سفیر میچل ریس-رئیس پیشین اداره طراحی سیاست در وزارتخارجه آمریکا
فکر کردم که بسیار مفید خواهد بود که یک دیدگاه تاریخی از اینکه ما اکنون کجا هستیم ارائه بدهم در این لحظه و زمان خاص با مرور اینکه ما کجا بودهایم در چند سال گذشته و پیشرفت مهمی که توسط اپوزیسیون دموکراتیک رژیم تهران صورت گرفته است.
اولین باری که از من خواسته شد وارد این پروژه بشوم، بیش از ۳۰۰۰نفر اعضای مجاهدین در یک کمپ، کمپ اشرف در داخل عراق زندانی بودند. شرایط آنها در آنجا سرکوبگرانه بود. سپس به کمپ دیگری در عراق منتقل شدند جایی که به غلط کمپ آزادی نامیده میشد. در آنجا نیز آنها مورد رفتار غیرانسانی قرار گرفتند و مکرراًً هدف حملات موشکی قرار داشتند.. امروز این زنان و مردان شجاع به خارج عراق و دور از دسترس رژیم ایران به آلبانی منتقل شدهاند چند سال قبل سازمان مجاهدین خلق ایران در لیست تروریستی وزارتخارجه آمریکا نامگذاری شده بودند. هر دو دولت دموکرات و جمهوریخواه از بررسی شهود خودداری میکردند و در نتیجه این اتهام را ادامه دادند.
رسانههای آمریکایی و بینالمللی آنها همه مایل بودند که این دروغ را تکرار کنند که مجاهدین تروریست هستند و هر کس که از آنها حمایت کند شریک تروریسم است. اما امروز حقیقت آشکار شده است و مجاهدین از لیست تروریستی حذف شدند. این یک پیروز بزرگ برای اپوزیسیون دموکراتیک است و یک ضربه به ملاها در تهران است.
تقریباً یک دهه قبل مردم ایران قیام کردند و به خیابانها آمدند تا علیه انتخاباتی که آنها فکر میکردند فاسد است و از آنها دزدیده شده است اعتراض کنند. آنها بهطرز بیرحمانهای توسط رژیم سرکوب شدند. برای سالها اعتراضات پراکنده بود. اما در چند ماه گذشته ما شاهد یک تغییر بودهایم. در سرتاسر ایران اعتراضاتی را دیدهایم که بهطور همزمان فوران کرده است. اعتراض علیه فساد نهادینه، اعتراض علیه سوء مدیریت اقتصادی. اعتراض علیه ماجراجوییهای خارجی در عراق، سوریه، لبنان، یمن و سایر جاها بهجای اینکه برای مردم خودشان در داخل سرمایهگذاری کنند. ترس از رژیم در حال از بین رفتن است و مردم دوباره صدای خودشان را پیدا کردهاند.
قدرت حرکت بهوضوح تغییر جهت داده است و بهطور فزایندهیی در سمت کسانی قرار گرفته است که خواهان یک ایران دموکراتیک هستند که میتواند جایگاه واقعی خود را در میان فرهنگها و کشورهای بزرگ جهان بهدست بیاورد. قدردانی باید اول از همه و بیشتر از همه نثار خانم رجوی و اعضای شورای ملی مقاومت ایران در آمریکا، فرانسه و سرتاسر جهان گردد. که به این هدف ایمان داشتهاند و بهطور خستگیناپذیر تلاش کردهاند تا بیعدالتی رژیم ایران را روشن کنند و یک پیام امیدوار کننده بیاورند که یک راه بهتر رو به جلو وجود دارد. به همه شما تبریک میگویم.
شما دوستان زیادی در کنار تان دارید در این پنل، در سرتاسر آمریکا و اروپا، که همگی خواهان یک اینده بهتر برای مردم ایران هستند. همه ما میخواهیم کمک کنیم. همه ما میخواهیم که ببینم شما و مردم ایران از برابری، برادری و آزادی برخوردار باشید. این هدف است و ما امروز از هر زمان دیگری به آن نزدیکتر هستیم.
مایکل موکیزی – وزیر پیشین دادگستری آمریکا
ما در حقیقت در زمان بسیار امیدوار کنندهیی هستیم و فکر میکنم اگر دقت نکنیم، خطراتی وجود دارد، حتی در رابطه با همین گردهمآیی. بنا بر این موکداً تأکید میکنم بر آنچه سفیر ریس گفت که باید روشن کنیم ما چه کسانی هستیم و چه چیزی را نمایندگی میکنیم، و اینکه این سازمان متفاوت است با آنچه که نشان داده شده است. در رابطه با اعتراضات در ایران، یک تفاوت مادی وجود دارد، بین آنچه که قبلاً دیدهایم و آنچه که حالا شاهد آن هستیم، آنها گسترده هستند، فقط در تهران نیستند، از تهران شروع نشدند، در تمامی کشور گسترده هستند، و این یک علامت بزرگ امیدوارکننده است، به زبان معکوس، شاید بتوان گفت که ما یک تشکر به رئیسجمهور قبلی آمریکا بدهکاریم، چون مقدار زیادی پول به دولت ایران داد، در ارتباط با قرارداد برجام، و مردم ایران حالا میبینند که این پول صرف اقتصاد نشده است، و هیچ نفعی از آن به آنها نرسیده است، در عوض به جیب آنهایی ریخته که مردم را سرکوب میکنند، و همچنین صرف حمایت از ماجراجوییهای خارجی شده، و وقتی شعارهای این تظاهراتها را میشنویم، میبینیم که تمرکز آنها روی این است که به رژیم ایران بگویند ما خواهان حل مشکلات در اینجا هستیم، و ما میخواهیم که پولها همینجا بکار گرفته شود، این یک علامت بسیار امیدوار کننده است، و نشان میدهد که ارتباطات در ایران زنده و فعال است، کاری که ما میتوانیم انجام دهیم و کمک کننده است، این است که برای مردم ایران امکانات ارتباطاتی مهیا کنیم، تا بتوانند پیامشان را به یکدیگر و به تمامی کشور برسانند، و این خیزش را ادامه دهیم.
لویی فری، مدیر پیشین اداره تحقیقات فدرال آمریکا
خوشحالم که اینجا با شما هستم و از شما سپاسگزارم برای تعهد شما و بهخصوص من فکر میکنم همه اعضای این پنل مایلند تشکر کنند از مردان و زنان جوان و همه مردان و زنان ایران که دوباره پا به میدان نبرد آزادی برای پیش بردن آرمانشان گذاشتهاند و بهخوبی توسط سازمان مجاهدین مورد پشتیبانی قرار گرفتهاند. اما من با میچل موافقم که این واقعاً یک لحظه تاریخی است. من فکر میکنم مجموعهای از شرایط وجود دارد که قبلاً وجود نداشتهاند. روز دوشنبهای که گذشت، همانطور که احتمالاً میدانید، ۲۲مین سالگرد بمبگذاریهای برج خوبر بود. ۱۹آمریکایی و دهها و دهها تن از مردم عربستان در این حمله کشته شدند. این یک حمله توسط سپاه پاسداران بود که حزبالله را در استان شرقی تأمین مالی میکرد تا این حمله را علیه آمریکایی انجام دهد که بشکل کنایه آمیزی منطقه پروازممنوع را بر فراز جنوب عراق اعمال میکرد.
پس چه چیزی تغییر کرده است و چه چیزی تغییر نکرده است. رژیم و سپاه پاسداران همچنان به صدور تروریسم ادامه میدهند، چه در سوریه و چه در یمن یا عراق یا در غزه. این چیزی است که تغییر نکرده است. تمام فشارهایی که چه در داخل و چه در سطح بینالمللی از طریق از سر گیری تحریمهای ایالات متحده علیه رژیم اعمال میشوند (رژیم) را از هدف اصلیش باز نداشته و تغییری در آن ایجاد نکرده است. اما فرماندهی و کنترل رژیم بهصورتی بسیار جدی رو به زوال گذاشته است. این تنها دانشجویان و دانشگاهیان و کسانی که کشور را ترک کردهاند نیستند که بستوه آمدهاند، بلکه همانطور که آقای دادستان کل (مایکل موکیزی) گفت، خشم و تلاش و شجاعتی که در بازار تهران، یعنی پایتخت شاهد بودیم فوقالعاده خیره کننده بود. اینها مغازهداران، ستون فقرات اقتصاد ایران هستند و آنها خشمگین هستند. چرا آنها خشمگین هستند؟ فقط ظرف چند ماه گذشته اوضاع ۴۰درصد بدتر شده است و همچنان بدتر میشود. از سرگیری تحریمها یک تغییر کلیدی و یک کاتالیزور کلیدی است. هر چه میگذرد ما از کمبودها و ناجور بودن قراردادی که دولت قبلی با رژیم ایران بست بیشتر مطلع میشویم. ما درست هفته قبل از طریق واشنگتن پست مطلع شدیم که یک ترتیبات مخفی وجود داشته است که وزیر خزانهداری، جاکوب لیو، مجوزی صادر کرده و تلاش کرده بود که دو بانک آمریکایی را مجبور کند که تبادلات دلاری با رژیم داشته باشند. که آن دو بانک بسیار عاقلانه آن را رد کردند. و البته دولت به کنگره دروغ گفت که آیا معامله جانبی در این رابطه وجود داشته است یا خیر. بنابراین تحریمها برگشته است و تاثیرات آن بلافصل است، نه تنها کمپانی نایک کفش فوتبال به تیم ایران نداد، بلکه توتال هم از پروژه پارس جنوبی بیرون کشیده است و این بهرغم چیزی است که دولتشان از آنها انتظار دارد. دایمر، زیمنس و همه شرکتها، دیگر ریسک نقض تحریمهای ثانویه را نخواهند پذیرفت. در مورد کیس توتال، توتال یک کیس بزرگ است، توتال یک شرکت فرانسوی عظیم چندملیتی است، ولی ۹۰درصد تبادلات آن توسط بانکهای آمریکایی تأمین میشود و ۳۰درصد سهامداران آن آمریکایی هستند. بنابراین این شرکت، بهرغم اینکه دولت پاریس آنها را تشویق بکند، حاضر نیست آن تحریمها را نقض کند.
من فکر میکنم ترکیب همه این چیزها بهطور هم زمان فرصت بسیار بسیار منحصربهفردی است. و مانند هر گونه مبارزه، اما بهویژه مبارزهای که در آن مردم جانشان را از دسته دادهاند و در معرض خطر هستند، واقعاً زمان آن است که با اعتماد بهنفس به جلو، با استقامت، و با یک چشمانداز به جلو حرکت کنیم.
همانطور که موکیزی گفت زمان خطرناکی است، ولی افرادی که در این آخر هفته اینجا کار میکنند هیچ واهمه و تردیدی برای اقدام از خود نشان ندادهاند. و من فکر میکنم الآن زمان عمل جسورانه است.
متشکرم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر