در بخش دیگری از فایل صوتی دیدار هیأت مرگ با آقای منتظری شاهد برگ دیگری از رذالت و دجالیت بینظیر آخوندی هستیم. زمانی که آقای منتظری دوباره موضوع زشتی و کراهت اعدام افراد بیگناه تو ماه محرم رو مطرح میکنه... نگاه کنین
منتظری: «محرم همین حالاست... 2روز از محرم گذشته حالا.»
نیری: «قرار است ملاقاتها آزاد بشود و این خودش کلی جو شکنی میکند...»
رئیسی: «راجع به این ماه محرم اگه اجازه بدین حاج آقا، ما یک تعدادی از اینها رو از اتاقاشون آوردیم... اگر اجازه بفرمایید، حدود دویست نفر هستن که اینها رو...»
نیاز به هیچ توضیحی نداره. ترکیبی از دنائت و شقاوت و رذالت آخوندی رو تو همین چند جمله میتونیم ببینیم.
منتظری میگه بابا دو روز از محرم گذشته بس کنین. اما آخوند هیأت مرگ که میخواد بحث رو عوض کنه میگه چند روز دیگه ملاقاتها شروع میشه جوشکنی میشه اوضاع میخوابه... با این حرف مسیر صحبت رو عوض میکنه و بحث میره رو ملاقات. بعد هم رئیسی میاد جمعوجور کنه میگه حاج آقا درسته محرمه اما اجازه بدین این چند تا هم رسیدگی [حلق آویز] کنیم... 200تا بیشتر نیستن سریع انجام میشه...
این همه نگرش و دیدگاه نظام ولایتفقیه در مورد انسانه. آخوند خونخوار رئیسی میگه 200تا بیشتر نیست بذار اینا هم بزنیم بعد...
قتلعام ـ برگی دیگر از فریبکاری و جنایت
میبینید! انگار داره از 200قطعه چوب صحبت میکنه نه 200جان ِروان و انسانهایی که هفت سال شکنجه شدن و هر کدوم دهها نفر برای دیدارشون ثانیهشماری میکنن. این البته بخشی از واقعیت ولایت چندشآور فقیه و مزدورانشه.
نگاه کنین:
رئیسی: «راجع به این ماه محرم اگه اجازه بدین حاج آقا، ما چون یک تعدادی از اینها را از اتاقاشون آوردیم برای همین برخورد، یه بار برخورد کردیم و نظر ندادیم، اینها الآن در سلولهای انفرادی هستن، اگر اینها را الآن نظر ندیم و برگردن توی بند عمومی، اینا باز مسائلی ایجاد میکنه، اگر اجازه بفرمایید، حدود دویست نفر هستن که اینها رو.
منتظری: من هیچ اجازهیی نمیدم من با یکیاش هم مخالفم. من با یکیاش هم مخالفم. به من نگویید اجازه بدهید، شما خودتون میدونید.
قتلعام ـ تلاش هیأت مرگ برای ادامه کشتار در ماه محرم
البته در عمل به همون حرف هم پایبند نبودن. فردای اون روز یعنی سهشنبه 25مرداد 67دهها مجاهدرو تو زندانهای اوین و گوهردشت حلقآویز کردن و موضوع راهاندازی ملاقات و جوشکنی و... همه جوسازی و نیرنگ و فریب بود. 12روز بعد از این دیدار یعنی روز شنبه پنجم شهریور ۶۷، تازه اعدام زندانیان مارکسیست و یاران مبارز در اوین و گوهردشت رو شروع کردن. اعدام اونها به جرم ایستادگی و پایداری
روی عقایدشون تا بیست و دوم محرم ادامه داشت.
قتلعام ـ اعدام زندانیان سیاسی مارکسیست تا نیمه شهریور 1367
گفت سه چهار روز دیگه ـ یعنی تا 28مرداد ـ ملاقاتها شروع میشه جو میشکنه اما چهار پنج ماه بعد با خانوادههای شهیدان تماس گرفتن و آخرین خنجر رو تو قلبشون فرو کردن. همون زمان هم ملاقات زندانیان باقیمانده شروع شد.با بعضی از مادرها تماس گرفتن گفتن بچهتون آزاده بیاین ببرینش و بعد با قهقه ساک لباس عزیزشونو انداختن جلو مادر و پدر و گفتن اعدامش کردیم. چه پدرها و مادرها که بر اثر شنیدن خبر بلافاصله جان باختن، چه جوانهها و جانهایی که پژمرد و چه رذالتهایی در حق خواهران و خانوادهها انجام شد که از بیانش هم شرم داریم.در نگاه شیخ هیچ حریمی محترم نیست. نه حریم جان زنان و نوجوانان، نه حریم بیماران و محکومان و نه حریم محرم و امام حسین. آنچه محترم و حرمتش واجبه حریم ولایت شیطانی اونهاست. بیعلت نیست که قائم مقامش به جایی میرسه که میگه «مردم از ولایتفقیه داره چندش شون میشه»
قتلعام ـ اعتراف منتظری به میزان تنفر مردم از ولایت فقیه
منتظری: «در روزنامهها هم الآن در خارج میگند، حالا جرأت نمیکنند در روزنامهها در داخل، بعد ها در آینده میگن. من دلم نمیخواست اینطور بشه، مردم از ولایتفقیه داره چندش شون میشه، من دلم نمیخواست ولایتفقیه به اینجا برسه».
بله! در نگاه جلاد هیچ حریمی جز ولایت چندشآور فقیه محترم نیست حریمی که با همت و اراده جمعی در جنبش دادخواهی زندانیان قتلعام شده خرد شد و بهزودی نابود خواهد شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر