علیرضا جعفرزاده و مجید صادقپور با تلویزیون اورینت متعلق به اپوزیسیون سوریه درباره رژیم ایران مصاحبهیی انجام دادند.
علیرضا جعفرزاده درباره نمایش انتخابات رژیم گفت: در ابتدا باید بگویم که انتخاب روحانی بهمعنی هیچ تغییری نیست و فکر میکنم که مردم جهان و از جمله مردم ایران پیشبینی میکنند که اوضاع بر همان منوالی که از گذشته تاکنون ادامه داشته ادامه پیدا کند. زیرا روحانی پروندهیی با 4سال ریاستجمهوری این رژیم را دارد و در پرونده او تعداد اعدامهایی است که بیش از دوران احمدینژاد بوده است. تعداد اعدامها 3هزار نفر بوده که بسیاری از آنها اعدامهای علنی انجام شده است. وضعیت زنان و همچنین وضعیت اقلیتهای دینی، بسیار بدتر شده است.
وضعیت اقتصادی که روحانی در آن وعدههای بسیاری داده بود و انگیزه اصلی در پشت مذاکرات (اتمی) با ایالات متحده و کشورهای 5+1بود چندان تغییری نکرده است. تورم همچنان بالاست همچنانکه نسبت بیکاری بسیار بالاست.
در ایران مردمی هستند که در گورها میخوابند. ما از کسانی صحبت میکنیم که در خیابانها میخوابیدند و الآن در گورها میخوابند و او به این وعدهها عمل نکرده است.
در نهایت این انتخابات نیست بلکه گزینشهایی است که طی یک عملیات تقلب اینطور وانمود میشود که این انتخاباتی مثل بقیه کشورها بوده است ولی مطلقاً اینطور نیست. زیرا کاندیداها زیر نظر “رهبر عالی“ مشخص میشوند و اوست که 4نفر یا 6نفر را مشخص میکند و سپس به مردم میگویند که کدام یک از اینها را میخواهید و چه فرقی میکند که این فرد شیخی با عمامه سفید مانند روحانی یا با عمامه سیاه مثل رئیسی باشد. همه آنها از این رژیم در تمامیت آن حمایت میکنند و میخواهند رژیم رهبر عالی“ را در ایران حفظ کنند.
بنابراین مردم ایران هیچ امیدی برای تغییر در دوران دوم روحانی حتی در خارج از ایران ندارند و او بعد از انتخابش گفت که او برنامه موشکی را ادامه خواهد داد و عملیات رژیم ایران در سوریه و عراق و یمن و جاهای دیگر را ادامه خواهد داد و بنابراین هیچ تغییری در ایران پیشبینی نمیشود.
مجید صادقپور : من فکر میکنم اصطلاح معتدل در رژیم ایران در اساس بیمعنی است اگر ما به تاریخچه این رژیم نگاه کنیم میبینیم که تأسیس و ادامه این رژیم همیشه در ا رتباط با سرکوب مردم ایران بوده و از جمله در رژیم روحانی، همه مردم باید بیاد داشته باشند که روحانی بخشی از شورای امنیت رژیم ایران بوده است و او پیشینه امنیتی دارد. او نقش بزرگی در سرکوب و اعدامها در ایران داشته است. از جمله آنها کشتار سال 67است که طی آن 30هزار زندانی سیاسی بهرغم اینکه مدت بازداشتشان به دلایل سیاسی تمام شده بود، کشته شدند. من هیچ تغییری را در رفتار و سیاستهای رژیم ایران نه فقط در رابطه با مردم ایران بلکه در سطح بینالمللی و منطقهیی نیز پیشبینی نمیکنم. رژیم ایران سیاستهای ستیزهجویانهاش در
رابطه با جامعه بینالمللی دنبال خواهد کرد...
مجری: من مطمئن هستم که صحبت در این مورد برای تو مشکل است زیرا برادرت از طرف این رژیم ترور شده است
مجید صادقپور: بله در قتلعام سال 67، بسیاری از زندانیان سیاسی بهدلیل حمل روزنامه دستگیر شده بودند. روزنامه مجاهدین خلق دلیل دستگیری برادر من بود و دیگران بهدلیل شرکت در تظاهرات و یا نوشتههایشان دستگیر شده بودند برخی از آنها نوجوانان 15یا 16ساله بودند و برخی دیگر زنان حامله یا پیرزن بودند.
میزان اقشار مردمی که از این مسأله تاثیر پذیرفتند قابل باور نیست و بهرغم این رهبران رژیم ایران از مصونیت دیپلوماتیک برخوردارند. در حالی که رفتارشان رفتار یک سازمان تروریستی است ولی با پوشش دیپلوماتیک نجات پیدا کردند.
علیرضا جعفرزاده درباره دولت جدید آمریکا گفت: سالهای گذشته برای مردم ایران و ایرانی ـ آمریکاییهای خارج ایران و یا هر کسی که وضعیت را دنبال میکرد خوب نبود متأسفانه رژیم ایران طی سالهای گذشته بسیاری تفاهمات بهدست آورده بود و در انجام جنایتهایشان در داخل ایران و یا صدور تروریسم و بهم زدن ثبات منطقه در تمامیت آن و استفاده از آن در خدمت منافعشان موفق شدند. من بیاد میاورم که روحانی طی بسیج انتخاباتیاش گفته بود که اگر فعالیتهای شبهنظامیان ایرانی و سپاه در سوریه نبود که پیشروی بسیاری را بهوجود آورد و اسد را حفظ کرد ما نمیتوانستیم در مذاکرات با آمریکا و کشورهای 5+1به توافق برسیم.
رژیم ایران همه آنها را بهعنوان برگ فشار به آمریکا استفاده میکرد و وقتی که مذاکرات جریان داشت آمریکا به کنگر ه اطلاع میداد که کاری نکند که رژیم ایران را ناراحت کند. خیلی از قانونگذاریها بهخاطر نقش حقوقبشر رژیم ایران و آنچه که رژیم ایران با مردم ایران میکرد متوقف شده بود. حتی کشتاری که در سال 67در حق زندانیان سیاسی که دکتر صادق به آن اشاره کرد که یکی از جنایتکاران این قتلعام وزیر دادگستری در دولت روحانی بود وزیر پورمحمدی که یکی از اعضای هیأت اعدام بود. وی کسی بود که احکام اعدام در حق 30هزار زندانی سیاسی که اغلب آنها از اعضای مجاهدین خلق بودند را صادر کرده و آنها اعدام شدهاند و روحانی شاهد آن بوده و در مورد آن سکوت کرده بود. امروز بسیاری حتی کنگره صحبت از این ماجرا میکنند و دیدیم که در ریاض هم از آن صحبت میکردند و بعد در مورد آن صحبت خواهیم کرد. وضعیت در حال حاضر کاملاً متفاوت است و احساس میکنیم که 8سال گذشته به پایان رسیده است و ما در آستانه یک فصل تماماً جدید هستیم.
مجیدصادقپور: ما از مواضع ترامپ در قبال رژیم ایران استقبال میکنیم زیرا اعمال رژیم ایران در مقابل مسائل بینالمللی و منطقهیی نیازمند یک همکاری بینالمللی برای مقابله با آن است ما همچنین مواضع کنگره آمریکا در 40 ایالت آمریکا که بر وارد آوردن فشار بر رژیم ایران استوار است قدردانی میکنیم. سیاست مهاجم نسبت به رژیم ایران بهترین سیاست است که باعث تقویت مردم ایران برای رسیدن به دموکراسی وتضعیف یک دولت تروریستی میگردد.
ماهمچنین از موضع اعضای کشورهای عربی و خلیجفارس نیز استقبال میکنیم که در کنار ما برای مقابله با این نیروی شیطانی در منطقه است وبنظرما بهترین سیاست همین اقدام آمریکا است که با چشماندازهای مردم ایران روی هم افتاده است که میتواند مبارزه ما را افزایش دهد.
علیرضا جعفرزاده درباره اینکه چه گامهای عملی باید برداشته شود گفت: می خواستم یک نکته را به آنچه دکتر صادق گفتند اضافه کنم و آن این است که آنچه در ریاض اتفاق افتاد در 20و 30سال گذشته بیسابقه بوده است زیرا رژیم ایران مدعی بوده است که حمایت کشورهای عربی واسلامی را با خود دارد و علی خامنهای نیز که خودش را ولیفقیه کشورهای اسلامی میداند. بنابراین امروز بهرغم این ادعاها ولی گروههای تروریستی خودشان را بهطور کامل در انزوا خواهند دید. زیرا در این کنفرانس دو کشور دعوت نشدند یکی رژیم ایران ودیگری مزدور او که مورد حمایت رژیم ایران نیز میباشد یعنی رژیم اسد هستند.
دلایل آن نیز کاملاً روشن است وموضع کشورهای عربی واسلامی در کنفرانس ونیز موضع آمریکا دارای اهمیت خیلی زیادی است. در همین رابطه ابتدا باید از ارتشی که از 30کشور اسلامی و عربی برای مقابله با تروریست تشکیل شده است قدردانی نمود که علیه پایتخت اصلی تروریسم یعنی رژیم ایران متحد شدهاند. این یک موضوع مهم از زاویه آموزشی وتدارکاتی ونیز عقایدی میباشد. زیرا داعش بهدنبال ایجاد یک دولت اسلامی است و این همان کاری است که در ایران توسط ولیفقیه عملی شده است.
داعش در قانون خودش قطع دست و پا را مشروع کرده است و این گوشهیی از قانون اساسی آخوندها در ایران است...
در حقیقت خانم مریم رجوی رهبر مقاومت ایران و رئیسجمهور شورای ملی مقاومت ایران از 20سال قبل این را گفته بود که بنیادگرایی اسلامی خطرناکترین تهدید است و خواهان تشکیل یک جبهه بینالمللی برای مقابله با ان شده بود و این آن چیزی است که امسال محقق شده است.
اما در مورد گامهای عملی که گفتید بایستی برداشته شود اولاً اخراج این رژیم ازهر گونه اتحاد وائتلاف منطقهیی و بینالمللی میباشد. ثانیا کشورهای عربی بایستی روابط خودشان را با رژیم ایران قطع کنند بلحاظ دیپلوماتیک نیز بایستی مانع از هر گونه دخالت این رژیم در کشورهای منطقه شد. به چه دلیل این رژیم در سوریه دخالت آشکار بهعمل میآورد؟ آنها چه منافعی در سوریه در عراق و در یمن دارند. آنچه در یمن میگذرد محصول دخالتهای رژیم ایران است که اقدام به تشکیل حوثیها در این کشور نموده است و آنها را در قم آموزش داده و به یمن ارسال میکنند. موشکهای آنها از ایران میآید وآموزش و سازماندهی آنها نیز در تهران مشخص میشود. این آن اقداماتی است که بایستی پایان گیرد و تروریسم این رژیم بایستی منزوی گردد.
سپاه پاسداران ایران بایستی بهعنوان یک نیروی تروریستی وشریک داعش لیستگذاری گردد. نهایتاً بایستی به نقش مقاومت ایران که قربانی اصلی این رژیم بوده وسالیان با آن در نبرد میباشد اعتراف نمود. اینها در حقیقت همپیمانان واقعی کشورهای عربی واسلامی وایالات متحده در ایجاد آرامش وامنیت در منطقه هستند در نتیجه این کشورها بایستی با اپوزیسیون ایران وبا مردم ایران بنای یک رابطه سالم را بگذارند که بلاشک باعث ایجاد یک تغییری بنیادی در منطقه خواهد شد.
آقای صادقپور نیز اضافه کرد: ما بایستی این واقعیت را اذعان کنیم که سیاست آمریکا در قبال رژیم ایران و کشورهای منطقه باعث افزایش نقش رژیم ایران شده بود ولی الآن بهنظر میرسد که تصمیم دارند در مقابل اعمال رژیم بهطور قاطع بایستند، تا بشکل روشن نقش مثبتی در امور منطقه ونیز بلحاظ بینالمللی ایفا نمایند.
هر چند که امکان ندارد بتوان به تغییر این رژیم با همین ساختاری که دارد باور داشت. بنابراین خوب است که یکبار به این سمت نگاه کنیم که تغییر رفتار رژیم ایران تنها با روشی که امروز داریم اینجا حول آن بحث میکنیم وبا تشکیل یک ائتلاف که در مقابل این نظام شروربایستد امکانپذیر است.
خبرنگار اورینت: شما فکرمیکنید چه اقدامات دیگری لازم است که ترامپ برای مقابله با رژیم ایران بهکار بگیرد؟
علیرضا جعفرزادة: تفاوت آشکاری بین امروز وسالهای قبل وجود دارد که اکثر آن به تغییراتی که دولت آمریکا بهوجود آمده است بر میگردد. بهنحوی که این ائتلافی که الآن توسط آمریکا وکشورهای عربی واسلامی بهوجود آمده است هرگز قبلاً وجود نداشته است. علاوه براین بایستی به وضعیت حاد داخلی ایران اشاره کنیم زیرا این رژیم در ضعیفترین نقطه خودش قرار دارد و هیچ اصلاح واعتدالی در درون آن متصور نیست و خود خامنهای ولیفقیه این رژیم بهصراحت گفته است که هر گونه تغییر در رفتار ما که غرب از ما میخواهد بلاشک به تغییر رژیم منجر خواهد شد.
بنابراین من فکر میکنم با این روش و آنچه طی 38سال گذشته دیدهایم یک حلقه مفقوده همیشه وجود داشته است وآنهم مردم واپوزیسیون ایران بوده است. در دورههای قبلی ریاستجمهوری آمریکا در دوره اوباما و کلینتون و بوش بعضاً مشاهده میکردم که مجازاتهایی علیه رژیم ایران اعمال شده بود ولی با خواستهها و چشماندازهای مردم ایران همخوانی نداشت و مردم ایران را نیروی اصلی در نظر نمیگرفتند. رژیم آخوندی همواره تلاش میکند که با برگ حمایت مردم ایران از خودش در گفتگوهایی که بوده دستاوردهایی را برای خودش داشته باشد و در مقابل نیز هرجا که ایالات متحده صحبت از برقراری رابطه با رژیم ایران کرده است در حقیقت نقش مردم و اپوزیسیون ایران را نادیده میگرفت. این رویکرد بایستی تغییر یابد.
اگربخواهیم این تلاشها به یک نقطهای رسیده و راهحلی داشته باشد بر کشورهای عربی وایالات متحده آمریکا است که به برقرای نوعی از رابطه با مردم ایران واپوزیسیون ایران فکر کنند. مخصوصاً اپوزیسیونی که دارای پایگاه وسیعی مردمی ونیروی لازم برای این تغییر میباشد و این امر سادهای است زیرا این مقاومت به حق برابری زنان و مردان معتقد است. هماکنون زنان در رهبری این مقاومت هستند که توسط خانم مریم رجوی رهبری میشود. این مقاومت به جدایی دین از دولت معتقد است همانگونه که دیدهایم این مقاومت در فعالیتهای خودش همواره دستیابی به سلاح اتمی را رد کرده است خودش جریانی بوده است که دست به افشاگری در زمینه فعالیتهای اتمی این رژیم زده است آنها میگویند که به برقراری ائتلاف اسلامی علیه بنیادگرایی اسلامی معتقد هستند و این اقداماتی است که در عمل مقاومت ایران به اجرا در آورده وآنرادر ارتباط با مقاومت سوریه و سایر مقاومتها در کشورهای عربی استمرار داده است و این میتواند یک نمونه بسیار خوب برای ایالات متحده و سایر کشورها باشد.
مجری اورینت: الآن چه سازمانهایی در لیست تحریمها هستند و چه سازمانهایی هستند که شما مایلید که به لیست تحریمها اضافه شود؟
علیرضا جعفرزاده: در حال حاضر تعداد از مؤسسات رژیم ایران هستند که به اشکال مختلف و تحت عوامل اجرایی مختلف توسط وزارت دفاع یا وزارتخارجه لیستگذاری شدهاند، بهعنوان مثال نیروی قدس که یکی از 5نیروی اصلی سپاه پاسداران انقلاب است و ارگانی است که فقط اقدامات تروریستی انجام میدهد و پشت عملیاتشان در سوریه و لبنان و عراق و مناطق دیگر قرار دارد.
نیروی قدس بر اساس قطعنامه اجرایی 13224لیستگذاری شده است، چیزی که بهخاطر شرکتشان در عملیات تروریستی این مجازات بر آنها اعمال میشود، سپاه پاسداران نیز بهمین شکل لیستگذاری شده است بر اساس قطعنامه اجرایی 13228بهخاطر شراکتش در برنامه هستهیی رژیم ایران. علاوه براین تعداد زیادی از سازمانها در ایران هستند که لیستگذاری شدهاند سازمانهایی که به ظاهر اینطور وانمود میکنند که سازمانهای مستقلی هستند و مثلاً برای کمک به فقرا کار میکنند، ولی در واقع بازوهای سپاه پاسداران هستند. بهعنوان مثال هیأت ال.ان.دات که مفروض است برای کمک به فقرا در ایران و همچنین قربانیان در سوریه و لبنان کار کند ولی آنها در حقیقت برای حزبالله در لبنان پول ارسال میکنند، که از طرف وزارت خزانهداری آمریکا لیستگذاری شدهاند.
ما یک لیست از 14سازمان و جمعیت در ایران تهیه کردیم که بهطور کامل از طرف سپاه پاسداران یا ولیفقیه کنترل میشوند. مثل هیأتی که ”ستاد“ نامیده میشود، این یک هیأتی است که از طرف شخص خمینی تأسیس شده است ولی 15سال پیش از طرف خامنهای فعال شده است، این ارگان اقدام به مصادره اموال عمومی میکند و خودش نیز املاکی در اختیار دارد که 96میلیارد دلار برآورد میشود. سپس اقدام به پشتیبانی مالی از گروههای دیگر میکنند. ستاد لیستگذاری نشده است. در حالیکه ما امیدواریم که اینطور باشد، سپاه پاسداران بایستی بهعنوان یک سازمان تروریستی خارجی لیستگذاری شود، نه اینکه فقط فعالیتهایش تحریم شود. بایستی بهعنوان یک سازمان تروریستی نامگذاری شود تا تمامی فعالیتهایشان کنترل شود. یک مؤسسه دیگر نیز در مشهد جایی که امام هشتم شیعیان امام رضا هست وجود دارد، که تحت اسم این امام یک مؤسسه دارند که در استان خراسان مالک اراضی میباشد که در آن مؤسسات صنعتی قرار دارد که یک منطقه صعنتی مهم در ایران بهشمار میرود، ما صحبت از صدها میلیارد دلار میکنیم، این مؤسسه مزدوران رژیم در لبنان را تأمین مالی میکند و به سوریه پول و اموال میفرستد.
ولی توجه کافی به فعالیتهای این سازمان از طرف وزارتخارجه وجود ندارد، به نظر ما مهم است که این سازمانها هم از طرف دولت آمریکا مورد توجه و کنترل قرار گیرند. ولی این یکی از کارهایی است که آمریکا میتواند انجام دهد و نه همه کارها. فشار بایستی وجود داشته باشد ولی همزمان بایستی با مردم ایران ارتباط وجود داشته باشد و با مردم ارتباط برقرار شود، همزمان با هدف قرار دادن سازمانهایی که از طرف سپاه پاسداران اداره میشود، بایستی با اپوزیسیون ارتباط برقرار شود.
هنگامیکه وزارتخارجه یا رئیسجمهور آمریکا از نقض حقوقبشر در ایران صحبت میکنند، بایستی در مقابل این مسأله بایستند.
مجید صادقپوردر پاسخ به سؤالی درباره نقض حقوقبشر در ایران گفت: از شما تشکر میکنم برای اینکه به این موضوع پرداختید، ما در خلال سالهای گذشته تلاش کردیم که روی این مشکل تمرکز کنیم. علت هم این بود که روی این مسأله تمرکز کمی وجود داشت. بهرغم قطعنامههای سازمان ملل که بیش از 50بار در 30سال گذشته، رژیم ایران را بهخاطر نقض حقوقبشر مورد انتقاد قرار میدهد. نحوه برخورد دولت سابق آمریکا با رژیم ایران طوری بود که به عمد یا غیرعمد فریاد حقطلبانه مردم ایران را نادیده میگرفت.
جهت تأکید بر آنچه که شما ذکر کردید بله درست است، نسبت اعدامهایی که رژیم ایران انجام میدهد، در مقایسه با جمعیت کل کشور بیش از تمامی کشورهایی است که در کره خاکی وجود دارد. رژیم ایران تنها رژیمی در جهان است که تابهحال همچنان کودکان را اعدام میکند، از زنستیزی با اقدمات ضدانسانی بهعنوان منبع قدرت خودش مانند فاشیستها استفاده میکند، بهنحوی که بیش از نیمی از مردم بهطور روزانه در معرض این برخوردها قرار دارند، طبعاً مسأله اقلیتها و ملیتها نیز هستند که الزاماً اقلیت هم نیستند.
علیرضا جعفرزاده: نکتهیی که شما ذکر کردید مهم است، از زاویه حقوقبشر، این مسأله را نمیشود از رژیم جدا کرد، در رابطه با رژیم این یک مسأله اساسی برای قدرتنمایی و ایجاد ترس و وحشت است، کاری که رژیم ایران انجام میدهد، هیچ رژیم دیگری انجام نمیدهد و آنهم اعدام علنی برای ایجاد ترس و وحشت میباشد. این کار فقط برای قتل آن فرد نیست، بلکه برای ترساندن بقیه مردم است، دو روز بعد از بهاصطلاح انتخابات ریاست جمهوری، دونفر اعدام شدند، یکی از آنها در شهر زاهدان در استان سیستان و بلوچستان بود، که از اقلیت بلوچ بود. این دو زندانی را آوردند که اعدام کنند، اولی را در مقابل چشمان زندانیان اعدام کردند و گذاشتند زندانی دوم این صحنه را ببیند در حالیکه طناب به گردنش بود. بعد طناب را از گردنش برداشتند و گفتند ترا 4روز دیگر اعدام میکنیم. این بدترین نوع جنایتی است که ممکن است وجود داشته باشد.
شما به میزان سرکوبی که نسبت به سنیها اعمال میکنند فکر کنید. این سرکوب نسبت به شعیان هم همین است و آنها قربانیان اصلی هستند، حتی وقتی موضوع به خارج ایران مربوط میشود، رژیم ایران از هر گروهی بدون در نظر گرفتن اصلیت و وابستگی دینی و مذهبیاش حمایت میکند.
... حماس یک گروه سنی است بهرغم این مورد پشتیبانی قرار میگرند، به آنها حوالی یک میلیارد دلار به آنها کمک کرده است چرا که درخدمت اهدافشان هستند. آنها میگویند که ضدداعش هستند در حالیکه بیشترین کمکها به داعش از ایران آمده است، تا چند سال پیش کسی اسمی از داعش نشنیده بود، همه القاعده را میشناختند ولی بهخاطر خشونت فرقهیی در عراق که از سوی رژیم ایران ومالکی که به رژیم ایران کمک کرد، شعلهور شد، آنها فضا را برای داعش باز کردند تا بهوجود بیاید و رشد کند. وقتی آنچه در سوریه اتفاق افتاد رژیم ایران تلاش کرد از ظهور داعش استفاده کند. چرا که داعش کاری که انجام میداد هدف قرار دادن اپوزیسیون سوریه بود و رژیم اسد را هدف قرار نمیداد. رژیم اسد هم داعش را مورد حمله قرار نمیداد. بنابراین از ظهور داعش استفاده کردند و خودشان را بهعنوان یک طرف خوب عرضه کردند، تا به جهان خارج بگویند نگاه کنید که داعش چقدر بد است و اینکه ما داعش نیستیم. سپس ادعا کردند که میتوانند با داعش مبارزه کنند. این کاری بود که در عراق کردند، بهعنوان مثال قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس و نیروهای شبهنظامی شیعه دیگر مدعی شدند که بایستی به آنها بهعنوان رزمندگان ضدداعش نگریسته شود و اینکه آنها محلهایی که داعش در عراق اشغال کرده بود را آزاد میکنند، ولی چنین چیزی اتفاق نیافتاد، آنها فقط میخواهند در این مناطق مسلط شوند بهمین دلیل آنها تا وقتی در خدمت اهدافشان باشد، به هر گروهی که باشد کمک مالی میکنند و به آنها آموزش میدهند با هر وابستگی دینی و مذهبی که داشته باشند، سنی باشند یا شیعه باشند. بنابراین ما باید هوشیار باشیم که در دام جنگ شیعه و سنی نیافتیم. چیزی که وجود واقعی ندارد.
جبهه بندی واقعی در جهان اسلام بین بنیادگرایی اسلامی است که مرکز آن تهران است، و تمامی گروههای وابسته به آن در یک طرف و بین بقیه جهان اسلام که دین درست را پیروی میکنند و نظرگاه معتدلی را نمایندگی میکنند. شعیه وسنی و گروههای دیگر.
این تقسیم بندی و جبههبندی واقعی است و این همانچیزی است که کنفرانس سران عربی - اسلامی بر آن تأکید داشت، فکر میکنم ما باید بر این جنبه تمرکز کنیم تا مسائل برای مردم قاطی نشود و سنی ضد شیعه نشود.
آقای جعفرزاده درباره گروههای تروریستی در ایران گفت: رژیم ایران در بازیکردن و دروغ گویی مهارت دارد. در حالیکه از برخی از رهبران القاعده حفاظت میکنند که این موضوع اثبات شده است و برخی از آنها نیز در عملیات یازده سپتامبر آن عملیات وتراژدی تروریستی شرکت داشتهاند از طریق تهران آمده بودند و پاسپورت هایشان مهر خورده بود. رژیم ایران از طریق میزبانی از این رهبران القاعده آنها را بهعنوان یک کارت فشار برای دستیابی به یک معامله با آمریکا و کشورهای غربی استفاده میکند و یا چیز مشخصی درخواست میکنند تا اینکه آنها را آزاد کنند. آنها از تروریزم بدین صورت استفاده میکنند. آنها گروگان میگیرند و بعد خودشان را بهعنوان میانجی برای آزاد کردن آنها معرفی میکنند آنها پشت گروگانگیری در لبنان بودند و بعد در مذاکرات میانجی بودند و همین بازی را با القاعده انجام میدهند و از آنها بهعنوان کارت فشار استفاده میکنند. رژیم ایران تا جائیکه منافع اش ایجاب کند القاعده را پناه داده است و از آن حمایت کرده است.
جعفرزاده همچنین درباره برنامه موشکی رژیم ایران گفت: سیاست خارجی روحانی و برنامه موشکی و اتمی و فعالیتهای منطقهایشان با سیاست خامنهای فرقی نمیکند، در نهایت روحانی نیز سیاستی را دنبال میکند که خامنهای ترسیم میکند، زیرا که میخواهند تجربه موشکی را ادامه بدهند، زیرا که میترسند اگر ضعفی از خودشان نشان بدهند فشاری بر آنها بیشتر خواهد شد.
موضوع دیگر اینکه این کار بخشی از استراتژیشان است و نمیتوانند فعالیتهای تروریستیشان و آزمایش موشکیشان را متوقف کنند و رژیم شان روی همین پایهها بنا کردهاند و من بر این عقیده هستم که رژیم ایران وقتی که میگوید آزمایش موشکی را ادامه میدهد جدی است وفکر میکنم که آمریکا و بقیه کشورها باید این موضوع را جدی بگیرند و تلاش کنند با آن مقابله کنند. تنها راهی که میتوان جلو رژیم ایران را گرفت که در این گزینهها گسترش پیدا نکند مثل آزمایش موشکی از طریق فشار بیشتر بر آنهاست تا اینکه بترسند و به این شیوه آنها به مذاکرات اتمی کشیده شدند و اگر بیاد بیاورید همیشه میگفتند که این برنامه را کنار میگذاریم زیرا که فشار بر آنها زیاد بود و فرو پاشیده بودند و بعد مذاکره را پذیرفتند متأسفانه دولت آمریکا فشار را ادامه نداد تا اینکه به برنامه اتمی پایان بدهد ولی نتایجی که بهدست آوردیم رضایت بخش بود و درباره برنامه موشکی و دخالت در سوریه و یمن و لبنان و عراق و کشورهای دیگر نیز همین کار را باید کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر