در کل روستا خبری از بهداشت نیست. کودکان که سوء تغذیه از سر و صورتشان میریزد با بدنهای نیمهلخت زیر آفتاب سوزان روستا، بیهدف این سو و آن سو میروند. تنها سرویس بهداشتی روستا یک سنگچین است که بدون در و دیوار در گوشهیی ساخته شده و استحمام اگر آبی باشد ماهی یکبار بیشتر میسر نیست. نبود بهداشت در کنار بیآبی به رشد انواع بیماریها منجر شده است. بیشتر کودکان دچار سوء تغذیه هستند که وضعیت کل استان هم بهتر نیست
اینها تنها گوشههایی کوچک از اعترافات رسانههای رژیم به بیداد فقر و بیخانمانی در حاکمیت قرونوسطایی ولایتفقیه است که در نابود کردن و انهدام سرمایههای ملی میهن اسیر هیچ حد و مرزی نشناخته و نمیشناسد. فقر و بدبختی این روزها چنان در سراسر میهن گسترده شده است که بسیاری از اقشار ضربهپذیر و بهطور خاص روستاییان در زندگی روزمره خود به بنبست کامل رسیدهاند
اپیدمی فقر غذایی و سوءتغذیه ناشی از بحران اقتصادی که چپاولگری و فساد نهادینه شده نظام ولایتفقیه بر مردم میهنمان تحمیل کرده است، شرایط زندگی و تغذیه را در بسیاری از مناطق کشور تا آنجا فاجعهبار کرده است که معاون توسعه روستایی آخوند روحانی اعتراف میکند: وضعیت بسیاری از روستاها «اسفبار» است و جوانهای روستایی بهدلیل فقر خانواده امکان ادامه تحصیل ندارند. خانوادههایی در برخی روستاها زندگی میکنند که دو سال است گوشت نخوردهاند. بسیاری از روستاهای ایران به آب سالم، جاده و امکانات اولیه زندگی دسترسی ندارند
این در حالی است که سایت حکومتی وابسته به سپاه پاسداران موسوم به باشگاه خبرنگاران جوان 17تیر 96 تحت عنوان 12میلیون ایرانی زیر خط فقر بهنقل از سرکرده «ستاد اجرایی فرمان خمینی» مینویسد: «ایران، بورکینافاسو نیست، کشوری است که منابع دارد. چهارمین ذخائر نفتی دنیا را داریم یعنی ۹.۳درصد ذخائر نفتی در اختیار ماست. ما از طریق عدم خام فروشی نفت میتوانیم ۸۰۰میلیارد دلار درآمد داشته باشیم و همچنین در مورد گاز هم ایران با در اختیار داشتن ۱۸.۲درصد از ذخایر گاز، اولین دارندهی ذخایر گاز دنیاست که میتوانیم با عدم خام فروشی تنها در همین زمینه تعداد زیادی شغل ایجاد کنیم. زعفران بازاری ۸.۵میلیارد دلاری دارد و ۹۵درصد از این بازار برای ایران است در حالی که تنها ۴۰۰میلیون دلار از آن برداشت میکنیم. ایران همچنین رتبهی نخست در تولید پسته، خاویار، زرشک و انار در دنیا را دارد. با توجه به اینکه مرکز زعفران در خراسان شمالی و مرکز پسته در کرمان است، وضعیت اشتغال در این دو شهر چندان خوب نیست. ایران دو هزار و ۷۰۰کیلومتر مرز دریایی بینالمللی دارد، هر کشوری با ۲۰۰کیلومتر مرز دریایی میتواند ۲۰۰میلیون نفر را اداره کند، تمام شهرهای آباد دنیا در کنار دریاها هستند در حالی که در ایران فقیرترین شهرها در کنار دریا هستند
این بحرانها و پیامدهای عمیق اجتماعی ناشی آز آن که بهتازگی ابعاد وسیعتر و گستردهتری نیز به خود گرفته است سبب شده است که رسانههای وابسته به باندهای حکومتی در ادامه جنگ و دعواهای غارتگرانه خود ضمن انتشار اخبار و گزارشات مختلف از روستاییان محروم، گوشههایی ناچیز از درد و رنج بیکران میلیونها روستایی مناطق محروم کشور را برملا کنند. روستاهایی که روزی سرسبز، پرآب، و سرزنده بودند اما در نتیجه سیاستهای ضدمردمی حکومت آخوندی و مافیای آب وابسته به سپاه پاسداران ضدمردمی امروز جای خود را به بیابانهای خشک و لم یزرع داده است که راهکاری جز فرار روستاییان و
اینها تنها گوشههایی کوچک از اعترافات رسانههای رژیم به بیداد فقر و بیخانمانی در حاکمیت قرونوسطایی ولایتفقیه است که در نابود کردن و انهدام سرمایههای ملی میهن اسیر هیچ حد و مرزی نشناخته و نمیشناسد. فقر و بدبختی این روزها چنان در سراسر میهن گسترده شده است که بسیاری از اقشار ضربهپذیر و بهطور خاص روستاییان در زندگی روزمره خود به بنبست کامل رسیدهاند
اپیدمی فقر غذایی و سوءتغذیه ناشی از بحران اقتصادی که چپاولگری و فساد نهادینه شده نظام ولایتفقیه بر مردم میهنمان تحمیل کرده است، شرایط زندگی و تغذیه را در بسیاری از مناطق کشور تا آنجا فاجعهبار کرده است که معاون توسعه روستایی آخوند روحانی اعتراف میکند: وضعیت بسیاری از روستاها «اسفبار» است و جوانهای روستایی بهدلیل فقر خانواده امکان ادامه تحصیل ندارند. خانوادههایی در برخی روستاها زندگی میکنند که دو سال است گوشت نخوردهاند. بسیاری از روستاهای ایران به آب سالم، جاده و امکانات اولیه زندگی دسترسی ندارند
این در حالی است که سایت حکومتی وابسته به سپاه پاسداران موسوم به باشگاه خبرنگاران جوان 17تیر 96 تحت عنوان 12میلیون ایرانی زیر خط فقر بهنقل از سرکرده «ستاد اجرایی فرمان خمینی» مینویسد: «ایران، بورکینافاسو نیست، کشوری است که منابع دارد. چهارمین ذخائر نفتی دنیا را داریم یعنی ۹.۳درصد ذخائر نفتی در اختیار ماست. ما از طریق عدم خام فروشی نفت میتوانیم ۸۰۰میلیارد دلار درآمد داشته باشیم و همچنین در مورد گاز هم ایران با در اختیار داشتن ۱۸.۲درصد از ذخایر گاز، اولین دارندهی ذخایر گاز دنیاست که میتوانیم با عدم خام فروشی تنها در همین زمینه تعداد زیادی شغل ایجاد کنیم. زعفران بازاری ۸.۵میلیارد دلاری دارد و ۹۵درصد از این بازار برای ایران است در حالی که تنها ۴۰۰میلیون دلار از آن برداشت میکنیم. ایران همچنین رتبهی نخست در تولید پسته، خاویار، زرشک و انار در دنیا را دارد. با توجه به اینکه مرکز زعفران در خراسان شمالی و مرکز پسته در کرمان است، وضعیت اشتغال در این دو شهر چندان خوب نیست. ایران دو هزار و ۷۰۰کیلومتر مرز دریایی بینالمللی دارد، هر کشوری با ۲۰۰کیلومتر مرز دریایی میتواند ۲۰۰میلیون نفر را اداره کند، تمام شهرهای آباد دنیا در کنار دریاها هستند در حالی که در ایران فقیرترین شهرها در کنار دریا هستند
این بحرانها و پیامدهای عمیق اجتماعی ناشی آز آن که بهتازگی ابعاد وسیعتر و گستردهتری نیز به خود گرفته است سبب شده است که رسانههای وابسته به باندهای حکومتی در ادامه جنگ و دعواهای غارتگرانه خود ضمن انتشار اخبار و گزارشات مختلف از روستاییان محروم، گوشههایی ناچیز از درد و رنج بیکران میلیونها روستایی مناطق محروم کشور را برملا کنند. روستاهایی که روزی سرسبز، پرآب، و سرزنده بودند اما در نتیجه سیاستهای ضدمردمی حکومت آخوندی و مافیای آب وابسته به سپاه پاسداران ضدمردمی امروز جای خود را به بیابانهای خشک و لم یزرع داده است که راهکاری جز فرار روستاییان و
...پناه بردن به حاشیه شهرها برای آنان باقی نگذاشته است
این خبرگزاری ایسنا در ادامه این اعترافات خود اضافه کرده است: جمعیت کشور در سال ۱۳۳۵ نزدیک به ۱۹میلیون نفر بود که از این میان نزدیک به ۶میلیون نفر یعنی معادل ۳۱.۴درصد جمعیت شهری و بیش از ۱۳میلیون نفر یعنی معادل ۶۸.۶درصد جمعیت کشور را روستاییان تشکیل میدادند؛ اما در سال ۱۳۹۵ جمعیت کشور طبق آمارها بیش از ۷۵میلیون نفر اعلام شد که سهم شهر نشینی به بیش از ۷۱.۴درصد رسید و سهم روستاییان نیز به ۲۸.۶درصد کاهش یافت و پیشبینی میشود در سرشماری نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵ این نسبت باز هم فاصله بیشتری خواهد گرفت و جمعیت روستانشین کشور کاهش پیدا خواهد کرد». و این در حالی است که «از بین رفتن هر هکتار زمین کشاورزی روستایی، امنیت غذایی ٢٠ نفر را به مخاطره میاندازد
اعتراف هر چند اندک رسانههای رژیم، عمق فاجعهای که امروز در مناطق محروم روستایی میهن اسیر میگذرد را تا حدی نشان میدهد
-خبرگزاری حکومتی مهر 2مرداد 96 در توصیف مشکلات طاقتفرسای یکی از بیشمار روستاهای خراسان جنوبی بهنام روستای جلاران این چنین مینویسد: در ۲دهه گذشته نیمی از ۳۵۰۰روستای خراسان جنوبی بهدلیل بیآبی و بیکاری خالی از سکنه شده است. همین سرنوشت آینده جلاران را هم تهدید میکند. ضریب محرومیت در جلاران مانند بسیاری روستاهای دیگر این منطقه در بالاترین حد قرار دارد. این روستا با مرکز شهرستان یعنی در میان ۵۲کیلومتر فاصله دارد که ۲۰کیلومتر آن سنگلاخی است. پس از خشکسالیهای پیدرپی، آبرسانی به جلاران همانند ۴۳۶روستای دیگر خراسان جنوبی از طریق تانکر انجام میشود. تانکری که اگر به موقع پر شود، آب خوردن انسان و دام فراهم است اما اگر تأخیری صورت گیرد، آب شور تنها چاه روستا منبع آب روستا است. آب شور به کار خوردن نمیآید اما شستن ظروف و لباسها را با آن انجام میدهند؛ اما همان هم محدود است. برای اینکه چند سطل آب در ته چاه جمع شود، باید چند روزی درب چاه بسته بماند و برداشتی انجام نشود، تا آب قطره قطره از لابلای خاک تشنه در چاه نشست کند.
برخلاف گفته فرماندار مبنی بر آبرسانی مرتب به روستا، زنان روستا میگویند ابرسانی ضعیف است و گاه ۴۸ساعت بدون آب سر میکنند و ناچارند از آب شور تنها چاه به جا مانده در روستا مصرف کنند
مهر آخوندی در ادامه اعترافات خود در توصیف فقر و محرومیت مردم این روستا که در فقر غوطه ورند این چنین اضافه کرده است: «در کل روستا خبری از بهداشت نیست. کودکان که سوء تغذیه از سر و صورتشان میریزد با بدنهای نیمه لخت زیر آفتاب سوزان روستا، بیهدف این سو و آن سو میروند. بیضههای ورم کرده یکی ۲پسربچه که بدون جامهای بر تن، با پای لخت گوشه و کنار خزیدهاند نشان از نفوذ بیماریهای عفونی در تنهای نحیفشان دارد. تنها سرویس بهداشتی روستا یک سنگچین است که بدون در و دیوار در گوشهیی ساخته شده و استحمام اگر آبی باشد ماهی یکبار بیشتر میسر نیست. همین نبود بهداشت است که سبب شده در استان خراسان جنوبی ۲هزار بیمار صعبالعلاج فقط در مجموعه کمیته امداد وجود داشته باشند که این عدد ۸درصد بیماران صعبالعلاج تجت پوشش امداد در کل کشور است.
این در حالی است که خراسان جنوبی تنها یک درصد جمعیت کشور را به خود اختصاص داده است. حدود ۱۶درصد کودکان ۶ساله خراسان جنوبی دچار کوتاهی قد هستند و کم وزنی در نوزادان ۱۵ تا ۲۳ماهه حدود ۱۳درصد است. شش هزار کودک ۶ساله خراسان جنوبی سوء تغذیه دارند و کم وزنی در خردسالان استان ۳برابر میانگین کشوری است
-خبرگزاری حکومتی مهر 21تیرماه 1396 تحت عنوان روایت 20سال تشنگی و فقر در توصیف یکی دیگر از روستاهای محروم خراسان جنوبی بهنام کلاته نظر مینویسد: «کلاته نظر از محرومترین روستاها در خراسان جنوبی است بهطوری که بر اساس شاخصها، ضریب محرومیت این روستا ۹ است. هر چند رضا سلمآبادی مدیرکل امداد خراسان جنوبی معتقد است اعداد و ارقام شاخص خوبی برای بیان محرومیت این روستاها نیست. انتهای محرومیت در کشور ضریب ۹ پیشبینی شده اما فقر واقعی فراتر از این عددهاست
مهر آخوندی در ادامه این گزارش در توصیف شرایط دردناک و طاقتفرسای مردم محروم این روستا میافزاید: «اهالی کلاته نظر برای رفع و رجوع بیماریهای معمولی با طی ۳۰–۴۰کیلومتر خود را به اسدیه و در میان میرسانند» چرا که «خانه بهداشت روستا مهر و موم شده و به کار روستاییان نمیآید. وقتی به مسئولان بهداشت در میان مراجعه کردند به آنها گفته شد تا سال ۹۹ خبری از خدمات بهداشتی و درمانی نیست، در نتیجه اهالی کلاته نظر برای رفع و رجوع بیماریهای معمولی با طی ۳۰–۴۰کیلومتر خود را به اسدیه و در میان میرسانند و وقتی مرض بیخ پیدا میکند یا زنی پا به ماه میشود، تا بیرجند ۲۰۰کیلومتر راه است
نبود بهداشت در کنار بیآبی به رشد انواع بیماریها منجر شده است. بیشتر کودکان دچار سوء تغذیه هستند که وضعیت کل استان هم بهتر نیست. مدیرکل امداد خراسان جنوبی میگوید: شش هزار کودک ۶سال در استان سوء تغدیه دارند که کمیته امداد تنها امکان ارائه خدمت به ۳۵۰۰نفر از آنان را دارد. در حال حاضر تأمین آب شرب روستای کلاته نظر همانند ۵۰۰روستای دیگر در خراسان جنوبی از طریق تانکر انجام میشود. یک تانکر هفته به هفته به روستا آورده میشود. انسان و دام از همین آب مصرف میکنند. گاه پیش میآید که آب تانکر به اتمام میرسد اما خبری از تانکر جدید نیست. ۱۰۰نفر اهالی روستا زیر گرمای ۴۰درجه تابستان ساعتها و گاه شبانهروزی بیآب میمانند. انگار این روستاها در میانه دعواهای جناحی و پاسکاری متداول دستگاههای اجرایی فراموش شدهاند.
تنها کاریز روستا هفت سال است که خشک شده است. با ادامه خشکسالی، دور نیست روزی که کلاته نظر همچون ۱۶۰۰روستای دیگر خراسان جنوبی از بین برود یا مردمانش خانه و زندگی را رها کنند و به جای دیگری یا به شهر بروند. همین حالا هم ریزش جمعیت روستا آغاز شده است. جمعیت روستا که سال ۸۵بیش از ۱۷۵نفر بود در سرشماری سال ۹۰ به ۹۱نفر رسیده است
-سایت حکومتی موسوم به سلامت نیوز 14تیرماه 96 تحت عنوان خالی از سکنه شدن 47درصد روستاهای خراسان در پی خشکسالی بهنقل از بهاصطلاح مدیر کل کمیته موسوم به امداد استان خراسان جنوبی مینویسد: زیرساختهای کشاورزی و دامداری در این منطقه از 18سال پیش تاکنون نابود شده است بهطوریکه سه هزار و 700روستای موجود در استان خراسان جنوبی طی 19سال گذشته به هزار و 700روستا کاهش یافته است و بر همین اساس 47درصد روستاها خالی از سکنه شدهاند
این سایت حکومتی در ادامه به غوطهور بودن مردم محروم این قسمت از میهن اسیر در فقر و عوارض گسترده آن چنین اذعان مینماید: «اکثر بیماریهای مردم استان خراسان جنوبی ناشی از سوء تغذیه است و هماکنون هزار نفر از زنان باردار و شیرده در استان خراسان جنوبی از سوء تغذیه رنج میبرند. حدود 6هزار نفر جمعیت زیر 6سال در خراسان جنوبی دچار سوء تغذیه هستند..» و در نهایت اضافه میکند: با توجه به آمارهای ارائه شده در سوء تغذیه کودکان و مادران باردار و شیرده، شاخصهای امنیت غذایی کاملاً مشهود است، در حالی که اگر به امنیت غذایی جمعیت این منطقه توجه شود بیماریهایی از قبیل کمخونی زنان، لاغری و کموزنی نوزادان بروز پیدا نمیکنند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر