پنجشنبه، اسفند ۲۶، ۱۳۹۵

«نو» روز ما- ع. طارق


نوروز ما وقتی‌ست که از دست‌های سین هفتمِ هفت سین
(سین ممنوع) 
دستبد ناباوری بگشاییم
سکوت کوچه‌های تنهایی زده را
با رنگین‌کمانی از صدای خجسته شادی فتح کنیم
 
نوروز ما وقتی‌ست
که پشت پلک هر پنجره‌یی بنویسیم:
«پنجره، تنها برای تمرین گشودن و پرواز است
درهای خانه قلب ما، 
به روی هر آن‌که که بخواهد باز است» 
 
نوروز ما وقتی‌ست
که در تنگ یکرنگ صداقت
ماهی سرخ دلمان پیدا باشد
آینه‌هایمان را برای تکثیر زیبایی لبخند
برایگان در سفره هم بگذاریم.
 
نوروز ما وقتی‌ست که مشام گرسنه شهرهای ایران را
همزمان در لحظه سال تحویل
بوی سبزی پلو ماهی عید بردارد
و شرم گونه سیب
در دستها تکرار شود
نوروز ما وقتی‌ست که جای جنگل قاتل دار
در نقاشی ذهن علی، کودک هفت‌ساله همسایه
آب بنوشد کبوتر صلح
از کف دست
... 
آه! 
نوروز ما وقتی‌ست
که در جشن دفن فرهنگ قفس
با اشکهای لحظه شادی
بنویسیم روی گونه هم:
«آی آزادی!».

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر