شنبه، خرداد ۲۶، ۱۳۹۷

نامه زندانی سیاسی زانیار مرادی برای لغو اعدام: آزادی دادنی نیست گرفتنی است

زندانی سیاسی کرد زانیار مرادی که زیراعدام است طی نامه‌یی از زندان گوهردشت کرج نوشت: آزادی دادنی نیست. بلکه گرفتنی است.
در این نامه آمده است:
مطلع شدم که اعتراضی دیگر علیه اعدام در راه است.
دوستان و غریبه‌های ناآشنایی که در اندیشه هایمان آشناتر از هر آشنایی هستید و با دغدغه‌های بدون اعدام زندگی می‌کنید. بار دیگر گردهم می‌آیید.
خبر خوشی که این اسیر حکم اعدام را واداشت که ضمن سپاسی گرانقدر و همراهی با شما؛ با امید به جهانی خالی از اعدام دست به قلم ببرم و برایتان اینگونه بنویسم.
قریب ۹سال است که زیر حکم ناعادلانه و ضدانسانی اعدام به‌سر می‌برم. ۹سال اسارت به جرمی ناکرده.
نامی جز گروگانگیری بر آن نمی‌توان گذاشت. گروگانگیری به‌خاطر فعالیتهای پدر و زاده شدن در خانواده‌ای سیاسی؛ ۹سال زندگی شبانه روزی با چوبه داری که درک آن جز به زیر سایه این حکم ضدانسانی میسر نیست.
حکم اعدامی که در تمامی این سالها باعث شده آخرین شبهای به داررفتگان را با تمام وجودم حس کنم. حسی با معنای متفاوت؛ معنایی از عشق و دوست داشتن گرفته تا غم ندیدن عزیزان و در آخرین روزها معنایی از جنس مقاومت و لبخند زدن بر چوبه دار.
برای فردایی رنگین و متفاوت که در آن واژه‌هایی چون آزادی و برابری به‌معنای واقعی کلمه مقدس شود.
در این سالها زنان و مردانی از جنس انسانیت ارزانترین کالای قرن اخیر را به چوبه‌دار نهادند. از هر قطره خون آنان جوانه‌ها سر به رویشی دوباره نهادند. برای این راه دراز و پر پیچ و خم که به سوی آزادی می‌رود.
این خروش گریزناپذیر به سوی آزادی روزبه روز مستحکمتر و مصمم‌تر گشته است. تنها و تنها برای یک چیز و آن این‌که: آزادی دادنی نیست. بلکه گرفتنی است.
پیشینه شکنجه و فشارهای ضدانسانی بر زانیار مرادی
زندانیان سیاسی زانیار و لقمان مرادی در آبان سال ۱۳۹۵ در نامه‌یی افشاگرانه به عاصمه جهانگیر گزارشگر وقت شورای حقوق‌بشر سازمان ملل ‌متحد به افشای گوشه‌یی از شکنجه‌های قرون‌وسطایی دژخیمان در زندان پرداختند.
در قسمتی از این نامه آمده است:
”ما از بازجویی‌ها و شکنجه‌های فراوان هر چه بگوییم کم گفته‌ایم. هنوز کابوس آن روزها و شب‌ها بر خاطر ما سنگینی می‌کند و آثار ناشی از شکنجه‌ها بر بدن ما وجود دارد. آثار ضربات مشت و لگد در بازداشتگاه اداره اطلاعات سنندج، به‌صورت صلیب بستن، شلاق زدنهای پیاپی به تمام اعضای بدن، هم‌چنان باقی مانده است. شکنجه‌هایی که پا را از حد خشونتی رذیلانه فراتر گذاشته بود. تهدیدهای جنسی و فحاشی‌های وقیحانه با نمایش دادن شیشه‌های نوشابه که به صندلی‌های محل نشستن ما بسته بودند و تهدیدهای مکرر به تجاوز جنسی، وحشت و کابوس روز و شب ما بود. یادآوری فحاشی‌ها و تهدیدهای فراوان که بیشتر متوجه خانواده‌های ما بوده است روح ما را همواره عذاب می‌دهد. گذر این سال‌ها با آگاهی از حکم اعدام در واقع عذاب و شکنجه‌یی مضاعف بوده است“.
این دو زندانی سیاسی کرد با اشاره به بی‌گناهیشان در این پرونده خواهان دادگاهی عادلانه شده و در نامه خود نوشتند ”از ابتدای دستگیری به دلایل بسیار زیادی مشخص بود که علت نسبت دادن چنین اتهامی به ما چیزی جز یک تسویه‌حساب سیاسی نیست.
در پایان عرایض خود، از جنابعالی در مقام گزارشگر ویژه حقوق‌بشر خواهشمندیم که درخواست دادخواهی ما را قاطعانه پیگیری فرمایید و از تمامی سازمانها و نهادهای حقوق‌بشری بخواهید که در جهت حمایت از برگزاری دادگاهی عادلانه و در نهایت آزادی ما اقدام نمایند“.
نامه مادر زانیار مرادی
امینه قادری مادر زانیار و لقمان طی درخواستی ‫ از آزادیخواهان خواست صدای فرزند محکوم به اعدامش باشند. در نامه او در فروردین ۱۳۹۵ خطاب به مردم و آزادی خواهان ایران از جمله آمده است:
زانیار و لقمان مرادی فرزندان کردستان‌اند
سال تازه را به مردم عزیز، تمامی آزادیخواهان، زندانیان سیاسی و خانواده آنها و تمامی مبارزین راه آزادی تبریک می‌گویم. لازم است که از تمامی کسانی که در سال گذشته در امر اطلاع‌رسانی و پوشش خبری زندانیان سیاسی و خانواده آنها تلاش کردند، مراتب تشکر و سپاسگزاری خودم و مادران زندانیان سیاسی را اعلام نمایم.
من یک مادرم، و هیچ مادری را نمی‌توان از دیدن فرزند دلبندش محروم کرد؛ هرگز به دوری فرزندم عادت نخواهم کرد. پنج سال لحظه‌شماری کرده‌ام تا زانیارم را ببینم. پسرم را آزاد به دنیا آورده‌ام و می‌خواهم آزاد باشد.
بارها گفته‌ایم که حکم زانیار و لقمان، ناعادلانه بوده و جز یک توطئه ضدبشری نمی‌توان اسم دیگری بر آن نهاد. حکم اعدام فرزندانم تنها بر پایه کینه‌توزی و انتقام‌کشی رژیم اسلامی از خانواده ما بوده و در طول پنج سال گذشته، بارها این را گفته‌ایم که اتهامات زانیار و لقمان هیچ پایه و اساسی نداشته و برای اثبات بی‌گناهی آنها، شاهدان عینی هم شهادت داده‌اند؛ اما هرگز در بررسی پرونده در نظر گرفته نشده است.
زانیار ما بی‌گناه است و تا جان در بدن داریم از او دفاع می‌کنیم. لقمان هم‌چون فرزند من است و احساس مادرانه‌ام را نمی‌توانم از او دریغ کنم؛ زانیار و لقمان فرزندان کردستان‌اند.
مادران شیرمردان محبوس در زندانهای رژیم ضدانسانی، از حق مادری‌شان کوتاه نخواهند آمد.
فرزند ما چه بر سر دار رود و چه در کنار ما و در کنار خانواده باشد؛ باز هم آینده را آنها خواهند ساخت؛ آینده روشنی که لبریز از آزادی و عدالت و انسانیت است.
فرزندان ما کسی را نکشته‌اند و جانی را نخواهند ستاند، تربیت فرزندان ما از خورد و خوراکشان مهم‌تر بوده و بهترین آموزه‌های بشری را که همانا آزادیخواهی و انجام فعالیتهای صالحانه و خیرخواهانه است، آموخته‌اند.
مادران زندانیان سیاسی در ایران بهتر از هر کسی می‌دانند که فرزندان آنها جرمی را مرتکب نشده‌اند و تنها به‌دلیل ابراز عقیده و فکرشان، سالهای طولانی حبس را تحمل می‌کنند. مگر نه این‌که ما فرزندانمان را با خون دل بزرگ کرده‌ایم! فرزندان ما تنها به جرم آزاداندیشی و آزادیخواهی در زندانهای رژیم ایران، در زیر شکنجه و در شرایط غیرانسانی هستند.
من مادر زانیار مرادی هستم، فرزند من جانی را نستانده و هر چه زودتر باید از زندان آزاد شود. از جامعه جهانی، مردم ایران، تمامی فعالان حقوق‌بشری، نهادها و سازمانهای حقوق‌بشری درخواست می‌کنم، صدای مادران زندانیان سیاسی باشند و هر چه در توان دارند بگذارند تا فرزندان ما اعدام نشوند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر