در تمامي كشورهاي جهان، شغل و تحصيل در جهت ارتقاي زندگی و شكوفايي نسل جوان و در خدمت پیشرفت وضعيت کل جامعه می باشد.اما در ايران، زنان جوان قرباني تبعيض نهادينه شده در زمينه شغل و تحصيل هستند که راه هرگونه پيشرفت و ترقي را بر آنان سد كرده است. به نحوي كه مطبوعات حكومتي می نویسند، زنان تحصيل كردگاني با دستمزدي كمتر از قانون كار، بدون بيمه و قرارداد، شناخته مي شوند. بنا به اعتراف معاون پژوهشی موسسه عالی پژوهش تأمین اجتماعی وزارت کشور، ۸۰ درصد شاغلان بدون بیمه در ایران، از زنان هستند. (خبرگزاری حکومتی خبرآنلاین، ۴ آذر ۱۳۹۵
در حالی که خط فقر در ایران بیش از ۳میلیون تومان می باشد، زنان جوان ایرانی با مدارک و تحصیلات دانشگاهی مجبور هستند در مشاغل غیررسمی و با قراردادهای غیرقانونی با حقوقی معادل ۱۵۰هزارتومان در ماه به کار مشغول شوند
شهیندخت مولاوردي معاون رييس جمهور در امور زنان و خانواده نيز در گفتگويي تصريح كرد ، در سال 94، نرخ بيكاري دختران جوان، به بالاترين رقم طي 20سال اخير رسيده است. (وبسايت حكومتي سايك نيوز – 3بهمن 1395
بر اساس نتایج طرح آمارگیری نیروی کار تابستان 1395 مرکز آمار ایران اعلام كرده است که میانگین نرخ بیکاری زنان جوان کشور در تابستان سال ۹۵ به 47.3درصد رسيد.یک گزارش منتشر شده در روزنامه شهروند به تاريخ 7تير ماه 96، حقايق تلخی را در این باره روشن مي سازد. بخشهایی از این مطلب ذیلاً درج می شود:مریم، لیسانس علوم سیاسی میگوید شش ماه است که از حدود ۳عصر تا ۱۲ شب در این فلافلفروشی کار میکنم و ماهی ۱۵۰هزارتومان حقوق میگیرم.خانوادهام به من اعتماد کامل دارند وگرنه نصفشب برگشتن یک دختر به خانه، آن هم در این شهر کوچک برای فامیل بیآبرویی است
کار و حقوق مریم، در شهر دهدشت و دیگر شهرهای استان نهتنها استثنا نیست بلکه تبدیل به یک رویه شده است؛ او یکی از حدود هشت میلیون کارگر ایرانی است که حداقلهای قانون کار هم شامل حالش نمیشود. پیش از این هم نمیشد. مي گويد: از سه سال پیش منشی دو پزشک بودم. حقوقم تقریباً همین بود ولی کار بهتر و راحتتری داشتم، دقیق هم نمیدانم چرا اخراج شدم. بعد از آن هم چند ماه بیکار بودم و از بیکاری اینجا آمدم.شهناز فارغالتحصیل مهندسی کامپیوتر است که از ۷ و نیم صبح تا ۱۲و نیم ظهر و در شيفت عصر هم از ۵ تا ۸ در نمایندگی یکی از بیمههای معروف مشغول بهکار است.او متولد و ساکن مسجدسلیمان در استان خوزستان است که ماهانه ۳۰۰هزار تومان دستمزد میگیرد. شهناز میگوید: در مسجدسلیمان یا دزفول و شوشتر وضع کار دختران همین است. همین مغازه بغلی، دوستم با لیسانس حسابداری ۸ و نیم تا ۲عصر و ۴تا ۹ شب کار حسابداری میکند و ماهی ۲۰۰هزار تومان میگیرد
گلاره تا همین یکسال پیش ساکن ساختمان پنجطبقه پزشکان در مرکز استان کردستان بوده است. او مي گويد: تا مرداد پارسال منشی بودم، بدون هیچ قرارداد قانونی یا بیمهای. مدارک زیادی داشتم که میزان دریافتیام را نشان میداد و طبق قانون باید حق بیمه و حقوق رعایتنشدهام در این سالها را میگرفتم اما اداره کار معیار قضاوت را نه حداقل دستمزد تعیینشده که عرف بازار و اشتغال سنندج تعریف میکند. دستمزد بیشتر منشیها هم تقریباً همین مقدار است و من تا الآن هیچ پول و حقی از این شکایت دریافت نکردهام.گلاره میگوید که این شکایت برایش سنگین تمام شده و امکان ندارد پزشکی استخدامش کند هر چند که سهسال تجربه در منشیگری دارد. گلاره همراه همسرش حالا در شیفتهای مختلف یک کتابفروشی کار میکنند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر