سه‌شنبه، مرداد ۲۳، ۱۳۹۷

سخنرانی جولیو ترتزی، وزیر خارجه پیشین ایتالیا در کنفرانس بین‌المللی ایران: چشم‌انداز تغییر

من مایلم چند کلمه در مورد موضع اروپا درباره رژیم ایران چه الآن و چه در گذشته،‌ نظر بدهم. منظورم از موضع اروپا یعنی موضع کمیسیون اروپا و تمام ارگانهای اصلی این کمیسیون و دولتهای اصلی اتحادیه اروپا به‌ویژه دولتهای درگیر در مذاکرات ۱+۵ است.
اولین نکته‌ام این است که این سیاست «مماشات به هر قیمت» با رژیم ایران که هم‌اکنون اروپا در پیش گرفته، بر اساس یک فرضیه غلط و یک روایت خطرناک بنا شده است. این فرضیه و روایت غلط این است که روحانی یک پیشرفت برای رژیم و همین‌طور یک تضمین برای منافع غرب در منطقه محسوب می‌شود. این کاملاً غلط است. برای این‌که ما به‌خوبی می‌‌دانیم روحانی بخشی از رهبری رژیمی است که خامنه‌ای سردمدار آن است. رژیمی که دیدگاهش بر قراردادن مذهب شیعه جلوتر از سایر مذاهب اسلام و به کنترل در آوردن منطقه استوار است. این مسأله همچنین وضعیتی را ایجاد کرده است که واقعاً اقتصاد ایران را تخریب می‌کند. هیچ مبارزه واقعی علیه فساد وجود ندارد. هیچ اصلاحاتی در عناصر پایه‌یی اقتصاد صورت نگرفته است. هیچ کنترلی بر ابزار بانکی و مالی وجود ندارد که هم‌چنان به‌عنوان پایه‌یی برای سوخت‌رسانی به تروریسم عمل می‌کند و در نتیجه نقش سپاه و سیستم سرکوب را هم‌چنان تقویت می‌کند.
بنابراین این فرضیات و این تفکرات که اروپایی‌ها هم‌چنان عرضه می‌کنند تا در کنش و واکنش با رژیم ایران باشد باید تصحیح شوند. و این بسیار مهم است که اروپاییان با دولت ترامپ به نقشه‌مسیر مشترکی برای پرداختن به مشکل ایران برسند. چگونه این کار را بکنیم؟ مسیر پیش رو، استمرار فشار و تعیین شروطی در روابط‌مان است، یعنی در روابط اتحادیه اروپا با رژیم ایران. این کاملاً اشتباه است که راه دیگری مثل افزایش همکاری را دنبال کنیم. نه در زمینه فرهنگی و سیاسی و نه در زمینه‌یی که در برخی کشورهای اروپایی به‌وقوع پیوسته است یعنی در زمینه‌های نظامی و اطلاعاتی.
این بسیار مهم است که جدی‌تر باشیم و تعامل بین نهادهای اروپایی و دولت آمریکا وجود داشته باشد تا نگذاریم سیاست اروپا از روی ریل درست خارج شود، آن هم فقط جهت استمرار این تصور برای تجار که بازار ایران،‌ کوه طلا است. این چنین نیست. یک تله پرریسک است. حتی قبل از روی کار آمدن دولت ترامپ در واشنگتن هم‌چنین بود. اما اکنون بسیار آشکارتر شده است که ریسک‌های زیاد برای شرکتهای اروپایی و ایتالیایی وجود دارد. برای مثال حتی کمپانی‌های بزرگ خساراتی متحمل شده‌اند به‌خاطر تصمیم‌های غلطی که اتخاذ کردند بر اثر فشار دولت.
مایلم صحبتم را با اعمالی تمام کنم که رژیم ایران اخیراً‌ به آن دست می‌زند و حیله‌های غیرقابل قبولی که سعی می‌کند استفاده کند تا نفرت را در بین ایرانیان گسترش دهد و تفرقه را در میان آنها دامن بزند تا شورش مهمی را که به‌طور همزمان در بیش از ۱۴۰شهر ایران هفت هشت ماه پیش به‌وقوع پیوست را تحت‌الشعاع قرار دهد. مایلم به آخرین نمونه اشاره کنم. موردی که به‌نظر من می‌شود آن‌را منزجرکننده نامید. این نمونه مصاحبه رضا پهلوی، پسر شاه با بلومبرگ بود. من معتقدم که آن مصاحبه و این حرفی که در آن زد که «بهتر است از رژیم ایران حمایت کنیم تا از مجاهدین حمایت کنیم. برای این‌که ما مجبوریم». این سیاست همدستی و همکاری است که تحت هیچ شرایطی قابل‌قبول نیست. برای همین من مایلم از این فرصت استفاده کنم تا بر حمایت قوی از رئیس‌جمهور برگزیده مریم رجوی تأکید کنم تا مبارزه‌اش را ادامه بدهد. ما نمی‌توانیم بپذیریم که پسر آخرین حاکم بی‌اعتبار ایران از تبعیدگاه طلاییش علیه تنها مقاومت واقعاً دموکراتیک که مجاهدین هستند صحبت کند. آیا این یک انتقام‌گیری خانوادگی است؟ آیا خشم به‌خاطر نبردی است که برای دموکراسی و آزادی انجام شده است؟ من فکر می‌کنم ما علناً باید نشان بدهیم که ما در این آخرین تله رژیم ایران و همدستان او نخواهیم افتاد.
متشکرم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر