شنبه، خرداد ۰۵، ۱۳۹۷

محمد حنیف معنای فدا-سرچشمه خروش

محمد حنیف‌نژاد؛ معنای فدا
محمد حنیف‌نژاد، متولد سال ۱۳۱۸ هجری شمسی در تبریز، فارغ‌التحصیل رشته مهندسی ماشین‌آلات کشاورزی در سال ۱۳۴۲، عضو فعال نهضت آزادی و مسئول انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده کشاورزی کرج، جوانی پرشور و درعین‌حال جستجوگر، آشنایی با دردهای اجتماعی او را به فکر درمان انداخت. پیش از رفراندوم قلابی شاه در سال ۱۳۴۱ از طرف ساواک دستگیر شد و مدت ۷ماه در زندان قزل‌قلعه و قصر حبس کشید. در زندان قزل‌قلعه با پدر طالقانی آشنا شد. از لحظه‌ٔ پاگذاشتن در عرصه فعالیتهای سیاسی و اجتماعی تا مقطع تاریخی سال ۴۴، همواره با سؤالی دشوار پنجه در پنجه بود. راه برون‌رفت از بن‌بست چیست؟ چه باید کرد؟ در جریان مطالعاتش از مبارزات آزادی‌خواهانه مردم ایران به این نتیجه رسید که برای درک قوانین مبارزه باید در جریان آن شرکت کرد. برای رهبری مبارزه، نمیشه از حاشیه دستور داد. تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران، پاسخ به ضرورتی بود که حنیف‌نژاد و یارانش به اون رسیده بودن. محمد حنیف‌نژاد، نماد و مظهری از تبلور عقیده و ذوب در اندیشه و مکتب بود. یارانش درخشش و تشعشع اون ایدئولوژی و اون اندیشه ناب رو در سیمای محمد میدیدن. صفت برجسته محمد حنیف‌نژاد آمادگی برای پرداخت همه چیز و فدا و گذشت از ارزنده‌ترین چیزها به‌خاطر آرمانش بود. یک لحظه مجاهد شهید محمد حنیف‌نژاد رو در زندانهای دیکتاتوری شاه تصور کنید. با دستهایی بسته و بدنی مجروح. یک طرف مسئولیت سنگینِ رهبریِ سازمانی نوپا، یک طرف دستگیری کادرها و ضربه‌ی سنگینِ ساواک، یک طرف شکنجه‌های توانفرسا، یک طرف امید و اعتماد خلق. یک طرف کارهای نکرده و آرزوهای بیشمار. درست در چنین شرایطی بود که ساواک ۳شرط رو روی میز محمدآقا گذاشت. ۳شرطی که حیاتش در گروِ قبول کردن اونها بود. مارکسیستها رو محکوم کن! مبارزه مسلحانه رو محکوم کن! بگو سازمانت وابسته به عراقه و از عراق دستور می‌گیره. نقطه، نقطه‌ٔ انتخاب بود. آری یا نه؟ بگو آره! بذار زنده بمونی. تو باید باشی تا نهال نوپای سازمان ریشه بگیره. تو باید زنده بمونی نه برای خودت. برای حفاظت از همین سازمان. برای تضمین ادامه همین مسیر. باید بمونی تا بتونی این ضربه رو جبران کنی. هنوز خیلی کارها داری. چه اشکال داره که این شروط رو بپذیری؟ قبول کن. این چیزا تو تاکتیک پذیرفته اس.
حنیف بنیانگذار، حسرت گفتنِ آری رو بر دلِ جلادهای ساواک گذاشت و تسلیم وسوسه‌های ذلت‌بار نشد. گفت نه! و با اون نه تاریخی، بقایِ سازمانش رو تضمین کرد. ضد نابودی! این است معنای تحت‌اللفظی کلمه‌ی فدا
سرچشمه خروش
در ستیغ کوه، در بلند ابر، در همه وسعت صحرا، بشنوم خروشتان، بشنوم خروشتان، بشنوم خروشتان
در درخش برق، در خروش رعد، در همه آبی دریا، بشنوم خروشتان، بشنوم خروشتان، بشنوم خروشتان
هنوز هم صدای این خروش رو می‌شنویم. خروشی که نه فقط در ستیغ کوه و بلند ابر و وسعت صحرا بلکه در کوچه‌ها و خیابونهای شهر هم به گوش میرسه. خروشی که سرچشمه‌ی اون حنجره‌ی تمام دلدادگان آزادی ایران‌زمینه!
حالا میخوایم برگردیم به سرچشمه صدا... میخوایم بریم از بنیانگذاران سازمانی بگیم که بیش از نیم قرنه برای آزادی مبارزه می‌کنه
از محمد حنیف‌نژاد، سعید محسن، اصغر بدیع‌زادگان و یاران اونها رسول مشکین‌فام و محمود عسگری‌زاده. همون باغبانهای فروتنی که در آستانه بهار، جاودانه شدن و خون پاکشون رو به شکوفه‌های باغ بخشیدن. اونها مصادیق گویا و روشنی هستند از حیات و بقای انسانهایی که در آوردگاه پرخروش مبارزه... مرگ رو به زانو در آوردن و زندگی رو در گورستان خاموش انسانها زنده کردن
”ما نبردی سهمگین در پیش داریم، نبردی درازمدت؛ و افتخار می‌کنیم که با نثار جان بی‌ارزشمان سربازی ساده باشیم که سهمی بس کوچک از این وظیفه‌ٔ مهم را به‌عهده گرفته‌ایم و با خون ناچیزمان جوانه‌ٔ انقلاب را بارور ساخته‌ایم. موفقیت و پیروزی از آن ماست...“ این خروش سهمگین همون قهرمانانه که هم‌چنان در گوش تاریخ طنین‌اندازه. رهبرانی که خود آغازگر فدا بودند و بن‌بستهای تاریخ را با رمز فدا گشودند
این‌جا خواهان دیدار مردانی هستم که آوازی سخت دارند. مردانی که هیون را رام می‌کنند و بر رودخانه‌ها ظفر می‌یابند. مردانی که استخوانهاشان به صدا درمی‌آید و با دهان پر از خورشید و چخماق می‌خوانند

درخواست یک مادر برای توقف اعدام رامین حسین پناهی

شریفه زرینی (دایه شریفه)، مادر زندانی سیاسی محکوم به اعدام رامین حسین پناهی، طی نامه‌ای به فدریکا موگرینی  مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، از وی خواست که در مذاکرات خود با رژیم ایران از آنها خواستار توقف اعدام فرزندش شود.در این نامه سرگشاده که روز پنجشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۷ منتشر شد، آمده است: «من از شما می‌خواهم که این روزها که مشغول گفتگو با مقامات ایران هستید، یک خواست را به خواستهای دیگرتان اضافه کنید، لغو حکم رامین حسین پناهی و بررسی پرونده او در یک دادگاه صالحه اروپایی. می خواهم با این نامه برای یک لحظه به زندگی و روح و روان مادری وصل شوید که دیگر قلبش توان تحمل این فاجعه را ندارد. این روزها من و فرزند دلبندم قلبمان به هم وصل است. من می دانم که برای فرزند کوچکم رامین این لحظات چقدر سخت است. کابوس اعدام. و می‌خواهم شما هم لحظه ای به این احساس من نزدیک شوید و خودتان را جای من بگذارید و کاری کنید که این فاجعه اتفاق نیفتد، شما می‌توانید و من صمیمانه از شما می‌خواهم این کار را بکنید. رسماً و به طور جدی بخواهید رامین اعدام نشود
http://women.ncr-iran.org/fa/اخبار-زنان/4164-ایران-%E2%80%8C-درخواست-یک-مادر-برای-توقف-اعدام-رامین-حسین-پناهی

وکیل زن، زینب طاهری برای بازپرسی احضار شد

زینب طاهری، وکیل زن دادگستری، به اتهام تشویش اذهان عمومی و نشر اکاذیب توسط شعبه ۲ بازپرسی دادسرای فرهنگ 
و رسانه احضار شد.روز ۳ خرداد ۹۷، زینب طاهری وکیل دادگستری در کانال تلگرامی خود با انتشار بخشی از احضاریه خود، اعلام کرد به اتهام تشویش اذهان عمومی و نشر اکاذیب به شعبه دو بازپرسی دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شده است.این وکیل دادگستری وکالت افرادی چون محمد ثالث،‌ احمد رضا جلالی و محمد علی طاهری را بر عهده دارد و در تلگرام شخصی اش دلیل این احضار را پیگیری مجدانه حقوق ملت ایران در خصوص آزادی های مشروع می داند و گفت، «برای اخذ انتقام مرا به جرم تشویش اذهان عمومی و نشراکاذیب به همان شعبه دو دادسرای فرهنگ و رسانه‌ای احضار می‌کنند که دستور فیلترینگ را صادر کرد

چهار خرداد فدای عظیم مجاهدین (گفتگو با محمد حیاتی) - اوج گیری اعتصاب کامیون داران گفتگو با مسعود امیرپناهی



طرح سوالات ادمین کانال @Conference1396 شنبه ۵خردادماه ۲۱۳۰به وقت ايران 🎋تلگرام کنفرانس زنده ایران آزاد اینستاگرام

گردهمایی بزرگ مقاومت و تأثیر آن بر تحولات داخل ایران

مقاومت ایران هر ساله بنا بر سنت دیرینه خود، برای گرامیداشت قیام۳۰خرداد، سرآغاز مقاومت انقلابی، روز شهیدان و زندانیان سیاسی و سالروز تأسیس ارتش آزادیبخش ملی و نیز سالگرد درهم‌شکستن کودتای ۱۷ژوئن، اقدام به برگزاری یک گردهمایی بزرگ می‌کند. امسال نیز کمیتهٔ برگزاری گردهمایی سالانه مقاومت، هموطنان ایرانی خارج کشور، اشرف‌نشانان، پشتیبانان مقاومت و همه مشتاقان آزادی وطن را به برپایی این گردهمایی در روز شنبه ۹تیر ۱۳۹۷(۳۰ژوئن ۲۰۱۸) در پاریس، فراخوانده است.
تأثیر گردهمایی مقاومت بر تحولات داخل
سوالی که با دیدن متن فراخوان به ذهن متبادر می‌شود این است: اساساً برگزاری یک گردهمایی در خارج کشور به چه میزان می‌تواند در تحولات داخل ایران و به‌طور خاص در ارتباط با قیام و اعتراضات مؤثر باشد. به عبارت دیگر آیا چنین اجتماعی می‌تواند تأثیری در سرنگونی این رژیم داشته باشد؟
برای پاسخ به سؤال باید به چند پارامتر توجه داشت:
هدف از گردهمایی چیست؟
برگزارکننده این گردهمایی کیست؟
شرکت‌کنندگان در گردهمایی چه کسانی هستند؟
گردهمایی در چه شرایطی برگزار می‌شود؟
هدف از گردهمایی مقاومت
در تیتر فراخوان هدف از گردهمایی را چنین بیان کرده است
قیام و ایران آزاد، با هزار اشرف و ارتش آزادی
حمایت از شوراهای مقاومت و کانونهای شورشی
همبستگی ملی برای سرنگونی فاشیسم دینی
بنابراین هدف از این گردهمایی، فقط گردآمدن نیست. به‌طور صریح و مشخص، مربوط است به قیام حی و حاضر و زنده در ایران. به عبارت گویاتر این گردهمایی، قیام مردم ایران را نمایندگی می‌کند. هدف از قیام نیز برپایی یک ایران آزاد و دموکراتیک است، در مرزبندی مشخص با شاه و شیخ است. این هدف در گردهمایی‌های گذشته مقاومت ایران از زبان مریم رجوی، بارها عنوان شده و در مصوبات شورای ملی مقاومت نیز آمده است. استراتژی مشخصی که این گردهمایی پی‌می‌گیرد همان استراتژی هزار اشرف و ارتش آزادی است. زیرا قیام یک امر خودبه‌خودی نیست. در مواجهه با دشمن سازمان‌یافته و تا دندان مسلح و البته پا به‌گور و نفس‌بریده، قیام نیز نیاز به سازمان و سامان دارد. شوراهای مقاومت و کانونهای شورشی در سرتاسر ایران، باید آن را راه‌اندازی، پشتیبانی و هدایت کنند. در نهایت هدف از گردهمایی مقاومت این است که تمام ایرانیان را چه در داخل و چه در خارج کشور حول سرنگونی فاشیسم دینی حاکم بر ایران گردآورد. سرنگونی این حاکمیت ضدایرانی خواسته دیرینه تمام ایرانیان صرف‌نظر از هر عقیده، مرام، نژاد، مذهب و ملیت است. این خواسته در بیانیه ملی ایرانیان نیز برجسته و بیان شده است

معامله با اروپا سراب یا واقعیت؟ آیا اروپا می تواند با آخوندها معامله کند؟

قتل‌عام ۶۷ـ محاکمه قاتلان ـ شماره ۴۸

آیا شعار محاکمه قاتلان زندانیان سیاسی قابل اجرا و واقعی است؟
۳۰سال از آن جنایت گذشته است؛ مگر می‌شود زخم کهنه را باز کرد؟
مگر قاتلان دیروز حاکمان امروز نیستند؟
آیا فقط قاتلان زندانیان سیاسی در سال ۶۷ باید محاکمه شوند؟ سایر دست‌اندرکاران و جنایتکاران چطور؟
آیا محصول و نتیجه جنبش دادخواهی محاکمه قاتلان شهیدان است؟
و دهها سؤال دیگر
یکی از خواسته‌های مهم جنبش دادخواهی شهیدان قتل‌عام ۶۷ محاکمه و مجازات تمام سران و دست‌اندرکاران و مسئولان نظام قتل‌عام است اما شاخص موفقیت و پیشرفت جنبش دادخواهی در قدم اول محاکمه قاتلان نیست
البته رسیدن به محاکمه هیأتهای مرگ و سایر قاتلان غیرممکن نیست. روزی که مجاهدین در یک توطئه و زد و بند سیاسی وارد لیست تروریستی شدند، هیچ‌کس گمان نمی‌کرد روزی بتوانند با اهرم‌های قانونی و حقوقی، رژیم و تمام لابی‌ها و پشتیبانانش را شکست دهند. خارج شدن از لیست به‌معنای شکست و رسوایی بزرگ سیاست مماشات دولتهای بزرگ غربی در برابر عزم و رزم و پشتکار مجاهدینی بود که اراده کرده بودند بدون ذره‌یی عقب‌نشینی، رژیم و حامیانش را رسوا کنند
آن روزها بسیاری می‌گفتند چون این موضوع تماماً سیاسی است، فقط با راه‌کارهای سیاسی ـ یعنی زدوبند و امتیاز دادن و عقب‌نشینی ـ حل فصل می‌شود و هیچ راه‌حل حقوقی ندارد. حتی دوستان حقوق‌دان و کارشناسان فنی در این عرصه می‌گفتند خودتان را خسته نکنید؛ غیرممکن است
اما مجاهدین با منطق «کس نخارد» و اراده‌‌یی جوشیده از شعار آرمانی «می‌توان و باید» ایستادند و ذره‌ذره و قدم‌به‌قدم با آزمایش همه راهها، غیرممکن را ممکن کردند.
آن زمان هنوز خبری از قیام سراسری با پرچم «این است شعار ملی ـ مرگ بر خامنه‌ای ـ روحانی» نبود. هنوز فتنه اصلاحات و اصول‌گرا با شعار «...دیگه تمومه ماجرا» تمام‌کش نشده و هنوز خبری از کانونهای شورشی نبود.
بله! آن زمان هنوز جهان شاهد مماشات با هیولا بود و رژیم در آتش خشم و نفرت مردم و در انزوای بین‌المللی نمی‌سوخت
البته مستقل از شرایط مساعد سیاسی و وضعیت بحرانی رژیم در حال حاضر، هر انسان آزاده‌ای مسئولیت دارد و باید قاتلان را به پای میز محاکمه بکشاند. این کم‌ترین مسئولیت و وظیفه در قبال شهیدانی است که جانانه انتخاب کردند و عاشقانه طناب را بوسیدند تا غباری بر نام و مرام و آرمان آزادی ننشیند
قتل‌عام ـ محاکمه قاتلان زندانیان سیاسی
اگر تا دیروز نام بردن از شهیدان قتل‌عام ۶۷ در داخل حکومت گناهی کبیره بود و هیچ مقام و رسانه‌ حکومتی هم اجازه نداشت به آن اشاره کند، امروز می‌بینیم به یمن همین جنبش و دادخواهی، موضوع قتل‌عام و جنبش دادخواهی شهیدان کاملاً عام و اجتماعی شده است. آخوند رئیسی که برگ خامنه‌ای برای انتخاباتش بود به‌خاطر همان جنایتها سوخت و رسانه رسمی پاسداران ـ تسنیم ـ مجبور شد برای اولین بار پس از ۲۹سال، حکم و دستخط خمینی را منتشر کند. همین رسانه ـ درست در سالگرد قتل‌عام ـ آخوند شاهرودی را از قبر بیرون کشید تا بعد از ۳۰سال بگوید حکم خمینی درست بود و من مخالفتی با قتل‌عام نداشتم والبته آخوند جنایتکار ـ احمدی شاهرودی عضو هیأت مرگ خوزستان ـ بعد از مشتی حرفهای کلی و حاشیه‌سازی، باز هم گناه را به گردن امامش انداخت و گفت ما فقط حکمی که صادر شده بود را امضا کردیم

پنجمین روز اعتصاب راننده کامیونها در سراسر ایران + فیلم

اعتصاب رانندگان کامیون در پنجمین روز خود به شهرهای دیگری گسترش یافت
در قزوین، اراک، بوشهر، تهران، کرمان، زاهدان، بروجن، دیواندره، مشهد، کرمانشاه، رباط کریم، سقز، شیراز، گنبدکاووس، میاندوآب، نکا، همدان، ورزنه اصفهان و شمار زیادی از شهرهای میهن اعتصاب راننده کامیونها ادامه دارد.
مأموران نیروی انتظامی برای درهم شکستن اعتصاب رانندگان در محور بندرعباس ـ سیرجان با گاز اشک‌آور و شوکر به آنها حمله کردند و چند تن را مجروح کردند
اعتصاب راننده کامیونها که از روز اول خرداد شروع شده است روز به روز گسترش می‌یابد و شهرهای بیشتری را فرا می‌گیرد. شمار شهرهایی که طی چهار روز اول به اعتصاب پیوسته‌اند به ۱۷۷شهر در ۲۹استان رسید. روز گذشته رانندگان مینی‌بوس و تاکسیرانان در برخی شهرها از جمله در شیراز و یزد به این اعتصاب سراسری پیوستند.
خواستهای رانندگان کامیون
رانندگان و کامیون داران اعتصابی خواستار افزایش حقوق با در نظر گرفتن حق سختی کار، حق بازنشستگی با ۲۵سال سابقه، کاهش اخاذی رژیم به بهانه‌های مختلف مانند عوارض و نیز کمیسیون که کارگزاران رژیم در هر ترمینال بنا بر میل خود و بدون وجود چارچوبهای مشخص تعیین می‌کنند، و توقف برخوردهای سرکوبگرانه پلیس راه با رانندگان هستند
ترفندهای رژیم برای پایان دادن به اعتصاب راننده کامیونها
روز جمعه۴خرداد۹۷ سپاه پاسداران به منظور مقابله با این اعتصاب، تانکرهای سوخت را با اسکورت به حرکت درآورد
مردم به‌پاخاسته و رانندگان دلیر در شهرهای مختلف از جمله ابرقو در یزد، بن رود و کفرود اصفهان، صالح آباد همدان و شهرکرد با جلوگیری از ادامه حرکت تانکرهای وابسته به سپاه توطئه رژیم را درهم شکستند
روز پنجشنبه رژیم آخوندی برای درهم شکستن اعتصاب با صدور ابلاغیه‌یی از سوی شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی در اصفهان، رانندگان را تهدید کرد که در صورت ادامه اعتصاب از ناوگان حمل‌‌ و نقل فرآورده‌های نفتی اخراج و کسان دیگری را جایگزین خواهند کرد. اما رانندگان به این تهدیدها وقعی ننهاده و به اعتصاب خود ادامه دادند
عوامل گارد ضدشورش و دیگر نیروی‌های سرکوبگر رانندگان سوخت رسان را برای سوخت زدن مورد تهدید قرار دادند. آنها پلاک کامیونهای رانندگانی را که حاضر به سوخت زدن نبودند می‌کندند و دفترچه پالایشگاهی آنها را ضبط می‌کردند
در همین حال، نیروهای سرکوبگر با اعمال فشار بر رانندگان تعاونی قیر پالایشگاه و رانندگان سوخت رسان در اصفهان درصدد درهم شکستن اعتصاب آنها برآمدند که به درگیری بین اعتصابگران و نیروهای سرکوبگر منجر شد. رانندگان جاده اصلی پالایشگاه را بستند. به‌رغم این سرکوبگریها اعتصاب در اصفهان هم‌چنان ادامه دارد
مقاومت ایران به رانندگان اعتصابی درود می‌فرستد
مقاومت ایران با درود به رانندگان اعتصابی که علیه ستم و سرکوب نظام ولایت فقیه و برای تأمین حداقل حقوق خود به‌پاخاسته‌اند درود می‌فرستد و عموم مردم به‌ویژه جوانان دلیر در سراسر کشور را به حمایت از آنها فرا می‌خواند
سر منشأ تورم و فقر و بیکاری و این همه درد و تیره روزی، فاشیسم دینی حاکم بر ایران است و راه‌حل این مشکلات از پایان نظام ولایت فقیه و استقرار دموکراسی و حاکمیت مردم می‌گذرد





- اعتصاب رانندگان ۲۸۰دستگاه اتوبوس مسیر رباط کریم به میدان آزادی تهران + فیلم

خبر در حال تکمیل است
امروز شنبه رانندگان ۲۸۰دستگاه اتوبوس در رباط کریم به اعتصاب سراسری رانندگان کامیون پیوستند
رانندگان اتوبوس مسیر رباط کریم به میدان آزادی و گلستان به میدان آزادی تهران وارد این اعتصاب راسری و فلج کننده شدند
روز گذشته نیز رانندگان مینی‌بوس در شیراز و یزد به اعتصاب کامیونداران پیوسته بودند
https://news.mojahedin.org/i/اعتصاب-رانندگان-۲۸%DB%B0-دستگا…

مایک پمپئو:‌ ما از سران رژیم ایران می خواهیم مردم‌تان را غارت نکنید

مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا روز جمعه ۴خرداد در یک پیام توئیتری، در توضیح سیاست جدید آمریکا در قبال رژیم حاکم بر ایران، نوشت:‌ این ۱۲موردی که من به‌صورت فهرست بیان کردم همه بسیار صریح و مشخص هستند. ما از سران رژیم ایران چیز زیادی نمی‌خواهیم. فقط می‌خواهیم که مانند رهبران عادی رفتار کنند. مردم‌تان را غارت نکنید؛ پول مردم‌تان را به‌خاطر این ماجراجویی‌ها در سوریه، یمن، لبنان، عراق و غیره هدر ندهید
استراتژی جدید آمریکا در قبال رژیم ایران
مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا روز دوشنبه۳۱اردیبهشت طی یک سخنرانی در بنیاد هریتیج استراتژی جدید آمریکا در قبال رژیم ایران را اعلام کرد. وزیر خارجه، در تشریح سیاست خارجی جدید آمریکا، در ۱۲ماده خواسته‌های ایالات متحده از سران رژیم ایران را فرموله کرد و تأکید کرد رفع تحریمهای تشدید شونده آمریکا علیه این رژیم تنها پس از تحقق عملی این ۱۲خواسته مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
بلافاصله بعد از اعلام سیاست جدید آمریکا در قبال رژیم ایران، وزارت خزانه‌داری آمریکا ۵مهره سپاه پاسداران خامنه‌ای را که در زمینه برنامه موشکی و ارسال آن به شبه‌نظامیان حوثی کار می‌کردند را در لیست تحریم قرار داد و به فاصله کوتاهی شرکتهای مرتبط با هواپیمایی این رژیم را تحریم کرد
مواد دوازده گانه خواسته شده از رژیم ایران عبارتند از
اول، (رژیم) ایران باید به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، سرگذشت کامل ابعاد نظامی قبلی برنامهٔ اتمیش را اعلام کند و به‌طور دائم و قابل راستی‌آزمایی، از چنین فعالیتی تا به ابد دست بکشد
رژیم) ایران باید غنی‌سازی اورانیوم را متوقف کند و هرگز در پی بازپردازش پلوتونیوم نباشد. این شامل بستن راکتور آب سنگین آن است
رژیم) ایران باید همچنین به آژانس دسترسی نامحدود به تمامی سایتها در سراسر کشور بدهد
رژیم) ایران باید به تکثیر موشکهای بالستیک را به پایان بدهد و پرتاب آتی یا توسعه توانمندی موشکهای دارای توانمندی اتمی را متوقف کند
رژیم) ایران باید تمامی شهروندان آمریکایی و نیز شهروندان از کشورهای متحد و شریک ما را آزاد کند که بر پایه اتهامات جعلی در بازداشت یا در ایران مفقودند
رژیم) ایران باید به حمایت از گروه‌های تروریستی خاورمیانه پایان بدهد، از جمله حزب‌الله لبنان، حماس و جهاد اسلامی فلسطین
رژیم) ایران باید به حق حاکمیت دولت عراق احترام بگذارد و اجازهٔ خلع سلاح، رفع بسیج و ادغام مجدد شبه‌نظامیان شیعی را بدهد
رژیم) ایران باید به حمایت نظامی از شبه‌نظامیان حوثی پایان بدهد و در راستای یک راه‌حل سیاسی مسالمت‌آمیز در یمن کار کند.
رژیم) ایران باید تمامی نیروهایی را که تحت فرماندهی (این رژیم) هستند از سوریه خارج کند
رژیم) ایران باید به حمایت از طالبان و سایر تروریستها در افغانستان و منطقه پایان بدهد و پناه‌دادن به القاعده را متوقف کند
رژیم ایران باید به حمایت نیروی قدس سپاه پاسداران از تروریستها و شبه‌نظامیان شریکش پایان بدهد
رژیم ایران باید همچنین رفتار تهدیدآمیزش را علیه همسایگان متوقف کند، که بسیاری از آنها متحدان آمریکا هستند. این قطعاً شامل تهدیدات آن به نابودی اسراییل و شلیک موشک به عربستان سعودی و امارات و همچنین شامل تهدیدات برای ناوبری بین‌المللی و حملات مخرب سایبری است
مایک پمپئو وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا در پایان تأکید کرد: می‌دانید این فهرست بسیار طولانی است ولی اگر شما نگاهی به آن بیندازید اینها فقط ۱۲خواست بسیار پایه‌یی هستند. طول این فهرست، صرفاً به اندازه ابعاد رفتار شرورانه (رژیم) ایران است

امانوئل ماکرون:‌ ریسک تحریمهای آمریکا به عهده شرکتهای فرانسوی است

مکرون،شینزو آبه،کریستین لاگارد و ولادیمیر پوتین در اجلاس سن پترزبورگ
امانوئل ماکرون رئیس‌جمهور فرانسه در یک موضعگیری جدید پذیرش ریسک تحریمهای آمریکا علیه رژیم ایران را به عهده شرکتهای فرانسوی دانست.وی روز ۴خرداد۹۷در یک اجلاس اقتصادی در سن پترزبورگ درباره تحریمهای آمریکا علیه رژیم ایران گفت تصمیم‌گیری درباره ادامه فعالیت در ایران و ارزیابی ریسک‌های ناشی از تحریم‌های آمریکا برعهده خود شرکتهای فرانسوی است. من نمی‌توانم از توتال بخواهم از بازار آمریکا بیرون بیاید
توتال گفته است بدون معافیت از تحریم‌‌ها نمی‌تواند به کار در ایران ادامه دهد
مقالات مرتبط
شرکت توتال فرانسه: قادر به ادامه پروژه پارس جنوبی در ایران نیست
برجام و خروج کمپانیهای غربی
قرارداد توتال _ از هیاهو تا واقعیت
شروط فرانسه برای رژیم ایران
امانوئل ماکرون رئیس‌جمهور فرانسه در کنفرانس مشترک مطبوعاتی با ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهور روسیه در سنت‌پترزبورگ، با تأکید بر موضع فرانسه و کشورهای اروپایی مبنی بر حفظ معامله اتمی با رژیم، سه «ستون» مطرح‌شده توسط فرانسه یعنی مقابله با برنامهٔ موشکی و دخالتهای منطقه‌یی و مسئلهٔ فعالیت‌های اتمی رژیم بعد از سال ۲۰۲۵ را خاطرنشان کرد.
امانوئل ماکرون گفت: من به رئیس‌جمهور پوتین سایر نگرانی‌هایمان را گفتم و فکر می‌کنم بتوانم بگویم که بر سر فعالیت اتمی بعد از سال ۲۰۲۵، فعالیت بالستیک و فعالیت منطقه‌یی (رژیم) ایران اشتراک نظر داریم
همراهی فرانسه و روسیه برای اصلاح توافق اتمی
تایمز مالی در انگلستان۴خرداد ۹۷ درباره دیدار سران فرانسه و روسیه نوشت: «ولادیمیر پوتین به‌طور محتاطانه حمایت روسیه را از ابتکارعمل فرانسه برای تلاش به کسب توافقات جدید (با رژیم) ایران به‌منظور متقاعد کردن آمریکا به بازگشت به توافق اتمی... اعلام کرد.
پوتین بعد از دیدار سه ساعته با رئیس‌جمهور فرانسه، گفت: «من موافقم که ما می‌توانیم درباره برنامهٔ موشکی (رژیم) ایران و درباره وضعیت منطقه و فعالیت‌های اتمی آن بعد از سال ۲۰۲۵، گفتگو کنیم
تایمز مالی در این گزارش می‌افزاید: «یک مقام کاخ الیزه «اشتراک مواضع» (فرانسه و روسیه) را در قبال (رژیم) ایران ستود؛ از جمله قبول این امر که «ضروری است توافق (با رژیم ایران) با سه ستون دیگر تکمیل شود»؛ یعنی مهار جاه‌طلبیهای اتمی (رژیم) ایران فراتر از سال ۲۰۲۵و برنامهٔ موشک بالستیک و دخالتهای منطقه‌یی (این رژیم
کنفرانس مطبوعاتی مشترک ماکرون و پوتین در مورد برجام from Simay Azadi on Vimeo.

سخنرانی‌های گردهمایی در افطار ماه مبارک رمضان - قسمت سوم

مروری بر ۲سال حضور مجاهدین خلق در آلبانی و توطئه‌های رژیم

مجاهدین خلق، مخالفان سرسخت رژیم ایران
رژیم آخوندی از ورود سازمانی و ساختاری مجاهدین خلق به آلبانی به‌غایت هیستریک شد. استراون استیونسون، سیاستمدار اروپایی و نماینده ۱۵ساله پارلمان اروپا، می‌گوید که رژیم ایران سوزش خود را از بابت از دست دادن فرصت قتل‌عام هزاران عضو اپوزیسیون ایران که از عراق به آلبانی منتقل شدند، پنهان نمی‌کند
به‌گفته این نماینده پارلمان اروپا این انتقال نتیجه کارزار بزرگی بود که توسط اعضای اپوزیسیون و حامیان آنها در اروپا و آمریکا انجام شده بود در حالی که ملاهای تهران هر کار ممکن را برای متوقف کردن آن انجام داده بودند. مقامات در تهران پذیرفته‌اند که انتقال اپوزیسیون ایران نقش کلیدی در تظاهراتهایی که اخیراً در سراسر این کشور گسترش داشت بازی کرده است
خبرگزاری فرانسه در گزارشی با عنوان «مجاهدین خلق، مخالفان مصمم و درازمدت رژیم ایران» از جمله نوشت: از سال ۱۳۶۸، سازمان مجاهدین خلق ایران توسط مریم رجوی هدایت می‌شود. او را ”خورشید انقلاب“ می‌خوانند. در سال ۱۳۷۲ مریم رجوی به‌عنوان رئیس شورای ملی مقاومت ایران انتخاب شد. ارتش آزادیبخش ملی ایران در سال ۱۳۶۶ تشکیل شد، آنها سال ۱۳۹۵ عراق را ترک کرده و به آلبانی رفتند 
رژیم آخوندی دست به توطئه می‌زند
از همین جهت رژیم آخوندی عناصر اطلاعات خود را در سفارت ایران در آلبانی بسیج کرد تا فعالیتهای اعضای مجاهدین خلق را در آلبانی زیر نظر داشته باشند و علاوه بر آن به جاسوسی در کشورهای بالکان و سایر کشورهای اروپایی بپردازند.
رژیم آخوندی مصطفی رودکی، یکی از مهره‌های سابقه‌دار وزارت اطلاعات را به‌عنوان دبیر اول در سفارت رژیم در این کشور روانه آلبانی کرد و ۲شعبه وزارت اطلاعات به اسامی کانون هابیلیان و مؤسسه دیده‌بان را تحت عناوین فرهنگی و مطبوعاتی در آلبانی فعال کرده است و مسئولان آنها با مساجد، دانشگاهها و رسانه‌ها ارتباط برقرار می‌کنند تا سیاست‌های رژیم و اهداف آن را به اسم این ۲مؤسسه تبلیغ نمایند.
شایان یادآوری است که در سال ۹۵ در جریان انتقال مجاهدین به آلبانی، غلامحسین محمدنیا، یکی دیگر از مهره‌های سابقه‌دار اطلاعات آخوندها، به سفارت رژیم در آلبانی گماشته شد. آخوند احمد حسینی الست، رایزن فرهنگی سفارت رژیم در آلبانی نیز دست‌اندرکار توطئه‌های رژیم در آلبانی و دیگر کشورهای بالکان است. وی نماینده سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی وابسته به دفتر خامنه‌ای است 
اعتراف به نقش مجاهدین مستقر در آلبانی
سلیمی نمین، از عناصر باند خامنه‌ای، در مصاحبه‌یی با تلویزیون افق رژیم به تاریخ ۱۸دی ۹۷ گفت: مجاهدین خلق در آلبانی همه‌شان در فضای مجازی الآن دارند یک کار بسیار بسیار هدفمند انجام می‌دهند. در صحنه‌های اخیر هم شما شاهد بودید. ببینید بسیاری از مطالبی که در فضای مجازی منتشر شد که مبدأ آن بیرونی بود و توانست مشکلات جدی برای داخل کشور به‌وجود بیاورد، قبلش هم هیچ هشداری به جامعه داده نشد که مثلاً این کارها دارد صورت می‌گیرد، جوانها مراقب باشید و طبیعتاً اگر هشدار داده می‌شد به‌نظر من اون چیزی که رقم خورد، رقم نمی‌خورد
سایت مشرق(رژیم) هم در تاریخ ۲۶دی با نشان‌دادن صحنه‌هایی از درگیریها در ۳۰خرداد ۶۰ نوشت: به واقع، از ابتدای حیات سازمان مجاهدین، آشوب خیابانی کنش اصلی و اساسی آنها باقی مانده و به‌نظر می‌رسد که در تمام این سال‌ها، تغییری در آنها ایجاد نشده است. رهبران مجاهدین، در همه این سال‌ها هیچ‌گونه بازنگری در شیوه‌های مقابله خود با جمهوری اسلامی انجام نداده‌اند و آن‌چه که در نزدیک ۳دهه اخیر در ذهن اعضای خود در اشرف و اکنون در تیرانا آلبانی فروکرده‌اند، با آشوب ربطی 
وثیق دارد و در واقع مجاهدین خلق از صدر تا ذیل چیزی جز این بلد نیستند

مراسم هفتم شهیدان قیام مردم کازرون

روز جمعه چهارم خرداد۹۷مراسم هفتم شهیدان قیام کازرون در یکی از مساجد شهر برگزار شد. عده زیادی از مردم در این مراسم شرکت کردند و یاد شهیدان قهرمان قیام اخیر را گرامی داشتند. نیروهای امنیتی و اطلاعاتی که محل را کاملاً به محاصره درآورده بودند به تهدید جمعیت می‌پرداختند و تلاش می‌کردند مانع شعار دادن آنها شوند. رژیم از ترس خشم مردم در تمامی شهر فضای نظامی و امنیتی برقرار کرده بود.اسامی چهار تن از شهیدان قیام کازرون عبارتند از مهدی (هادی) جهان‌تاب، امید یوسفیان، ‌علی محمدیان آزاد و رضا (بهنام)اژدری
مراسم تشییع پیکر شهدای کازرون
روز سه‌شنبه اول خردادماه ۹۷مردم قهرمان کازرون پیکر پاک ۴تن از جوانان قهرمان خود را که در جریان قیام روزهای اخیر و به‌دست پاسداران جنایتکار خامنه‌ای به‌شهادت رسیده بودند، با شکوه تمام تشییع کردند.
رژیم جنایتکار خامنه‌ای پیشاپیش تلاش کرده بود با پراکنده کردن مکان دفن شهدا در نقاط مختلف کازرون، از تراکم جمعیت خشمگین تظاهر کننده جلوگیری کند.
پیکر ۲تن از شهدا را با مراسمی جداگانه در مزار معروف به «سید محمد» دفن کردند
یکی دیگر از شهدا را هم در مزار بهشت زهرا به خاک سپردند.ساعت تشییع و دفن شهدا را نیز رژیم عمداًً با اختلاف گذاشته بود که مردم در یک زمانبندی مشخص امکان تجمع پیدا نکنند.از دیگر آماده‌سازیهای رژیم، قطع اینترنت و پارازیت انداختن روی شبکه‌های ماهواره‌یی بود تا به این وسیله از انتشار گسترده خبرهای مربوط به کازرون و مراسم بزرگداشت شهدای آن جلوگیری کند.یکی دیگر از کارهای رژیم برای جلوگیری از فوران خشم مردم، جمع‌آوری نیروهای سرکوبگرش از جلوی دید مردم و به میدان فرستادن لباس‌شخصی‌ها و اطلاعاتی‌های جنایت‌پیشه خود بود.آخوندها حداکثر تلاش خود را به‌عمل آوردند تا از تحویل پیکر پاک شهدا به خانواده آنان خودداری کنند اما پافشاری خانواده‌ها و مردم باعث شد این نقشه رژیم نقش‌برآب شده و نهایتاً ناگزیر از تحویل دادن پیکر برخی شهدا به خانواده‌هایشان شدند
شهدای کازرون
روز سه‌شنبه ۱ خرداد پیکر شهید مهدی جهان‌تاب تشییع شد. پیکر این شهید قهرمان بر اثر شکنجه پاسداران خون‌آشام غیرقابل شناسایی شده بود و تا یک روز قبل به‌عنوان «مجهول‌الهویه»،‌ حتی خانواده وی نیز قادر به شناختن پیکر و تشخیص هویت او نمی‌شدند تا این‌که سرانجام احراز هویت شد
شهید اژدری را در خفا در همان روستایشان تشییع و دفن کرده‌اند
مردم و شاهدان محل می‌گویند شهید قهرمان علی محمدی را همان شب درگیریها، پاسداران تا خیابان فلسطین دنبال کرده و آنجا وی را به‌قتل می‌رسانند.مردم هنگامی که پیکر پاک شهید قهرمان مهدی جهان‌تاب را تحویل گرفتند که تمام بدنش کبود شده بود. بدن وی پر از ساچمه بود و روشن بود هنگامی که وی مجروح شده زیر کتک و شکنجه پاسداران و اطلاعاتی‌های وحشی، تمام بدنش درهم شکسته و بعد هم به‌علت همین جراحات و عدم‌رسیدگی درمانی شهید شده.پس از اتمام مراسم تشییع این شهید، مردم به میدان شهدا رفته و شعارهای زیر را سر دادند
دادستان بی‌غیرت، اعدام باید گردد
رضازاده بی‌غیرت، اعدام باید گردد
قسم به خون شهدا، فردا میدون شهدا
ما لشکر دیوانیم، ما لشکر دیوانیم
کازرون می‌میرد، ذلت نمی‌پذیرد
هیهات من الذله
تا حقمون نگیریم، آروم نمی‌نشینیم
زندانی بیگناه، آزاد باید گردد

جمعه، خرداد ۰۴، ۱۳۹۷

مجاهدین در آلبانی - قسمت دوم

سفارت رژیم آخوندی در آلبانی
چرا و چگونه آخوندها به آلبانی سرازیر شدند؟
خامنه‌ای وقتی از خواب پرید که مجاهدین وارد آلبانی شدند

با استقرار مجاهدین در آلبانی، فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران تازه متوجه شکست خود در مقابله با مجاهدین شد
تا پیش از این، خامنه‌ای می‌پنداشت برای نابودی مجاهدین، اضافه بر طرح‌های تروریستی و حملات پی‌در‌پی موشکی، این امتیاز را هم برای خود محفوظ نگه‌داشته که هر گاه لازم دانست با حملات تروریستی زمینی(مانند آنچه که در روز ۱۰شهریور ۹۲ در اشرف واقع در استان دیالی عراق انجام داد) دست به حذف فیزیکی مجاهدین بزند، به‌ویژه که این امتیاز را نیز برای خود ابدی می‌دانست و در نتیجه تعجیل چندانی در حمله نهایی به مجاهدین از خود نشان نمی‌داد. گویا خامنه‌ای خودش هم فریب تبلیغات خودش را خورده بود و باورش شده بود که رهبری مجاهدین تمایلی به بیرون بردن نیروهایش از وضعیت موجود در عراق ندارد. خامنه‌ای تنها هنگامی از خواب بیدار شد که مرغ از قفس پریده و آخرین اکیپ مجاهدین وارد فرودگاه تیرانا پایتخت آلبانی شده بودند. از این نقطه به بعد بود که رژیم آخوندی با درک شکست کامل در طرحهای تروریستی و توقیف و دستگیری و آدم‌ربایی درلیبرتی، متوجه شد اوضاع تغییر کرده، از این‌رو خیل مأموران آشکار و پنهانش را به سوی آلبانی سرازیر کرد. با ورود مجاهدین به آلبانی، خامنه‌ای هم سفیر خود در آلبانی را تغییر داد
ساعت خواب! جمعبندی پس از رسیدن آخرین نفر مجاهدین به آلبانی
در تابستان ۹۵ و در خاتمه انتقال موفقیت‌آمیز مجاهدین از لیبرتی به آلبانی و خنثی کردن تمام طرحهای تروریستی و بازداشت و دستگیری و همچنین خنثی کردن طرحهای آدم‌ربایی و ترور و گروگانگیری که قاسم سلیمانی و نیروی تروریستی قدس قصد انجام آن را با بکار گرفتن بریده مزدوران و مأموران سپاه و اطلاعات تحت عنوان «خانواده مجاهدین» داشتند، پاسدار دانایی‌فر به تهران رفت و برای توجیه شکست خود در برابر مجاهدین گزارش کرد. پاسدار درهم‌شکسته دانایی‌فر تمام گزارشش در یک جمله خلاصه می‌شد: «کارشکنی عبادی موجب فرار سران منافقین شد
تمامی دستگاه سیاسی و جاسوسی و سرویس‌های محلی مزدور خامنه‌ای با همه دلارهایی که خامنه‌ای خرج عوامل تروریستی نیروی قدس و بدر و عصائب و کتائب و سایر وحوش آخوندی در عراق کرده بود، حرام شد! آنها حتی از درک سرعت‌عمل مجاهدین در خروج یکپارچه و تشکیلاتی از عراق و بیخ‌گوش خامنه‌ای غافل مانده بودند!
سفیر خامنه‌ای در آلبانی یا مأمور سرکوب مجاهدین در آلبانی، کیست؟
سفیر جدید رژیم فردی بود به‌نام ”غلامحسین محمدنیا” که مستقیماً از وزارت اطلاعات آخوندها و برای انجام مأموریتهای رذیلانه به سفارت در آلبانی گماشته شد. محمدنیا که به‌عنوان سفیر به آلبانی اعزام شد، پیش‌تر به‌عنوان مأمور وزارت اطلاعات در جلسات برجام شرکت می‌کرد و در تیم هسته‌یی ظریف به‌عنوان عضو تیم مذاکره‌کننده هسته‌یی معرفی شده بود اما در واقع فقط به کار اطلاعاتی و جاسوسی اشتغال داشته است. محمدنیا در سال ۹۴ از آخوند روحانی، رئیس‌جمهور رژیم، به‌خاطر خدمات جاسوسی یک نشان به همراه ۵۰سکه طلا دریافت کرد. وی در تیم مذاکره‌کننده به‌نام داوود محمدنیا بوده، ولی در روز گرفتن دستمزد از روحانی، غلامحسین محمدنیا معرفی شده و در روزنامه رسمی نیز با همین اسم ثبت شده است. غلامحسین محمدنیا در سال ۲۰۰۰ نیز جزء لیست اعضای نمایندگی رژیم در نیویورک معرفی شده بود و یکی از طرف‌حسابهای لابی‌های آمریکایی رژیم در سالهای بعد از آن بوده است. خبرنامه به‌اصطلاح دانشجویان ایران یکشنبه ۷شهریور ۱۳۹۵ در معرفی این به‌اصطلاح سفیر نوشته.محمدنیا عضو تیم هسته‌یی ایران، سفیر شد.غلامحسین محمدنیا از اعضای تیم مذاکره‌کننده هسته‌یی به‌عنوان سفیر جدید ایران در آلبانی انتخاب شد
تروریستی که برای ضربه زدن به مجاهدین در آلبانی، سفیر شد

بیانیه جمعی از کسبه و بازاریان تهران به‌مناسبت شهادت بنیانگذاران سازمان مجاهدین

جمعی از کسبه و بازاریان تهران در گرامیداشت شهیدان والا مقام بنیانگذاران سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران در ۴خرداد۱۳۵۱بیانیه‌یی صادر کردند. سپیده دم چهار خرداد ۱۳۵۱، دژخیمان شاه بنیانگذاران مجاهدین؛ محمد حنیف‌نژاد، سعید محسن و اصغر بدیع زادگان را به همراه دو عضو مرکزیت؛ محمود عسگریزاده و رسول مشکین فام به‌شهادت رساندند
متن بیانیه جمعی از کسبه و بازاریان تهران به‌مناسبت شهادت بنیانگذاران سازمان مجاهدین از این قرار است
با سلام درود بر تمامی مجاهدین و اشرف نشانهای سراسر ایران و جهان
ما جمعی از کسبه و بازاریان تهران به‌مناسبت گرامیداشت سالگرد شهادت بنیانگذاران مجاهدین خلق، شهیدای والا مقام محمدحنیف‌نژاد شهید سعید محسن و شهید علی اصغر بدیع زادگان در ۴خرداد، این روز را گرامی می‌داریم و در این روز، با این شهدای والا مقام و سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران تجدید میثاق می‌کنیم و اعلام می‌داریم که راه‌تان و یادتان هیچگاه و هیچگاه از ذهن و فکر ما فراموش نخواهد شد و تا آخرین قطره خونمان راه‌تان را ادامه خواهیم داد و با دیکتاتوری و ظلم و ستم می‌جنگیم.این سازمان در همان ابتدا با ظلم و ستمی که بر مردم می‌رفت جنگیده و می‌جنگد و تا نابودی ظلم و ستم از مبارزه و مجاهدت دست برنخواهد داشت تا به یاری خداوند یگانه ریشه ظلم و ستم را از سرزمین ایران برکند.امروز رژیم سفاک و ضحاک صفت خامنه‌ای دجال با هر چه فشار بیشتر نظامی و غیر نظامی و دروغ و ریا کاری، این سازمان پرافتخار را، هم در ذهن مردم و هم فیزیکی (نظامی) می‌خواهد خدشه‌دار کند اما همه می‌دانند که این سازمان در طول چند دهه علیه دیکتاتوری و ظلم جنگیده و می‌جنگد و در این راه چه شهدای عزیز والا مقامی را که از دست نداده و چه خون جگرهایی را که نخورده که اینها همه از افتخارات این سازمان بوده و هست
ما جمعی از کسبه و بازاریان تهران به‌مناسبت ۴خرداد گرامیداشت شهدای بزگوار و بنیان‌گذاران سازمان مجاهدین خلق ایران این روز عزیز را گرامی می‌داریم و می‌گویم درود بر روح پر فتوح و بزرگوار والا مقام بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق ایران و شهدای مجاهد و اشرف نشان این سازمان. درود درود درود
درود بر مجاهدین خلق ایران
مرگ بر اصل ولایت فقیه
درود بر روح شهدا و بنیان‌گذاران مجاهدین خلق ایران
مرگ بر ضحاک زمانه خامنه‌ای دجال خونخوار
خرداد ۹۷

نمای خبر - فرار خامنه‌ای از واقعیتها به دنیای کارتنی تام و جری



گرامیداشت چهار خرداد سالگرد شهادت بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق ایران توسط کانونهای شورشی + فیلم




صفحه فرودگاه مشهد هک شد و تصویر نمادین قیام سراسری رو نمایش داد

چهارخرداد سالگرد شهادت بنیانگذاران و گرامیداشت آن در بهشت زهرا

راز ماندگاری و سرفرازی این نسل


به راستی راز ماندگاری و سرفرازی این نسل در برابر این آزمایش‌ها در چیست؟ به نظر من در سر چشمه‌اش در ۴ خرداد و در رهبری مسعود که از همان جا جوشیده است.
پیام ۴ خرداد، تنها در جانبازی و شهادت‌پذیری قهرمانانش خلاصه نمی‌شود. ۴ خرداد مرز دو ایدئولوژی، دو اسلام، دو سیاست و دو دنیای متفاوت را در رهبری مبارزات مردمی‌ترسیم می‌کند. تفاوت اسلام شاه و شیخ و دیگر اسلام‌های استثماری و طبقاتی، با اسلام مجاهدین، از زمین تا آسمان است. در پهنهٴ سیاسی نیز رسم رایج آن بود که خلق در برابر دشمن به‌ پا می‌خاست و بها می‌پرداخت. اما رهبران در بالا با دشمن پل داشتند و جز نادر ستارگانی نظیر مصدق، همیشه سازش می‌کردند. زندان و شکنجه و اعدام هم بود، امّا اراده‌ها را در هم می‌شکست و بسا اتفاق می‌افتاد که رهبران دستگیر شده این حزب یا آن جبهه را از زندان بیرون می‌آوردند تا مبارزات شعله‌ور شده را خاموش کنند و اعتصاب‌ها را بخوابانند. آثار منفی و مسموم کننده چنین تجربه‌های تلخی بر روح و روان مردم، از سرکوب و کشتار دستجمعی بسا بدتر و بیشتر بود. بگیر و ببندها و قتل‌عامهای دشمن مردم را بر می‌آشفت و جوانان را به تداوم مبارزه بر می‌انگیخت، ولی جبونی و تسلیم طلبی در سر بزنگاهها، یأس و نا‌ امیدی می‌پراکند و خودباختگی و بی‌اعتمادی را گسترش می‌داد.
دشمن از محمد حنیف هم می‌خواست تا در یک کلام مبارزه مسلحانه را رد کند، بر اسلام ارتجاعی و استثماری صحّه بگذارد و بهتان و وابستگی جنبش به یک کشور خارجی [عراق] را بپذیرد. تا «روزگار تلخ و سیاه» یأس و تسلیم، هم‌چنان ادامه یابد...
امّا ۴ خرداد نقطهٴ پایانی بر این دوران بود. در آن سحرگاه خونین محمد حنیف، در لحظاتی قبل از تیرباران، سند ماندگاری نسلش را با کلام سیدالشهدا نوشت و به دست دشمن داد: «مرگ برای اولاد آدم لازم گشته، هم‌چنان که گردن بند برای نو‌ عروس. و من برای ملاقات اجداد پاکم چنان مشتاقم که یعقوب برای دیدار یوسف».
حنیف کبیر بلافاصله افزود: «من این وصیتنامه را در حال سلامتی و هوشیاری کافی می‌نویسم». و آنگاه با «هشیاری کافی» نوشت: «فکر می‌کنم که کارهایم به‌طور عام و کلی در راه خدا بوده است». سپس با ذکر نام یکایک یاران همراهش، شهدای بنیانگذار سعید محسن و اصغر بدیع زادگان و مجاهدین شهید محمود عسکری‌زاده و رسول مشکین‌فام، وصیتنامه را با این فراز از قرآن مهر کرد که: «از مؤمنان کسانی به پیمانشان وفا کردند و کسانی در انتظارند و هیچ تردیدی به خود راه نداده‌اند».
سند را نمایندگان خرفت دشمن نیز-که خواستشان از حنیف نفی مواضع و حقانیت راهش بود-امضا کردند و لحظاتی بعد با خون حنیف و یارانش به سینهٴ تاریخ سپرده شد. پیش از آن در بیدادگاه شاه، شهید بنیانگذار سعید محسن خروشیده بود که: «مطمئنم که در این جا نیز فاتح اصلی ماییم نه شما. و بالاخره ماییم... که قصرهای فرعونی و سلطنت و حاکمیت دروغین شما را درهم خواهیم کوبید. حرکت تاریخ عالی‌ترین گواه ماست». این صلابت انقلابی در شرایطی بود که دژخیمان ساواک در شکنجه مجاهدین از هیچ قساوتی فروگذار نمی‌کردند.
شهید والای ما اصغر بدیع زادگان را بارها و بارها با اجاق برقی سوزاندند. آن قدر که از پوست و گوشت گذشت و به نخاع رسید. برای ادامه شکنجه سه بار او را که در آستانهٴ فلج بود مورد عمل جراحی قرار دادند. اما دژخیمان به زانو درآمدند و او را در حالی که اسرار خلق و سازمان پیشتازش را در سینه داشت تیرباران کردند.
با یک چنین اراده و ایمانی بود که حنیف و یارانش بن‌بست مبارزاتی دوران خود را در هم شکستند و به قول پدر طالقانی «راه جهاد را گشودند». در حالی که مرتجعانی مثل خمینی، کارشان از نصیحت و دعاگویی به مقام سلطنت فراتر نمی‌رفت، نظایر بازرگان به عافیت جویی و کسب و کار عادی مشغول بودند و امثال حزب توده نیز مدح « انقلاب سفید» را می‌گفتند.
https://news.mojahedin.org/i/news/138676

ذکرش به خیر ساقی مسکین نواز من

... جای محمد حنیف و دیگر بنیانگذاران شهید سازمان مجاهدین خلق ایران، جای سعید و اصغر، خالی. به‌ویژه جای حنیف بزرگ، نخستین راهبر و راهگشا، مسئول اول من و همهٴ مجاهدین
...بالا بلند دلبر گلگون عذار من
شیر آهن کوهمرد، برجسته‌ترین رجل انقلابی تاریخ معاصر ایران، مربی و مرشد همهٴ مجاهدان، کجاست که شکوفایی بذری را که کاشته و بالندگی کشت و زرعی را که پی افکنده، ببیند و غرق شگفتی شود
یادش به خیر «محمدآقا» که همیشه جملاتی از امام حسین را زمزمه می‌کرد و عاقبت هم در 33سالگی سر بر پای مولایش حسین بن علی سایید و در آستان او فرود آمد. سلام الله علیه
...مست است یار و یاد حریفان نمی‌کند، ذکرش به خیر ساقی مسکین نواز من
اواخر مهر سال 50 وقتی که او دستگیر شد، صبح زود حوالی ساعت بین 5 و 6، ناگهان از توی سلول‌های اوین، سر و صدا و جنجال خیلی زیادی را به همراه فریادها و قهقهه‌هایی شنیدیم. دقایقی بعد همهٴ اعضای مرکزیت سازمان را به قسمت شکنجه فراخواندند. سر دژخیم، منوچهری نامی بود-اسم واقعیش ازغندی است که شنیده‌ام این روزها در آمریکا برای مجاهدین، او هم لغز دموکراتیک می‌خواند- از زیر چشم‌بندها می‌دیدیم که آمبولانسی آمد و یک نفر را کت بسته و طناب پیچ از آن خارج کردند و بازجوها با سر و صدا و جست و خیزهای میمونی می‌گفتند که گرفتیم و تمام شد! در ظاهر چنین به نظر می‌رسید که دفتر مجاهدین برای همیشه بسته شده است...
شش هفت ماه بعد، در شب 30 فروردین- که فردای آن روز قرار بود اعدام شویم و آن را نمی‌دانستیم- از سلول‌های جداگانه بودیم، به سلول‌های میانی آوردند. نصفه شب دوباره مرا برگرداندند؛ نمی‌دانستم چه خبر است. نمی‌دانستم که فردا قرار اعدام آنهاست و فیض بهشت از خود من دریغ می‌شود. حسینی، دژخیم اوین، که می‌خواست متوجه علت این بردن و آوردن نشوم و با توجه به خرابی وضع جسمیم از هر گونه واکنشی هم می‌ترسید، احوالپرسی می‌کرد و من تعجب کرده بودم که چرا دژخیم احوالپرسی می‌کند. بعد هم که دید حساس شده‌ام و خیلی به هم ریخته هستم، می‌خواست که روی قضیه را بپوشاند و مثلاً امتیازی داده باشد. لذا گفت چیزی نمی‌خواهی؟ نمی‌دانستم که فردا چه اتفاقی خواهد افتاد، به‌عنوان آخرین خواسته قبل از اعدام و پایان عمرم، گفتم که می‌خواهم محمد‌ آقا و سعید و همچنین اصغر و بهروز را ببینم. گفت بهروز نمی‌شود، بقیه را می‌آورم. نگو که شب شهادتش است. اما آن سه بزرگوار دیگر را آوردند. در اثنای روبوسی، کاغذهایی را که از قبل، برای استفاده در چنین مواقعی به‌اندازه نصف سیگار لوله و آماده کرده بودیم، رد و بدل شد. می‌خواستم در جریان آخرین خبرها و اطلاعات باشند. محمدآقا گفت که در دادگاه اول به من حبس ابد داده‌اند و گفته‌اند که اگر یکی از سه شرط را به جا آوری، اعدام نخواهی شد: بگویی که ما مخالف مبارزه مسلحانه هستیم، یا بگویی که اسلام ضد مارکسیسم است- برای دعواهای حیدری نعمتی که معمولاً شاه و شیخ نیاز دارند- و شرط سوم هم این‌که بگویی که ما را عراق فرستاده
آن موقع شاه هم، مثل شیخ، با عراق دعوا داشت (آخر عراق از پیمان سنتو، که بعد از 28مرداد به ایران تحمیل شد، بیرون آمده بود) و اگر یادتان باشد، در زمستان سال 50، روزی که مقام امنیتی به تلویزیون آمد و مصاحبه کرد، مجاهدین را به 
عراق چسباند. خوب، سنت لایتغیر شاه و شیخ است
بعد، ما را به قزل قلعه و مجدداً به اوین و سرانجام به زندان فلکهٴ شهربانی بردند. من یک شب در زندان فلکه بودم، با برخی از برادرانی که همین جا هستند، هم دادگاه بودیم. مثل محمود احمدی، مهدی فیروزیان و محمد طریقت. فردا عصر- در حالی که اسم‌ها را برای جمع کردن وسایل و انتقال به زندان قصر خوانده بودند- بچه‌ها از دیوار صدایی شنیدند و مرا صدا کردند و گفتند محمدآقا می‌گوید بگو فلانی زود بیاید. معلوم شد که صدا مورس بوده، ولی نه مورس معمولی که مثلاً با انگشت به دیوار می‌زدیم. فلزی بود که به دیوار می‌خورد و بعد صدا گفته بود که من محمد حنیف هستم. پرسیدیم که شما این جا چه می‌کنید؟ گفت دست و پایم بسته است، آورده‌اند بالای سر مهدی رضایی، ولی گفتم که او را نمی‌شناسم. بعد در همان جا به من و همهٴ مجاهدین ابلاغ مسئولیت کرد و از ما تعهد گرفت و البته حسرت دیدارش دیگر بر دلمان ماند؛ چون 
(چند هفته بعد، خبر شهادتش را شنیدیم (1
اما حالا... اگر که باغبان و برزگر نخستین می‌بود، به شگفتی می‌آمد: یعجب الزرّاع
همچنین که آخوندهای مرتجع حق ستیز به خشم می‌آیند: لیغیظ بهم الکفار

چهارخرداد، پایان یا آغاز؟ | شهادت محمد حنیف‌نژاد، سعید محسن، اصغر بدیع زادگان

سپیده دم چهار خرداد
درسپیده دم 4خرداد 1351، دژخیمان شاه بنیانگذاران مجاهدین؛ محمد حنیف‌نژاد، سعید محسن و اصغر بدیع زادگان را به همراه دو عضو مرکزیت؛ محمود عسکریزاده و رسول مشکین فام در میدان تیر چیتگر به جوخه‌های تیرباران سپردند. مجاهدان نستوه، شاداب و مستحکم، تکبیرگویان به استقبال شهادت شتافتند. در لحظاتی که شفق چهره آسمان را گلگون می‌کرد، خون جوشان بنیانگذاران مجاهدین با گلوله‌های مزدوران دیکتاتور بر زمین ریخت. از آنجا که آنها همگی در دادگاههای نظامی بر نظام ضدخلقی شاه شوریدند و به دفاع تمام‌عیار از اندیشه انقلابی و اهداف خود پرداختند، حکم اعدام آنها به‌عنوان بنیانگذاران و تمامی اعضای مرکزیت، از پیش قطعی بود.
اکنون لحظاتی به تصویر صحنه نگاه‌کنیم؛ سازمانی که حنیف کبیر آن را هم‌چون نهالی رویان در شوره‌زار خیانت‌ها، یاس‌ها و سرخوردگیها کاشته و حداقل 6سال تمام برای شکل‌گیری و تکاملش، بی‌وقفه تلاش کرده بود، اکنون جز انگشت‌شمار کادرهایش تماماً به چنگال ساواک افتاده و در نگاه معمول از دست رفته است و حالا بنیانگذاران و تمامی اعضای مرکزیتش هم در آستانه اعدام قرار دارند. بر اساس تمامی محاسبات معمول؛ همان محاسباتی که دوست و دشمن بر اساس آن، ترحیم سازمان را نتیجه‌گیری می‌کردند، همهچیز تمام شده و به نقطه صفر رسیده بود و حالا ما در برابر همان سؤال اساسی قرار گرفته‌ایم
بودن یا نبودن؟ ماندن یا رفتن؟ و بالاخره پایان یا آغاز؟
4خرداد همان شاخص و کلمه بنیادینی است که نه تنها پاسخ بقا و ماندگاری سازمان در تمامی تاریخچه 53ساله‌اش، بلکه سرلوحه حرکت سازمان از آغاز تا امروز و آینده بوده و خواهد بود
انتخاب سرنوشت‌ساز
پاسخ بنیانگذاران به همه آن سؤالات اساسی روشن و بی‌شکاف است. پاسخ ماندن است و ماندگاری، پاسخ آغازی است بی‌پایان، اما چگونه؟
آنها در نقطه خطیرترین انتخاب، همه هست و نیست سازمان را که اکنون در وجود خودشان خلاصه می‌شد، در طبق اخلاص گذاشتند، آن هم در شرایطی که افقهای پیش رو تماماً تیره و تار می‌نمود. شاه در اوج قدرت، جشنهای 2500ساله شاهنشاهی را با حضور 69پادشاه و امیر و شهبانو و رئیس‌جمهور و نخستوزیر از ۶۹کشور برگزار می‌کرد. ایران تحت حاکمیت اعلیحضرت جزیره ثبات نامیده می‌شد و شاه ایران رسماً و با حمایت ابرقدرتها نقش ژاندارم منطقه را به عهده گرفته بود. اما‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍ در این سو انتخاب بی‌شکاف بنیانگذاران و اعضای مرکزیت یک چیز بیشتر نیست؛ شهادت!
آیا آنها و لااقل اعضای مرکزیت نمی‌توانستند در دادگاه دفاع حقوقی کنند و تعداد اعدامها را کم کنند؟ چرا حتماً و از قضا این توصیه‌ای بود که توسط بنیانگذاران به سایر اعضا می‌ شد، مسئولان در بازجویی‌ها بسیاری از موارد لو رفته را خود به عهده می‌گرفتند تا اعضای پایین‌تر زندان کمتری بگیرند. این رهنمود مشخص خود محمد حنیف‌نژاد بود که به اعضای سازمان در زندانهای مختلف ابلاغ شد
البته دشمن با دادن حکم ابد و نه اعدام به محمد حنیف‌نژاد در دادگاه اول، قصد توطئه و تخریب سازمان را داشت اما پاسخ او و دیگر بنیانگذاران در مورد خودشان بی‌شکاف شهادت بود. بگذریم که دشمن با توجه به محبوبیت محمد حنیف‌نژاد و حمایتهای بسیاری که در بیرون زندان از او و بنیانگذاران شده بود‌، نسبت به اعدام محمد حنیف‌نژاد نگران بود.انتخاب شهادت در آن شرایط و در محاسبات معمول کلاسیک منطقی به‌نظر نمی‌رسید. آخر روشن است سازمانی که رهبریش را از دست می‌دهد در تندباد حوادث آن هم با وجود آن دشمن غدار و شرایط سرکوب و اختناق هیچ چشم‌انداز ماندگاری نخواهد داشت. ممکن است در کادر احساسات و اخلاق انقلابی بتوان پاکبازی این قهرمانان را در استقبال از شهادت تصویر و تقدیر کرد اما این برای یک سازمان انقلابی که می‌خواهد امید آینده مردم برای آزادی و علیه دیکتاتوری باشد، چگونه قابل تفسیراست؟! کما این‌که دیدیم سه سال پس از شهادت آنها و شهادت مجاهد کبیر رضا رضایی در خارج زندان، چگونه جریان اپورتونیستی آن ضربه بنیان‌کن را به سازمان وارد کرد. پس شهادت بنیانگذاران در 4خرداد را چگونه تفسیرکنیم؟ درخشش و پاکبازی اخلاق انقلابی یا یک اشتباه استراتژیک؟

قیام ایران-شماره -۱۶۴ سومین روز اعتصاب رانندگان کامیون و شکست ترفندهای رژیم در مقابله با اعتصابگران

اعتصاب تاکنون ۱۶۸شهر در ۲۹ استان در سراسر ایران را فراگرفته است
روز پنجشنبه ۳خرداد (۲۴مه) اعتصاب سراسری رانندگان کامیون و خودروهای سنگین در شهرهای مختلف کشور برای سومین روز ادامه یافت. این اعتصاب تاکنون ۱۶۸شهر از ۲۹استان کشور را فراگرفته است و ستونهای کامیونهای به صف شده که از بارگیری خودداری می‌کنند به‌طور مستمر گسترده‌تر می‌شود. این در حالی است که نیروهای اطلاعاتی از همان روز اول به طرق مختلف و از جمله با ارسال پیامک‌های تهدیدآمیز روی تلفنهای رانندگان آنها را از شرکت در اعتصاب برحذر داشته و برخی از آنها را به شعب وزارت اطلاعات در شهرهایشان احضار کرده‌اند
تهران و استانهای آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اصفهان، البرز، ایلام، بوشهر، چهارمحال و بختیاری، خراسان جنوبی، خراسان رضوی، خراسان شمالی، خوزستان، زنجان، سمنان، سیستان و بلوچستان، فارس، قزوین، قم، کردستان، کرمان، کرمانشاه، گلستان، گیلان، لرستان، مازندران، مرکزی، هرمزگان، همدان و یزد صحنه اعتصاب رانندگانی است که روی خودروهای آنها از جمله نوشته است: «حق گرفتنی است؛ دادنی نیست»، «اتحاد و اعتراض سراسری رانندگان بخش حمل‌‌ و نقل برای اجرای عدالت». این اعتصاب با حمایت مردم در شهرهای مختلف روبه‌رو شده است. در روز پنجشنبه در برخی مناطق تاکسیرانان نیز در حمایت از رانندگان کامیون دست به اعتصاب زدند
سپاه پاسداران و نیروی انتظامی با ترفندهای مختلف از جمله تحت فشار گذاشتن رانندگان تانکرهای سوخت برای شروع به کار و راه‌انداختن تانکرهای وابسته به سپاه که با اسکورت در جاده‌ها حرکت می‌کردند، درصدد بر آمدند تا این اعتصاب را در هم بشکنند. اما اعتصابگران شریف با اتحاد عمل و یکپارچگی این توطئه‌ها را در‌هم‌شکستند و با کنترل راههای اصلی اجازه ندادند، رانندگان وابسته به رژیم اعتصاب شکنی کنند
به‌دنبال این اعتصاب بی‌سابقه و سراسری، بسیاری از پمپ بنزین‌ها در تهران و پاره‌یی مناطق دیگر کشور با کمبود بنزین مواجه شدند. برخی از آنها تعطیل کرده و برخی فقط بنزین سوپر دارند. در پمپ بنزین‌هایی که هنوز سوخت دارند؛ صف‌های طویلی از خودروها شکل گرفته است. بسیاری از پایانه‌های گمرکی به‌حالت نیمه تعطیل در آمده و روند واردات و صادرات با مشکل مواجه شده است
خانم مریم رجوی، رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت ایران به کامیونداران و رانندگان زحمتکشی که برای احقاق حداقل حقوق خود به اعتصاب دست‌زده‌اند درود فرستاد و عموم هموطنان را به حمایت و پشتیبانی از آنان فراخواند
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
۳ خرداد ۱۳۹۷(۲۴مه ۲۰۱۸
https://news.mojahedin.org/i/سومین-روز-اعتصاب-رانندگان-كامي…