توان تو به‌اندازه‌ی عشق توست از: م. شوق

راز سربسته ما بین که به دستان گفتند
هر زمان با دف و نی بر سر بازار دگر
بوالعجب کار بزرگیست رفیقان کاین عشق
هر زمان شعله کشد از دل صد یار دگر

عزم ما، اراده ما و عشق مشترک ما، چنان کارا و شکوهمند است که هر زمان، قلبهای تازه‌تری را فتح می‌کند و به کهکشان جاری مقاومت ما می‌افزاید
اما همه ما می‌دانیم که خورشیدی که این یاران مقاومت، همواره از درخشش آن می‌گویند، خورشیدی بوده است که شب‌پرستان حاکم بر میهن ما با همدستی حامیانشان، بارها برای به غروب کشیدنش تلاش کرده‌اند. بگذارید بپرسیم کدام دستها بوده است که ابرهای تیره و تار را از پیش خورشید فروزان مقاومت کنار زده است؟
چه نیرویی باعث شده است که وجدانهای بیدار دنیا، نه تنها با جان و دل به یاری مقاومت برخیزند بلکه به همکاری با مقاومت افتخار کنند
پاسخ را عشق می‌دهد. عشق به میهن و عشق به آزادی. که در همه جانهای اعضای مقاومت شعله می‌کشد
این چنین عشق ما توانگر شد
در دل شب فروغ رهبر شد
در نبرد پلیدی دوران
صف ما جبهه گشت و سنگر شد
راز در عشق توست اگر در راه
رنج، هموار و زهر، شکّر شد
راز این عشق بارها تکرار
بر لب خواهر و برادر شد 
بارها شنیده‌ایم کلمات رهبر مقاومت مسعود رجوی را که گفت
بار خدایا به همه آنهایی که در داخل یا خارج کشور با قدمی یا قلمی یا درمی و یا با دعا و لبخند، و با نگاهی کاروان مقاومت شهیدان و رزم آوران آزادی را یاری کردند و یاری می‌کنند، اجر شایسته و نام نیک عطا کن
اما تسکین نهایی آلام ملت ایران، هنوز، عشق من و تو را می‌طلبد. با این یقین که این عشق، مادر همه توانمندیهاست
می‌توان صد کوه را از جای کند
با چنین عشقی که در دلهای ماست

گو گر آزادی‌ست شیرین وطن
در صفوف ما بسی فرهادهاست
***
«فردا گلی است» 
آی
بر درگاههای خانه‌ها، پدران
بر پیاده‌روهای بی‌پناهی، کودکان
بر دارهای قالی، دخترکان
بر پله‌های متزلزل دار، جوانان
در صف‌های زندانها، مادران
فردا
گلی است
به نام سپید امید
گلی
که برازنده و ناب
«سلام» را
لباسی زیبا می‌کند
برتن ایران همه‌ ما
از م. شوق
https://www.mojahedin.org/news/144742/