نقطه‌نظرها و ديدگاه خانم مريم رجوي درباره زنان در ايران فردا

آزادي و برابري زنان در ايران فردا

 آزادي‌ها و حقوق اساسي

ـ زنان بايد بطور برابر حق برخورداري و حفظ همه حقوق بشر و آزاديهاي اساسي را داشته باشند

ـ زنان از هر قوميت، مذهب و طبقة اجتماعي، در هر سني كه هستند و در هر كجا سكونت دارند  ـ شهر يا روستا ـ بايد از حقوق برابر با مردان در همة زمينه‌هاي اقتصادي، اجتماعي، سياسي برخوردار باشند. تبعيض نسبت به زنان در تمام اَشكال آن بايد محو شود

ـ زنان در انتخاب محل سكونت، نوع شغل و تحصيل آزادند و از حق انتخاب آزادانة همسر، حق انتخاب پوشش، حق مسافرت آزادانه، حق خروج از كشور، حق كسب تابعيت، حق تفويض تابعيت به فرزند، حق طلاق، حق حضانت و حق ولايت بر فرزند برخوردارند

ـ اعتقاد به دين و مذهب و عقيدة معيني نبايد موجب تحقير هيچ زني يا  منع آنها از دسترسي به فرصت‌هاي شغلي، امكانات آموزشي يا دادخواهي شود

  برابري در مقابل قانون

ـ زنان بايد به طور برابر با مردان از حمايت قانون برخوردار باشند

ـ در مقابل خشونت، تجاوز، تبعيض و نقض آزادي، زنان بايد به راه‌كار‌هاي قضايي مطمئن دسترسي داشته باشند

ـ زنان بايد از حق برابر با مردان در دادخواهي برخوردار باشند

ـ دادگاهها بايد اعتبار شهادت و سوگند زنان با مردان را برابر محسوب كنند

...ـ سن قانوني براي دختران 18 سال تمام خواهد بود. دختران تا قبل از اين سن مسئوليت جزايي ندارند

روز حساب

روز حساب

اينجا آغاز پايان توست 

كانون ترس پنهان توست...

22آوريل 1870:دوم ارديبهشت تولد لنين: رهبر انقلاب سوسياليستي در روسیه

ولاديمير ايليچ لنين در سال 1870 در روسيه به دنيا آمد و تحصيلات خود را در رشته حقوق دانشگاه سن‌پترزبورگ در سال 1891 به پايان رساند. او به فعالیت‌های سياسي عليه حكومت تزار در سال 1895 دستگير و به سيبري تبعيد گرديد لنين به دنبال آزاديش از تبعيد از روسيه خارج شد و در سال 1902 اثر معروف خود را تحت عنوان چه بايد كرد منتشر كرد لنين در اين كتاب بر ضرورت حضور و تشكل و نقش عنصر پيشتاز جهت سازمان‌دهی و رهبري طبقه كارگر تأکید نمود و بدين ترتيب تئوری‌های ماركس را جهت به ثمر رساندن انقلاب شوروي تكميل كرد. او در سال 1905 به روسيه بازگشت و در سازمان‌دهی انقلاب 1905 شركت نمود؛ اما وقتي جنبش در يكشنبه خونين به تاريخ 22 ژانويه 1905 با قتل‌عام تظاهرات كارگران در مقابل كاخ تزار با سركوب و شكست مواجه گرديد لنين مجدداً از روسيه خارج شد تا بلشویک‌ها را یک‌بار ديگر سازمان‌دهی كند در فوريه 1917 رژيم تزاري در پي اوج‌گیری اعتراضات و تظاهرات و قيام مردم سقوط كرد. در بهار 1917 كه بحران‌های داخلي و حرکت‌های مردمي مجدداً شکل‌گرفته بود لنين به شوروي بازگشت و در انقلاب 1917 رهبري بلشویک‌ها را به عهده گرفت لنين با سازمان‌دهی انقلاب 1917 و پس از سرنگون كردن دولت موقت كرنسكي كه به دنبال سقوط تزار تشکیل‌شده بود اتحاد شوروي و اولين حكومت سوسياليستي را بنیان‌گذاری كرد. ولاديمير ايليچ لنين 6 سال پس از پيروزي انقلاب سوسياليستي در 21 ژانویه 1924 در سن 54 سالگي درگذشت.

میتینگ «چه باید کرد؟» سخنرانی مسعود رجوی استادیوم امجدیه تهران 1359

مرضیه نبوی:‌ما در لیبرتی سازنده آینده هستیم

من، مرضيه هستم. در روستايي به اسم چاشم در سمنان، شمال ايران بزرگ شده ام. در آنجا، زنان و دختران، به دليل تبعيض و محروميتي كه در جامعه وجود دارد، نمي توانند به طور فعال به تحصيل بپردازند

بسياري از آنها براي گذران زندگي، مجبور هستند كار كنند. آنها را مي شود در مزارع  و در كار دامداري
...ديد. من هم يكي از آنها بودم

به یاد زنده یاد سهراب سپهری از برجسته ترین شاعران معاصر ایران

به یاد زنده یاد سهراب سپهری از برجسته ترین شاعران معاصر ایران from Simay Azadi on Vimeo.

زنان تأثیرگزار

طاهره زرین تاج معروف به قره العین

شاعر و عالم مذهبی

تولد ۱۱۹۳ یا ۱۱۹۶ خورشیدی در قزوین

اعدام ۱۲۳۱ در تهران 

فاطمه زرین‌تاج برغانی قزوینی مشهور به طاهره و قره‌العین٬ شاعر و عالم مذهبی، سال ۱۲۳۱ خورشیدی

. در ایران اعدام شد. گفته می‌شود او اولین زنی است که به جرم افساد فی‌الارض در ایران اعدام شده است

طاهره در یک خانواده شیعه در قزوین به دنیا آمد. پدرش از روحانیان مشهور قزوین بود. همراه خواهرش در

 کودکی مقدمات علوم، فقه، اصول، کلام و ادبیات عرب را از پدر آموخت؛ در حالی که در ایران نه تنها زنان

 .که اکثریت جامعه مردان هم بی‌سواد بودند

ایران – تصاویری از کار هنری یک پناهنده سوری از سنگهای رودخانه در بندر کاله فرانسه

http://iranashraffreedom.blogspot.se/2016/04/blog-post_10.html

طرح ده ماده ای خانم مریم رجوی در رابطه با ایران فردا

Posted on 

ـ ۱ بشر جهانشمول و غيرقابل تفكيك است

 ـ۲ ما برآنيم كه در ايران فردا حقوق طبيعي و خدشه ناپذير بشر، براي هر ايراني تأمين شود: حق زندگي، حق آزادي و حق   امنيت

ـ ۳  ما به برابري همه افراد معتقديم و انواع تبعيض ها از جمله نابرابري جنسيتي، مذهبي، نژادي و قومي را رد ميكنيم. زنان در ارث، شهادت، سرپرستي، طلاق, و كليه امور با مردان برابر خواهند بود و هيچ منعي براي قضاوت زنان و يا ديگر مناصب دولتي يا غير دولتي وجود ندارد

ـ ۴ از نظر ما به رسميت شناختن جميع آزاديهاي فردي نظير بيان، پوشش، ازدواج, اشتغال و رفت و آمد بدون هيچ قيد نژادي و ملي و ديني يك ضرورت غيرقابل انكار است و دخالت در امور خصوصي، خانوادگي، اقامتگاه و مكاتبات و تعرض به حيثيت افراد بايد به كلي ملغي شود

ـ ۵ ما از حق آزادي عقيده و مذهب دفاع ميكنيم. در ايران فردا هيچ كس نبايد به خاطر اعتقاد يا عدم اعتقاد به عقيده و مذهبي مورد پيگرد قرار گيرد يا از حقوق و آزاديهاي برابر با ساير افراد جامعه محروم شود

ـ‌‌‌۶ ما متعهد به ميثاق ها و كنوانسيون هاي بين المللي ازجمله «بيانيه جهاني حقوق بشر»، «ميثاق بين المللي حقوق مدني و سياسي»، «كنوانسيون ضد شكنجه »، « كنوانسيون منع كشتار جمعي»، «قطعنامه حقوق بازداشت شدگان»، «كنوانسيون حذف كليه اشكال تبعيض عليه زنان» , «كنوانسيون حقوق كودكان» و «كنوانسيون 1951 ژنو در مورد حق پناهندگي» مي باشيم

ـ ۷ رودروي ملايان كه خونريزي و سبعيت خود را به اسلام نسبت ميدهند، ما معتقديم كه اسلام دين عفو و مهرباني و رحمت است .و از اين آموزش قرآن پيروي ميكنيم كه كشتن يك انسان بيگناه مانند كشتن تمام انسانيت تلقي شده است

ـ ۸ در ايران آزاد فردا از لغو حكم اعدام دفاع مي كنيم. اين، پاسخ ما به شقاوت و خونريزي بيرحمانهيي است كه آخوندها در ايران حاكم كردهاند

ـ ۹ شكنجه تحت هر عنوان ممنوع خواهد بود، مجازاتهاي بيرحمانه و تحقيرآميز به هر عنوان، از جمله تحت نام مذهب، جايي نخواهد داشت

ـ  ۱۰ دادگستري ايران فردا، يك نظام قضايي واحد خواهد بود. يك نظام قضايي دو درجه اي مبتني بر اصل برائت، حق دفاع ، حق دادخواهي و حق برخورداري از محاكمة علني با حضور هياٌت منصفه، كه در آن نفي تبعيض در قضاوت و استقلال كامل قضات و استقلال كانون وكلا ، تضمين شده باشد

http://women.ncr-iran.org/fa/index.php/ten-point-plan-for-iran

گرگ – شعر از زنده ياد فريدون مشيري

گفت دانائي كه گرگي خيره سر

هست پنهان در نهاد هر بشر

لاجرم جاري ست پيكاري سترگ

روز و شب مابين اين انسان و گرگ

زور بازو چاره ي اين گرگ نيست

صاحب انديشه داند چاره چيست

اي بسا زورآفرين مرد دلير

هست در چنگال گرگ خود اسير

وي بسا انسان رنجور پريش

سخت پيچيده گلوي گرگ خويش

آن كه از گرگش خورد هر دم شكست

گر چه انسان مي نمايد گرگ هست

وانكه گرگش را در اندازد به خاك

رفته رفته مي شود انسان پاك

آنكه با گرگش مدارا مي كند

خلق و خوي گرگ پيدا مي كند

مردمان گر يكدگر را مي درند

گرگ هاشان رهنما و رهبرند

اين كه انسان هست اين سان دردمند

گرگ ها فرمانروائي مي كنند

در جواني جان گرگت را بگير

واي اگر اين گرگ گردد با تو پير

روز پيري گر كه باشي همچو شير

ناتواني در مصاف گرگ پير

آنكه از گرگش خورد هردم شكست

گر چه انسان مي نمايد گرگ هست

وانكه گرگش را دراندازد به خاك

رفته رفته مي شود انسان پاك