در آستانه برگزاری اجتماع عظیم پاریس، روز جمعه 9تیرماه نخستین روز از گردهمایی سه روزه مقاومت ایران، با برگزاری کنفرانسهای بینالمللی در سه پنل با شرکت برجستهترین شخصیتهای سیاسی، تحلیلگران و متخصصان بینالمللی پیرامون موضوعات کلیدی سیاسی و استراتژیکی برگزار شد.
در این کنفرانسهای بینالمللی تحت عنوان «ایران به کجا میرود؟ سیاستهای داخلی و منطقهیی رژیم آخوندی و بازبینی سیاست در قبال رژیم»، شخصیتهای شرکتکننده به بحث و گفتگو حول مهمترین مسائل سیاسی و استراتژیکی مربوط به ایران پرداختند.
این کنفرانسها بهطور زنده از طریق شبکههای تلویزیونی ماهوارهیی از جمله اورینتنیوز تلویزیون اپوزیسیون سوریه و تلویزیون الاخباریه و همچنین توسط شبکههای اینترنتی پخش میشد و بهمدت 5ساعت ادامه داشت.
در پنل اول که «بازبینی سیاست در قبال رژیم» را مورد بحث و بررسی قرار میداد و تحت مدیریت سفیر لینکلن بلومفیلد دستیار پیشین وزیر خارجه آمریکا برگزار میشد، شخصیتهای شرکتکننده عبارت بودند از:
سناتور جوزف لیبرمن کاندیدای معاون ریاستجمهوری آمریکا در انتخابات سال ۲۰۰۰
جان برد وزیر خارجه پیشین کانادا
ژنرال جک کین - معاون پیشین ستاد مشترک نیروی زمینی آمریکا
سفیر رابرت جوزف معاون پیشین وزارتخارجه آمریکا
و برونو ترتره معاون مدیر بنیاد تحقیقات استراتژیک فرانسه
پنل دوم کنفرانس بینالمللی در آستانه گردهمایی بزرگ مقاومت، در رابطه با دخالتهای و تروریسم رژیم آخوندی در منطقه تحت مدیریت دکتر آلخو ویدال کوادراس رئیس کمیته بینالمللی در جستجوی عدالت بود و این شخصیتها در آن شرکت داشتند:
سفیر آدام ارلی سخنگوی پیشین وزرات خارجه آمریکا
سید احمد غزالی نخستوزیر پیشین الجزایر
ژان سیلوستر مونگرونیه محقق انستیتوی فرانسوی ژئوپلیتیک و عضو انستیتوی توماس مور
مایکل پرجنت محقق خاورمیانه در انستیتو هادسون
و استرون استیونسون
سومین پنل این کنفرانس به بحث و گفتگو پیرامون وضعیت ایران و نقش اپوزیسیون ایران اختصاص داشت؛ این پنل نیز تحت مدیریت سفیر لینکلن بلومفیلد برگزار شد و این شخصیتها در آن شرکت داشتند:
سفیر کنت بلکول سفیر پیشین آمریکا در کمیسیون حقوقبشر در ژنو
لیندا چاوز مدیر پیشین روابط عمومی کاخ سفید
سناتور رابرت توریسلی
محمد سولامی، رئیس مرکز مطالعات ایران در عربستان
و رامش سپهرراد
در شروع این کنفرانس، فرانسوا کلکومبه توضیحاتی را درباره موضوعات مورد بحث ارائه داد و گفت که با توجه به تحولات اخیر، در دوره حساسی از تاریخ بر سر ایران بحث و گفتگو میکنیم.
پس از آن پنل اول تحت ریاست سفیر لینکلن بلومفیلد درباره بازبینی سیاست در قبال رژیم آغاز بهکار کرد؛ وی در سخنان افتتاحیه خود، گفت: سالهاست بسیاری از شما به گردهمایی (مقاومت ایران) میآیید. (میخواهیم در این باره صحبت کنیم که) چهطور وضعیت، سال به سال تغییر کرده است. دیگر درباره لیستگذاری ( مقاومت ایران) صحبت نمیکنیم، بلکه درباره (لزوم) قرار دادن افراد دیگری در لیست تروریستی بحث میکنیم. دیگر درباره تهدید (حملات به) اشرف و لیبرتی صحبت نمیکنیم؛ بلکه درباره آسیبپذیری رژیم ایران صحبت میکنیم. موضوع بحث تغییر کرده و دولتها نیز در آمریکا، کانادا و اروپا تغییر کردهاند.
بهنظرم باید با روشنی اخلاقی بیشتری درباره تهدید این رژیم صحبت کنیم، تهدیدی نه فقط بهصورت روزانه برای مردم ایران، بلکه همچنین برای همسایگانش. من تماماً تلاش رهبری دولت قبلی آمریکا را برای تعامل و استمالت به هر قیمت رد میکنم. بهنظرم این پیام وحشتناکی به مردم ایران میفرستد.
جان برد مدره نامیدن روحانی را افسانه نامید و درباره نمایش انتخابات در حکومت آخوندی، گفت: «چهطور یک انتخابات ریاستجمهوری میتواند مشروع باشد، وقتی 51درصد جمعیت حتی اجازه شرکت در آنرا ندارد؟ ضمن اینکه (کاندیداها) باید توسط شورایی متشکل از آخوندها تأیید شوند. پس باید با روشنی اخلاقی بیشتری صحبت کرد».
وی با رد تجارت و معامله برخی طرفحسابها و هیأتهای تجاری غربی با رژیم آخوندی، افزود:
باید بسیار قویتر از این باشیم. بحث فقط بر سر دلار قدرتمند و پیشبرد منافع اقتصادی کشورها نیست. مردم ایران نظاره میکنند و بهیاد خواهند سپرد که چه کسانی در کنار آنها ایستادند و چه کسانی قدرت و شجاعت (دفاع از) اعتقادشان را نداشتند.
در حالی که برای این گردهمایی سالانه نیروهایی که برای آزادی مردم ایران مبارزه میکنند جمع میشویم، بهنظرم میتوانیم این احساس خوشبینی را داشته باشیم که وقایع بهسمت آرمان اخلاقی ما در حال حرکت است. اینرا هم بهخاطر وقایع در خارج ایران و هم بهخاطر وقایع داخل ایران میگویم. اولین تغییر بسیار قابل توجه، انتخاب دونالد ترامپ بهعنوان رئیسجمهور آمریکاست. من از هیلاری کلینتون حمایت کردم، لذا باید درک کنید که من درباره سیاست در قبال (رژیم) ایران در خاورمیانه صحبت میکنم...
سناتور لیبرمن سپس استمالت دولت اوباما از رژیم آخوندی را مورد انتقاد قرار داد و ضمن رد توافق اتمی با رژیم، افزود:
واقعیت این است که هیچ چیزی در رفتار (رژیم) ایران طی 2سال بعد از امضای توافق اتمی تغییر نکرده است. (این رژیم) طبق ارزیابی وزارتخارجه آمریکا، همچنان بزرگترین حکومت حامی تروریسم در جهان است، به تغذیه و سوخترسانی به جنگافروزی و درد و رنج وحشتناک انسانی در سراسر منطقه ادامه میدهد که هدف آن گسترش قدرت خودش است، از سوریه تا یمن و همه مناطق مابین و فراتر از آن.
امیدوارم در حالی که بازبینی سیاست دولت درباره ایران صورت میگیرد، همچنین بهنحو روشنتری بهرسمیت بشناسیم که گروه دیگری از دوستان هم در خاورمیانه داریم و آن هم مردم ایران و مقاومت علیه رژیم ایران است که توسط سازمانهایی نمایندگی میشود که در این آخر هفته گردهم میآیند؛ در داخل ایران تغییراتی در حال وقوع است؛ وضعیت اقتصاد همچنان وحشتناک است. یک چیز که تغییر نکرده این است که ولیفقیه و سپاه پاسداران همچنان قدرت مطلقه را در دست دارند.
سناتور لیبرمن منازعات درونی در رأس حاکمیت آخوندی و تهدید آخوند روحانی از سوی خامنهای را نشانی از بیثباتی رژیم دانست و سپس، اضافه کرد:
وجه دیگر (تغییر) طبعاً ابراز علنیتر حمایت از مقاومت از جمله از سازمان مجاهدین خلق و بهطور خاص مباحثات علنی بیسابقه طی حدود یک سال اخیر درباره قتلعام 30هزار زندانی سیاسی در ایران در سال 1988 است که اکثر آنها از اعضای مجاهدین بودند. این موضوعی است که صحبت علنی درباره آن شجاعت فوقالعادهیی میطلبد. لازم است از نمونه آفریقای جنوبی و کمیسیون حقیقتیاب استفاده شود که البته از این حکومت انتظار آن نمیرود، ولی همین واقعیت که مردم خواهان آن هستند، نشان میدهد همان نوع ناآرامی در جریان است که میتواند به پاسخ نهایی به این مسأله منجر شود که پایان رژیم ایران است. متشکرم.
متشکرم سناتور، فقط یک نکته اضافه کنم: جفری رابرتسون وکیل حقوقبشر انگلیسی که قتلعام 1988 را مورد تحقیق قرار داده و درباره آن گزارش داده است گفت، (این قتلعام) بدتر از راهپیمایی مرگ باتان (در فیلیپین) و قتلعام سربرنیتسا بوده است.
وی از جمله گفت: بهرغم برجام (رژیم) ایران به پیگیری تسلیحات اتمی و موشکهای بالستیک ادامه میدهد. بخش زیادی از (برنامه) موشکهای بالستیک علنی هستند، حال آنکه توانایی اتمی مقداری مبهمتر است، اما همچنان وجود دارد.
سفیر جوزف، افزود: نباید خودمان را فریب بدهیم. اولی هاینونن که بازرس آژانس بینالمللی انرژی اتمی بوده گفت، اگر (رژیم) ایران امروز یک برنامه مخفی اتمی نداشته باشد، اولین بار طی 30سال گذشته خواهد بود که چنین برنامهیی ندارد؛ و ما از طریق افشاگریهایی که طی 3هفته گذشته در واشینگتن توسط مقاومت (ایران) صورت گرفته میدانیم که هم برنامه موشکی و هم برنامه اتمی بیوقفه ادامه دارد.
سفیر جوزف همچنین، تأکید کرد: برنامه موشک بالستیک و برنامه اتمی، تنها با پایانیافتن این رژیم خاتمه خواهد یافت. (رژیم) ایران امروزه، بهنحو بسیار تهاجمی، برنامههای موشک بالستیک و تسلیحات اتمی خود را ادامه میدهد. حتی مدافعان برجام باید بپذیرند که. این توافق در بهترین حالت، یک توقف موقت است. (در رابطه با رژیم ایران و کره شمالی). طی 25سال اخیر، ایالات متحده چه تحت دولت دموکراتها و چه جمهوریخواهان، سیاستش را بر پایه یک افسانه و امیدی بیپایه و اساس بنا کرده است. در حالی که (رژیم) ایران مدعی تبعیت از توافق اتمی است و ما هم مدعی هستیم که حرفشان را باور میکنیم، برنامه موشک بالستیک قارهپیمای آنها با سرعت ادامه دارد. بهخاطر داشته باشید که تنها دلیل داشتن یک برنامه موشک بالستیک قارهپیما، گذاشتن یک سلاح اتمی بر روی آن است. امید نابجای ما در رابطه با (رژیم ایران). این بوده که قادر خواهیم بود، مدرههایی را در این حکومت پیدا کنیم که آنرا به جایگاهی جدید و بهتر سوق خواهند داد؛ و این افسانهیی است که سالیان سال تداوم یافته است. باید درک کنیم که خود این رژیم، قلب تهدید است. خودش منبع برنامههای اتمی و موشکی است، خودش منبع سیاستهای توسعهطلبانه در سوریه، عراق و یمن و سایر مناطق است و خودش منبع سرکوب بیرحمانه داخلی است.
این رژیمی است که تغییر نخواهد کرد، نمیتواند تغییر کند، چون اگر شروع به تغییر کند، سقوط خواهد کرد. تا وقتی رژیم آخوندها سرنگون نشود، ما در تلاشمان برای پایان دادن به چالش توسعه (تسلیحات اتمی) و برقراری ثبات بیشتر در منطقه موفق نخواهیم شد. اینجا هم مثل کره شمالی، وجه کنایهآمیز آن این است که سیاستهای انحرافی ما فقط منجر به تقویت رژیم تهران شده و امکانات لازم را برایش فراهم کردهایم تا برنامههای تکثیر خود را توسعه بدهد، در کشورهای همسایه مداخله کند و به بیثباتی آنها دامن بزند و مردم خودش را تحت سرکوب وحشیانه قرار بدهد؛ آنها نخستین و بزرگترین قربانیان این رژیم هستند. کلید حل مسأله در ایران، مثل کره شمالی، تغییر رژیم از داخل است؛ چیزی که دولت اوباما بهصراحت آنرا منتفی میدانست. رویکرد دولت ترامپ در قبال (رژیم) ایران همچنان یک مسأله تعیینتکلیف نشده است. من امیدوارم این دولت، (رژیم) ایران را همچنان یک تهدید تلقی کند و هم در زمینه تکثیر و هم در رابطه با بیثباتی منطقه، به تلاشهایش برای کسب حمایت در منطقه ادامه دهد و دست به اقدامات قاطعی بزند. یکی از آزمایشهای آن این است که آیا دولت میخواهد سپاه پاسداران را بهعنوان یک سازمان تروریستی لیستگذاری کند و (سپاه) و حامیانش را تحریم کند؟ بهخاطر بیاورید که رئیس من روزی گفت: (رژیم) ایران بانکدار مرکزی تروریسم بینالمللی است. خب سپاه پاسداران قطعاً مسئول اصلی این سیستم بانکی است. بهنظرم ضروری است که اگر خواهان حل مسأله تکثیر (اتمی) و سایر چالشها و تهدیدات (رژیم) ایران هستیم، از تغییر از درون حمایت کنیم؛ یعنی تغییر رژیم از داخل کشور. نمیتوانیم این کار را از خارج انجام بدهیم، ولی قطعاً میتوانیم از اپوزیسیون در ایران و کسانی که حامی آن هستند، حمایت کنیم؛ باید به اپوزیسیون امید بدهیم و از آن در نبرد طولانیاش علیه این رژیم بیرحم حمایت کنیم. باید از آن عناصر اپوزیسیون حمایت کنیم که خواهان و مدافع یک حکومت غیراتمی و مبتنی بر جدایی دین و دولت هستند و باید تضمین کنیم، کسانی که از موشکهای بیشتر و بیثباتی و سرکوب بیشتر علیه مردم ایران حمایت میکنند، منزوی و سرانجام برکنار بشوند؛ و بهنظرم این دیدگاه و تعهد خانم رجوی است. متشکرم.
در ادامه این کنفرانس، ژنرال جک کین در سخنانش، بر دخالتهای رژیم آخوندی در کشورهای سراسر منطقه انگشت گذاشت و سپس تأکید کرد که انتخاب خاورمیانه بهعنوان اولین مقصد نخستین سفر دونالد ترامپ، موضوعی حائز اهمیت است.
وی با اشاره به سخنرانی رئیسجمهور آمریکا در اجلاس سران عربی و اسلامی و آمریکا در ریاض، گفت: او نکات قابل توجهی را به آنها گفت؛ اولاً: ما علیه تهدیدات این منطقه متحد خواهیم بود و اولین تهدید استراتژیک آن (رژیم) ایران است که خواست خود را بر منطقه تحمیل میکند؛ ما بههمراه هم علیه این تهدید خواهیم ایستاد و با آن مقابله خواهیم کرد.
این یک حرکت معکوس 100درصدی سیاست سازش و مماشات با (رژیم) ایران توسط رئیسجمهور قبلی و رد تمامعیار آن سیاست است. نکته دومی که گفت این بود: تهدید دوم در اینجا افراطگرایی اسلامی است و از واژه «افراطگرایی اسلامی» استفاده کرد او گفت: ما در ایالات متحده نمیتوانیم این ایدئولوژی را تضعیف کنیم و فقط شما میتوانید. فقط شما میتوانید آلترناتیوی را به این جوانان که جذب این افراطگرایی شدهاند، ارائه کنید. چون خواهان یک زندگی با هدف هستند. شما باید این کار را انجام بدهید، ولی ما پشتیبان شما خواهیم بود و وقتی بهکارگیری نیرو ضروری باشد، شما را در این راستا کمک خواهیم کرد. بهنظرم چنین تشویقی از سوی رئیسجمهور، اعلام تعهد قوی او در قبال خاورمیانه در زمینه ثبات و امنیت بود. در رابطه با (رژیم) ایران، 30روز بعد از ریاستجمهوری (ترامپ)، (رژیم) ایران یک موشک بالستیک شلیک کرد. ترامپ نگفت، شما نباید این کار را میکردید و بیایید خوش و بش کنیم و وزرایمان با هم دیدار کنند، بلکه بلافاصله شروع به مقابله با آنها و تحریم آنها کرد. آنها را نه فقط بهخاطر آزمایش موشک بالستیک که نقض قطعنامههای شورای امنیت است مورد انتقاد قرار داد، بلکه همچنین بهخاطر آن چیزی که بیش از همه ما را از سال 1980 آزار داده است: اهداف استراتژیک آنها برای تسلط بر کل منطقه. او گفت، در قبال این جاهطلبی با شما مقابله میکنیم. این کاری است که دولت قبلی هرگز حاضر به انجام آن نبود. این مسأله را مقدمتاً روی میز آوردند، بحث سلطه استراتژیک و بهکارگیری عوامل و شبهنظامیان برای کنترل منطقه؛ (رژیم) ایران گفت، اگر این روی میز باشد، پای مذاکره نمیآییم، فقط درباره سلاح اتمی صحبت میکنیم؛ طبعاً افراد (دولت قبلی) ما موافقت کردند و بدون آن، پای میز مذاکره رفتند. این مسأله اصلی است.
در ادامه این جلسه برونو ترتره در سخنانش، گفت: «گاهی ما فرانسویها فراموش میکنیم. که به چه میزان قربانی تروریسم تحت حمایت (رژیم) ایران مثلاً در دهه 1980بودهایم. همین رژیم و گاهی همین افراد (بر سر کار بودند). (اما افکار عمومی) مدراسیون و پراگماتیسم را با هم قاطی میکنند و فکر میکنند که یک رویکرد پراگماتیک، رویکردی مدره است؛ حال آنکه این یک اشتباه بنیادی است.
وی سپس با اشاره به دخالتهای رژیم در منطقه تصریح کرد که حکومت آخوندی، نقش زیادی در رشد گروههای تروریست بنیادگرای سنی دارد.
پس از سخنان افتتاحیه شخصیتها، جلسه بحث و گفتگو درباره سیاست صحیح در قبال رژیم آخوندی ادامه یافت؛ در این بخش از برنامه سناتور لیبرمن، تأکید کرد: «بهنظرم اصلیترین تهدید امنیت جهانی. حکومت ایران است؛ چرا که این حکومت شماره یک تروریستی دنیاست و در منطقه هرج و مرج ایجاد میکند. چرا حکومت ایران موشکهای بالستیک قارهپیما تولید میکند؟ دلیل آن یک چیز بیشتر نیست: میخواهند بتوانند تسلیحات اتمی روی آن سوار کنند. وقتی به آینده فکر میکنم و به اینکه برای دههای آینده. چه کاری میتوانم انجام بدهم، (به این نتیجه میرسم که) هیچ چیزی مهمتر از تغییر رژیم (حاکم بر) تهران وجود ندارد».
رابرت جوزف نیز، تأکید کرد: توافق (اتمی) مسأله را حل نکرده است. توافق نقض میشود. و تقلب در دی.ان.ای این رژیم است؛ آنها تقلب خواهند کرد. و سابقه بسیار روشنی از آنرا در اختیار داریم. رژیم آخوندی، رژیمی بیرحم است و مشروعیت ندارد؛ این رژیم برای باقیماندن در قدرت بر سرکوب مردمش متکی است. چندان شکی وجود ندارد که در یک نقطه، یک جرقه و یک نقطه چرخش خواهیم داشت و شما شاهد همان پدیدهیی خواهید بود که در رومانی چائوشسکو دیدیم؛ یعنی (این حکومت) به سرعت کنار خواهد رفت.
سپس سفیر بلومفیلد از ژنرال جک کین خواست درباره دخالتهای رژیم آخوندی در سوریه توضیح بدهد؛ وی گفت: (رژیم) ایران از سال 1980، هر سال هدف استراتژیکش را صدور انقلاب اسلامی به سراسر منطقه و تسلط بر منطقه اعلام کرده است.
وی افزود نیروهای زمینی در سوریه توسط فرماندهان سوری هدایت نمیشوند؛ بلکه فرماندهان (رژیم) ایران آنها را هدایت میکنند. آنها هر روز این کار را انجام میدهند و مسئول این مأموریت هستند. آنها تصمیم میگیرند که نیروی هوایی (رژیم) سوریه در حمایت از عملیات زمینی، به کجا حمله کند.
ژنرال کین خواهان آن شد که برای مقابله با دخالتهای رژیم آخوندی، کشورهای عربی بههمراه میزانی از نیروهای آمریکایی در بخش شرقی سوریه وارد شوند و منطقه مربوطه را باثبات کنند.
برونو ترتره در این قسمت از برنامه، گفت: (رژیم) ایران با حمایت از بشار اسد، داعش را در درازمدت تقویت میکند. چون بهترین دوست داعش. ، بشار اسد است. آنها دو روی یک سکه هستند.
وی درباره توافق اتمی نیز، تصریح کرد: (رژیم) ایران رفتار حکومتی را که برای همیشه از گزینه اتمی دست کشیده باشد، از خود بارز نمیکند.
همچنین سناتور جوزف لیبرمن تأکید کرد: در شروع سخنانم نیز گفتم، در حالی که امسال گردهم میآییم و به سال گذشته مینگریم، میبینیم که دلایل بسیاری هست که نسبت به هدفمان یعنی آزادی مردم ایران، تشویق بشویم. به تأکید باید گفت که اولین مورد که نباید آنرا امری تضمینشده تلقی کرد، تغییر از دولت اوباما به دولت ترامپ است؛ تفاوت آنها در رابطه با ایران و خاورمیانه، مثل تغییر از شب به روز است. از یک شب طولانی سیاستی اشتباه، حتی اگر با حسننیت بوده باشد، مبنی بر اینکه میتوان بهنحوی (رژیم) ایران را تغییر داد که البته چنین نشد. اما نکته دوم که درباره آن خیلی صحبت نکردیم و در سال گذشته با ظهور رهبری جدید در عربستان سعودی و ولیعهد محمد بن سلمان هدایت شد، فعالشدن جهان عرب علیه دشمنانشان است؛ از جمله عربستان سعودی که همواره قدرتی محافظهکار بود و برای فعالشدن در زمینه دیپلوماتیک و نظامی مردد بود. روزگار جدیدی است و این خبر خوبی برای مردم ایران است، چون کشورهای عربی دقیقاً همان حرف رئیسجمهور آمریکا را زدند: ما دو تهدید برای آینده و امنیتمان داریم که اولین آن (رژیم) ایران و دومین مورد افراطگرایی و تروریسم اسلامی است. لذا شاهد متحد شدن بیسابقه نیروهایی هستیم که از هدفی حمایت میکنند که این گروهها چند دهه برای آن مبارزه کردهاند؛ یعنی آزادی مردم ایران.
همکاران بسیاری هستند که خواهند گفت: واقعاً گمان میکنی که میتوان رژیم ایران را تغییر داد؟ مطمئن باشید که میتوانیم!
ژنرال جک کین نیز طی سخنانی در بخش پایانی این پنل، تصریح کرد: از زمان شروع برجام. (رژیم) ایران، رژیم اسد را سرپا نگه داشته و استراتژی کشتار مردم (سوریه) را در شهرها و روستاهایی که اپوزیسیون سوریه از آن میآید، تماماً هدایت کرده است.
وی سپس تأکید کرد که اهداف استراتژیک رژیم آخوندی در منطقه تغییر نمیکند و رژیم بیشتر پولهای ناشی از رفع تحریمها را نیز در همین راستا بهکار میگیرد.
در پنل دوم کنفرانس بینالمللی در آستانه گردهمایی بزرگ مقاومت در پاریس، شخصیتهای شرکتکننده دخالتهای و تروریسم رژیم آخوندی در منطقه را مورد بحث و گفتگو قرار دادند.
دکتر آلخو ویدال کوادراس که مدیریت این برنامه را برعهده داشت در سخنان افتتاحیه خود با تأکید بر اینکه شرایط منطقه از زمان توافق اتمی تغییرات بسیاری داشته است، گفت: «رژیم (ایران) از توافق اتمی بهسود منافع خودش استفاده میکند، اما هیچ تغییر قابل توجهی در سایر عرصههای رابطه بین رژیم و اتحادیه اروپا و ایالات متحده صورت نگرفته است. استراتژی رژیم در منطقه. ، بسیار روشن است؛ آنها میخواهند قدرت مسلط در منطقه باشند و آنرا کنترل کنند. جنگ علیه داعش برای این رژیم، یک هدف واقعی نیست، بلکه فقط بهانهیی است برای حضور گسترده در منطقه است. مثلاً آنها در سوریه، نیروهای بیشتری از حکومت اسد دارند. (رژیم ایران میخواهد) با حضور گسترده نیروی قدس و حتی ارتش خود و حزبالله و شبهنظامیان شیعی بسیاری که توسط این رژیم کنترل و تأمین مالی میشوند، در راستای هدف نهاییاش یعنی تسلط بر منطقه پیشروی کند؛ یعنی تسلط بر منطقه.
در ادامه جلسه سفیر آدام ارلی تجارب خودش را در رابطه با مواجهه با دخالتهای رژیم از جمله در دوران حضورش در عراق، در بحرین بهعنوان سفیر آمریکا و در واشینگتن بهعنوان سخنگوی وزارتخارجه بازگو کرد و سپس گفت:
بسیاری از رفتارهای این رژیم از موضع آسیبپذیری و دفاعی برخلاف موضع تهاجمی صورت میگیرد. بسیاری از اقدامات آنها که تهاجمی بهنظر میرسد، از موضع تدافعی است. مثلاً مسیر ارتباطی (در سوریه) یا امر اینکه آنها به دمشق بیش از بغداد اهمیت میدهند؛ چون گفتهاند، اگر دمشق سقوط کند، تهران سقوط خواهد کرد. برای آنها نبرد برای سوریه بهمثابه نبرد برای حکومتشان است، نه یک ماجراجویی خارجی، آنطور که بسیاری آنرا توصیف کردهاند.
سخنگوی پیشین وزارتخارجه آمریکا سپس تأکید کرد که نقطه ضعف اصلی رژیم آخوندی، داخل کشور است و برای پسزدن دخالتهای آن، باید در همانجا با آن مقابله شود.
سید احمد غزالی نخستوزیر پیشین الجزایر در سخنان خود گفت، تلاش میشود که مردم باور کنند، آنچه در خاورمیانه رخ میدهد، مسألهیی بین شیعیان و سنیهاست؛ حال آنکه این کاملاً اشتباه است. گواه آن هم این است که سالهاست یک رژیم ایران. بیشترین تعداد شیعیان را به قتل رسانده است. داعش هم که ادعای سنیبودن دارد، تعداد بسا بیشتری از سنیها را نسبت به شیعیان، به قتل میرساند. اما غربیها فراموش میکنند که رژیم ایران علاقهیی به آیین شیعی ندارد. بلکه از آن بهعنوان عاملی برای توسعهطلبی در (جهان اسلام) استفاده میکند. مسأله (رژیم) ایران، یک مسأله مرکزی است؛ ما با یک دیکتاتوری مذهبی بیرحم مواجهیم. نمیتوان به چنین دیکتاتوری اعتماد کرد که از اسلام برای اهداف سیاسی و قدرتطلبانه سوءاستفاده میکند.
در برابر رژیم ایران که یک دیکتاتوری بیرحم و یک استبداد مذهبی است، مقاومت ایران قرار دارد. که پنجاه سال است مبارزه میکند تا مردم ایران به حق حاکمیت و سرنوشت خود را بهدست بگیرد.
آنچه مقاومت ایران انجام میدهد، این فداکاریهای عظیم، 120هزار مخالف ایرانی توسط رژیم ولایتفقیه، رژیم خامنهای و خمینی قتلعام شدهاند، بهلحاظ تأثیرات آن، تمام جامعه مسلمان از نتایج (مبارزه این مقاومت) بهره میبرد. من شکی درباره نتیجهبخشی آن در آینده ندارم. رئیسجمهور (برگزیده) شورای ملی مقاومت خواهر مریم رجوی همواره گفته است، ما هم توسل به جنگ علیه (رژیم) ایران را رد میکنیم که فقط منجر به تقویت این رژیم خواهد شد که بهعنوان یک قربانی معرفی میشود و هم هر گونه باوری را درباره اعتبار مذاکره با رژیم ایران رد میکنیم؛ او همواره درباره راهحل سوم سخن گفته است. راهحل سوم یعنی این رژیم فقط میتواند از طریق نیروی مردم ایران و نمایندگان آن سقوط کند.
ژان سیلوستر مونگونیه
در ادامه این جلسه، ژان سیلوستر مونگونیه محقق انستیتوی فرانسوی ژئوپلیتیک و عضو انستیتوی توماس مور به تشریح استراتژی مداخلهجویانه حکومت آخوندی و رویای آن برای تشکیل یک «هلال شیعی» پرداخت و از جمله تصریح کرد که رژیم دیگر به تنهایی توان پیشبرد این استراتژی را ندارد و به همین دلیل به روسیه متوسل شده است.
وی همچنین گفت که این رژیم بهدلیل ماهیت و دی.ان.ای.خود.وارد منطق توسعهطلبی و قدرتطلبی میشود. اگر به تاریخ بنگریم، میبینیم که بسیاری اوقات، تغییر رژیم نقطه عبور اجباری یا پیآمد غیرقابل اجتناب برای پایانیافتن یک منازعه ژئوپلیتیک است.
دکتر آلخو ویدال-کوادراس
پس از آن دکتر ویدال-کوادراس با اشاره به سخنان ژان-سیلوستر مونگرونیه، اضافه کرد: «ماهیت واقعی این رژیم، از تغییر آن جلوگیری میکند. گاهی افراد سیاست خارجی (اتحادیه اروپا) میگویند، باید (با رژیم ایران) تعامل کنیم، چون باید از مدرهها حمایت کنیم؛ چرا که آنها تغییر خواهند کرد. این غیرممکن است. ماهیت جمهوری اسلامی طوری است که اگر بهنحو مثبتی در جهت یک نظام مدرنتر یا دموکراتیکتر و یا انسانیتر تغییر کند، از بین میرود؛ لذا این غیرممکن است و آنها این توانایی را ندارند. امید به تغییر کردن این رژیم، بیمعنی است».
مایکل پریجنت محقق خاورمیانه در انستیتوی هادسون در سخنان خود گفت: من در سال 2007 در اوج دوران افزایش نیرو (های آمریکایی در عراق) برای ژنرال مکمستر و ژنرال پترائوس کار میکردم. ما دریافتیم که (رژیم ایران) نفوذ بسیاری در (وزارتخانههای امنیت و اطلاعات عراق) دارد. و این کار از طریق عواملش و نیروی بدر صورت میگیرد. نیروی بدر اصلیترین عوامل سپاه پاسداران در عراق بود.
وی سپس به نتایج مخرب خروج زود هنگام نیروهای آمریکایی توسط دولت اوباما بر وضعیت عراق پرداخت و توضیح داد که چه طور رژیم آخوندی از طریق سپاه پاسداران از وضعیت پیشآمده برای گسترش نفوذ خود سوءاستفاده کرد. وی همچنین بر این واقعیت انگشت گذاشت که نیروهای مثل شوراهای بیداری در استانهای سنی، موفق به مقابله با بنیادگرایان شده بودند، اما سپس توسط دولت مالکی منزوی شدند و داعش در همان مناطق ظهور کرد.
برای دستیابی به توافق با (رژیم) ایران، اوباما و دولتش باید امتیازهای بسیاری میدادند، بهنظرم این امتیازها از سال 2009 شروع شد وقتی آغاز به آزاد کردن کسانی مثل لیث خزعلی و قیس خزعلی دقدوق در سال 2011 کردیم. هر کسی که (رژیم) ایران خواهان آن بود، آزادش میکردیم، حتی اگر رأی منفی میدادیم و میگفتیم که این افراد به خشونت و تروریسم بازخواهند گشت.
(رژیم) ایران و بهطور خاص سپاه پاسداران بر سر نحوه خرجکردن پولهایش بسیار متمرکز است. سالانه 50میلیون دلار به کتائب حزبالله، 50میلیون دلار به عصائب الحق و 200میلیون دلار به حزبالله میپردازد.
مایکل پریجنت آنگاه بر این واقعیت انگشت گذاشت که دولت جدید آمریکا برخلاف دولت اوباما، بر مقابله با دخالتهای رژیم متمرکز است و تحریمها علیه رژیم را بهخاطر حمایت از تروریسم و برنامه موشک بالستیک گسترش داده است.
دولت اوباما فکر میکرد که اگر ما تحریمها بر سر برنامه موشک بالستیک و صدور تروریسم را افزایش بدهیم، (رژیم) ایران از توافق (اتمی) خارج خواهد شد. اما دولت (کنونی آمریکا) فریبکاری آنها را آشکار کرده است؛ ما به دولت اوباما فشار میآوردیم که این کار را انجام بدهد، حال دولت کنونی این کار را انجام میدهد و تحریمهای (رژیم) ایران را بهخاطر حمایت از تروریسم و موشکهای بالستیک گسترش داده است و با این حال (رژیم) ایران (از توافق) خارج نشده است. ما دریافتیم که (رژیم) ایران به این توافق نیاز دارد
مایکل پریجنت در سخنانش همچنین به تغییر وضعیت سوریه، از جمله هدف قرار گرفتن عوامل وابسته به سپاه پاسداران توسط جنگندههای آمریکایی در التنف اشاره کرد، و گفت: آنها بسیار ضعیف و آسیبپذیرند.
استرون استیونسون سخنران بعدی این پنل، رژیم آخوندی را پدرخوانده بنیادگرایی اسلامینامید و خاطرنشان کرد که این ایدئولوژی با حکومت خمینی شروع شده است.
وی گفت: وقتی خمینی به قدرت رسید، قانون اساسی (را تدوین کرد) که به صدور انقلاب و ایجاد یک خلافت فرامیخواند. (مشابه) همان خلافتی که داعش در پی تشکیل آن است. (رژیم) ایران در پشت تمامی جنگافروزیها در منطقه است. آنها شبهنظامیان شیعی بیرحم را در عراق حمایت کرده، آموزش داده و هدایت کردهاند. آنها از حزبالله و شبهنظامیان حوثی در یمن پشتیبانی میکنند.
استرون استیونسون رژیم آخوندی را مسئول سرپا نگهداشتن دیکتاتوری اسد دانست، و گفت: صدها هزار نفر کشته شدهاند و اثر انگشت آخوندها در سراسر منطقه وجود دارد.
او سپس به دخالتهای رژیم در عراق و بهطور خاص پیشبرد سیاستهای جنایتکارانه آن توسط دولت دستنشانده مالکی پرداخت و تصریح داد که سرکوب سنیهای عراق توسط مالکی، به ظهور داعش در عراق منجر شد.
وی گفت: آنها از بحران داعش برای پیشبرد کارزار قتلعام خود علیه سنیها در عراق سوءاستفاده کردند و صدها هزار سنی را از بین بردند و برخی از شهرهای قدیمی مثل فلوجه یا رمادی با خاک یکسان کردند. همه (گروههای بنیادگرا) با هم دیگر مشکلاتی دارند. ، ولی همگی به (رژیم) تهران بهعنوان پدرخوانده بنیادگرایی اسلامی مینگرند. اگر تغییر رژیم در ایران محقق شود بنیادگرایی اسلامی از دستور کار جهان حذف خواهد شد.
استرون استیونسون سپس از دولت آمریکا خواست سپاه پاسداران را بهعنوان یک سازمان تروریستی بینالمللی لیستگذاری کند. وی گفت: چه طور ممکن است نیروی قدس که از توابع سپاه پاسداران است، سالهاست یک سازمان تروریستی لیستگذاری شده اما سپاه از آن میگریزد. سپاه 70درصد اقتصاد رژیم ایران را در اختیار دارد و کنترل میکند؛ (سپاه) باید لیستگذاری شود و در لیست سیاه تروریستهای بینالمللی قرار گیرد.
پس از سخنرانیهای شخصیتها، دکتر آلخو ویدال کوادراس، سرنگونی رژیم آخوندی و برقراری دموکراسی و آزادی در ایران را راهحل پاسخدادن به سایر مسائل دانست و بر لزوم لیستگذاری سپاه پاسداران بهعنوان یک سازمان تروریستی تأکید کرد.
در پایان این پنل شخصیتهای شرکتکننده به سؤالات شرکت کنندگان پاسخ دادند.
سومین پنل کنفرانس
سومین پنل کنفرانس بینالمللی در آستانه گردهمایی بزرگ مقاومت به وضعیت ایران و نقش اپوزیسیون اختصاص داشت و تحت مدیریت سفیر لینکلن بلومفیلد برگزار شد. در شروع این جلسه، رامش سپهراد با اشاره به پیشتازی مقاومت ایران از جمله در امر رهبری زنان و برابری اضافه کرد که حامیان این مقاومت در داخل کشور، بهرغم تمامی ریسکها، در خیابانها حضور دارند و فعالند.
لیندا چاوز سخنران بعدی این پنل، بر حمایت گسترده مردمی از مقاومت ایران در داخل کشور تأکید کرد و گفت: ما باید تلاش کنیم تا شورای ملی مقاومت بهعنوان یک جنبش مقاومت مشروع بهرسمیت شناخته شود.
سفیر کنت بلکول در شروع سخنانش بر شکست سیاست مماشات و «تعامل سازنده» با رژیم آخوندی تأکید کرد و سپس با اشاره به افشاگریهای مقاومت ایران گفت که این مقاومت در مقاطع بسیار تعیینکننده، اطلاعات استراتژیکی ارائه کرده است.
وی همچنین با تأکید بر لزوم سرنگونی رژیم «فاسد» و «تروریستی» آخوندی، گفت: «ما باید به آن دسته از نیروهای آزادیخواه و دموکراسیطلب توجه کنیم که رژیمی را تضعیف خواهند کرد که صادرکننده اصلی تروریسم بینالمللی و یک رژیم سرکوبگر در داخل است».
محمد سولامی رئیس مرکز مطالعات ایران در عربستان
در ادامه این برنامه، محمد سولامی رئیس مرکز مطالعات ایران در عربستان به سخنرانی پرداخت، و گفت: «رژیم ایران از شروع (حکومتش) سیاست و استراتژی خود را بر صدور مشکلات از داخل به خارج بنا کرده است؛ هدف آن نیز گریختن از مسائل داخلی و نیازمندیهای مردم ایران بوده است. اگر هم مشکلی وجود نداشته باشد، آنها تلاش میکنند با مشکلآفرینی، از خواستههای مردم ایران و مسائل داخلی طفره بروند».
وی همچنین تصریح کرد که بهرغم ادعاهای میانهروی در ارتباط با آخوند روحانی، تعداد اعدامها در دوران او نسبت به دوران احمدینژاد تقریباً دو برابر شده است.
محمد سولامی همچنین به فقر فزاینده در ایران تحت حاکمیت آخوندها از جمله در میان معلمان، کارگران و بازنشستگان اشاره کرد، و افزود: «همه پولهایی که رژیم ایران بعد از توافق اتمی دریافت کرده، به خارج فرستاده شد و خرج مردم ایران نشد. باید درک کنیم که. قبل از سال 1979 افراطگرایی و تروریسم (تحت نام) دین. و هیچ فرقهگرایی در منطقه (وجود نداشت). شیعیان و سنیها در کنار هم زندگی میکردند. در بحرین، عراق، کویت و شرق عربستان، هیچکس سؤال نمیکرد که شما شیعه هستید یا سنی. همه اینها بعد از سال 1979 (شروع شد)...»
سخنران بعدی این کنفرانس سناتور رابرت توریسلی بود؛ وی گفت: «بسیاری از شما از فجایع فوقالعادهیی (همچون) کشتار اعضای خانوادهتان، رنج بردهاید. بیشتر شما شاهد بهبند کشیدهشدن کشورتان بودهاید، بسیاری از شما شاهد آن بودهاید که چهطور چند نسل، امیدهای اقتصادی، سیاسی و شخصی خودشان را از دست دادهاند و برخی از شما متحدان طبیعی از سراسر جهان دارید
وی سپس ضمن رد گزینه نظامی یا مداخله خارجی علیه رژیم آخوندی، گفت: «محتملترین مسیر در پیش رو این است که. در یک نقطه. ، وضعیت در داخل به نقطه انفجار خواهد رسید. چون با وضعیت سیاسی، انسانی، اقتصادی غیرقابل دوامی مواجهیم».
من طرفدار سازمان مجاهدین هستم، اما نه فقط به این دلیل که به افراد آن علاقه دارم، بلکه به این دلیل که آنها نقشی را ایفا میکنند؛ برای کشور من و آرمانهایی که به آن باور دارم و برای آرزوهای مردم ایران. کدام اپوزیسیون اندیشه برتری آخوندها را رد میکند؟ چه کسی بهطور واقعی، یک جمهوری را برقرار خواهد کرد؟ چه کسی بهطور عام ایران را به خانواده ملتها با شاخص معیارهای بینالمللی حقوقبشر باز خواهد گرداند؟ سازمان مجاهدین همچنان تنها سازمان بادوام اپوزیسیون است که بر پایه تغییر تمامعیار سیاسی بنا شده و از اراده و داراییهای لازم برای آن برخوردار است و حاضر است فداکاری لازم را بهعمل بیاورد. این فداکاری چیست؟ یک حرکت اعتراضی در تعطیلی شنبهها؟ نوشتن نامه به سردبیر؟ خیر فداکاری، بحث مرگ و زندگی و مبارزه با یک رژیم استبدادی و استمرار روزانه و سالانه آن تا پایان عمرتان است تا وقتی که تغییر کند. این سازمان مجاهدین است؛ آیا کاندیداهای دیگری هم میتوانند؟ چون من کس دیگری را نمیشناسم. در هر حال به همین دلیل اینجا هستیم، چون حاضر نشدهایم این ایده را کنار بگذاریم که ایران میتواند قادر است به جایگاه شایسته خود در جهان دست یابد و مردم ایران و فرزندانشان میتوانند دوباره آینده را از آن خود کنند. این بحثها که هر ساله صورت میگیرد، شاید طولانی و گاهی دردناک باشد، اما شیوهیی است که جنبشها استراتژی خود را تعیین میکنند، گسترش مییابند و شکوفا میشوند. میدانم تکتک شما که هر روز به آن مینگرید، ممکن است امسال برایتان مثل سال گذشته یا سال قبل و یا 10سال قبل از آن باشد. علتش این است که چشمانداز ندارید. با فاصله به آن نگاه کنید: در حال گسترش است. وقتی کار با سازمان مجاهدین را شروع کردم، در لیست تروریستی آمریکا و کانادا و غرب اروپا بود. وقتی شروع به کمک به مجاهدین کردم، پناهندگان تحت محاصره در اشرف کشتار میشدند. یک به یک موانع کنار زده شدهاند و مقبولیت افزایش یافته است؛ از ممنوعهبودن تا برخودداری از حمایت در پایتختهای غربی؛ از قرار داشتن در لیست تروریستی تا حضور در مرکز تصمیمگیری در ایالات متحده.
شاید کُند بهنظر برسد، اما قدرت رو به افزایش است، نیروها در کنار هم قرار میگیرند و این اتفاق رخ خواهد داد. در هر حال این تنها استراتژی و تنها اتحادی است که یک امید واقعی در بر دارد و به همین دلیل هم ما اینجا هستیم.
در بخش دوم برنامهاین پنل، رامش سپهراد به گسترش جنبش دادخواهی شهیدان قتلعام 67 پرداخت و توضیح داد که این کارزار چهطور به تعمیق شقه درونی در رأس نظام آخوندی منجر شده است؛ وی در این رابطه از جمله به اذعان آخوند روحانی به 38سال اعدام و زندان در جریان تبلیغات نمایش انتخابات اشاره کرد.
رامش سپهراد گفت جنگ باندهای درونی رژیم، سرانجام منجر به تضعیف تمامیت حکومت آخوندی میشود.
پس از آن لیندا چاوز ضمن انتقاد از بیعملی دولت اوباما در جریان قیام سال 1388مردم ایران، گفت:
هماکنون شاهد تظاهراتهای هر چه بیشتری علیه رژیم ایران هستیم. دیدیم که تصاویر خانم رجوی را بر روی پلهای هوایی نصب میکنند، در دوران انتخابات جزوات و پوسترهایی بر دیوارها نصب شد که محتوای آن اساساً «نه به انتخابات» و «نه به رئیسی، نه به روحانی» بود.
سفیر بلکول رژیم آخوندی را رژیمی غیرمشروع هم در زمینه داخلی و هم بینالمللی توصیف کرد و گفت:
آنها صادرکننده اصلی نه تنها تروریسم، بلکه همچنین تعصبگرایی. هستند. ما وظیفه داریم تا بهعنوان سازمانهای غیردولتی و مدافعان مستقل حقوقبشر گوشههای تاریک عدم مشروعیت این رژیم را روشن سازیم. (رژیم ایران) بهخاطر صدور تروریسم، یک خطر مستقیم برای ثبات بینالمللی و پیشرفت صلح و (پیشرفت) اقتصادی و فرهنگی است.
کن بلکول همچنین با یادآوری دستاورد کارزارهای مقاومت ایران، بر لزوم استمرار تلاشهای مشترک با هدف تغییر رژیم آخوندی تأکید کرد.
محمد سولامی در سخنان خود در این بخش از برنامه به سوءاستفاده رژیم ولایتفقیه از آیین اسلام و شیعیان برای پیشبرد مقاصد قدرتطلبانه خودش پرداخت. وی همچنین گفت:
افراد گمان میکنند که در رژیم ایران «محافظهکار» و «اصلاحطلب» وجود دارد و شما به آن اشاره کردید؛ وقتی درباره نظام کنونی صحبت میکنیم هیچ فرقی بین روحانی از یک طرف و احمدینژاد و خامنهای یا هر کس دیگری که بعداً بیاید وجود ندارد. همگی آنها بخشی از یک دسته کوچک هستند و مردم ایران را نمایندگی نمیکنند. مثلاً وقتی مردم در سال 2009 به خیابانها آمدند و گفتند: «رأی من کو؟»، در واقع خواهان رأیشان نبودند، بلکه علیه رژیم ایران و تمامیت (نظام) ولایتفقیه بودند؛ این فقط بهانهیی برای رفتن به خیابان و برپایی تظاهرات بود. پس از آن سناتور رابرت توریسلی تغییر در ایران را غیرقابل اجتناب دانست و تصریح کرد که کار ما این نیست که زمان این تغییر را مشخص کنیم؛ بلکه این مربوط به تاریخ است. وی تأکید کرد:
کار ما این است که تضمین کنیم وقتی آن روز فرا برسد، یک ساختار آماده برای برخاستن وجود داشته باشد. این مسئولیت خانم رجوی، سازمان مجاهدین و ما بهعنوان حامیان (آنها) است.
در ادامه پنل سوم کنفرانس در آستانه گردهمایی بزرگ مقاومت در پاریس، شماری از شخصیتها و سایر شرکت کنندگان حاضر در جلسه سؤالات و نکات خود را درباره موضوعات مورد بحث مطرح کردند.
پرویز خزایی
پرویز خزایی نماینده شورای ملی مقاومت در کشورهای نوردیک طی سخنانی تأکید کرد که تنها پاسخ برای پسزدن ایدئولوژی بنیادگرایانه آخوندها، یک ایدئولوژی پیشرو است. امروز خانم رجوی برای من یک سمبل است؛ یک زن مسلمان که برداشت تماماً متفاوتی از اسلام دارد؛ (برداشتی که) پادزهر (بنیادگرایی) است. ضروری است که ما یک الگو داشته باشیم. باید همه مسلمان خوب را علیه این ایدئولوژی وحشتناک، پست و مخرب متحد کرد.
ماریا النا الوردین
ماریا النا الوردین، رئیس فدراسیون بینالمللی زنان در امور حقوقی از آرژانتین، طی سخنان کوتاهی با اشاره به تلاشهای حکومت آخوندی برای زد و بند با دولت قبلی آرژانتین بهمنظور لاپوشانی نقش سرمداران رژیم در عملیات تروریستی بوئنوسآیرس در سال 1994، گفت: بهعنوان یک حقوقدان، میخواهم فساد سیستم (رژیم) ایران در پرونده (مربوط به) آرژانتین را محکوم کنم.
جمال العواضی
جمال العواضی رئیس مرکز ملی حقوقبشر یمن نیز طی سخنانی تصریح کرد: در قانون اساسی (رژیم) ایران یک بند بسیار روشن درباره صدور « انقلاب» وجود دارد. در یمن حوثیها ابزار رژیم ایران در منطقه ما و در کشور من هستند. آنها شروع به تغییر سیستم آموزشی کردهاند. که منجر به ایجاد تروریستهای جدید خواهد شد. رژیم ایران تنها رژیم تروریستی در جهان است که از گروههای تروریستی حمایت میکند. اکنون زمان اقدام است و نه حرف. باید اقدامات بیشتری علیه این رژیم در پیش گرفته شود. چون رژیم (ایران) تروریستهای بیشتری را در سراسر جهان بهوجود خواهد آورد. اگر این رژیم به صدور بنیادگرایی و تروریسم خود به جهان ادامه بدهد همه جهان از آن زیان خواهند دید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر