جمعه، مهر ۲۸، ۱۳۹۶

مهری علیقلی-مریم رجوی، الهام‌بخش زنان و مردان مجاهد

 
سی مهر هرسال، سالروز فرخنده انتخاب خواهرمریم در سال۱۳۷۲ به‌عنوان رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت در دوران گذار، برای ما مجاهدین و خلق قهرمان ایران و بالأخص زنان آزاده میهنم یک روز خاص و تاریخی محسوب می‌شود. هر چه زمان می‌گذرد قدر و شأن و ارزش این انتخاب بیشتر روشن می‌گردد
در دوران تاریک حکومت ملاها و در زمانه‌ای که آخوندهای حاکم بر ایران، زن ایرانی را از ابتدایی‌ترین حقوق اولیه و ساده خود محروم کرده، هزاران تن از خواهران و مادرانمان را بر تخت شکنجه بسته یا سربه‌دار کرده‌اند تا با سرکوب نیمی از جامعه ایران، فضای رعب ایجاد و همگان را خفه و ایدئولوژی ارتجاعی خود را بر جامعه ایران حاکم کنند، این جنبش و مقاومت ریشه‌دار، نسلی از زنان مجاهد را ساخت که امروزه بیش از هرچیز موجب وحشت رژیم خمینی شده است. زنانی که شجاعانه میدان‌های مختلف نبرد، از زندان، شکنجه، بمباران و محاصره را طی کرده و به بلوغ کنونی خود رسیده‌اند. صفی از فرماندهان و مسئولین که بار سنگین سرنگونی آخوندهای جلاد و شیاد را بر دوش دارند.
من خود ازجمله مجاهدینی هستم که شاهد و گواهی از این پروسه طی شده هستم.
۱۵ساله بودم که به جرم هواداری از مجاهدین و شرکت در یک تظاهرات خیابانی در سال۱۳۶۰ در تهران دستگیر شده و ۵سال را در زندان و زیر شکنجه به سر بردم.
خواهر بزرگ‌ترم، مجاهد شهید شهناز علیقلی که باهم در سال‌های ۶۱ تا ۶۴ در زندان قزل‌حصار کرج بودیم هنگام دستگیری توسط پاسداران ۱۷ساله بود. شهناز در زندان مستمراً مورد ضرب‌وجرح شدید قرارداشت به‌طوری‌که روده‌هایش پاره شده و دائماً عفونت داشت. اما پاسداران جنایتکار حتی در به‌اصطلاح بهداری زندان اوین و قزل‌حصار هم به او دارو نمی‌دادند و با دنائت و وقاحت خاص آخوندی به وی می‌گفتند: «تو حقت اعدام است. اصلاً شما امیدی نداشته باشید که از این زندان خلاص شوید. شما همه منتظر اعدام باشید. چرا باید بیخود دارو را به کسی بدهیم که چند روز دیگر خودمان اعدامش می‌کنیم و …». البته این عمل جنایت‌کارانه‌ای بود که با همه‌کسانی که به بهداری می‌رفتند می‌کردند.
مجاهد شهید شهناز علیقلی در ارتش آزادی‌بخش
من و خواهرم شهناز در سال۶۶ از زندان آزاد شدیم و بلافاصله بعد از چند ماه تلاش، توانستیم خودمان را به مجاهدین در نوار مرزی برسانیم. بعد از پیوستن ما به ارتش آزادی‌بخش نیز خانواده‌ام از رنج و شکنج و زندان بی‌نصیب نماند و پدرم راهی زندان شد.
در سال ۶۷ هنگامی‌که مجاهدین را دسته‌دسته هر شب برای اعدام می‌بردند، ۴شب متوالی پدرم جواد علیقلی را هم همراه آن‌ها به صحنه‌های اعدام مجاهدین می‌بردند و با منتهای قساوت به پدرم گفته بودند: «حالا که بچه‌های منافقت را بدون اطلاع به مجاهدین رساندی باید جای آن‌ها چند بار اعدام شوی».
نهایتاً پدرم در اثر این فشارها و شکنجه‌های روحی و جسمی، دچار مشکلات حادی شد که براثر آن‌ها بعد از چند سال فوت کرد.
زنده‌یاد جواد علیقلی عید ۸۳ در اشرف
مادرم را نیز سال۶۱ دستگیر کرده و تا سال۶۴ به مدت سه سال به جرم اینکه مجاهد مجروحی را در خانه پناه داده بود زندانی کردند. سال۸۳ بازهم مادرم را مجدداً دستگیر و ۵سال زندان کردند. جرم نابخشودنی او این بود که قصد داشت برای دیدن من به اشرف بیاید.
شناعت این رژیم ددمنش را بنگرید که چگونه پدران و مادران مسن را فقط به جرم دیدار فرزندان مجاهد خود به زندان‌های طولانی می‌اندازد چه رسد به «مجاهدینی بر سر موضع» که خمینی فتوای قتل همه‌شان را به‌صورت گروهی از قبل صادر کرده است.
محصول آن‌همه خون جوشان و آن‌همه درد و رنج، به‌طور تاریخی نسلی از زنان مبارز و مجاهد شد که کاکل سیاسی ایدئولوژیک و تشکیلاتی آن مریم رجوی است. او که پژواک انقلابش بر بام جهان درخشیدن گرفت و با همین سلاح استراتژیک لرزه سرنگونی را بر پیکر فرتوت و درهم‌شکسته ولی‌فقیه ارتجاع و رژیم پلید و زن‌ستیز آخوندی افکند.
خواهر مریم با شکستن دگم‌های ارتجاعی و افشای عملی اندیشه قرون‌وسطایی آخوندها، الهام‌بخش زنان مجاهد و مبارز شد و به الگویی برای زنان ایران با هر عقیده و مرامی تبدیل شد.
پیام او همیشه این بوده و هست که آری! می‌توان و باید علیه ظلم و نابرابری ایستاد و پیروز شد.
او نه به‌عنوان یک تک‌ستاره، بلکه به‌عنوان سمبل و نماینده زن مجاهد و مبارز ایرانی، نسلی از زنان مسئول را ساخت است که به بزرگ‌ترین سرمایه ملت ایران برای سرنگونی رژیم فرتوت و ارتجاعی حاکم و دوران سازندگی بعدازآن مبدل گشت.
صفی تا تهران از زنان مجاهد و صفی از مردان آزاد و رها از هرگونه اندیشه استثمارگرانه و بهره‌کشی جنسی که نویدبخش ایرانی آزاد و آباد هستند. او درجایی به زنان دردمند میهنمان این نوید را داد و به آخوندها هشدار می‌دهد:
«این رژیم درنهایت به دست همین زنان که آخوندها به حسابش نمی‌آورند سرنگون خواهدشد».
او با پیام می‌توان و باید و با الگو ساختن زنان و مردان مجاهد خلقِ انقلاب کرده، خلق ایران را به رستاخیز بزرگ برای سرنگونی پلیدترین بلیه تاریخ ایران یعنی رژیم پلید آخوندی فرامی‌خواند و می‌گوید: «شما به زنان مجاهد تکیه کرده و آن‌ها را الگویی برای رسیدن به توانایی‌هایی خود قرار دهید».
به همین جهت است که در طی این سالیان رژیم آخوندی لبه تیز تیغ اتهامات خود را بر روی خواهر مریم و زنان مجاهد نشانه گرفته و به خیال واهی خود تلاش می‌کند که با زوزه‌کشیدن‌های عناصر مزدور و خودفروخته در سایت‌های زنجیره‌ای وزارت بدنام اطلاعات با آلوده‌ترین زبان‌های پر حقد و کین، آن‌ها را مورد هتاکی قرار دهند.
و هیهات منالذله، هیهاتی که شعار هرروز ما زنان مجاهد است که باافتخار، آیین خواهر مریم را از روز اول انتخاب کرده‌ایم و هر چه زمان می‌گذرد بر این انتخاب خود استوارتر می‌شویم؛ زیرا از همان روز اول که به ارتجاع نه گفتیم، قیمت آن‌را با درد و رنج و زندان و شکنجه و اعدام هم‌رزمان و عزیزان خود داده و می‌دهیم.
از همان روز که پشت سر خواهر مریم پرچم هیهات منالذله را برداشتیم، پایان پیروزمند رسالت خودمان را رقم زدیم؛ زیرا که این پرچم فدای حسینی است که برای همیشه بر دوش مجاهدانی که سلاله عقیدتی و مبارزاتی خواهر مریم هستند در اهتزاز باقی خواهد ماند.
====================
خطاب به آخوندهای دین‌فروش و دجال و مردم‌فریب همراه با همه ایادی ریزه‌خوارش در وزارت نجاست و کثافت و اطلاعات که از فرط پوسیدگی و انحطاط و دریوزگی، تنها و تنها راه نجات و فرار خود را در این میدانید که با دهان‌های کثیف خود، پاکی مجاهدین و بخصوص زنان مجاهد را نشانه روند و به خیال خود آلوده کنند، باید فقط این‌را گفت و رد شد که: آخر شما چه عقل و فهم و درک و تصویری از ایمان و وفای به عهد و پیمان، حتی در تاریک‌ترین چشم‌اندازها دارید؟
شما شغالانی هستید که فقط برای دمی بیشتر چپاول و چریدن و نشخوارکردن، مانند رهبر لعنت شده‌تان خمینی و خامنه‌ای، با دجالیت و عوام‌فریبی می‌درید و می‌کشید و این حرف‌ها آلودگی‌ها و کثافت درونتان است که به بیرون تراوش می‌کند.
اما حماسه‌ای که خواهر مریم در سی مهر ۲۴سال پیش با قبول بالاترین و سخت‌ترین مسئولیت رقم زد، یک حماسه تاریخی ثبت ‌شده‌است که باگذشت زمان محکم‌تر و مقتدرتر و با فرازهای بسا بالاتر در مسیر تکاملی خود هرروز بیشتر به اثبات می‌رسد و سرنگونی را به دست زنان و مردان مجاهد انقلابی که راه جهاد تاآخرین‌نفس و تا آخرین قطره خون را انتخاب کرده‌اند، با همراهی خلق قهرمان ایران تضمین می‌کند.
بار دیگر ۳۰مهر روز طلوع مهر پرفروغ ایران‌زمین و روز پر گشودن سیمرغ رهایی مردم ایران و روز بشارت فتح و ظفر نهایی بر ایران و ایرانی مبارک.
مرگ بر اصل ولایت‌فقیه
مجاهد خلق مهری علیقلی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر