سه‌شنبه، مرداد ۲۳، ۱۳۹۷

«نشسته‌ایم و وطن..»- م. شوق

فروش دریاچه خزر

نشسته‌ایم و وطن ذره ذره می‌میرد
دد پلید، جان وطن را
به پیش چشم‌های پر از اشک و بهت‌زده
ذره ذره می‌گیرد
کجایی ای دل پردرد و خشم توفانی
کجایی ای شرف شیرگیر ایرانی
کنون که هر کرانه‌ٔ ایران ما پر از درد است
چه کار باید کرد
جز آن که کوچه کوچه این خاک خشک و خونی را
پر از خروش و خیزش و جنبش
لبالب از تب کانون شورشی بکنیم
نه
من دگر از دردها نمی‌نالم
چرا که بعد ازین
به خشم و عزم جوانان شورشی وطن
هماره می‌بالم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر