فرانسوا اولاند رئیسجمهور فرانسه بهمنظور اهدای لژیون دونور بالاترین نشان افتخار این کشور به ژیلبر میتران به پاس قدردانی از 44سال خدمات او بهعنوان شهردار، نماینده مجلس ملی، مشاور شورای استان و رئیس بنیاد فرانسلیبرته - دانیل میتران، به شهر لیبورن در جنوب غربی فرانسه سفر کرد.
فیلیپ بوئیسون شهردار کنونی لیبورن که در سال 2011 این سمت را از ژیلبر میتران تحویل گرفت، قبل از سفر فرانسوا اولاند به این شهر گفت: این استثنایی است که رئیسجمهور، (نشان) لژیون دونور را در خارج از کاخ الیزه اهدا کند.
رسانههای فرانسه گزارش دادند، فرانسوا اولاند بهعنوان اولین رئیسجمهور طی 24سال گذشته و بعد از سفر فرانسوا میتران به لیبورن، به این شهر سفر کرد تا لژیون دونور را به ژیلبر میتران اهدا کند.
اولاند در سفر خود به لیبورن با مقامات محلی دیدار کرد و از اماکن شهر بازدید بهعمل آورد.
مراسم اهدای نشان لژیون دونور به ژیلبر میتران، که گزارش آن توسط سایت رسمی کاخ الیزه منتشر شد. با حضور فرانسوا اولاند و شماری از نمایندگان مجلس ملی و منتخبان فرانسوی، در شهرداری لیبورن برگزار شد.
فرانسوا اولاند در این مراسم، درباره علت سفرش به لیبورن، گفت: «ژیلبر میتران میبایست فقط توسط یک رئیسجمهور از سوی جمهوری فرانسه برجسته شود. فعالیتهای او بهعنوان شهردار، نماینده مجلس، سیاستمداری متعهد و مسئول، دلایل موجهی برای سفر من به شهر او- لیبورن- است».
رئیسجمهور فرانسه اضافه کرد: «ژیلبر میتران، شما نامی را حمل میکنید که برای همه ما معنا و مفهوم بسیاری دارد؛ چون نشانی از یک تعهد بوده است، تعهدی برای یک زندگی کامل. ولی شما هرگز صرفاً یک وارث نبودهاید، خودتان به تنهایی سمتهایتان را بهدست آوردید بهعنوان نماینده مجلس، مشاور شورای استان و بهخصوص شهردار لیبورن آن هم به مدت 25سال. سیاست همواره بخشی از زندگی شما بوده و بهسختی میشد از آن فاصله گرفت. پدرتان هنگام تولد شما وزیر بود و این امری نادر است و پدرتان آن موقع جوان بود.
در سال 1981 شما بهعنوان نماینده مجلس ملی انتخاب شدید، کمی قبل از آن فرانسوا میتران به ریاستجمهوری برگزیده شد. نماینده مجلس بودن وقتی پسر رئیسجمهور هستید، سادهترین موضع نیست؛ چون حرفهای شما میتوانست همچون اعتقادات رئیسجمهور برداشت شود. ولی شما همیشه یک شخصیت مستقل بودید و قادر بودید که موضعگیری کنید. بدون اینکه آنرا به هیچکس دیگری ارجاع بدهید. چون همواره مستقل عمل کردید.
فرانسوا اولاند سپس دستاوردهای ژیلبر میتران را بهعنوان شهردار لیبورن برشمرد و افزود: «در سال 2014... . شما بعد از نزدیک به 40سال در مواضع محلی و ملی، یعنی تقریباً به اندازه پدرتان... (از این مواضع کنار کشیدید)... فرانسوا میتران... که قطعاً ما را نظاره میکند، به دستاوردهای شما افتخار میکند...»
شما به تعهدات مادرتان، دانیل میتران هم وفادار بودید، کسی که در 17سالگی از رزمندگان بود و در تمام طول عمرش رزمنده باقی ماند. او در قبال هیچ چیزی که میتوانست کرامت بشری یا آزادیهای اساسی را زیر سؤال ببرد بیتفاوت نبود و او همین را به نبرد خود تبدیل کرده بود، آن هم با تأسیس بنیاد فرانس لیبرته. اجازه بدهید یک خاطره شخصی تعریف کنم: من در آن زمان در دیوان محاسبات بودم و دانیل میتران بهدنبال یک خزانهدار برای انجمنش بود. در اوایل سالهای دهه 1980 بودیم و نام انجمن هنوز «فرانس لیبرته» نبود، بلکه «آرمان مشترک» بود؛ حال نمیدانم چرا این مسئولیت به من واگذار شد که دریابم چه طور میتوان چنین انجمنی را تأمین مالی کرد. ما توانستیم این امر را برای آن راهاندازی کنیم تا بدین ترتیب از انجمن «آرمان مشترک» تا «فرانس لیبرته»، دانیل میتران این امکان را داشته باشد که با حمل ارزشها و ایدهآلهای خودش، قادر باشد آنرا در سراسر جهان نیز بسیج کند. بهخصوص برای حقوق انسانی و منافع مشترک انسانها، یعنی آب. اینجا هم شما ژیلبر میتران، در نبرد برای دسترسی به آب، وقتی فقدان آن وجود دارد، وقتی خصوصی و یا فاسد شده؛ چون سرزمینهایی هست که در آن، نبرد برای آب، نبرد اصلی است، زیرا نبرد زندگی است. و اینجاست که شاهد نابرابری بین کسانی هستیم که میتوانند به آب دسترسی داشته باشند و کسانی که از آن محرومند. سرزمینهایی هست که متأسفانه این وضعیت در آن ادامه دارد. لذا شما تصمیم گرفتید این هدف، یعنی «آب آشامیدنی برای همه» را به هدفی برای ادامه تعهدات خود تبدیل کنید؛ و چنین بود که باز هم بهتازگی بر سر این مسأله مرتبط با حقوق انسانی و امکان ارائه محیطزیست مناسب برای همه، از آلبانی دیدار کردید و نتایجی از آن گرفتید که اقدامات دولت را روشن خواهند ساخت. این ژیلبر میتران است! یک زندگی کامل را وقف منافع مشترک کرد؛ منافع مشترک مردم لیبورن، مردم فرانسه و جهان. یک زندگی که طی آن شما را اینجا با نام «ژیلبر» شناختند، به شما با نام «ژیلبر» عشق میورزند. تصمیم گرفتید همواره به دور از توجهات زندگی کنید، ولی هرگز بیعملی پیشه نکنید؛ همواره در عمل بودهاید. یک روز اعلام کردید، آنچه برای شما مهم است، «بودن» است و نه صرفاً وجود داشتن. پس من به شما میگویم: شما یک شهروند بزرگ هستید، یک منتخب محلی هستید که میتواند به اقداماتش افتخار کند و یک پارلمانتر بزرگ بودید و به همین دلیل جمهوری امروز شما را برجسته میکند». (کفزدن جمعیت)
فرانسوا اولاند: آقای ژیلبر میتران، بهنام جمهوری فرانسه شما را به «شوالیه لژیون دونور» تبدیل میکنیم.
ژیلبر میتران بعد از دریافت نشان لژیون دونور در سخنرانی خود، ضمن قدردانی از رئیسجمهور فرانسه، گفت:
«من اهمیت افتخاری را که شما با تصمیمتان نصیبم کردید، درک میکنم، با قرار دادن نامم برای این نشان معتبر یعنی «لژیون دونور» طبق پیشنهاد وزیر کشور، جوامع محلی و نیز وزیر انجمنها، آقای برنارد کازنوو که امروز نخستوزیر است. بسیار خوشحالم کردید که پذیرفتید این نشان را با دستان خودتان به من اهدا کنید، آقای رئیسجمهور؛ آن هم همینجا در شهرداری لیبورن. همه، جدیت این مراسم آیینی را حس میکنند، ولی من ارزش آنرا میدانم: ارزش دوستی شما را.
باید به شما آقای رئیسجمهور احساساتم را اذعان کنم؛ احساس مرور مجدد مسیری که در سخنرانیتان بازگو کردید، مسیری که مربوط به من بود، ولی در واقع مربوط به همه ما است، همه این بازیگران که شما اصلیترین آن هستید؛ شخصیتهایی که مسئولیت سرپرستی دارند، ولی همچنین مسیر بسیاری از منتخبان و شهروندان که در این سالن هستند، مسیر یک ملت چپ و در واقع یک «ملت». این همچنین مسیرِ لحظة است که تاریخ پیشاپیش آنرا ثبت کرده است، هر چند مربوط به عصر معاصر باشد. لحظة همیشه حاضر در اشارهها و همواره در خبرها. هر کس در آن نقش خود را ایفا کرده است و اگر نقش من، برایم ارزش افتخاری را دارد که امروز نصیبم شد، شایستگی آنرا به این دلیل کسب کردهام که از بستگانم، مادر و پدربزرگ و والدینم، آموزش و الگو گرفتهام: الگوی تعهد برای ارزشهای انسانی. ارزشهایی که باید در قلب جامعه ما و در حرکت جهان قرار گیرند. من هم در آن قدم گذاشتم. تعهد من، بهترین شیوه برای رعایت اصل احتیاط نبود که باید طبق آن برای خشنود کردن افراد بد خلق و خو، از اینکه پسر پدرم و بیش از آن پسر مادر باشم، اجتناب میکردم. عجیب است که بخواهم خود را از اینکه مثل همه باشم منع کنم، لذا ترجیح دادم از مبارزه آنها دفاع و در آن ثبت نام کنم. صحبتهای تحسینآمیز شما درباره من، همین را یادآوری کرد و من به این امر حساسم که همین سخنان، منعکسکننده تقدیر من به والدینم باشد، بهخاطر معنا و مفهومی که به وجود من و بسیاری افراد دیگر دادند. شایستگی من فقط همین است که این شانس را داشتم که متعلق به اولین و تنها نسلی تاکنون باشم که به یمن آن والدین، شاهد جنگ در کشورش نبوده و حتی در اروپا نیز شاهد جنگ نبوده است و دلیلش بهیمن اروپاست... .
من آموختهام که باید آرزوهای بسیار بزرگ داشت تا در طول مسیر آنها را فراموش نکنیم. این امضا و نشانه مبارزه انجمن «فرانسلیبرته – دانیل میتران» است. امضایی که معادل سیاسی خود را هم دارد: رفتن بهسمت ایدهآل و فهم واقعیتها...
آقای رئیسجمهور در این نشانهای ارزشمند، آن چیزی را میبینم که در تقدیر از خدمت برای شهروندان ما است؛ ولی در آن بهخصوص تشویقشدن همه کسانی را میبینم که میخواهند به نسلهای آینده، زیباترین مشعلهایی را که به ما داده شده، منتقل کنند. آقای رئیسجمهور، خواهشمندم، همه تشکرات و دوستانهترین تقدیر مرا بپذیرید».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر