یکی از مشخصه های نمایشهای انتخابات در رژیم آخوندی در سه دهه گذشته تقلبات نجومی و رای سازیهای کلان و چند برابر نشان دادن میزان مشارکت مردم در انتخابات است.
رژیم در صدد است تا با اعداد و ارقام دروغ به مخاطبان خود بویژه در سطح بین المللی چنین القاء کند که با رژیم مشروعی طرف هستند که از پایگاه اجتماعی گسترده ای برخوردار است و یک انتخابات اصیل و واقعی در ایران در جریان است. 
در شرایطی که خامنه ای در این انتخابات شکست سهمگینی متحمل شد و نتوانست کاندید مطلوب خودش را از صندوق بیرون بیاورد و رژیمش را یک پایه کند و در شرایطی که بعد از انتخابات شقه و شکاف در راس نظام عمیق تر شده، این رقم سازیهای نجومی تنها در آمد خامنه ای و رژیم از این انتخابات است.
بگذریم که امروز بعد از سه دهه تجربه همه طرف حسابهای خارجی رژیم میدانند انتخابات در ایران تحت حاکمیت آخوندها نه آزاد است و نه عادلانه و هیچ تغییری هم در سیاستها و عملکردهای رژیم نمیدهد. لذا این گونه رقم سازیها صرفا ابزاری به دست کسانی میدهد که میخواهند مماشات و معامله با این رژیم را توجیه کنند. 
از آنجایی که دروغ پردازی و ضریب زدن به آمار شرکت کنندگان، در خدمت حفظ کیان رژیم است و بالطبع منافع همه باندهای حکومتی را در بر دارد، آنها بر سر این بخش از تقلب با یکدیگر توافق دارند و بخلاف تقلبات یک جناح علیه جناح دیگر کمتر در دعواهای درونی رژیم افشا میشود. 
پیش از این بارها مقاومت ایران اعلام کرده است که بعد از همه تقلبهایی که بر سر صندوقها میشود و بعد از رای نویسی های قلابی و استفاده از شناسنامه مردگان و آوردن صندوقهای پر از رای قبل از شروع رای گیری و رای دادن دوباره و چند باره پاسداران و بسیجیان، نهایتا در محلی موسوم به اتاق تجمیع آرا، میزان شرکت کنندگان چند برابر میشود. تصادفی نیست که معمولا قبل از انتخابات درصد مشارکت از سوی سرکردگان رژیم و بعضا از سوی شخص خامنه ای اعلام میشود. 
باندهای مختلف از قبل از برگزاری انتخابات نسبت به تقلبات به یکدیگر هشدار میدادند. پس از آن هم آخوند جلاد بخاطر تقلبات آخوند شیاد به شورای نگهبان شکایت کرده و به وزیر کشور رژیم پیشنهاد مناظره تلویزیونی در مورد تقلبات داده است، اما تلاش میکنند رای سازیهای نجومی که با ضریب مشابه به آرای هر دوی آنها اضافه شده است مخفی نگاهداشته و مدعی شوند که ۴۱ میلیون نفر در انتخابات شرکت داشته اند. 
مقاومت ایران در همه این نمایشها متکی به گزارشهای اعضا و هواداران مقاومت در هزاران حوزه رای گیری در شهرهای مختلف یک ارزیابی از میزان مشارکت و نحوه تقلبات بدست می آورد. در نمایش اخیر گزارشهای مقاومت، مبتنی بر مشاهدات شهود عینی از بیش از ۳۰۰۰ حوزه در قریب به ۱۰۰ شهر نشان میداد که میزان شرکت از نمایشهای قبلی هم کمتر بوده است.
اما صحنه پردازیها و رقم سازیهای در این نمایش آن اندازه مضحک و مبتذل بود که نیازی به مراجعه به این مشاهدات و گزارشها هم نداشت و تناقضات این سیرک مبتذل یکی بعد از دیگری از درون خود رژیم بیرون می زند که آخرین آنها افاضات سخنران پیش از خطبه های نمایش جمعه این هفته تهران است که در یک اعتراف ناخواسته گفت: «با نگاهی به انتخابات های اخیر متوجه تغییری جدی در سبد آرا مردم میشویم تغییری معنا دار که نشاندهنده کاهش حضور طبقات پائین و مستضعف جامعه است, گویا اینها دیگر اینها از اثرگذاری خود در حاکمیت ناامید شدند»...
خود رژیم تصریح می کند که ۹۴ درصد مردم از محرومیت شدید رنج می برند طبق آمار رسمی حداقل حقوق کارگران ۳ برابر کمتر از خط فقری است که توسط خود رژیم تعریف شده است. نمایندگان مجلس ارتجاع تصریح می کنند که بیش از نیمی از جمعیت کشور زیر خط فقط بسر می برند حال اگر مشارکت اکثریت عظیم محروم بسیار پایین بوده است پس ان ۴۱ میلیون نفری که به ادعای وزارت کشور در انتخابات شرکت کرده بودند چه کسانی بوده اند، ۷۳ درصد مشارکت از کجا امده است؟
خبرنگار نیویورک تایمز همان روز انتخابات از تهران گزارش داد که حوزه های جنوب تهران و مناطق فقیر نشین خلوت بوده است و گفت هم صبح و هم بعدازظهر که به میدان شوش سر زده است مشارکت بسیار پائین بوده است. معلوم نیست که آن ۷۰ درصدی که در تهران رای دادند، از کجا آمده اند در حالیکه اکثریت عظیم مردم تهران در جنوب و دیگر مناطق فقیر نشین زندگی میکنند.
خبرگزاری سپاه پاسداران در ساعت ۴ و ۴۳ دقیقه بعد ازظهر روز انتخابات از وزارت کشور اعلام کرد تا این لحظه ۲۰ میلیون در انتخابات شرکت کرده اند. چگونه است که از این ساعت تا پایان رای گیری که در بسیاری از مناطق تا ساعت ۶ و در سایر مناطق تا ۸ و یا ماکزیمم ۱۲ شب ادامه داشت بیش از ۲۱ میلیون دیگر شرکت کرده اند. 
تازه روحانی به همین دروغ بزرگ هم اکتفا نکرده و میگوید ۴ میلیون نفر هم آخر شب به حوزه های رای گیری مراجعه کرده اند، اما بدلیل اینکه ساعت از ۱۲ شب گذشته بود نتوانستند رای بدهند. معلوم نیست مردمی که این اندازه مشتاق رای دادن به شیاد و جلاد بوده اند، از صبح کجا بوده اند که ساعت ۱۲ شب به حوزه های رای گیری مراجعه کرده اند.
انتشار یک کلیپ از اهالی یک روستا در بیرجند به مصداق مشت نمونه خروار واقعیت آمار و ارقام این رژیم را بخوبی بر ملا میکند. اهالی محل میگویند در این روستا ۷ خانوار و جمعا کمتر از ۳۰ نفر سکونت دارند اما دولت ۳۹۹ رای به حساب این روستا گذاشته است. یا کلیپ دیگری که حدود ۱۰ جوان دانشجو میگویند ما از صبح به اینجا آمده ایم و چندین ساعت است ما را در بیرون حوزه نگهداشته اند اما ۲۰-۳۰ اتوبوس از محلهای مختلف آورده اند که اینجا رای بدهند....
این تقلبات آنقدر به ابتذال کشیده شد که آخوند موحدی کرمانی دبیرکل جامعه روحانیت مبارز در پاسخ به کسانی که در صحت آراء رئیسی تشکیک میکنند گفت رئیسی ۱۶ میلیون رای حلال! داشت، اما شورای نگهبان باید موارد تخلف انتخاباتی را بشناسد و به مردم معرفی کند.
براستی کیست که باور کند ۱۶ میلیون ایرانی به یک قاتل بدنام، رای داده اند. آیا این توهین به شعور مردم ایران و تاریخ و تمدن آنها نیست که ۳۰ در صدشان به کسی رای داده اند که حتی آخوندهای سرشناس طرفدار خامنه ای و امثال لاریجانی و ناطق نوری حاضر به حمایت از او نشدند. آنها که هیچ اعتمادی به آینده نظام ندارند، از گره زدن سرنوشت خود به ”قاتل 67 ” وحشت داشتند و از او فاصله گرفتند.
یک فضاحت دیگر مشارکت در خارج کشور بود. رژیم با بسیج دانشجویان بورسیه ای و دیگر عوامل و ایادیش در خارج که بعد از برجام افزایش قابل توجهی داشته اند برای رفتن به حوزه های رای گیری در کشورهای خارجی تلاش کرد برای طرف حسابهای خارجی اش صحنه آرایی کند که گویا ایرانیان خارج از کشور در انتخابات امسال حضور بسیار گسترده تری در رای گیری داشته اند اما طبق آمار وزارت کشور رژیم که چند روز قبل از انتخابات منتشر کرد تعداد واجدان شرایط رای در خارج از کشور ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر هستند و طبق اعلام همین وزارت کشور ۱۶۸ هزار و ۴۳۰ تن در رای گیری شرکت کردند یعنی حدود ۶ و نیم درصد. این عدد شامل پاسداران و مزدوران در عراق و سوریه و کشورهای شرق آسیا که جولانگاه رژیم هست نیز میشود که دوباره و سه باره رای داده اند. به عبارت دیگر اگر مشارکت ایرانیان مقیم اروپا و آمریکا را حساب کنیم درصد بسیار کمتر است. بگذریم که هم ایرانی واجد شرایط رای در خارج بسیار بیشتر از ۲.۵ میلیون است و هم ۱۶۸ هزار رای مملو از تقلب و رقم سازی است و عدد واقعی بسیارکمتر است. اما فرض را بر صحت ۶ و نیم درصد می گذاریم. یعنی درصد شرکت کننده در داخل ایران که همان مردم محروم هستند ۱۱ برابر بیشتر از خارج کشور است.
ظرفیت های تکنیکی رژیم برای رای گیری هم بخوبی دروغ نجومی این رژیم را بر ملا میکند. به گفته وزارت کشور ۱۱۷۰۰۰ صندوق رای گیری در این انتخابات وجود داشته است. یعنی طبق آمار اعلام شده در مورد شرکت کنندگان، بطور متوسط حدود ۳۵۲ رای در هر صندوق ریخته شده است که اگر متوسط ساعات رای گیری را ۱۲ ساعت فرض کنیم یعنی حدودا هر دو دقیقه یک رای در صندوق انداخته شده است. با توجه به اینکه باز هم طبق آمارهای رسمی، در بسیاری از صندوقها که به شهرهای کوچک و روستاها اختصاص داشته است آراء بسیار کمتری ریخته شده است و متقابلا در شهرهای بزرگ مانند تهران متوسط رای ریخته شده در یک صندوق بسیار بیشتر و چه بسا بیش از دوبرابر متوسط بوده است. به عبارت دیگر بطور متوسط در یک صندوق در تهران ۷۰۰ رای ریخته شده است. یعنی هر دقیقه یک رای. چیزی که با واقعیت فاصله بسیار زیادی دارد. حتی اگر کسی پروسه رای گیری را در تلویزیون رژیم دیده باشد که متعلق به حوزه های نمایشی است، متوجه میشود که پروسه های اداری و تایید هویت افراد چند برابر بیشتر از یک دقیقه و دو دقیقه زمان می برد و آمار اعلام شده بدون تردید چند برابر بزرگنمایی شده است. حتی سرعت رای گیری در کشورهای غربی که سیستم کاملا کامپیوتری است از آمار ادعایی رژیم که سیستم رای گیری غیر کامپیوتری است بسیار کمتر است.
دجالگری و فریبکاری در آمار و ارقام رژیم موج میزند و فهم آن برای هرکس که خواهان فهم حقیقت باشد بسیار ساده است، هواداران مقاومت و اشرف نشانها در سراسر جهان باید با افشای این حقیقت که این رژیم و انتخاباتش کمترین مشروعیتی ندارد، اجازه ندهند پاره ای از کشورهای غربی این آمار دروغین را دستاویز ادامه مماشات با این رژیم کنند. نباید اجازه داد خامنه ای و رژیمش با این دروغهای بزرگ بر شکست بزرگی که در این انتخابات متحمل شده سرپوش بگذارد.