جمعه، بهمن ۱۳، ۱۳۹۶

بارش برف چالشی مرگبار برای رژیم آخوندی

38سال بعد از سرقت انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران توسط دزد بزرگ قرن خمینی دجال و ضدبشر، میهن اشغال شده توسط آخوندها که بر دریایی از نفت و گاز قرار گرفته و به‌عنوان یکی از ده کشور زرخیز جهان شناخته می‌شود بر اثر بارش یک برف زمستانی در چنان ورطه و گردابی فرو غلطید که تا آستانه فلج شدن کامل اقتصادی پیش رفت.
مهمتر اما این‌که بعد از گذشت نزدیک به یک هفته از این بارش برف در استانهای شمالی و مرکزی میهن، که از قضا اداره هواشناسی رژیم آن را از قبل هم پیش‌بینی کرده بود، کماکان زندگی میلیونها تن از مردم محروم شهرهاى میهن به‌دلایل مختلف از کمبود سوخت و قطعی برق گرفته تا مسدود شدن راه‌ها و لغو و تأخیر پروازهای فرودگاهی، مختل و تحت‌الشعاع گرفته است.
ابعاد چالشی که بر اثر بارش یک برف آنهم در تهران پایتخت میهن دربند در روزهای اولیه به‌وجود آمد تا آنجا بالا گرفت که تمامی اتوبانهای پایتخت و اتوبانهای تهران قم و تهران-کرج بعد از بارش برف وضعیت نابسامانی پیدا کردند و مردم ساعتها در این اتوبانها معطل ماندند.
علاوه بر تمام این مصائب بخشهایی از غرب تهران هم به‌دلیل بارندگی شدید برف و مشکلات در توزیع برق دچار قطعی برق شدند. هم‌چنانکه رسانه‌های رژیم به‌نقل از مدیرعامل شرکت توزیع برق مازندران اعلام کردند که ۳۵روستا دچار خاموشی و قطعی برق ناشی از برف شده‌اند. این در حالی است که در استان گیلان برخی از روستاها هم‌چنان فاقد برق‌اند و در خاموشی به‌سر می‌برند. ابعاد عظیم این بحران تا آنجا اعتراضات اجتماعی مردم را برانگیخت که رسانه‌های رژیم از جمله روزنامه حکومتی بهار مجبور شد چنین اعتراف کند:« یک برف بارید و یک کشـور فلج شـد. همه پروازهای هواپیماها قطع شد، قطارها از حرکت ایستاد، مدارس و دانشگاهها و حتی ادارات (هر چند غیررسمی) تعطیل شدند؛ نبض اقتصاد کشور از حرکت ایستاد؟!».
در یک نمونه دیگر سایت حکومتی موسوم به رکنا 11بهمن 96 این‌چنین می‌نویسد: «سه روز از پایان بارش برف در پایتخت می‌گذرد اما هنوز شرایط جاده‌ها، فرودگاهها و حتی حمل و نقل ریلی به‌حالت عادی بازنگشته است اگرچه مسئولان وزارت راه و شهرسازی تلاش می‌کنند شرایط را عادی جلوه دهند اما سرگردانی 72ساعته مسافران در فرودگاه امام، افزایش چندین برابری نرخ تاکسی‌های این فرودگاه، تأخیر 4ساعته قطار تهران- قزوین در روز چهارشنبه، رشد سه برابری قیمت بلیت‌های هواپیما و... نشانگر نبود مدیریت در این شرایط بحرانی است البته وضعیت حمل و نقل هوایی نسبت به جاده‌یی و ریلی نابسامان‌تر است».
از سوی دیگر در واکنش به این اعتراضات گسترده مردم، باندهای غارتگر حکومتی برای بی‌تقصیر نشان‌دادن خود، باند حریف را مورد حمله قرار دادند تا جائیکه معاون امور آمادگی و مقابله سازمان مدیریت بحران ضمن مخاطب قرار دادن شهرداری تهران گفت: «با توجه به اخطار‌های مکرر به سازمانهای امدادی متأسفانه آنها عملکرد خوبی در ۲۴ساعت گذشته نداشتند»...
مراجعه به رسانه‌های حکومتی و بررسی آنها ضمن این‌که بیانگر ناتوانی و استیصال مطلق حاکمیت فاسد آخوندی در پیشگیری از حوادث است در عین‌حال تصویر بسیار روشن‌تری از فساد نهادینه‌شده در حاکمیت آخوندی و بی‌لیاقتی و ناکارآمدی روزافزون باندهای وابسته به آن را روشن می‌نماید:
-سایت حکومتی بهار 10بهمن 96 تحت عنوان تکذیب می‌کنیم؛ مگر برفی بارید؟ضمن تأکید به فلج شدن کشور پس از بارش برف در روزهای اخیر بن‌بست و درماندگی و ناتوانی حاکمیت ولایت در حل ابتدایی‌ترین معضلات طبیعی را این چنین برملا کرد:«همه پروازهای هواپیماها قطع شد، قطارها از حرکت ایستاد، مدارس و دانشگاهها و حتی ادارات (هر چند غیررسمی) تعطیل شدند؛ نبض اقتصاد کشور از حرکت ایستاد و.... ظاهراً در ایران، هر اتفاقی هر چند خجسته و میمون مثل همین بارش باران و برف همواره باید تلخ‌کامی هم با خود به همراه بیاورد!نگاهی گذرا به وضعیت این روزهای جاده‌های برون شهری، ترمینال‌های فرودگاهها، خصوصاً پایتخت کشور بسیار تأسف‌بار بود.
فرودگاه امام که باید تریبون و ویترین وضعیت کشور در مقابل چشم میهمانان خارجی باشد وضعش از فروشگاه مهرآباد هم وخیم‌تر بود و به‌دلیل قرار گرفتن در بیرون شهر (40کیلومتری تهران) عملاً به یک فرودگاه متروکه مبدل شد که بنی‌بشری امکان ورود و یا خروجی از آن را نداشت!فیلمی در فضای مجازی منتشر شد که اتوبوس حامل مسافران در روی باند در میان برف از حرکت ایستاد و مسافرانی را نشان می‌دهد که دوان دوان برای فرار از کولاک و برف به طرف هواپیما بازمی‌گردند! یک خارجی که شاهد چنین صحنه‌هایی باشد با خود چه گفته است؟! نگفته است کشوری با این همه ادعا حتی توانایی مقابله با یک بارش معمولی برف را ندارد؟!
اتفاقی‌ که همواره در اغلب کشورها رخ می‌دهد و نه فرودگاهی تعطیل می‌شود و نه حتی این همه پرواز کنسل و لغو می‌گردد!ترمینال راه‌آهن تهران همچنین حکایتی داشت. کلیه حرکت‌ قطارها لغو شده بود و هزاران مسافر مستاصل حتی جایی برای نشستن در سالن نداشتند! وضعیت جاده‌های زمینی از فرودگاهها و ایستگاههای قطار، تأسف‌بارتر بود. هزاران مسافر در میان جاده‌ها در میان برف و کولاک ساعتها با انواع خطر دست و پنجه نرم کردند و مسیر یکی- دو ساعته تهران- قم و بالعکس را بالغ بر 15ساعت در جاده و میان برف و سرما انتظار کشیدند!
خلاصه این‌که یک برف بارید و یک کشور فلج شد. آیا با این حجم بحران ایجاد شده برای بارش برف هنوز هم ادعای مدیریت جهانی داریم؟! شرم‌آور است اگر پاسخ بدهیم: آری! این نوع «مدیریت بحران» را نمی‌توان در هیچ نقطه جهان سراغ گرفت به‌جز کشور گل و بلبل خودمان که مدیران و مسئولانش استاد سخنرانی، خطابه و خط‌ ونشان کشیدن برای همه دنیا هستند؟! اگر همین روزها از آنان (مسئولان ریز و درشت کشور) درباره این مدیریت پرسش شود باز هم مثل همیشه همه چیز را تکذیب می‌کنند. آنان سال‌هاست همه چیز را تکذیب می‌کنند! استاد «تکذیب» هستند! تکذیب همه چیز و هر خبری که به مذاق مبارکشان نخورد، تکذیب می‌شود!،بحران؟ تکذیب می‌شود. بیکاری؟ تکذیب می‌شود! اعتراضات؟ تکذیب می‌شود، عده‌یی اغتشاشگرند! تورم و گرانی؟ تکذیب می‌شود، مگر داریم؟
حصر چه زمانی پایان می‌یابد؟ تکذیب می‌کنیم؛ مگر کسی در حصر است! مهاجرت مغزها، تکذیب می‌شود! مرگ کودکان سرپل‌ذهابی در چادرها؛ تکذیب می‌شود.
و حالاهم بحران برفی؛ تکذیب می‌شود، مگر اصلاً در ایران برفی بارید؟!
و این حکایت تلخ هم‌چنان ادامه دارد.! ».
خبرگزاری حکومتی ایرنا 10بهمن 96 تحت عنوان بهانه «غافل‌گیری» از سکه افتاده است این چنین شرایط مشقت‌بار مردم در روزهای برفی را توصیف می‌نماید: «غافلگیری معنا ندارد. سال‌هاست بابت ناتوانی در برابر رخداد‌های طبیعی و غیرآن، مثل باران و برف، سیل، زلزله، آتش‌سوزی و... آنچه از مسئولان می‌شنویم توجیه ناتوانی در مدیریت بحران با عنوان کسالت‌بار «غافل‌گیری» است کدام غافل‌گیری؟ آن هم وقتی که از روزهای پیش، مردم در فضای مجازی یکدیگر را برای بارش‌های اخیر خبر کردند و خشنود از این‌که سرانجام زمستان و نعماتش به آنان روی خوش نشان خواهد داد. مگر می‌شود همه از زمان بارش‌ها خبر داشته باشند جز مسئولان و نهادهایی که کارکردشان در همه سال به همین مواقع ربط دارد.
راقم این سطور شنبه گذشته به همراه صدها نفر دیگر در جاده لغزان پوشیده از برف و در میان توفان سفید، از اتوبان قم به سمت تهران در حرکت بود. در نخستین دقایق ورود به اتوبان، بارش سنگین باران و سردتر شدن هوا، خبر از حادثه می‌داد. اما در طول مسیر و تا چهل کیلومتری تهران، هیچ هشداری نه از سوی پلیس راهور، نه مأموران راهداری و نه حتی از صدای رسانه ملی دیده و شنیده نشد. وقتی باران جای خود را به کولاک برف داد، مانند ما که در خودروهای خود لحظه به لحظه سخت‌تر شدن اوضاع را به تماشا نشسته بودیم، رادیو هیچ اشاره‌یی به‌وضع بحرانی اتوبان تهران ـقم نمی‌کرد. همین مهم باعث می‌شد تا همه در راه‌ماندگان تصور کنند، چند متر جلوتر مأموران راهداری به کمک آمده‌اند. این خیال و باور این‌که ممکن نیست اتوبانی مانند تهران ـ قم مسدود شود، تسکین بخش خانواده‌های نگرانی بود که یا خودروهای آنان در چاله‌های برفی متوقف شده بود و یا در جاده این سو و آنسو می‌لغزیدند. جالب این‌که تردد ـ و بعد توقف خودروهایی که از تهران به این سمت می‌آمدند ـ این گمان را که مأموران راهداری و پلیس راهور در جاده حضور دارند تقویت می‌کرد، اما بهزودی همه دریافتیم که جز خدا و کمک مردم به یکدیگر برای خلاصی و یا مصون ماندن از خطرات به هیچ امکان دیگری نمی‌توان دلخوش کرد. آن‌هنگام همه از یکدیگر برف‌روب‌ها و مأموران راهداری را سراغ می‌گرفتند. راستی چه پاسخی برای این غیبت می‌شد یافت؟..بهانه 'غافلگیری' مدت‌هاست که از سکه افتاده است».
-روزنامه حکومتی جهان صنعت 10بهمن 96 تحت عنوان با برف هم احساس بدبختی می‌کنیم می‌نویسد:« برف می‌آید یک‌جور بدبختی داریم. نمی‌آید یکجور. باران می‌آید یک‌جور صاف می‌شویم باران که نمی‌آید یک‌جور. برف باریده. سیستم اتوبوس و مترو و تاکسی داخل شهری کل‌الیوم به باد فنا رفته. سیستم اتوبوس‌های بین‌شهری به باد فنا رفته. سیستم قطارهای مسافربری به باد فنا رفته. سیستم هواپیمایی کشور کل‌الیوم خوابیده. اتوبانهای بین‌شهری چنان قفل شده‌اند که ارتش ناچار شده وارد عمل شود! شهرداری غافلگیر شده. ستاد بحران غافلگیر شده. مردم غافلگیر شده‌اند. حتی هواشناسی هم که پیش‌بینی کرده بود برف در حال آمدن است غافلگیر شده. خدایا این غافلگیری را از ملت ما نگیر. اگر غافلگیری در کار نبود می‌خواستیم جواب مردم را چه بدهیم؟ تیم می‌بازد مربی می‌گوید غافلگیر شدیم. قیمت دلار می‌چسبد به سقف بانک مرکزی می‌گوید غافلگیر شدیم. (البته روسا فکر کرده‌اند دلار شوفاژ منزل است، نشسته هواگیری شود قیمتش بیاید پایین) برف می‌بارد مملکت غافلگیر می‌شوند. سیل می‌آید مسئولان سدها غافلگیر می‌شوند. هوا آلوده می‌شود مسئولان هوا غافلگیر می‌شوند. کشتی ما در دریا تصادف می‌کند مسئولان دریایی غافلگیر می‌شوند. قیمت تخم‌مرغ می‌رود بالا مسئولان غافلگیر می‌شوند. تلگرام فیلتر می‌شود مسئولان غافلگیر می‌شوند. دست‌کم یک‌بار با غافلگیرنشدن‌تان ما را غافلگیر کنید!»

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر