شنبه، تیر ۲۶، ۱۳۹۵
خانم مریم رجوی به رئیس جمهور و دولت و مردم فرانسه تسلیت گفت
مریم رجوی، رئیس جمهور برگزیده مقاومت جنایت ضد انسانی و تروریستی شب گذشته (۱۴ ژوییه ۲۰۱۶) در شهر نیس فرانسه و کشتار بیرحمانه مردم بیگناه و بیدفاع را قویاً محکوم کرد و این حادثه دردناک را به رئیس جمهور،
. دولت و مردم فرانسه تسلیت گفت
خانم رجوی ضمن ابراز صمیمانه ترین تسلیت ها و همدردی ها با بازماندگان قربانیان این جنایت بزرگ، بهبودی سریع مجروحان را آرزو نمود و تأکید کرد مردم ایران که تحت حاکمیت فاشیسم دینی و تروریستی، یعنی پدرخوانده داعش، قرار دارند، مردم فرانسه و احساساتشان را در این لحظات سخت کاملاً درک می کنند و با آنها همدرد
.هستند
خانم رجوی تصریح کرد بنیادگرایی و تروریسم و کشتار بیگناهان تحت نام اسلام چه در لباس شیعه و ولایت فقیه و چه در لباس سنی و داعش هیچ ربطی به اسلام ندارد و این پدیده شوم در هر کجا که باشد دشمن صلح و بشریت
.است
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
ترانه «من بهارم خالی از فکر خزون » با صدای نیما
من بهارم خالی از فکر خزون
یادگار لاله های بی نشون
رد شدم از استوای رزم و خون
...اسم من استوره شد با کهکشون
ترانه «من بهارم خالی از فکر خزون » با صدای نیما from Simay Azadi on Vimeo.
سريعترين مغز جهان متعلق به كيست؟
دنيل تامت نام يک پسر انگليسي است که مغزي باورنکردني دارد. تمام ذهن او به گونه اي مملو از اعمال رياضي است و مي تواند بسياري از محاسبات رياضي را تنها در چند ثانيه انجام دهد. او همچنين حافظه باورنکردني دارد و مي تواند بسياري از چيزهايي که ديده است را بعد از چندين وقت باتمام جزئيات به خاطر آورد. او مي تواند در طول کمتر از دو
هفته يک زبان را بطور کامل فراگيرد. يکي از رکوردهاي او به خاطر سپردن عدد پي با 22514 عدد تنها در 5 ساعت است
درآمدهای نجومی خامنهای – فیش حقوقی خامنهای کجاست؟ - زندانی سیاسی مهدی فراحی
این روزها جنگ در درون رژیم بر سر حقوق های نجومی سران مملکتی است. هر یک در علنی کردن حقوق دیگری به رقابت پرداخته و هر کدام به شکلی دست طرف مقابل را رو میکنند و آمار و ارقامی میدهند. و این اعداد و ارقام را طوری وانمود
.میکنند که گوئیا مقصر مثلاً یک مدیر بوده است که بایستی برکنار شود تا همه مشکلات نظام رفع گردد
یعنی مقصر تمامی وضعیت فاجعهبار اقتصادی و دزدیهای کلان، این یا آن مدیرکل است که این مقدار حقوقش است و اگر پولی به کارگری، معلم، یا… نمیرسد، مقصر اینها هستند. اینها هم متعلق به باند خاصی هستند و با کنار زدن آنها و روی کار آمدن
یعنی مقصر تمامی وضعیت فاجعهبار اقتصادی و دزدیهای کلان، این یا آن مدیرکل است که این مقدار حقوقش است و اگر پولی به کارگری، معلم، یا… نمیرسد، مقصر اینها هستند. اینها هم متعلق به باند خاصی هستند و با کنار زدن آنها و روی کار آمدن
.باند دیگر، وضعیت اقتصادی مملکت بهبود پیدا میکند
اما نکتهیی که همچنان در هالهای از ابهام است و کسی سراغی از آن نمیگیرد این است که چه کسی این حقوق را تصویب کرده
...است. چه کسی کنترل روی حقوقها داشته است
جمعه، تیر ۲۵، ۱۳۹۵
محکومیت حمله به لیبرتی توسط زنان قهرمان زندانی سیاسی اوین
زندانیان سیاسی مریم اکبری منفرد – زهرا زهتابچی – صدیقه مرادی
متن نامه زنان زندانی سیاسی بشرح زیر است:
یریدون أن یطفئوا نور الله بأفواههم ویأبى الله إلا أن یتم نوره ولو كره الكافرون
یریدون أن یطفئوا نور الله بأفواههم ویأبى الله إلا أن یتم نوره ولو كره الكافرون
اراده میکنند که نور خدا را با دهانهایشان خاموش کنند اما خدا اراده کرده است که نور خود را به کمال برساند هر چند کافران و مرتجعان حقستیز را خوش نیاید.
اکنون دیگربار شبی گذشت. به نرمی گذشت با تمامی لحظات تلخ و دردناکش. گرمای تلخ آتش در تاریکی شب میان آسمان بیستاره و زمین خوابآلود شب را از معجون عشق و مرگ سرشار کرد.
آیا گرمای آتش سوزان بدنهایتان لبهای فرو بسته مماشاتگران را ذوب خواهد کرد؟
آیا شما مماشاتگران با احساس از شرم در برابر این رشادتها تعظیم نخواهید کرد؟
شاید که اینچنین صدایتان بگوش مدافعان حقوقبشر و دولتهای مدافع دموکراسی که خاموش نشستهاند و فقط نظارهٰگرند برسد.
این بار نیز خاکستر فریادتان را به همه جا پاشیدید تا شاید چشمهای نابینا و لبهای فروبسته آن مماشاتگران گشوده شود.
شاید که این شعلههای خروشان در ساحل خاک سکوت آنها شرارهای کند.
درود و هزاران درود و سلام بر شماها، بر شما که در یاس آسمان ستارگان را تابانیدهاید. شماها که تاریخ بزرگ آینده را با امید در بطن کوچک ما آفریدهاید.
شماها که برق ستاره عشق هستید و فتح را در زهدان شکست آفریدهاید.
میدانیم و میتوانیم تصور کنیم که چگونه در میان عربدههای دیوانهوار آتش دستهای هم را فشردید در شبانگاه در میان شعلههای آتش بهدنبال همرزمان عزیزتان چگونه نالههای همرزمان غیورتان را در سایههای شب در آهنگ تلخ و شیرین تاب آوردید. دیگربار در شبی ظلمانی عشق گوارا و مرگ دلپذیر بوی تلخ زبانههای آتش را خاموش کرد.
این بار نیز فریاد شما فراموششدگان بود که از میان شرارههای آتش سرازیر شد تا حق و حقیقت را نجات دهد. تا انسانیت را برای فراموشکنندگان یادآور شود.
دگربار خون دادید تا آفتاب را به انسانهای خواب آلود پیوند زنید.
آنقدر در حماسه عشق خود سماجت خواهند کرد تا قلب تاریک شما فراموش شدگان را روشن سازند.
شماها آقایان، مدافعان حقوقبشر، نمادهای بینالمللی کشورهای مدافع دموکراسی، چه تعداد دیگری از فرزندان ما بایستی پرپر شوند تا گوشهای ناشنوای شما شنوا و چشمهای نابینای شما بینا شوند.
سالهاست که این جنایات و حملات ادامه دارد، جنایتهایی که هیچ قلمی را توان نگارش نیست و هیچ کاغذی را توان ثبتش نمیباشد.
این جنایات در تاریخ بشریت حک خواهد شد. حک خواهد شد تا آیندگان بخوانند رشادت ستارگان را، آیندگان خواهد خواند جنایت شما مماشاتگران را، آیندگان خواهند خواند خیانت شما مماشاتگران را علیه بشریت.
شماهایی که فرزندان ما را خلعسلاح کردید، شماهایی که قول مساعدت دادید، شماهایی که حفاظت عزیزان ما را تضمین کردید.
حال کجایید؟
من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوالله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلو تبدیلا
آنها خدامردانی هستند که به عهد و پیمانی که با خدا بستند کاملاً وفا کردند. پس برخی بر آن عهد ایستادگی کردند و برخی در انتظار فیض شهادت، مقاومت کرده و هیچ عهد خود را تغییر ندادند.
آری قربانی دادن لازمه دوام انسانیت است و قدرت خدا را فقط خداوند به انسان داده است و لاغیر. شما رستگارید.
در ضمن محکومکردن این حمله وحشیانه از پشت دیوارهای سنگین، از مردم آزاده و آزادیطلب، از تمامی کسانی که قلبشان برای بشریت میتپد خواستاریم برای همدلی و همدردی با خانوادههای این عزیزان در ضمن محکومکردن این حمله وحشیانه خواستار پیگیری و محاکمه مسببین این حمله جنایتکارانه باشید.
اکنون دیگربار شبی گذشت. به نرمی گذشت با تمامی لحظات تلخ و دردناکش. گرمای تلخ آتش در تاریکی شب میان آسمان بیستاره و زمین خوابآلود شب را از معجون عشق و مرگ سرشار کرد.
آیا گرمای آتش سوزان بدنهایتان لبهای فرو بسته مماشاتگران را ذوب خواهد کرد؟
آیا شما مماشاتگران با احساس از شرم در برابر این رشادتها تعظیم نخواهید کرد؟
شاید که اینچنین صدایتان بگوش مدافعان حقوقبشر و دولتهای مدافع دموکراسی که خاموش نشستهاند و فقط نظارهٰگرند برسد.
این بار نیز خاکستر فریادتان را به همه جا پاشیدید تا شاید چشمهای نابینا و لبهای فروبسته آن مماشاتگران گشوده شود.
شاید که این شعلههای خروشان در ساحل خاک سکوت آنها شرارهای کند.
درود و هزاران درود و سلام بر شماها، بر شما که در یاس آسمان ستارگان را تابانیدهاید. شماها که تاریخ بزرگ آینده را با امید در بطن کوچک ما آفریدهاید.
شماها که برق ستاره عشق هستید و فتح را در زهدان شکست آفریدهاید.
میدانیم و میتوانیم تصور کنیم که چگونه در میان عربدههای دیوانهوار آتش دستهای هم را فشردید در شبانگاه در میان شعلههای آتش بهدنبال همرزمان عزیزتان چگونه نالههای همرزمان غیورتان را در سایههای شب در آهنگ تلخ و شیرین تاب آوردید. دیگربار در شبی ظلمانی عشق گوارا و مرگ دلپذیر بوی تلخ زبانههای آتش را خاموش کرد.
این بار نیز فریاد شما فراموششدگان بود که از میان شرارههای آتش سرازیر شد تا حق و حقیقت را نجات دهد. تا انسانیت را برای فراموشکنندگان یادآور شود.
دگربار خون دادید تا آفتاب را به انسانهای خواب آلود پیوند زنید.
آنقدر در حماسه عشق خود سماجت خواهند کرد تا قلب تاریک شما فراموش شدگان را روشن سازند.
شماها آقایان، مدافعان حقوقبشر، نمادهای بینالمللی کشورهای مدافع دموکراسی، چه تعداد دیگری از فرزندان ما بایستی پرپر شوند تا گوشهای ناشنوای شما شنوا و چشمهای نابینای شما بینا شوند.
سالهاست که این جنایات و حملات ادامه دارد، جنایتهایی که هیچ قلمی را توان نگارش نیست و هیچ کاغذی را توان ثبتش نمیباشد.
این جنایات در تاریخ بشریت حک خواهد شد. حک خواهد شد تا آیندگان بخوانند رشادت ستارگان را، آیندگان خواهد خواند جنایت شما مماشاتگران را، آیندگان خواهند خواند خیانت شما مماشاتگران را علیه بشریت.
شماهایی که فرزندان ما را خلعسلاح کردید، شماهایی که قول مساعدت دادید، شماهایی که حفاظت عزیزان ما را تضمین کردید.
حال کجایید؟
من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوالله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلو تبدیلا
آنها خدامردانی هستند که به عهد و پیمانی که با خدا بستند کاملاً وفا کردند. پس برخی بر آن عهد ایستادگی کردند و برخی در انتظار فیض شهادت، مقاومت کرده و هیچ عهد خود را تغییر ندادند.
آری قربانی دادن لازمه دوام انسانیت است و قدرت خدا را فقط خداوند به انسان داده است و لاغیر. شما رستگارید.
در ضمن محکومکردن این حمله وحشیانه از پشت دیوارهای سنگین، از مردم آزاده و آزادیطلب، از تمامی کسانی که قلبشان برای بشریت میتپد خواستاریم برای همدلی و همدردی با خانوادههای این عزیزان در ضمن محکومکردن این حمله وحشیانه خواستار پیگیری و محاکمه مسببین این حمله جنایتکارانه باشید.
مریم اکبریمنفرد
زهرا زهتابچی
صدیقه مرادی
زندان اوین.
صدیقه مرادی
زندان اوین.
به یاد ترانه موسوی، شهید قیام
يه ترانه كه از آزادي مي گفت
به ياد شهيد قيام ترانه موسوي كه
مثل ترانه اي بر گلوي سرخ ايران جاري شد
و هر چند صداش رو ربودن
و پيكرش رو سوزوندن
اما ترانه اش تا روز آزادي روي لب ها جاري
مثل ترانه اي بر گلوي سرخ ايران جاري شد
و هر چند صداش رو ربودن
و پيكرش رو سوزوندن
اما ترانه اش تا روز آزادي روي لب ها جاري
چهارشنبه، تیر ۲۳، ۱۳۹۵
ادامه اعتصابغذای زندانیان در زندانهای اوین و گوهردشت
زندانی سیاسی رسول حردانی روز دوشنبه۲۲خرداد وارد یازدهمین روز اعتصابغذای خود شد وی در اعتراض به ادامه بازداشت خود از روز شنبه ۱۲ تیر دست به اعتصابغذا زده است. دژخیمان زندان بهمنظور فشار به این زندانی سیاسی و به دستور رئیس جنایتکار زندان گوهردشت کرج، تا کنون از دریافت برگ اعتصابغذای این زندانی سیاسی امتناع کردهاند. این زندانی سیاسی، میبایست ۳۰مرداد ۹۴ آزاد میشد، ولی دژخیمان همچنان او را در بند نگه داشتهاند.همچنین در زندان اوین نرگس محمدی و نسیم نقاش زرگران همچنان در اعتصابغذا بهسر میبرند. زندانی سیاسی نرگس محمدی نیز شانزدهمین روز اعتصابغذای خود را شروع کرده است. وی از هفتم تیرماه در اعتراض به اجازه ندادن دژخیمان زندان جهت برقراری تماس تلفنی با فرزندان خردسالش دست به اعتصابغذا زده است .همچنین نسیم نقاش زرگران از هموطنان مسیحی، در زندان اوین وارد چهارمین روز اعتصابغذای خود شد
.وی در اعتراض به ادامه بازداشت خود از روز شنبه ۱۹ تیر اعتصابغذای نامحدود خود را آغاز کرده است
به مناسبت سالروز تولد دکتر محمد ملکی، اولین رئیس دانشگاه تهران بعد از انقلاب ضد سلطنتی
... با آرزوی طول عمر و سلامتی برای ايشان كه 83ساله شد
زگهواره تا گور آزادي بجوي
بر اين غمزده خانه شادي بجوي
دمي از تكاپو و رفتن نمان
بسوزان سراپرده ي دشمنان
نترس از فقيهان مرگ آفرين
ز بيداد اين پينه ها بر جبين
زگهواره تا گور آزادي بجوي
بر اين غمزده خانه شادي بجوي
به ويراني خانه ها خو مكن
به كشتار پروانه ها خو مكن
بكن بند و زنجير را از تنت
طنابي كه پيچيده بر گردنت
زگهواره تا گور آزادي بجوي
بر اين غمزده خانه شادي بجوي
به اعدام ريحانه راضي نشو
شريك جنايات قاضي نشو
بيا فكر ايران دل خسته باش
به دلهاي آزاده پيوسته باش
زگهواره تا گور آزادي بجوي
بر اين غمزده خانه شادي بجوي
نامه زندانی مریم نقاش زرگران: کلاغان دزد که ایران را از ما ربودهاند، هرگز نمیتوانند خوب باشند
مریم (نسیم) نقاش زرگران از هموطنان مسیحی که در زندان اوین که روز سهشنبه 22تیر چهارمین روز اعتصابغذای خود را پشت سر گذاشت، طی نوشتهیی با عنوان ”کلاغ“، سایه ننگین آخوندهای جنایتکار را که سالهاست به ایران سایه افکنده به تصویر کشیده و مینویسد: کلاغان دزد که ایران را از ما ربودهاند، هرگز نمیتوانند خوب باشند
:در این نامه آمده است
«زندان است و صدای کلاغهایش که گاه و بیگاه از فراز دیوارهای سکوت شنیده میشود. گنجشکها، طوطی، کبوتر و حتی بلبلان هم میخوانند، اما صدای کلاغان است که همیشه شنیده میشود، این قانون زندان است که اگر کلاغ نباشی، کسی صدایت را نمیشنود و تو نیز هر چقدر فریاد بزنی باز هم صدای او بلندتر است
اینجا در هواخوری زندان همیشه غذا برای پرندگان هست اما، مگر کلاغهای سیاه با بالهای کشیده و پاهای قوی اجازه میدهند کسی به جز خودشان لب به غذا بزند؟ فضای اطراف بند پُر است از درختان زیبا که شاخههایشان را با سخاوت برای لانه پرندگان رها کردهاند ولی آیا میشود لانهای به جز لانه کلاغان بر روی این درختان دید؟ اینان اجازه نمیدهند که کسی به جز خودشان کاشانهای برای خود بسازد. و اگر درختی هست بر رویش کلاغی لانه دارد و درخت کنارش حتماً همسایهی سیاه پَری برایش به ارمغان آورده است. او حتی اجازه نمیدهد که گنجشکی کوچک و بیآزار آشیانهاش را کنار لانه او بسازد
این قانون زندان است که تو هر روزه کلاغهای سیاه سرزمینت را که سالهاست به کشورت سایه افکندهاند را در کنارت ببینی و با آنان اُنس بگیری، زیرا چارهای جز این نداری. اینجا جز کلاغان پر قدرت که عمرشان نیز بیشتر از سایر پرندگان است، نمیبینی
پشت این دیوارها آموختهای که کلاغ مادر بهدلیل اینکه میخواهد به فرزندش غذا بدهد، میتواند از بالا به کبوتر آرامی که در حال خوردن دانه است، حمله و او را زخمی کند. می فهمی که کلاغ پدر، حق دارد که برای حفاظت از لانه و فرزند و همسرش بیشترین سهم غذا را از جلوی قُمریهای کوچک بردارد و معلوم نیست که جوجههای او غذایی برای خوردن دارند یا خیر؟
در زندان که باشی میفهمی که کلاغ هایی که هیچ زحمتی برای یافتن غذا نمیکشند و با زور آن را از چنگ دیگران در میآورند، چقدر خوب و دوست داشتنی هستند. و انگار یادمان رفته که کلاغان دزد که ایران را از ما ربودهاند، هرگز نمیتوانند خوب باشند. کلاغی که حتی نمیفهمد تو برای نجات فرزندش به سمت جوجه کلاغ میروی و با وحشیگری به تو حمله میکند، چگونه میتواند خوب باشد؟ کلاغ، همیشه کلاغ است و برای حمایت از خود و خانواده و لانه و جایگاه خود، دست به هر کاری میزند. اما آیا این بدان معناست که قناری، خانوادهاش را دوست ندارد؟ یا او بلندترین درختها را برای لانه سازی نمیپسندد؟ مگر او نمیتواند با آن بدن ظریفش به پرنده دیگری حمله کند و با نوکش او را زخمی سازد؟
اما قناریها، قانون زندان را نمیپسندند و ترجیح میدهند دور بایستند و لانههایشان را در جایی امن، دور از چشم کلاغان بسازند و گاهی برای آرامش ما صدایشان را برایمان هدیه میآورند که بهخاطر بیاوریم آن سوی دیوارها زندگی جاریست و زیبایی و عشق انتظارمان را میکشد
اینجا در هواخوری زندان همیشه غذا برای پرندگان هست اما، مگر کلاغهای سیاه با بالهای کشیده و پاهای قوی اجازه میدهند کسی به جز خودشان لب به غذا بزند؟ فضای اطراف بند پُر است از درختان زیبا که شاخههایشان را با سخاوت برای لانه پرندگان رها کردهاند ولی آیا میشود لانهای به جز لانه کلاغان بر روی این درختان دید؟ اینان اجازه نمیدهند که کسی به جز خودشان کاشانهای برای خود بسازد. و اگر درختی هست بر رویش کلاغی لانه دارد و درخت کنارش حتماً همسایهی سیاه پَری برایش به ارمغان آورده است. او حتی اجازه نمیدهد که گنجشکی کوچک و بیآزار آشیانهاش را کنار لانه او بسازد
این قانون زندان است که تو هر روزه کلاغهای سیاه سرزمینت را که سالهاست به کشورت سایه افکندهاند را در کنارت ببینی و با آنان اُنس بگیری، زیرا چارهای جز این نداری. اینجا جز کلاغان پر قدرت که عمرشان نیز بیشتر از سایر پرندگان است، نمیبینی
پشت این دیوارها آموختهای که کلاغ مادر بهدلیل اینکه میخواهد به فرزندش غذا بدهد، میتواند از بالا به کبوتر آرامی که در حال خوردن دانه است، حمله و او را زخمی کند. می فهمی که کلاغ پدر، حق دارد که برای حفاظت از لانه و فرزند و همسرش بیشترین سهم غذا را از جلوی قُمریهای کوچک بردارد و معلوم نیست که جوجههای او غذایی برای خوردن دارند یا خیر؟
در زندان که باشی میفهمی که کلاغ هایی که هیچ زحمتی برای یافتن غذا نمیکشند و با زور آن را از چنگ دیگران در میآورند، چقدر خوب و دوست داشتنی هستند. و انگار یادمان رفته که کلاغان دزد که ایران را از ما ربودهاند، هرگز نمیتوانند خوب باشند. کلاغی که حتی نمیفهمد تو برای نجات فرزندش به سمت جوجه کلاغ میروی و با وحشیگری به تو حمله میکند، چگونه میتواند خوب باشد؟ کلاغ، همیشه کلاغ است و برای حمایت از خود و خانواده و لانه و جایگاه خود، دست به هر کاری میزند. اما آیا این بدان معناست که قناری، خانوادهاش را دوست ندارد؟ یا او بلندترین درختها را برای لانه سازی نمیپسندد؟ مگر او نمیتواند با آن بدن ظریفش به پرنده دیگری حمله کند و با نوکش او را زخمی سازد؟
اما قناریها، قانون زندان را نمیپسندند و ترجیح میدهند دور بایستند و لانههایشان را در جایی امن، دور از چشم کلاغان بسازند و گاهی برای آرامش ما صدایشان را برایمان هدیه میآورند که بهخاطر بیاوریم آن سوی دیوارها زندگی جاریست و زیبایی و عشق انتظارمان را میکشد
دوشنبه، تیر ۲۱، ۱۳۹۵
واحد تحقیق شهیدان، گنجینه عظیم و بیبدیل ملی، در کوره دوران (گفتگو با خواهر مجاهد فرشته اخلاقی)
گندمی را زیر خاک انداختند
پس ز خاکش خوشهها بر ساختند
بار دیگر کوفتندش ز آسیا
قیمتش افزود و نان شد جانفزا
باز نان را زیر دندان کوفتند
گشت عقل و جان و فهم هوشمند
باز آن جان چونک محو عشق گشت
یعجب الزراع آمد بعد کشت
«مولوی»
پیش درآمد:
در سال2005 بعد از اینکه برخی دولتهای مماشاتگر «غربی» همرزمان شهید تئودور راکیس را در ردیف نازیها قرار دادند، او بر این ستم شورید و با خشم نوشت: «امروز متأسفانه وادار شدهام که بیشتر به نام مردگان حرف بزنم تا زندگان» و بر سر آنان که حقانیت و مشروعیت نبرد آزادیخواهان را مسخ میکنند فریاد برآورد: «شرمتان باد».
تفندی که با همرزمان آن مرد بزرگ بهکار گرفته شده است برای ما نیز چندان بیگانه نیست. با شهیدان ما، و ادامه دهندگان رسم و طریقت آنان، همان رفته که بر تمامی شهیدان راه آزادی روا شده است. و این نامردمی شیوه همه دیکتاتورها، و اراذل قلمی و تبلیغی شان، و وادادگان و خائنان است. آنان شهیدان را نه رزمندگان سرفراز آزادی که فریب خوردگان دستگاهی از پی قدرت میدانند. در نتیجه حداکثر خونخواهیشان را باید از کسانی کرد که راه را هنوز هم ادامه میدهند. یعنی که با یک چشمبندی فریبکارانه ابتدا سهمی متساوی به هر یک از «طرفین خشونت» میدهند و در قدم بعد عملاً «جای قربانی و جلاد» را عوض میکنند. در این دستگاه فاسد با شارلاتانیسمی صریح، خمینی و آخوندهای من التبع نیستند که کشتهاند و فرمان قتل و کشتار دادهاند، بلکه «مسعود رجوی» هم به همان اندازه مقصر است زیرا که با «ارزیابی غلط از تعادل قوا» فرمان مقاومت داده است. و چه ستم سترگ و تلخی است که بر شهیدان و ما روا میشود.
از اینرو ما نیز بر این ستم میشوریم و همزبان با خالق آهنگهای پرشور زوربا فریاد میزنیم: «شرمتان باد». ما نیز همچون رومن رولان که از کسانی که وقتی نامه تیرباران شدهای را میخوانند چشمانشان از اشک لبریز نمیشود «بیزاریم» . ما سرفراز به گفته کسی هستیم که به حق «سرور شهیدان» نام گرفته و با یقینی روشنتر از همه خورشیدها گفته است: «هر زندهای راه مرا خواهد رفت» یعنی که وادادگان و خائنان را نه زندگان، که مردگانی لعنت شده بیش نمیدانیم. یاوههای خائنان مطرود و منفور را با هر مارک و اسمی که باشد به هیچ میگیریم و به یاد میآوریم که داستایوسکی در این مسیر به ما در مقابله با همه «مسئولان دفتر مبارزه با نفاق» و طراحان ریز و درشت «نابودی مجاهدین» رهنمودی عمیق داده است. ما رهنمود او را در مقابله با «گاو و گوساله های» نشخوار کن یاوهها بهخاطر میآوریم که نوشت: «اگر به عزم رسیدن به مقصد راه افتادهای، اگر در ضمن راه بایستی و به هرسگی که به تو پارس کند سنگی بیندازی هرگز به مقصد نمیرسی»
ازوقایع اتفاقیه -درباب درگذشت عباس کیارستمی و بیمارستان ودکترهایی که اورا کشتند! زری اصفهانی
یک سینماگر ایرانی از دار دنیا رخت بربست ( خداوند اورا بیامرزد و گناه لاس زدن هایش با آدمکش هایی مثل احمدی نژاد وبقیه قاتلین مردم ایران را ببخشاید - آمین !)واما اینکه طبقه روشنفکر و مرفه داخل ایران که البته بسیار کمبودها دارند و وقتی یک ایرانی درجایی دراروپا و آمریکا جایزه ای بدست می آورد بت میشود و قهرمان و حماسه و اینها همچنان درحال هیاهوی بسیار و مرثیه سرایی هستند.هرکس دیگر که بمیرد اگر زیر شکنجه و درزندان باشد و یا بالای چوبه دار و یا ازگرسنگی و تشنگی دراعتصاب غذا باشدالبته این طبقه مرفه روشنفکر یک آه هم نخواهد کشید و نمی کشد ولی اگر کسی باشد که دریک فستیوال درجایی دراروپا و یا آمریکاجایزه ای برده باشد میشود محبوب همه د نیا . حکومت از یک طرف عزاداری میکند، روشنفکر تبعیدی از یک طرف . روشفکر داخل و جایزه دهندگان هم از طرف دیگر
اساسا اینکه به فیلم های این سینماگران ایرانی چرا جایزه میدهند هم چیزی است که برای عقل بی هنر من قابل درک نیست. تا آن حدی که من دیده ام ومیفهمم فیلم ساختن از بیچارگی یک عده که درخاک و خل های دهات ایران گرسنگی میکشند ویا درشهرها هزار جور بدبختی را دارند تحمل میکنند و درآخر فیلم هم همه چیزرا آرام و خوب و زیبا نشان دادن بطوری که همه دسته جمعی لبخند به لب بخوانند که ( آب را گل نکنید )!! و تبلیغ شادی و خرمی و صفای روح و تن وخلاصه اینکه راضی باشید به رضای خدا و همین است که هست و باید باشد و درمیان خاک و خل ها دنبال یک کودک فداکار و یا یک پیرمرد فیلسوف باشید و بلاخره تا وقتی که میتوانید طعم گیلاس را بچشید و خانه دوست را پیدا کنید ،زندگی کنید وخو شحال
...باشید . دراین نمونه فیلم ها البته همه پیرمردان بیسواد دهاتی فیلسوف اند .وهمه کودکان هم شریف و شجاع
یکشنبه، تیر ۲۰، ۱۳۹۵
امیرترکی فیصل: خانم مریم رجوی مبارزات شما و مسعود رجوی همچون حماسههای شاهنامه، اسطوره خواهد شد
امیرترکی فیصل (عربستان سعودی)، در گردهمایی بزرگ ایرانیان در پاریس سخنان خود را با درود به ایرانیان حاضر شروع
کرد و با یادآوری پهناوری و زیبایی کشور ایران از نخستوزیر پیشین الجزایر، سیداحمد غزالی که او را به گردهمایی دعوت کرده بود؛ تشکر نمود. امیر ترکی فیصل بعد از ادای سلام به زبان فارسی خطاب به جمعیت با اشاره به پیوند مردم ایران و اعراب با یادآوری روایات نبوی از نقش سلمان فارسی در کنار حضرت محمد یاد کرد و سپس به نقش دانشمندان ایران در پیشبرد فرهنگ اسلامی اشاره کرد و بعد از اشاره به نقش کسانی چون ابن سینا و عمرخیام، از میهنپرستی ایرانیان و خلق تاریخ حماسی ایران یعنی شاهنامه توسط فردوسی یاد کرد
امیر ترکی فیصل، با یادآوری تاریخ معاصر ایران از انقلاب مشروطه تا انقلاب ضدسلطنتی و به سرقت رفتن این دو انقلاب توسط شاه و شیخ، به نقش خمینی در ربودن انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران اشاره کرد و گفت: انقلاب مردم ایران شاه را برکنار کرد، اما خمینی از راه رسید و حکومت را به دست گرفت. حکومتی که خلاف واقعیت انقلاب مردم ایران بود.
امیرترکی فیصل به حاضران در گردهمایی بزرگ ایرانیان گفت: سازمان شما این افتخار را دارد که با این حکومت مبارزه میکند
وی سپس با اشاره به نقشههای خمینی برای صدور ارتجاع و گسترش حکومت ولایتفقیه افزود، خمینی تلاش کرد حاکمیت ولیفقیه را بهصورت یک امپراطوری ارتجاعی در کل منطقه گسترش دهد
امیر ترکی فیصل با اشاره به مقاومت در برابر خمینی ادامه داد: کسانی که پیشتاز بودند و علیه رژیم ایستادند کار شایستهیی کردند. خمینی علاوه بر تخطی به روح و فرهنگ اسلام، مردم تحت حاکمیت خودش را نیز قربانی سیاستهایش کرد. ملیتهای مختلف مثل کرد، ترک و ترکمن و پیروان سایر ادیان و مذاهب را مورد سرکوب قرار داد
امیرترکی فیصل با یادآوری جنگ هشت ساله ضدمیهنی گفت: این خمینی بود که حاضر نبود به جنگ پایان دهد… امیر ترکی فیصل با ذکر حمایتهای مردم و دولتهای حوزه خلیج فارس از مردم عراق در برابر تجاوزهای رژیم ایران خاطرنشان کرد واقعیت امروز ایران با آنچه ایدهآل است بسیار فاصله دارد، رژیم ایران در رابطه با همسایگانش در پی اقدامات مداخلهجویانه تحت بهانههای کمک به مستضعفین است. این رژیم در پی ایجاد گروههای تروریستی بهمنظور پیشبرد اهداف توسعه طلبانهاش در کشورهای مختلف منطقه دست به ایجاد گروههایی زده است. امیر ترکی فیصل با یادآوری گروههای دستنشانده رژیم در کشورهای بحرین، یمن، لبنان، فلسطین، عراق و سوریه، اشاره به پیوندهای عمیق میان مردم ایران و عربستان و تمامی اعراب کرد و از پیوند عمیق فرهنگی بین ایرانیان و اعراب یاد کرد و به نقش خمینی و رژیمش در برهم زدن این پیوندها اشاره کرد و افزود: خمینی همان عمامه سیاه بود و فخر میفروخت به خط سیاهی که در منطقه پیش میبرد. خامنهای هم همان عمامه سیاه خمینی را بر سر کرده است. خط آنها دخالت در کشورهای عربی است. از آنجا که مردم منطقه آثار سوء این سیاست را میفهمند در عراق از کرکوک تا جنوب مردم با بلند کردن نوشتههایی فریاد زدند خامنهای اخراج اخراج. در ایران هم تظاهر کنندگان در آبادان و دیگر شهرها شعار دادند سوریه را رها کن
امیرترکی فیصل با اشاره به سیاستهای جهانی افزود اعراب مجبور نیستند سیاستهایی که در لندن یا واشینگتن تعیین میشود را پیروی کنند، جهان اسلام در کنفرانس اسلامی سیاستهای رژیم ایران را محکوم کردند. مردم ایران هم نباید مبارزه با این رژیم را متوقف کنند. مردم ایران نباید تحت حکومت شیطانی خامنهای و روحانی رنج ببرند. امیرترکی فیصل خطاب به جمعیت ایرانیان حاضر در گردهمایی گفت: مبارزه شما به اهدافش خواهد رسید
وی در پاسخ به جمعیت که شعار مردم خواهان سرنگونی نظام اند را دادند؛ گفت: منهم مثل شما خواهان سرنگونی نظام هستم. وی افزود انقلاب در ایران شروع شده است و ما در دنیای اسلام از صمیم قلب و ضمیرمان با شما هستیم و از شما حمایت میکنیم. ما در دنیای اسلام در کنار شما هستیم و از شما حمایت میکنیم و برای پیروزی شما دعا میکنیم
امیرترکی فیصل در پایان سخنانش خطاب به رئیسجمهور برگزیده مقاومت گفت: و شما خانم مریم رجوی، شما و مسعود
رجوی، نبرد و مبارزهتان با سرطان خمینی در تاریخ ایران برای نسلهای بعد همچون حماسههای شاهنامه، اسطوره خواهد شد
صحبت هاي پريا كهندل دختر زنداني سياسي صالح كهندل در گردهمايي بزرگ ايرانيان:
ميشه آتش بود نه خاكستر، ميشه عليه اين اختناق برآشفت
امروز اينجام تا صداي پدرم صالح، افتخار و قهرمان زندگيم باشه
كه بيش از ده ساله به جرم عشق به آزادي براي نسل من
توي زندانهاي قرون وسطايي رژيم آخوندي
مقاومت و ايستادگي ميكنه و سرخم نميكنه
اشتراک در:
پستها (Atom)