درحالیکه رسانههای حکومتی مملو از اخبار مربوط به کودکان کار، کودکان خیابانی، کودکان بی سرپرست و یا زباله گرد میباشند، اکنون دادههای اجتماعی سخن از ظهور پدیده شوم دیگری بنام «قاچاق کودکان» در ایران را دارند
ابعاد این وضعیت ضد انسانی که عطف به سابقه جرم و فساد از سوی متولیان رژیم ع به یقین در دست باندهای مافیایی حکومت میباشد، به حدی است که یک گزارش اجتماعی ضمن پرده برداشتن از آن از جمله نوشت: «یک مقام مسئول در سازمان بهزیستی عنوان میکند که پدیده قاچاق کودکان در کشور به وجود آمده است. البته اشاره حبیب ا... مسعودی فرید بیشتر به قاچاق کودکان اتباع بیگانه به ویژه افغانها به ایران و بهکارگیری آنها در مشاغل کاذب یا فعالیتهایی مانند تکدیگری است، اما این نگرانی وجود دارد که کودکان ایرانیهم به ویژه کودکانی با سرپرستان فاقد صلاحیت ملعبه دست سودجویان شوند». (روزنامه حکومتی آرمان ۱۸ مهر ۱۳۹۶
گرچه این گزارش تلاش کرده تا با سرهم نمودن چنین جملاتی، موضوع را صرفا به «کودکان اتباع خارجی» معطوف نموده و بدینسان با ایجاد توهم، از فشارهای اجتماعی ناشی از خبر بکاهد، اما واقعیت این است که در یک حاکمیت ملی وبرپایه حقوق بشر، اساسا هیچ فرقی میان انسانها نیست و بدینسان اتباع خارجی که مهمان جامعه مهماننواز ایران میباشند، نباید در مقایسه با دیگر شهروندان مورد آزار، اذیت، هتک حرمت، بیقانونی و شکستن حریت انسانی قرار بگیرند، چه رسد به کودکان آنان
سخن از کودکان محرومی است که در دیکتاتوری سرکوبگر آخوندی از هرگونه حقوق انسانی، شهروندی و مدنی محروم هستند. بر این سیاق نه حق رفتن به مدرسه را دارند و نه حق داشتن بیمههای درمانی و یا شناسنامه و بدینسان ملاحظه میشود که سیاستهای مخرب رژیم برای استثمار، قاچاق و سوءاستفاده از کودکان چگونه از پیش برنامه ریزی شده است.
به موازات این واقعیت انسانی باید به بافت فاسد حاکمیت و رشد و نمو زمینههای اجتماعی برای بروز هرگونه خلافکاری در رابطه با کودکان اشاره نمود. یک کارگزار حکومتی ناخواسته ضمن اعتراف به این واقعیت میافزاید: «به راحتی میتوان با وعده و وعید کودکان را فریب داد تا زمینه برای سوءاستفاده و آزار آنها فراهم شود؛ اما به این مساله هم توجه شود که وقتی کودک در خیابان حضور دارد زمینه برای مشکلات عدیده برای آنها نیز فراهم میشود»
همچنین رکود شدید اقتصادی، بیکاری گسترده در میان خانوادهها، فقر و فلاکت از دیگر بسترهای مناسب برای تمامی تهدیدات علیه کودکان در ایران بشمار میروند. یک فعال حقوق کودکان در این رابطه میگوید: «بیشتر کودکان کار به دلیل مشکلات اقتصادی زندگی تن به کار میدهند که فقر در آن بیداد میکند
بر این منطق ملاحظه میشود که چگونه رژیم آخوندی مناسبترین بسترهای اجتماعی را برای سوءاستفاده و استثمار از کودکان فراهم نموده است، بطوریکه کودکان محروم با انواع و اقسام تهدیدها منجمله «قاچاق» روبرو میگردند
پیشتر نیز یک فعال حقوق کودکان از وجود «۷ میلیون کودک کار» در ایران خبرداده بود
رادیو صدای آلمان (۱۲ ژوئن ۲۰۱۷) در این رابطه گزارش کرد: «طبق آمار رسمی ۲ میلیون و طبق آمارهای غیررسمی ۷ میلیون کودک کار در ایران وجود دارد. در برخی از استانهای ایران میانگین سنی کودکان زبالهگرد تنها ۱۲ سال است
https://www.hambastegimeli.com/…/71486-رشد-قاچاق-کودکان-در-…
ابعاد این وضعیت ضد انسانی که عطف به سابقه جرم و فساد از سوی متولیان رژیم ع به یقین در دست باندهای مافیایی حکومت میباشد، به حدی است که یک گزارش اجتماعی ضمن پرده برداشتن از آن از جمله نوشت: «یک مقام مسئول در سازمان بهزیستی عنوان میکند که پدیده قاچاق کودکان در کشور به وجود آمده است. البته اشاره حبیب ا... مسعودی فرید بیشتر به قاچاق کودکان اتباع بیگانه به ویژه افغانها به ایران و بهکارگیری آنها در مشاغل کاذب یا فعالیتهایی مانند تکدیگری است، اما این نگرانی وجود دارد که کودکان ایرانیهم به ویژه کودکانی با سرپرستان فاقد صلاحیت ملعبه دست سودجویان شوند». (روزنامه حکومتی آرمان ۱۸ مهر ۱۳۹۶
گرچه این گزارش تلاش کرده تا با سرهم نمودن چنین جملاتی، موضوع را صرفا به «کودکان اتباع خارجی» معطوف نموده و بدینسان با ایجاد توهم، از فشارهای اجتماعی ناشی از خبر بکاهد، اما واقعیت این است که در یک حاکمیت ملی وبرپایه حقوق بشر، اساسا هیچ فرقی میان انسانها نیست و بدینسان اتباع خارجی که مهمان جامعه مهماننواز ایران میباشند، نباید در مقایسه با دیگر شهروندان مورد آزار، اذیت، هتک حرمت، بیقانونی و شکستن حریت انسانی قرار بگیرند، چه رسد به کودکان آنان
سخن از کودکان محرومی است که در دیکتاتوری سرکوبگر آخوندی از هرگونه حقوق انسانی، شهروندی و مدنی محروم هستند. بر این سیاق نه حق رفتن به مدرسه را دارند و نه حق داشتن بیمههای درمانی و یا شناسنامه و بدینسان ملاحظه میشود که سیاستهای مخرب رژیم برای استثمار، قاچاق و سوءاستفاده از کودکان چگونه از پیش برنامه ریزی شده است.
به موازات این واقعیت انسانی باید به بافت فاسد حاکمیت و رشد و نمو زمینههای اجتماعی برای بروز هرگونه خلافکاری در رابطه با کودکان اشاره نمود. یک کارگزار حکومتی ناخواسته ضمن اعتراف به این واقعیت میافزاید: «به راحتی میتوان با وعده و وعید کودکان را فریب داد تا زمینه برای سوءاستفاده و آزار آنها فراهم شود؛ اما به این مساله هم توجه شود که وقتی کودک در خیابان حضور دارد زمینه برای مشکلات عدیده برای آنها نیز فراهم میشود»
همچنین رکود شدید اقتصادی، بیکاری گسترده در میان خانوادهها، فقر و فلاکت از دیگر بسترهای مناسب برای تمامی تهدیدات علیه کودکان در ایران بشمار میروند. یک فعال حقوق کودکان در این رابطه میگوید: «بیشتر کودکان کار به دلیل مشکلات اقتصادی زندگی تن به کار میدهند که فقر در آن بیداد میکند
بر این منطق ملاحظه میشود که چگونه رژیم آخوندی مناسبترین بسترهای اجتماعی را برای سوءاستفاده و استثمار از کودکان فراهم نموده است، بطوریکه کودکان محروم با انواع و اقسام تهدیدها منجمله «قاچاق» روبرو میگردند
پیشتر نیز یک فعال حقوق کودکان از وجود «۷ میلیون کودک کار» در ایران خبرداده بود
رادیو صدای آلمان (۱۲ ژوئن ۲۰۱۷) در این رابطه گزارش کرد: «طبق آمار رسمی ۲ میلیون و طبق آمارهای غیررسمی ۷ میلیون کودک کار در ایران وجود دارد. در برخی از استانهای ایران میانگین سنی کودکان زبالهگرد تنها ۱۲ سال است
https://www.hambastegimeli.com/…/71486-رشد-قاچاق-کودکان-در-…
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر