز حقوق‌بشر اروپا شدند. نادیا مراد باسه و لامیا اج بشر، دو زنی هستند که به همراه هزاران دختر و زن ایزدی در سال ۲۰۱۴ به‌عنوان برده جنسی به اسارت شبه‌نظامیان داعش درآمدند. این دو نفر در حال حاضر از جامعه ایزدی حمایت و برای احقاق حقوق آنها تلاش می‌کنند. این جایزه برای یادبود از آندری ساخاروف، از مخالفان مشهور حکومت اتحاد جماهیر شوروی به این نام خوانده می‌شود

آتنا دائمی در رابطه با زندانی سیاسی مریم اکبری منفرد: هرگز او را غمگین ندیدم


مریم اکبری منفرد متولد ١٣٥٤ در دهه ٦٠ سه برادر و یک خواهرش اعدام شدند. مادرش هم چند ماه در زندان بود و در دهه 60 زندگی‌اش از غصه فرزندانش فوت کرد. و حالا خودش هم از سال ٨٨ تا کنون با حکم ١٥ سال حبس بدون حتی یک روز مرخصی در زندان به‌سر می‌برد. مریم دو دختر دارد که وقتی دخترانش ٣ و ١٢ ساله بودند بازداشت شد

مریم همچنین سرپرست دختر خواهرش که در اردوگاه اشرف بود و همچین پسر خواهرش که اعدام شد نیز هست. حالا مریم از جمهوری اسلامی ایران رسماً شکایت کرده بابت اعدام خواهر و برادرانش در دهه ٦٠، شکایت کرده که به چه دلیل خواهر و برادرانی که حکم اعدام نداشتند و حکم زندانشان تمام و یا رو به اتمام بود اعدام شدند، می خواهد محل دفن اعضای خانواده اعدام شده‌اش را بداند. و این اولین بار است که چنین شکایت نامه‌یی تنظیم و تحویل مراجع قضایی جمهوری اسلامی ایران شده است. مریم را به اتهام محاربه از طریق هواداری از سازمان مجاهدین خلق بازداشت و به ١٥ سال حبس محکوم کردند، طبق قانون تجمیع مریم می‌بایست آزاد می‌شد اما ماههاست پرونده‌اش در دیوان عالی خاک می‌خورد. برادر بزرگتر مریم، رضا اکبری منفرد هم با حکم ٥ سال در زندان رجایی شهر کرج به‌سر می‌برد و حالا به‌خاطر شکایت و دادخواهی‌اش، با دستور از 'بالا' مریم را از ملاقات با فرزندان، همسر و برادرش محروم کردند. مریم از سال ٨٨ تا کنون در زندانهای قرچک، گوهردشت کرج و بند متادون اوین در سخت‌ترین شرایط زندانی بوده و حالا در بند نسوان اوین زندانی ست. دختر کوچک او سارا ٣ ساله بود که مریم بازداشت شد و خاطرات کودکی‌اش و حالا نوجوانی‌اش با مادر در راهروهای پر پیچ و خم گوهردشت و قرچک و پله‌های بلند سالن ملاقات اوین ثبت شده و مادر از پشت شیشه‌های کابین و ملاقاتهای دو هفته یکبار شاهد قد کشیدن دخترش. دختر بزرگترش از ١٢ سالگی به جای مریم مادر شد و... مریم خودش از کودکی شاهد زندان و اعدام اعضای خانواده بود و حالا به قول قاضی صلواتی خودش و فرزندانش 'جور خواهر و برادرانش را می‌کشند'
هرگز مریم را در زندان غمگین ندیدم در حالی که چشم هایش همیشه درد داشت. . برای یک فعال حقوق‌بشر فرقی ندارد که 

...زندانی با چه 'اتهامی' در زندان است باید از حق آزادی همه انسانها دفاع کرد


تجمع بزرگ در پاسارگاد با شعار: آزادی اندیشه با ریش و پشم نمی‌شه + تصاویر و فیلم




 




زنده
این گزارش تکمیل می‌شود
ساعت 1040
تلاش اقشار مختلف مردم براى حضور در پاسارگاد در اعتراض به خفقان رژیم
ساعت 1035
از شب گذشته جمعیت كثیرى در مسیرهاى مختلف خود را به پاسارگاد رسانده اند. فیلم زیر صحنه هایى از تجمع و اعتراض مردم را نمایش میدهد
ساعت 1025
تصاویر جدیدى از تجمع بزرگ جوانان آزاده در پاسارگاد
ساعت 1020
شعار جوانان آزاده
: آزادى اندیشه با ریش و پشم نمیشه
براساس فراخوان قبلی جمعیت کثیری از جوانان با تجمع در پاسارگاد، تولد کوروش کبیر را گرامی داشتند
در جریان این تجمع جوانان آزاده شعار می‌دادند: آزادی اندیشه با ریش و پشم نمی‌شه

گرامي باد خاطره تابناك شهداي والامقام 7آبان94 در ليبرتي



بخشي از سخنراني خانم مريم رجوي در مراسم گراميداشت ياد شهيدان كشتار
7 آبان 1394 ليبرتي در اورسوراواز:

… و از اين جا، به ليبرتي غرقه به خون و ويران شده و به شهيدان سرفرازش، هزاران درود و هزاران سلام و هزاران درود به‌ويژه به خواهران و برادرانمان در رزمگاه ليبرتي
آنچه كه عصر پنجشنبه در ليبرتي رخ داد، هرچند كه خوشبختانه نتوانست هدف شوم خامنه‌اي را برآورده كند، اما يكي از مهيب‌ترين هجومهايي است كه تاكنون عليه مجاهدين صورت گرفته است. اين حمله، قتل‌عام تمامي مجاهدان آزادي در ليبرتي را هدف قرار داده بود.
يك آتشباري سنگين با هشتاد موشك كه ده دقيقه بي‌امان ادامه داشت.
بارش دهها موشك همه چيز را به آتش مي‌كشيد و همه جا را ويران مي‌كرد. و امواج سنگينش هر چيزي حتي ديوارهاي حفاظت بتوني را در هم‌مي‌كوبيد و به اين سو و آن سو پرتاب مي‌كرد. سونامي انهدام و نابودي و حريق بود و گويي جنايت و تبهكاري خميني و خامنه‌اي در تمام مدت حكومتشان را در ده دقيقه فشرده كرده بود. با اين همه، لطف خدا و هوشياري و عكس‌العمل به موقع و همچنين روحية جنگندة‌ مجاهدين، آنها را از يك كشتار بزرگ در امان نگهداشت تا باز هم چشم و دل مردم ايران به آنها و به رزم و پايداري آنها روشن باشد و روشن بماند.
راستش، راستش نمي‌دانم مبارزه مرگ و زندگيِ خواهران و برادران عزيزم را كه در ميان خون و آتش به‌پاخاستند چطور توصيف كنم؟ فقط به آنها مي‌گويم آنچه كه شما در آن شرايط نفس‌گير انجام داديد، فشردة ايمان و شور و نيروي ملتتان براي آزادي بود.
‌در دل تاريكي و سرما، با وسائل ابتدايي آتش‌هاي مهيب را خاموش مي‌كرديد. اجساد همرزمانتان را از زير آوارها بيرون مي‌كشيديد. آنهم با بدنهاي مجروح و خون‌چكان كه مستمر به اين طرف و آن طرف مي‌‌دويديد و همة تلاشهاي شما، حقيقتاً تن واحد و يگانه‌يي شده بود و شده بوديد و نشان داديد كه اراده و انگيزه انسانهايي كه نبرد براي آزادي را انتخاب كرده اند، حد و مرزي ندارد و نمي شناسد.
در تمام لحظه‌ها، در آن شب طولاني به فكر شما و با شما بودم. در كنار سنگرها، بالاي سر شهيدان، يا موقع مرهم گذاشتن بر زخم ‏مجروحان، صورتهاي خونين، مشتهاي گره‌كرده و دستهايي را كه به نشانة پيروزي بالا مي‌برديد، ديدم و البته هركس كه ديد غرق غرور و افتخار شد. كمااينكه من غرق غرور و افتخار شدم.
راستي كه از اين بهتر چطور مي‌توانستيد باز هم پيام شكست دشمن را به همه برسانيد. آنشب در ميان آتش و دود و انفجار و موجهاي سهمگين توانستيد عظمت كارزار سرنگوني را در اراده‌هاي سترگ‌تان و در يقين‌تان به مقاومت و نبرد و پيروزي، بار ديگر نشان دهيد
و توانستيد طاقت و توان مجاهدين را يكبار ديگر در قله هاي بسا بالاتر اثبات كنيد. پس سلام بر شما و بر رزم و بر ايستادگي همة شما.
و سلام بر شهيدان
اَلسَّلامُ عَلَيک يا ثارَ اللهِ وَابْنَ ثارِهِ
سلام بر شما كه خون جاري دوران‌ايد، اي شعله‌هاي سركش وجدان بيدار جهان بشري! اي جانهاي شيفته‌يي كه تسليم و يأس در انديشه و هستي‌ شما جايي ندارد! و اي عشقهاي پرشور يك ملت اسير كه به آزادي و رهايي مي انديشد! به شما باد سلام، به شما باد درود. درود بر همة شما!
سلام به برادران عزيزم منوچهر براتي، حميد دهقان، اكبر عليدوست، حسن توفيق جو، حميدرضا ايمن كاشان، ابوطالب هاشمي، كيومرث يوسفي، ‏حسين گندمي، فرشيد ربيعي، حسن ابراهيمي، محمد علي ميرزايي، سهراب همايونفر، بهزاد ميرشاهي، حسين اداوي، ‏رجب قرباني، رضا واديان، شريف ويسي، حسين سروآزاد، احمد مسچيان، جاسم قصير و جواد سالاري.
سلام به خواهر عزيزم نيره ربيعي از مسئولان مجاهدين كه در همه صحنه هاي نبرد و رزم‌هاي بي امان حاضر و پيشتاز بود!
و سلام، و سلام به فرمانده كاظم سردار دلير نبردهاي ارتش آزاديبخش برادرم حسين ابريشم‌چي كه با بيش از چهل سال سابقه مبارزاتي عليه دو نظام ديكتاتوري مسئولي همه‌جانبه بود.!
و همه جا جلودار صحنه‌هاي سخت نبرد بود. همواره پرتلاش، همواره تازه، نو و سرشار و پر از ايمان به راه و آرمان آزادي و نهايتا سر در راه آزادي نهاد و سرود آزادي شد.درود بر او
درست پنج روز قبل از شهادتتان، در روز عاشورا، در آن مراسم پرشكوه‌ همه خطاب به حسين(ع) مي‌گفتيد كه:
در دل دشت بلاخيز
به شب توطئه‌انگيز
شكنم هرچه حصار است
قفس و چوبة دار است ‏
درود بر همة شما كه همة گفتارها و تعهدات و سوگندهايتان را با خون خودتان امضا كرديد و به اين مدار و مرتبه عالي انساني و مبارزاتي دست يافتيد! درود بر شما!
حقا كه يكايك شما در پيروي از پيشواي آرماني‌تان حسين(ع) از همه چيز خود گذشتيد! آري از همه چيز.
راستي كدام آتش، حريف شاخسار شماست؟ ‏
و من هم مثل شما تكرار مي‌كنم كه:
خوشا در راه آزادي به خون عهدي دگر بستن
خوشا اين گونه در زندان به مرگ شب كمر بستن
از اين پس شما شور و نيروي هر جوان دليري هستيد كه به نبرد با رژيم ولايت فقيه برمي‌خيزد و الهام بخش هركس كه در برابر ستم و استبداد قيام مي‌كند.
پس به شما مادراني كه عكس فرزندان‌ شهيد و اسيرتان را به دست مي‌گيريد و در خيابانها و چهارراه‌هاي شهرهاي ايران، آخوندها و پاسداران اونها رو افشا ‏مي‌كنيد.
به شما زنان دلير و مردان غيرتمندي كه در مراسم گراميداشت ريحانه و ستار مثل شير، هموطنانتان را به مبارزه با اين رژيم فراميخوانيد.
بله به شما ميگويم كه ايستادگي شما كاخ ستم آخوندها را به لرزه انداخته است.
و به شما زندانيان سياسي شجاع در زندانهاي سراسر ايران و سياهچالهاي خامنه‌اي كه به همبستگي با مجاهدان ليبرتي برخاسته‌ايد.
و به شما هموطناني كه از شنيدن خبر جنايت بزرگ رژيم در ليبرتي سراسر وجودتان مثل ما پر از خشم و درد شد، بله به شما ميگويم كه عزم و مبارزه شما براي به زيركشيدن اين رژيم آنها را به وحشت انداخته است.
هفتم آبان، سالگرد سنگین ترین حمله موشکی به لیبرتی from Simay Azadi on Vimeo.

گرامیداشت شهیدان قتل عام تابستان ۶۷ در پاریس - فراخوان به دادخواهی قتل عام شدگان













جمعی از حامیان مقاومت ایران روز سه شنبه ۵ آبان ۹۵ به مناسبت گرامیداشت سالگرد حمله موشکی جنایتکارانه عوامل خامنه ای به کمپ لیبرتی که به شهادت ۲۴ مجاهد خلق اشرفی منجر شد یک تجمع و راهپیمایی در میدان انولید در مقابل وزارت خارجه  و مجلس ملی فرانسه برگزار کردند.
شرکت کنندگان همچنین همبستگی خود را با جنبش بین المللی دادخواهی شهیدان قتل عام تابستان ۶۷ اعلام کردند.



در خاطره روزها – تقویم نوشتاری - ششم آبان

پیام دختر بچه ۷ساله یی از حلب، نمادی از مظلومیت و پایداری مردم و کودکان شهر مقاوم و خون فشان

این پیام بانا العابد دختر پچة ۷ سالة سوری از حلب به کودکان هم سن و سال خودش در ایران است.
بانا در عرض مدت کوتاهی، به نمادی از مظلومیت مردم این شهر پایدار تبدیل شده است.
او که به‌همراه مادرش فاطمه پیام‌های خود را از حلب بر روی شبکه‌های اجتماعی می‌گذارد، در یکی از اولین پیام‌هایش نوشت: «عصر بخیر از حلب. من مطالعه می‌کنم تا جنگ را فراموش کنم».
و بعد هم تصاویر مختلف از بانا از جمله هم‌زمان با بمباران‌های وحشیانة رژیم اسد، به‌طور گسترده در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک گذاشته شد و به‌سرعت مطبوعات سراسر جهان، به تهیة گزارش دربارة او و کودکان مظلوم حلب پرداختند.
پیام بانا بسیار ساده است: «از جنگ نفرت دارم، ما صلح می‌خواهیم» (همین افکت)
تلویزیون ان.بی.سی. آمریکا در گزارشش بانا را صدای قربانیان بی‌گناه حلب می‌نامد و نیویورک‌تایمز مقالة مفصلی را با این عنوان به او اختصاص می‌دهد: «می‌ترسم که امشب کشته شوم».
پیام‌های بانا به‌قدری در سطح جهانی منعکس و فراگیر شد که دیکتاتور سوریه در مصاحبه با یک خبرنگار دانمارکی دربارة او مورد سئوال قرار گرفت و وقیحانه مدعی شد که اینها پروپاگاند و بازی‌های مطبوعاتی است!
نیویورک‌تایمز در این گزارش سئوال می‌کند: «اگر ما بعد از کشته‌شدن نیم میلیون نفر دست به اقدام نزنیم، آیا بعد از یک میلیون (کشته) دست به اقدام خواهیم زد؟ بعد از دو میلیون؟ و کی؟».
دیلی میل انگلستان صفحة اول خود را به تصویری از بانا اختصاص داد و نوشت: او دختر کوچکی است که شرم جهان را به‌خاطر حمام خون در حلب بارز می‌کند.
این هم پیام بانای هفت ساله از شهر خون‌فشان حلب خطاب به کودکان و مردم ایران است:
به برنامه ....(نامفهوم.م) خوشامد می‌گویم... من از شهر محاصره‌شدة حلب پیام می‌دهم به کودکان ایرانی که مانند ما مظلومند.
به‌دلیل حمایت رژیم ایران از بشار اسد، کودکان حلب بمباران می‌شوند و خانه‌هایشان ویران می‌شود. من آرزو دارم در آینده معلم کودکان حلب بشوم، چرا که اینجا معلم زن وجود ندارد.
بله، من می‌ترسم خواهرانم بمیرند و برای خانواده‌ام می ترسم، وقتی توئیتر را نگاه می‌کنم می‌بینم دوستان زیادی را از دست داده‌ام.
پیام من به جهانیان این است که بمباران‌ها را متوقف کنید و محاصره را از روی ما بردارید. چون دارو نداریم، آب نداریم، شیر نداریم، غذا نداریم.
به گزارش اورینت نیوز، روز چهارشنبه دست کم سه تن از عوامل حزب‌الشیطان وابسته به رژیم آخوندی در حومة جنوبی حلب به هلاکت رسیدند.
رزمندگان سوری عوامل حزب‌الشیطان را با موشک تاو هدف قرار دادند.
اورینت نیوز دربارة تلفات حملة هوایی روز چهارشنبه به مدارس شهر حاس در حومة ادلب گزارش داد که در میان کشته‌شدگان، ۱۶ کودک به چشم می‌خورند.
گاردین انگلستان آمار قربانیان این حملات را ۳۵ نفر ذکر کرد و به نقل از آنتونی لیک مدیر اجرایی یونیسف گفت که احتمالاً بدترین حمله به یک مدرسه از شروع جنگ در سوریه است و می‌تواند جنایت علیه بشریت باشد.
استفن اوبراین معاون دبیرکل ملل متحد در امور انساندوستانه، در اجلاس شورای امنیت دربارة سوریه، بمباران‌های حلب را به‌شدت محکوم کرد و به توقف آن فراخوان داد.
وی گفت: «حلب اساساً به یک منطقة کشتار تبدیل شده است... شهروندان توسط نیروهای (رژیم) سوریه و روسی بمباران می‌شوند و اگر زنده بمانند، فردا از گرسنگی می‌میرند».
اوبراین هم‌چنین، گفت: «هر ماه وضعیت بدتر و بدتر می‌شود و اتفاقی برای توقف جنگ و درد و رنج‌ها صورت نمی‌گیرد... اگر دست به اقدام نزنید، دیگر مردم سوریه و سوریه‌یی برای نجات‌دادن نخواهد بود؛ بلکه این به شرمساری شورای (امنیت) و نسل ما تبدیل خواهد شد».


پیام دختر بچه ۷ساله از حلب به کودکان ایرانی ، بانا العابد از حلب from Simay Azadi on Vimeo.

ایران: ممنوع کردن ملاقات برای زندانی سیاسی مریم اکبری


 یک مقام دادستانی تهران در واکنش به دادخواهی زندانی سیاسی‌ مریم اکبری منفرد و ثبت شکایت رسمی و علنی در رابطه با اعدام برادر و خواهرش در سال ۶۷ گفت که طرح چنین شکواییه‌هایی بی‌نتیجه است
و هیچ فایده‌ای ندارد و تنها می‌تواند وضعیت این زندانی سیاسی را در زندان سخت‌تر کند و مانع مرخصی یا آزادی او شود
این مقام دادستانی همچنین گفت که ملاقات‌های مریم اکبری منفرد با همسر و فرزندانش به دستور «بالا» قطع شده‌ است
در حالیکه مقامات قضایی تا کنون واکنش رسمی به این شکایت نداشته‌اند، این مقام دادستانی تهران به صورت شفاهی به خانواده اکبری منفرد گفته است: «او چه چیزی را می خواهد بداند؟ آنها که خواهر و برادرانش را اعدام کرده‌اند حالا یا 
«!مرده‌اند یا پیرشده‌اند و خواهر و برادرش هم احتمالاً در خاوران دفن شده‌اند
تا به حال، هیچ مقام رسمی مساله وجود گورهای جمعی در خاوران تهران و دفن اعدام شدگان ۶۷ در آن را به رسمیت نشناخته بود و همیشه به خانواده ها می گفتند جنازه بچه های شما اینجا نیست
شکایت مریم اکبری منفرد در  ۲۴ مهر ماه برای رسیدگی به چرایی و چگونگی اعدام چهار خواهر و برادرش که در دهه ۶۰ و در قتل عام سال ۶۷ اعدام‌شده‌اند، در دادسرای تهران به ثبت رسیده است

نوشته‌ای از زندانی سیاسی فراحی شاندیز در رابطه با فساد قاری بیت خامنه‌ای


فتنه از عمامه خیزد نی ز خم
مرگ بر خامنه‌ای مرگ بر اصل ولایت دروغین
وقتی که خبر تجاوز قاری قران خامنه‌ای سعید طوسی به چند تن از نوجوانان وطنم را شنیدم در همان دم انگار خون در رگهایم 
:منجمد شد و دم و باز دم برایم حرام شد. و بی‌اختیار مثل همیشه فریاد زدم
 . ... ... مرگ بر اصل ولایت فقیه ؛ مرگ بر خامنه‌ای
همکاران گرامی (معلمین) و دانش آموزان کارگران زحمتکش و ملت آزاده ایران، بیاد داشته باشید تا زمانی که این آخوندهای کثیف بر کشور ما حاکمند وضع ما بهتر از این نخواهد بود و این کثافت کاری نه کار امروز اینهاست نه دیروز بلکه ماهیت و سرشت آنها ایجاب می‌کند که دست به چنین اعمال کریه و شنیع بزنند پس برای رهایی از تمام این مشکلات تنها یک راه وجود دارد و آن هم سر نگونی اصل ولایت فقیه است
به زبان ساده تمام سعادت و خوشبختی مردم ایران پشت دیوار سرنگونی آخوندها قرار دارد و هر کس با هر نام و نشانی درصدد حفظ این حکومت کثیف آخوندی تلاش می‌کند و یا با دیدن این همه جنایت سکوت می‌کند بدون شک شریک واقعی دشمنان مردم ایران هستند
پس من مهدی شاندیز زندانی سیاسی از شما همکاران و دانش‌آموزان کارگران و تمام اقشار جامعه درخواست دارم در هر مکانی دانشگاه مدرسه و کار خانه و... . تا می‌توانید با صدای بلند فریاد بزنید و در و دیوارها بنویسید که این آخوندهای کثیف نماینده‌ی ما نیستند بلکه اولین و آخرین دشمن ایران می‌باشند من هم از داخل زندان با شما هستم. و هر لحظه فریاد می‌زنم مرگ بر اصل ولایت فقیه که ریشه تمام کثافت کاریها و فساد حاکم بر ایران می‌باشد
و یقین داشته باشید که هم نمایندگان ساختگی و هم قوه قضاییه و دیگر نهادهای حکومت در مقابل خبر فوق سکوت خواهند کرد، چون تک‌تک آنها هم از جنس سعید طوسی هستند و چون پرده در افتد همه آنها رسوا خواهند شد و هیچوقت سعید طوسی مثل هزاران طوسی دیگر به‌بند کشیده نخواهند شد زیرا او در این صورت صدها نفر مانند خود را افشا 
... ...خواهد کرد و آن صدها هزاران نفر دیگر را
به امید روز رهایی مردم ایران
معلم سیاسی مهدی شاندیز 
زندان رجایی شهر


https://www.mojahedin.org/news/187449/

طنز هفته پیک شادی – ششم آبان

واژه ها – کلیدی به دنیای کلمات – اپوزیسیون

برگزاری مراسم سالگرد شهادت ستار بهشتی + عکس و فیلم







روز پنجشنبه 6آبان مراسم چهارمین سالگرد شهادت کارگر وبلاگ نویس ستار بهشتی که در زیر شکنجه دژخیمان خامنه‌ای به‌شهادت رسید؛ در رباط کریم امامزاده محمدتقی با حضور خانواده ستار بهشتی و جمعی از خانواده‌های شهیدان قیام  برگزار گردید
در این مراسم همچنین تنی چند از خانواده‌های شهیدان قتل‌عام 67 و خانواده شهیدان سال 60 شرکت داشته و با نثار گل بر مزار ستار بهشتی با مادر شهید این شهید راه آزادی ابراز همدردی کردند.

عفو بین‌الملل: زندانی سیاسی محمدعلی طاهری کجاست؟


عفو بین‌الملل با انتشار بیانیه‌یی نسبت به بی خبری از زندانی سیاسی محمدعلی طاهری ابراز نگرانی کرده و خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط وی شد
زندانی سیاسی محمدعلی طاهری از روز چهارشنبه هفتم مهر در اعتراض به عدم آزادی اش به‌رغم پایان دوره محکومیت، دست به اعتصاب‌غذا زده و از روز یک‌شنبه ۲۵ مهر در سلول انفرادی نگهداری شده است
به گزارش عفو بین‌الملل مأموران زندان از ارائه توضیح به خانواده‌اش در مورد سرنوشت و محل نگهداری او خودداری می‌کنند. طی روزهای اخیر عده‌یی در حمایت از این زندانی سیاسی در مقابل بیمارستان بقیه‌الله تهران تجمع کرده و نسبت به وضعیت وخیم جسمی او که گفته می‌شود به‌دلیل اعتصاب‌غذا در کما به‌سر می‌برد، اعتراض کردند


بیانیه اسقف اعظم جوانی تانی نماینده پاپ: فراخوان به تحقیقات ملل‌متحد درباره قتل‌عام ۶۷


اسقف اعظم جوانی تانی نماینده پاپ و دبیر کنفرانس‌های اسقف‌های منطقه مارکه ایتالیا، بیانیه‌یی را درباره لزوم محاکمه 
:عاملان قتل‌عام 67 صادر کرد؛ در این بیانیه، آمده است
در هفته‌های اخیر هم‌زمان با تشدید روند اعدام‌های خودسرانه در ایران جزییات جدیدی از قتل‌عام 30هزار زندانی سیاسی در سال 1988 فاش شده که جامعه ایران را در شوک فرو برده است

افشای نوار صوتی جلسه آقای منتظری جانشین وقت خمینی با 4 مقام قضایی و اطلاعاتی مسئول اجرای قتل‌عام در تهران، حقایق تکان‌دهنده‌یی را از بزرگ‌ترین کشتار زندانیان سیاسی بعد از جنگ جهانی دوم برملا می‌کند
یکی از این 4نفر که زندانیان به آنها هیأت مرگ لقب داده بودند، مصطفی‌پورمحمدی وزیر فعلی دادگستری روحانی، دیگری رئیس کنونی دادگاه قضات و سومی تا چند ماه پیش دادستان کل بوده است؛ وی اخیراً از سوی خامنه‌ای به‌عنوان رئیس یکی از بزرگ‌ترین مؤسسات اقتصادی و سیاسی کشور منصوب شد و از وی به‌عنوان یک کاندیدای ولی‌فقیه بعدی رژیم نام برده می‌شود
به گفته معاون سابق وزارت اطلاعات (رژیم ایران) 33700 (تن) در قتل‌عام اعدام شدند. این قتل‌عام بر اساس فتوای خمینی در ژوئیة 1988 صورت گرفت خمینی در پاسخ به سؤالات قاضی‌القضات خود مجدداً نوشت «هر کس در هر مرحله از محکومیت خود و در هرکجا اگر از مجاهدین حمایت کند، باید اعدام شود». منتظری در سه نامه اعتراضی به خمینی و هیأت مرگ، نوشت: «کشتار هزاران نفر در چند روز» نتیجه عکس خواهد داد. مجاهدین یک ایده و فکر هستند و با کشتن تقویت خواهند شد
بسیاری از اعدام‌شدگان، قبلاً به زندان محکوم شده و دوره محکومیت خود را می‌گذراندند و یا حتی (آن‌را) به‌اتمام رسانده بودند. بسیاری از اعدام‌شدگان زندانیان آزاد شده و خانواده‌های مجاهدین بودند که به‌دنبال حکم خمینی دستگیر شدند. در تهران و مراکز استانها و بسیاری از شهرها (جمعاً بیش از 70 شهر) هیأت‌های مرگ تشکیل شد
اسقف اعظم جوانی تانی در ادامه بیانیه خود با یادآوری این‌که سازمانهای حقوق‌بشری بین‌المللی قتل‌عام 67 را به‌عنوان یک جنایت 
:علیه بشریت اعلام کرده‌اند، تأکید می‌کند
سکوت در مقابل این کشتار وحشتناک و مصونیت عاملان (آن) که هم‌اکنون عالی‌ترین مناصب سیاسی و امنیتی و قضایی را دارند، عملاً آنها را به ادامه جنایت تشویق می‌کند

:از این‌رو از دولت ایتالیا می‌خواهیم
اولاً قتل‌عام 1988 را قویاً محکوم و رابطه با رژیم ایران را به توقف اعدام مشروط کند
ثانیاً از کمیسر عالی، شورای حقوق‌بشر، مجمع عمومی و شورای امنیت ملل‌متحد بخواهد تحقیقات در مورد این جنایت عظیم را در دستور قرار داده و عاملان و آمران را در برابر عدالت قرار دهند
شهردار شهر اوربینوی ایتالیا نیز با صدور بیانیه‌یی ضمن اشاره به انتشار فایل صوتی آقای منتظری و با تأکید بر دست‌داشتن مقامات کنونی رژیم آخوندی در قتل‌عام بیش از 30هزار زندانی سیاسی در سال 67 می‌نویسد
قتل‌عام (67) بر اساس فتوای خمینی صورت گرفت؛ او (در فتوای خود)، اعلام کرد: تمامی کسانی که در زندانهای سراسر کشور هم‌چنان از مجاهدین حمایت می‌کنند محکوم به اعدامند
شهردار اوربینو در ادامه بیانیه خود تصریح کرد که سکوت در مقابل قتل‌عام 67 و مصونیت عاملان، باعث تشویق آنها به استمرار جنایاتشان خواهد شد
وی از دولت ایتالیا خواسته است که با محکوم‌کردن قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال 67، روابط به رژیم آخوندی را به توقف اعدامها مشروط کند و از ملل‌متحد و شورای امنیت، خواهان تحقیقات درباره قتل‌عام و قرار گرفتن عاملان و آمران آن در برابر عدالت شود

بیانیه اسقف اعظم جوانی تانی – فراخوان به تحقیقات قتل عام ۶۷ from Simay Azadi on Vimeo.

زنان نیروی تغییر – ششم آبان

پنجشنبه، آبان ۰۶، ۱۳۹۵

پیام ستار


:آخرین پستی که ستار، در پاسخ به تهدید وزارت اطلاعات، روی وبلاگش گذاشت
بنده و امثال من وطن‌فروش نیستیم، عاشق ملت خود هستیم، شما هستید که بیگانه‌پرست و وطن‌فروش هستید

شما اگر از اطلاع‌رسانی هراس دارید؟ یا از حکومت کناره‌گیری کنید و یا ظلم نکنید. شما بازداشت نکنید، شکنجه ندهید، سلاخی 
...نکنید تا اطلاع‌رسانی هم نشود

هرکس در اطلاع‌رسانی دریغ کند چاهی برای خود کنده است! چون شما نوبت به نوبت هر کسی که صدای مخالفت بلند کند، قصد ساکت کردن آن را دارید، حتی اگر این ابراز مخالفت در گوشه خلوت خانوادگی افراد باشد. پس ما را از تهدیدات خود نترسانید چون ترسی در دل ما نیست، دیگر جای ترسی نمانده، شلاق و شکنجه شدن، ما را از اطلاع‌رسانی کردن باز نمی‌دارد. اگر شعار شما این است که ما بازداشت می‌کنیم، شکنجه می‌دهیم. شما سکوت کنید! شما اطلاع‌رسانی نکنید! شعار ما هم این است. پابه میدان گذاشتیم در این مبارزه یا از قفس تن رهایی می‌یابیم یا قفس ظلم شما را درهم می‌شکنیم
زنده و پاینده ایرانی و ایران جانم فدای ایران

4سال گذشت. هنوز حرفش جدید است و در هر جمله یک پیام و یک درس و حرف جدید دیده می‌شود. شاید بتوانیم همه حرف را 

:در 4کلمه خلاصه کنیم

عشق؛ عاشق ملت خود هستیم!شکستن سکوت؛ هرکس در اطلاع‌رسانی دریغ کند چاهی برای خود کنده است
شکستن دیوار ترس؛ دیگر جای ترسی نمانده، شلاق و شکنجه شدن ما را از اطلاع‌رسانی کردن باز نمی‌دارد
فدا؛ یا از قفس تن رهایی می‌یابیم یا قفس ظلم شما را درهم می‌شکنیم... جانم فدای ایران
می‌گوید روزگار سکوت و بی‌حسی در برابر این همه جنایت و مصیبت به‌سر رسید و باید رفت. می‌گوید برای رفتن و شکفتن و برای رسیدن به آزادی باید قدم برداشت و دیوار بلند سکوت را شکست
چگونه؟ باید عاشق شد؛ با انگیزه‌های فردی نمی‌شود با دیو جنگید. برد انتقام و کینه کشی و انگیزه‌های فردی محدود است و دیو نمی‌افتد. باید با سلاح نیرومند عشق وارد شد؛ با سلاح عشق می‌توان تا به آخر رفت. دیو با سلاح تهدید و ایجاد تردید و ترس می‌تازد و با هر سکوت و بی‌تفاوتی یک گام پیش می‌آید. اما با آتش عشق می‌توانیم سایه سیاه ترس و تردید را نابود کنیم. باید برای نجات از دست هیولا دست در جیب کرد و پرداخت. بدون فدا و پرداخت بها، فرشته آزادی به خانه نمی‌آید. ستار عاشقانه تاخت و جانانه جانش را در مسیر آزادی و نجات مردم در طبق اخلاص گذاشت. می‌گوید «در این مبارزه، یا از قفسِ تن رهایی می‌یابیم، یا قفس 

ظلم شما را درهم می‌شکنیم
دست از طلب ندارم تا کام من برآیدیا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید

:این آخرین پیام و حرفش بود که در وبلاگش گذاشت و حالا نگاهی به آخرین صحنه

می‌گویند بازجو با تمام قدرت تازیانه را بر پیکرش فرود می‌آورد و او با لبخند، تمام هیبت و قدرتشان را به سخره می‌گرفت. این غرور و غیرت؛ نشانه و قدرت عشق است که دشمن را می‌میراند و دوست را زنده می‌کند
:شعله فروزان پاک روان در وصف صحنه‌های بازجویی‌اش می‌نویسد
تازیانه تا عرش بالا می‌رفتو او باز می‌خندیدعرق از سر و روی تازیانه می‌بارید...و او می‌خندید
:به قول حافظ
غیرت عشق زبان همه خاصان ببریدکز کجا سر غمش در دهن عام افتاد

هیولا برایش نوشته بود که خفه‌ات می‌کنیم و دهانت را می‌بندیم اما ستار مقاومت کرد و این‌گونه بود که اسرار غمش در دهان خاص و عام افتاد. وزارت اطلاعات در جمعبندی این شکست گفته بود او فرد ناشناخته‌ای بود و چند نفر بیشتر وبلاگش را نمی‌خواندند، اما حالا میلیونها نفر با او و وبلاگش آشنا شدند. ستار قیمت را از خودش داد و بیشترین قیمت را از وزارت خونخوار اطلاعات گرفت. او بذری شد که در دستان هزاران جوان رویید. نخستین گوهری که در این تاریکی درخشید و جوشید و گل کرد مادرش گوهر عشقی بود؛ گوهری که از همان شعله و همان عشق رویید و زبان هزار ستار شد. مادر طی بیانیه‌یی که در 

:شبکه‌های اینترنت انتشار یافت نوشت
زمانه‌ی عجیبی است! پول نفت و مالیات مردم را خرج خرید شلاق می‌کنند تا فرزندان این سرزمین را به جرم شادمانی حد زنند! دکتر معالج فرزندم را که در زندان آثار شکنجه را تأیید کرده بود، به جرم صداقت و داشتن شرافت محکوم می‌کنند
بی شرافتان هم پیاله خویش را که میلیارد میلیارد دزدی می‌کنند، نه تنها محکوم نمی‌کنند، بلکه سکوتی عمیق حاکم می‌کنند تا نکند کثافت کاریهایشان برملا شود
کارگران شریف و زحمتکش را به جرم طلب حق خود شلاق می‌زنند، تا درس عبرتی باشد برای دیگر حق جویان، اما زهی خیال باطل. بر دستان کارگران بوسه باید زد نه شلاق بر تن رنجورشان
گوهر ساکت نمی‌نشیند و هم‌چنان در تاریکی و سرما شعله می‌شود و می‌درخشد. تا آنجا که وزارت اطلاعات که روزی هیبتش را به رخ می‌کشید عاجزانه درخواست می‌کند بیا و 700 میلیون بگیر و بگو ستار در تصادف کشته شد و... اما مادر ضمن افشای پیشنهاد بزدلانه وزارت بدنام، پیام ضعف و ناتوانی دشمنان در برابر مقاومت مردم و زندانیان را در سراسر ایران و جهان منتشر 
.می‌کند
هر چه مأموران اطلاعات بیشتر تهدید کردند گوهر بیشتر درخشید و فریادش را بیشتر کرد. بله! این صدای ناآرام مادر است که 
:آرام نمی‌گیرد
من گوهر عشقی، سکوت شکنجه را در هم می‌شکنم! زندگی را به مردم باز گردانید. حاکمی که فکر می‌کند با ایجاد رعب و وحشت می‌تواند مردم را ساکت و دین خدا را گسترش دهد نه دین دارد و نه عدالت برای ادامه حاکمیت. فرزندان این سر زمینِ گرفتار شده به بلای جهالت حاکمان، حق زیستن دارند و هیچ‌کس یارای گرفتن این حق طبیعی را ندارد... به‌عنوان یک مادر می‌گویم بی‌شک مادران شما از زایشتان شرمسارند و نفرین ابدی بر شما خواهند کرد. دین خدا را دستمایه فروتنی کنید نه 
.فرومایگی. و اما فقهای دین شرمتان باد از سکوت ننگین امروزتان. نفرین خدا بر خود فروختگان و ترس زدگان از دیکتاتوری

نه! این صدای ستار است. ستاری که در مقاومتش تکثیر شد. دو هفته بعد از شهادتش _29آبان 91 _ غلامرضا خسروی و چند 

:تن از زندانیان سیاسی طی بیانیه‌یی از بند 350 _که پس از قیام و شهادت غلامرضا به اشرف 350 معروف شد_ نوشتندجوان غیور، ستار قهرمان جان بداد، او را کوفته و زخمی و مضطرب تحویل بند ۳۵۰ اوین دادند می‌گفت... خیلی شکنجه شدم، آویزانم کردند، به‌سر و شکمم می‌کوبیدند، فحش و توهین و ضرب و شتم بود که می‌بارید، بدنم درد می‌کند، باز هم فردا به پلیس فتا می‌برندم، بگویید چه کار کنم که زیر شکنجه طاقت بیاورم، به مادرم گفته‌ام که اگر من شهید شدم، غصه‌دار نباشید و افتخارکنید
راستی رمز این شکوفایی، رستن و تکثیر چیست؟ چرا اگر تکثیر نشویم در عقوبتی ناگزیر تبخیر و محو خواهیم شد؟ 
چرا هرکس در اطلاع‌رسانی دریغ کند چاهی برای خود کنده است و با هر سکوت، جلاد یک گام جلو می‌آید؟ 
راز تکثیر جوانه‌ها و رویش واژه‌های فریاد روشنگری که هیولا را به وحشت انداخت چیست؟ 
جواب را ستار در همان پیام آخر به‌روشنی توضیح داد. او می‌دانست که همه دود و دم دشمن از روی ضعف و ناداری است. این دشمن است که می‌ترسد و نگران و مردد است و به‌رغم همه تهدیدها با هر فریاد یک گام و صد گام عقب می‌نشیند و سنگرش را خالی می‌کند؟ 
:شاید بتوانیم همه حرف و پیام ستار را در 3کلمه خلاصه کنیم
عشقفریادفدا:با نیروی عشق و دیگر خواهی باید گام برداشت و فدا کرد. اصلاً همه حرف در یک کلمه خلاصه می‌شود...فدای بی‌چشمداشتاو بدون چشم‌داشت و بدون منت فدا کرد. پس تکثیر شد و در قلب میلیونها ایرانی گل کرد

گل کرد و مژده داد که زمستان شکست و رفت

محمد مهدوی فر شاعر شعر «الفبا» به یک‌سال و نیم حبس محکوم گردید


تخریب‌چی و غواص دوران جنگ ضدمیهنی محمد مهدوی فر؛ به‌خاطر سرودن شعری به‌نام ”الفبا “در دادگاهی یک و نیم دقیقه‌یی 
.در کاشان به یک‌سال و نیم حبس محکوم گردید
:رأی دادگاه کاشان به‌قرار زیر است
در خصوص اتهام آقای محمد مهدوی فر فرزند مصطفی مبنی بر نشر اکاذیب، دادگاه با بررسی اوراق پرونده اعم از گزارش واصله، متن اشعار مرقوم شده توسط متهم، اقراریه مقرون به واقع متهم، کیفرخواست صادره از ناحیه دادسرا، بزه انتسابی علیه نامبرده محرز و مسلم می‌باشد. لذا به استناد ماده ۶۹۸ از قانون تعزیرات نامبرده را به تحمل یک‌سال و نیم حبس تعزیری محکوم می‌نماید. رأی صادره حضوری و ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل اعتراض در مرجع محترم تجدید نظر استان اصفهان 
.می‌باشد
رئیس شعبه صد و پنج دادگاه کیفری دو کاشان ماشاءالله امیدالله

«الفبا» آ مثل آزادی بر ما شد ارزانیآ مثل آب و برق شد مفت و مجانیب مثل یک باتون در دست مردی شومروزی که می‌بارد بر ملتی مظلومپ پول ایرانی خاکش به‌سر گشتهدر خواب می‌دیدم شاهی که برگشتهت چون تجاوزگر در داخل زنداندیگر نمی‌گویم از دختر ایرانث ثبت دوران شد افعال زشت مانفرین و لعنت بر محصول کشت ماج جنتی زنده پویا و پایندهج جنتی جوک شد اسباب هر خندهچ چاه نفت ما پولش کجا رفتهپول زبان بسته آخر چرا رفتهح چون حجاب زن از کودکی تا گوریا با زبان خوش یا با زبان زورخ مثل خلخالی آدمکشی عالیبا این همه جانی جایش ولی خالید اول داعش محصول نادانیخیلی شبیه ماست او در مسلمانیذ اول ذلت بیچاره این ملتبا این همه معتاد کو عامل و علتر اول رهبر ر آخر رهبرما جملگی یک تن او جمله بر ما سرز مثل زن مثل زنهای معمولیگفتم چرا می‌گفت از درد بی‌پولیژ ژنده پوش شهر یک کودک کار استاین طفلک معصوم کارش به اجبار استس سایه ستار با عشق می‌رقصیدروزی بهشتی شد زیر کتک خندیدش مثل یک شیاد بی‌رحم و بد رفتاررحمت هزاران بار بر کرکس و کفتارص صورت ناهید زیباتر از خورشیداما اسید جهل او را ز هم پاشیدض ضجه‌ی انسان بر آسمان می‌رفتشهریور ژاله مرداد شصت و هفتط چون طناب دار بالا و پر باریمما رتبه‌ی اول را در جهان داریمظ ظاهرش مثل پیغمبر خاتمبویی نبرده او از خلقت آدمع عین عمامه دور سر طاغوتفرجام هر طاغوت آخر شود تابوتغ غزّه را باید با پول ایران ساختاز پول نفت ما هر دفعه باید باختف فتنه‌گر یاغی مطرود و بی‌ایمانهشتاد وهشت درصد از مردم ایرانق مثل هر قتلی که جیره‌ای باشدچون دانه‌ی تسبیح زنجیره‌یی باشدک مثل کهریزک یک جای وحشتناکچندین جوان پاک برده به زیر خاکگ مثل گورستان «کز خاوران خیزدفریاد انسان هاست کز نای جان خیزد» ل مثل لبنانی ارجح به ایرانیاین سفره پر بود از شبهای بی‌نانیم مثل یک مسئول مسئول پاسخگوپاسخ نمی‌گوید بر هر که الا هون اول نعلین ن آخر نعلینهر فتنه هرجا شد زیر سر نعلینو اول والی والی ولایت داشتهرکس هرآنچه کاشت او مطلقاً برداشته هسته‌یی گشته یک ملت خستهبا اندکی نرمش او هسته را بستهی یحتمل فردا شاعر غمین باشدیا در رجایی شهر یا در اوین باشد

https://www.mojahedin.org/news/187413/