یکی از شکوهمندترین صحنهها مقاومت سراسری مردم ایران علیه نظام سرکوب ولایتفقیه، برگزاری مراسم درخشان جشن چهارشنبهسوری است. همه ساله خبرنگاران حاضر در صحنه میگویند این خشم فروخورده خلق است که علیه نظام حاکم به انفجار رسیده است
مطمئنا آنچه در چهارشنبهسوری اتفاق میافتد بیگمان پیشدرآمد و تمرینی برای خیزش و قیام جهت روز سرنگونی نظام آخوندی است. روزی که کلیت نظام قرونوسطایی آخوندی با همة دستجات و باندهای غارتگرش در آتش قهر مردم مقاوم ایران خواهد سوخت و این چرک متعفن تاریخی برای همیشه از این زیباترین وطن شسته خواهد شد.
در سالهای گذشته رژیم سرکوبگر ولایتفقیه همواره تلاش کرده است تا با تبلیغات و دستگیری تا حد امکان قبل از رسیدن به شب چهارشنبهسوری اوضاع را به کنترل در بیاورد. امسال هم کمپین موسوم به «مواد منفجره چهارشنبهسوری را تحریم کنیم» را بهصورت گسترده در رسانههای دولتی تبلیغ و ترویج میکند و با وارونه گویی از حادثه پلاسکو میخواهد اینطور وانمود کند که عدم شرکت در چهارشنبهسوری نوعی همدردی و همکاری با آتشنشانهاست.
از سوی دیگر سرکرده نیروی انتظامی نیز اعلام کرده است که امسال میخواهد قبل از چهارشنبهسوری جوانان پرشور و مقاوم را که او آنها را اشرار میخواند، دستگیر و در یک ورزشگاه نگهداری کرده تا چهارشنبهسوری را از سر بگذراند. اما جدیترین بخش سناریو فتوای ولیفقیه زهرخورده، خامنهای است که وارد صحنه میشود و میگوید: «چهارشنبهسوری هیچ مبنای شرعی ندارد و مناسب است از آن اجتناب شود». اما به قول آخوند مکارم شیرازی «گوش شنوایی نیست؟».
«… این همه تجربه شده و هر سال هم گفته میشود، باز هم این همه خسارت داریم؛ بارها گفتهایم که این کار حرام است، اما زمانی بود یک فتوا همه را تحت تاثیر قرار میداد، اما الآن گوش شنوایی نیست». (خبرگزاری حکومتی ایسنا- 18اسفند 95)
واقعیت این است که چهارشنبه آخر سال برای حکومت آخوندی یک آتشفشان محسوب میشود و تاکنون سعی کرده است با تمهیدات گوناگون جلوی فوران آن را بگیرد. اما مگر میشود جلوی فوران آتشفشان را گرفت؟ همانطور که سالهای قبل نیز نظام به نفس افتاده آخوندی با فرا رسیدن ایام چهارشنبه سوری، چشمهیی از این آتشفشان مردم را تجربه کرد. شبهایی که بسیاری از خیابانها به کنترل جوانان درآمد و مقرهای بسیجی و انتظامی به آتش کشیده شد یا برخی از خودروهای دولتی که قصد مزاحمت و دستگیری جوانان را داشتند، توسط جوانان آتش زده شد. در سالهای گذشته رسانههای حکومتی خیابانها را در شب چهارشنبهسوری به «میدان جنگ» تشبیه میکردند.
سال گذشته خبرگزاری سپاه پاسداران موسوم به فارس روز سهشنبه 25اسفند94 طی گزارشی از مراسم چهارشنبهسوری در تهران به آتش زدن 41 سطل زباله توسط جوانان اعتراف کرد. این خبرگزاری حکومتی در گزارش خود از جمله نوشت: 134 مورد آتشسوزی و 3 حادثه انفجار ناشی از ترقه بازی رسیده که 41 مورد آتشسوزی سطل زباله، 11 مورد آتشسوزی وسیله نقلیه و نیز 10 مورد سایر اماکن بوده است. البته این خبرگزاری حکومتی به روی نامبارک نیاورد که آن 11 وسیله نقلیه مربوط به گشت مزدوران نیروی انتظامی بود و آن 10 مورد اماکن هم مربوط به مقر بسیجیان و پاسداران سرکوبگر بوده است.
همه این نمونهها نشان میدهد که چهارشنبهسوری برای جامعه امروز ایران فرصتی است برای خروش و اعتراض به نظام پلید آخوندی؛ مثل بسیاری فرصتهای اجتماعی دیگر که مردم ستمدیده از ظلم آخوندها، خشم و نفرت خود را به حاکمان نشان میدهند.
آری، همه ساله مردم و بهخصوص جوانان میهنمان با برافروختن آتش در چهارشنبه آخر سال، نشان میدهند که مسأله اصلی خروش و در افتادن با این رژیم ضدمردمی است. آنها با برافرختن آتشها نشان دادهاند که تنه راهحل سوزاندن ریش و ریشه نظام پوسیده ولایت است، بنابراین است که همه با هم بهرغم همه تمهیدات و تهدیدات رژیم فریاد میزنند که: «به استقبال آتش».
https://www.mojahedin.org/news/195114/
در سالهای گذشته رژیم سرکوبگر ولایتفقیه همواره تلاش کرده است تا با تبلیغات و دستگیری تا حد امکان قبل از رسیدن به شب چهارشنبهسوری اوضاع را به کنترل در بیاورد. امسال هم کمپین موسوم به «مواد منفجره چهارشنبهسوری را تحریم کنیم» را بهصورت گسترده در رسانههای دولتی تبلیغ و ترویج میکند و با وارونه گویی از حادثه پلاسکو میخواهد اینطور وانمود کند که عدم شرکت در چهارشنبهسوری نوعی همدردی و همکاری با آتشنشانهاست.
از سوی دیگر سرکرده نیروی انتظامی نیز اعلام کرده است که امسال میخواهد قبل از چهارشنبهسوری جوانان پرشور و مقاوم را که او آنها را اشرار میخواند، دستگیر و در یک ورزشگاه نگهداری کرده تا چهارشنبهسوری را از سر بگذراند. اما جدیترین بخش سناریو فتوای ولیفقیه زهرخورده، خامنهای است که وارد صحنه میشود و میگوید: «چهارشنبهسوری هیچ مبنای شرعی ندارد و مناسب است از آن اجتناب شود». اما به قول آخوند مکارم شیرازی «گوش شنوایی نیست؟».
«… این همه تجربه شده و هر سال هم گفته میشود، باز هم این همه خسارت داریم؛ بارها گفتهایم که این کار حرام است، اما زمانی بود یک فتوا همه را تحت تاثیر قرار میداد، اما الآن گوش شنوایی نیست». (خبرگزاری حکومتی ایسنا- 18اسفند 95)
واقعیت این است که چهارشنبه آخر سال برای حکومت آخوندی یک آتشفشان محسوب میشود و تاکنون سعی کرده است با تمهیدات گوناگون جلوی فوران آن را بگیرد. اما مگر میشود جلوی فوران آتشفشان را گرفت؟ همانطور که سالهای قبل نیز نظام به نفس افتاده آخوندی با فرا رسیدن ایام چهارشنبه سوری، چشمهیی از این آتشفشان مردم را تجربه کرد. شبهایی که بسیاری از خیابانها به کنترل جوانان درآمد و مقرهای بسیجی و انتظامی به آتش کشیده شد یا برخی از خودروهای دولتی که قصد مزاحمت و دستگیری جوانان را داشتند، توسط جوانان آتش زده شد. در سالهای گذشته رسانههای حکومتی خیابانها را در شب چهارشنبهسوری به «میدان جنگ» تشبیه میکردند.
سال گذشته خبرگزاری سپاه پاسداران موسوم به فارس روز سهشنبه 25اسفند94 طی گزارشی از مراسم چهارشنبهسوری در تهران به آتش زدن 41 سطل زباله توسط جوانان اعتراف کرد. این خبرگزاری حکومتی در گزارش خود از جمله نوشت: 134 مورد آتشسوزی و 3 حادثه انفجار ناشی از ترقه بازی رسیده که 41 مورد آتشسوزی سطل زباله، 11 مورد آتشسوزی وسیله نقلیه و نیز 10 مورد سایر اماکن بوده است. البته این خبرگزاری حکومتی به روی نامبارک نیاورد که آن 11 وسیله نقلیه مربوط به گشت مزدوران نیروی انتظامی بود و آن 10 مورد اماکن هم مربوط به مقر بسیجیان و پاسداران سرکوبگر بوده است.
همه این نمونهها نشان میدهد که چهارشنبهسوری برای جامعه امروز ایران فرصتی است برای خروش و اعتراض به نظام پلید آخوندی؛ مثل بسیاری فرصتهای اجتماعی دیگر که مردم ستمدیده از ظلم آخوندها، خشم و نفرت خود را به حاکمان نشان میدهند.
آری، همه ساله مردم و بهخصوص جوانان میهنمان با برافروختن آتش در چهارشنبه آخر سال، نشان میدهند که مسأله اصلی خروش و در افتادن با این رژیم ضدمردمی است. آنها با برافرختن آتشها نشان دادهاند که تنه راهحل سوزاندن ریش و ریشه نظام پوسیده ولایت است، بنابراین است که همه با هم بهرغم همه تمهیدات و تهدیدات رژیم فریاد میزنند که: «به استقبال آتش».
https://www.mojahedin.org/news/195114/
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر