سناتور جان مککین - رئیس کمیته قوای مسلح سنا
سناتور جوزف لیبرمن - کاندید معاونت ریاست جمهوری
سناتور جین شهین - عضو ارشد کمیته روابط خارجی و کمیته قوای مسلح سنا
سناتور گری پیترز - عضو کمیته قوای مسلح و کمیته امنیت داخلی سناسفیر لینکلن بلومفیلد - مدیرکل سابق وزارتخارجه در امور سیاست نظامی
سناتور جوزف لیبرمن - کاندید معاونت ریاست جمهوری
سناتور جین شهین - عضو ارشد کمیته روابط خارجی و کمیته قوای مسلح سنا
سناتور گری پیترز - عضو کمیته قوای مسلح و کمیته امنیت داخلی سناسفیر لینکلن بلومفیلد - مدیرکل سابق وزارتخارجه در امور سیاست نظامی
سخنرانی سناتور جورف لیبرمن
با تشکر از شما. خیلی ممنون. خیلی ممنون. نوروز مبارک به همه. من همیشه حسادت خاصی به مردم ایران از نظر سال نو داشتهام، چون سال نو در شروع بهار خیلی با معنیتر از داشتن آن در 31دسامبر و 1 ژانویه است، بنابراین خوشوقتی بزرگی است که این روز را با شما سهیم باشم و نیز، اگر بتوانم اینجا یک امید و دعا برای سال پیش رو بکنم، که در آن گلهای بهار آزادی در ایران شکوفه بزند و این ملت بزرگ با چنین تاریخ و فرهنگ افتخار آفرین و غنی، از دیکتاتوری وحشی رژیمی که در حال حاضر در تهران حاکم است، آزاد شود. با کمک خدا، این میتواند اتفاق بیفتد، و اجازه دهید بگویم که من هم دعا میکنم که نوروز بعدی ما این تجمع را در تهران آزاد، پایتخت ایران آزاد داشته باشیم. این میتواند اتفاق بیفتد و با کار ما با هم، اینطور خواهد شد.
اما یک چیز که ما باید جشن بگیریم، و باید به ما در مورد مبارزه بزرگتر علیه رژیم ایران امیدواری بدهد، این است که افرادی که زندانی بودند - هیچ کلمه دیگری برای آن نیست - در کمپ لیبرتی زندانی بودند آزاد شدهاند. و مردم میگفتند این اتفاق نخواهد افتاد. مردم میگفتند نمیتواند اتفاق بیفتد و با تلاشهای بسیار اعضای هر دو حزب، با رهبران جامعه ایرانی-آمریکایی، با دوستان ما در آلبانی، این صورت گرفت. بنابراین خدا را شکر، و اجازه دهید از آلبانی هم تشکر کنیم.
یک سال کامل بود که توافقنامه هستهیی ایران اجرا شد و چه توافق بدی بود. آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نه یک آژانس دولت ایالات متحده، بلکه آژانس سازمان ملل متحد، در ماه نوامبر نقض دوم قابلتوجه توافق با ایران را یافت که در آب سنگین بود که آنها از حد 130تن آب سنگین فراتر رفتند. بهنظر فنی میآید. این جدی و مهم است. این در اشاره به آزمایشهای موشکی که رخ داده بود، نقض قطعنامه 1929 شورای امنیت، که در سال 2010 به تصویب رسید، و قطعنامه 2231، همانطور که خانم رجوی گفت، در سال 2015 زمانی که شورای امنیت معامله هستهیی را تأیید کرد تصویب شد. ما لازم نیست حتی به نوامبر برگردیم. در روزهای اخیر رفتار دولت ایران در خلیجفارس، اذیت و آزار ناو آمریکایی شکست ناپذیر – این در دو مورد در تنگه هرمز بود - همه بخشی از رفتار بد رژیم ایران است.
کسانی که با اشتیاق از ما میخواستند توافق1+5 را، بهاصطلاح برجام، با ایران را تأیید کنیم، می گفتند اگر چه که خودش قرارداد بینقصی نیست، اما امید استحاله رژیم ایران به یک رژیم متمدن میانهرو را میدهد. اما صادقانه، در سال گذشته چه چیزی اتفاق افتاده است؟ واقعیت این است که نه تنها این اتفاق نیفتاده، بلکه همه چیز بدتر شده است. حقوقبشر، به گفته گزارشگر حقوقبشر سازمان ملل، رژیم ایران وقتی به اعدام مردم خودش بهطور سرانه مربوط میشود، شماره یک در جهان است. هیومن رایتس واچ گفت که اعدام دستهجمعی اهل سنت در تهران در سال 2016 ’یک نقطه شرمآور در سابقه حقوقبشر (رژیم ایران) است.’ در مورد تروریسم چی؟ تروریسم رژیم ایران در داخل با ترور آن در خارج از کشور در تلاش توسعه طلبانهاش در منطقه همسان است.
با تشکر از شما. خیلی ممنون. خیلی ممنون. نوروز مبارک به همه. من همیشه حسادت خاصی به مردم ایران از نظر سال نو داشتهام، چون سال نو در شروع بهار خیلی با معنیتر از داشتن آن در 31دسامبر و 1 ژانویه است، بنابراین خوشوقتی بزرگی است که این روز را با شما سهیم باشم و نیز، اگر بتوانم اینجا یک امید و دعا برای سال پیش رو بکنم، که در آن گلهای بهار آزادی در ایران شکوفه بزند و این ملت بزرگ با چنین تاریخ و فرهنگ افتخار آفرین و غنی، از دیکتاتوری وحشی رژیمی که در حال حاضر در تهران حاکم است، آزاد شود. با کمک خدا، این میتواند اتفاق بیفتد، و اجازه دهید بگویم که من هم دعا میکنم که نوروز بعدی ما این تجمع را در تهران آزاد، پایتخت ایران آزاد داشته باشیم. این میتواند اتفاق بیفتد و با کار ما با هم، اینطور خواهد شد.
اما یک چیز که ما باید جشن بگیریم، و باید به ما در مورد مبارزه بزرگتر علیه رژیم ایران امیدواری بدهد، این است که افرادی که زندانی بودند - هیچ کلمه دیگری برای آن نیست - در کمپ لیبرتی زندانی بودند آزاد شدهاند. و مردم میگفتند این اتفاق نخواهد افتاد. مردم میگفتند نمیتواند اتفاق بیفتد و با تلاشهای بسیار اعضای هر دو حزب، با رهبران جامعه ایرانی-آمریکایی، با دوستان ما در آلبانی، این صورت گرفت. بنابراین خدا را شکر، و اجازه دهید از آلبانی هم تشکر کنیم.
یک سال کامل بود که توافقنامه هستهیی ایران اجرا شد و چه توافق بدی بود. آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نه یک آژانس دولت ایالات متحده، بلکه آژانس سازمان ملل متحد، در ماه نوامبر نقض دوم قابلتوجه توافق با ایران را یافت که در آب سنگین بود که آنها از حد 130تن آب سنگین فراتر رفتند. بهنظر فنی میآید. این جدی و مهم است. این در اشاره به آزمایشهای موشکی که رخ داده بود، نقض قطعنامه 1929 شورای امنیت، که در سال 2010 به تصویب رسید، و قطعنامه 2231، همانطور که خانم رجوی گفت، در سال 2015 زمانی که شورای امنیت معامله هستهیی را تأیید کرد تصویب شد. ما لازم نیست حتی به نوامبر برگردیم. در روزهای اخیر رفتار دولت ایران در خلیجفارس، اذیت و آزار ناو آمریکایی شکست ناپذیر – این در دو مورد در تنگه هرمز بود - همه بخشی از رفتار بد رژیم ایران است.
کسانی که با اشتیاق از ما میخواستند توافق1+5 را، بهاصطلاح برجام، با ایران را تأیید کنیم، می گفتند اگر چه که خودش قرارداد بینقصی نیست، اما امید استحاله رژیم ایران به یک رژیم متمدن میانهرو را میدهد. اما صادقانه، در سال گذشته چه چیزی اتفاق افتاده است؟ واقعیت این است که نه تنها این اتفاق نیفتاده، بلکه همه چیز بدتر شده است. حقوقبشر، به گفته گزارشگر حقوقبشر سازمان ملل، رژیم ایران وقتی به اعدام مردم خودش بهطور سرانه مربوط میشود، شماره یک در جهان است. هیومن رایتس واچ گفت که اعدام دستهجمعی اهل سنت در تهران در سال 2016 ’یک نقطه شرمآور در سابقه حقوقبشر (رژیم ایران) است.’ در مورد تروریسم چی؟ تروریسم رژیم ایران در داخل با ترور آن در خارج از کشور در تلاش توسعه طلبانهاش در منطقه همسان است.
در طول سال گذشته که بهزودی به پایان میرسد، در سوریه به تنهایی، تقریباً 70000 نیروهای نیابتی رژیم ایران وجود داشت.
ولیفقیه و سپاه پاسداران تنها متجاوز نیستند، آنها غارتگران ثروت ملی هستند. آنها حداقل 50 درصد تولید ناخالص داخلی ایران، اقتصاد ملی را کنترل میکنند. یک سند بسیار چشمگیر بهتازگی توسط شورای ملی مقاومت ایران منتشر شده که این را برجسته میکند. چهارده قدرت اقتصادی بهطور مستقیم یا غیرمستقیم توسط ولیفقیه، سپاه پاسداران، یا وابستگان به آنها با ارزش دهها میلیارد دلار کنترل میشود. و چه چیزی بر سر بیشتر این پولها میآید؟ صرف تحقق بخشیدن به سیاستهای افراطی داخلی و خارجی رژیم تهران میشود. تهران سالانه بین 15 تا 20 میلیارد دلار – پولی که واقعاً متعلق به مردم ایران است - در سوریه بهمنظور تأمین مالی جنگ در سوریه برای حفاظت از اسد خرج میکند. فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران قاسم سلیمانی میلیاردها دلار در عراق برای تأمین مالی شبهنظامیان و تحریک خشونتهای فرقهیی هزینه میکند. همان شبهنظامیان شیعی که مسئول مرگ صدها تن از سربازان آمریکایی که در عراق خدمت کرده بودند...
بنابراین حرف آخر این است - رژیم در تهران نه تنها در نتیجه توافقنامه هستهیی تغییر نکرده است، بلکه اگر چیزی باشد بدتر شده است. و من فکر میکنم نتیجه منطقی این سابقه از واقعیتها، من اینها را از خودم در نمیآوردم – این است که رژیم به خودی خود تغییر نمیکند. و به نظر من در نتیجه راهحل نهایی برای این جدیترین خطر این است که ما و متحدانمان، در کار با مردم ایران، کار با شورای ملی مقاومت و گروههای اپوزیسیون در ایران، ما باید رژیم در ایران را تغییر دهیم. این باید هدف ما باشد. بنابراین نوروز زمان امید است. این یک آغاز جدید است. نوروز بهمعنای واقعی کلمه بهمعنی، من مطلع هستم و یاد گرفتهام، یک روز جدید است. و به نوعی یک روز جدید در واشینگتن است، و هر چند من میگویم که یک حامی کمپین وزیر کلینتون در انتخابات سال گذشته بودم، وقتی به سؤال ایران میرسد، تغییر از رئیسجمهور اوباما به رئیسجمهور ترامپ یک تغییر بسیار قابلتوجه و امیدوارکننده است. دولت اوباما از توافق بد حمایت کرد، نمیخواست نقض آن را ببیند. وزیر امور خارجه کری را بهمنظور تشویق بانکداران اروپا برای برگشتن و انجام تجارت در ایران فرستاد که خود آنها نمیخواستند آن را انجام دهند، چرا که آنها با تحریمها قبل از آن سوخته بودند. تغییر در نگرش کاخ سفید به ما فرصت مهمی را میدهد.
اما من به افرادی که اینجا جمع شدهاند میگو یم، که بسیاری از آنها کارکنان اعضای کنگره هستند، که ابتکارعمل در بسیاری از، مهمترین چیزهایی که میتواند وضع موجود در ایران را تغییر دهد باید از کنگره بیاید.
فکر میکنم شما درخواهید یافت و دریافتهاید که اجماع هر دو حزب در مورد تهدیدی که رژیم ایران نشان میدهد بازگشته است، و یک علاقه واقعی در تمرکز روی رژیم ایران و تغییر آنچه الآن وجود دارد، هست. پس هدف ما چیست؟ هدف ما، هدف شما تنبیهی نیست. اثباتی است.
ما، همانطور که خانم رجوی بهروشنی در طرح ده مادهایش به تصویر کشیده، یک زندگی بهتر برای مردم ایران میخواهیم. من بهطور خلاصه به آن میپردازم. اول انتخابات، آزاد و عادلانه که در آن صندوق رأی تنها معیار برای مشروعیت آن انتخابات میشود. دوم، یک نظام کثرتگرا با آزادی احزاب و تجمعات. احترام به آزادیهای فردی، آزادی بیان، دسترسی بیقید و شرط به اینترنت. چهارم، جدایی دین و دولت. پایان کشتار واقعاً اهل سنت، مسیحیان، و بهائیها در ایران. پنجم، برابری جنسیتی در زمینههای سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی. ششم، احیای حاکمیت قانون و عدالت، که یک افتخار، یک سنت ایرانی است. هفتم، پذیرش اعلامیه جهانی حقوقبشر و دیگر میثاق های بینالمللی و کنوانسیونهای مشابه. هشتم، بهرسمیت شناختن اهمیت مالکیت خصوصی، سرمایهگذاری خصوصی، و اقتصاد بازار بهعنوان موتور رشد در ایران آزاد. و نهم، حمایت از یک سیاست خارجی مبتنی بر همزیستی مسالمت آمیز، همکاریهای بینالمللی و منطقهیی و احترام به منشور سازمان ملل متحد. و در آخر، خانم رجوی بهنمایندگی از مردم ایران گفته است، یک ایران غیرهستهای، عاری از سلاح های کشتار جمعی.
حالا این یک برنامه عالی است، و من خودم فکر میکنم شباهت قابل توجهی به برنامه انقلاب آمریکا در قرن 18، انقلاب فرانسه در قرن 19، و جنگ علیه نازیسم و فاشیسم در قرن 20، دارد. بنابراین آنها جنگهایی بودند که بسیاری از افراد عاقل، متفکران معمولی فکر میکردند هرگز نمیتواند برای آرمان آزادی پیروز شود، اما هر یک از آنها پیروز شد.
و به این ترتیب در سپیده دم نوروز، یک روز جدید، می خواهم به شما امروز در اینجا بگویم که تاریخ نه با رژیم در تهران، بلکه با مردم ایران میایستد. و من همچنین میخواهم بگویم، ما باید با آنها بهعنوان آمریکایی بایستیم. این مسئولیت ما بهعنوان آمریکایی است، چرا که ما یک ملت بنا نهاده شده بر یک عقیده، بر یک باور هستیم، حقیقت بدیهی که هر فردی نه توسط دولت، بلکه توسط آفریدگار ما، خدا، از حق زندگی، آزادی و جستجوی خوشبختی برخوردار است. رژیم افراطی در تهران، هر روز به طرز وحشیانهای این حقیقت را انکار میکند، و بهطور وحشتناکی این حقوق را از مردم ایران دور نگه میدارد. و به همین دلیل ما باید به مردم ایران کمک کنیم خود را از مستبدینی که در حال حاضر بر آنها حکومت میکنند خلاص کنند.
با هم با مردم آمریکا و مردم ایران، با کمک خدا، آزادی و عظمت واقعی به ایران باز میگردد، و شاید که در این سال اتفاق بیفتد. خیلی خیلی سپاسگزارم.
ولیفقیه و سپاه پاسداران تنها متجاوز نیستند، آنها غارتگران ثروت ملی هستند. آنها حداقل 50 درصد تولید ناخالص داخلی ایران، اقتصاد ملی را کنترل میکنند. یک سند بسیار چشمگیر بهتازگی توسط شورای ملی مقاومت ایران منتشر شده که این را برجسته میکند. چهارده قدرت اقتصادی بهطور مستقیم یا غیرمستقیم توسط ولیفقیه، سپاه پاسداران، یا وابستگان به آنها با ارزش دهها میلیارد دلار کنترل میشود. و چه چیزی بر سر بیشتر این پولها میآید؟ صرف تحقق بخشیدن به سیاستهای افراطی داخلی و خارجی رژیم تهران میشود. تهران سالانه بین 15 تا 20 میلیارد دلار – پولی که واقعاً متعلق به مردم ایران است - در سوریه بهمنظور تأمین مالی جنگ در سوریه برای حفاظت از اسد خرج میکند. فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران قاسم سلیمانی میلیاردها دلار در عراق برای تأمین مالی شبهنظامیان و تحریک خشونتهای فرقهیی هزینه میکند. همان شبهنظامیان شیعی که مسئول مرگ صدها تن از سربازان آمریکایی که در عراق خدمت کرده بودند...
بنابراین حرف آخر این است - رژیم در تهران نه تنها در نتیجه توافقنامه هستهیی تغییر نکرده است، بلکه اگر چیزی باشد بدتر شده است. و من فکر میکنم نتیجه منطقی این سابقه از واقعیتها، من اینها را از خودم در نمیآوردم – این است که رژیم به خودی خود تغییر نمیکند. و به نظر من در نتیجه راهحل نهایی برای این جدیترین خطر این است که ما و متحدانمان، در کار با مردم ایران، کار با شورای ملی مقاومت و گروههای اپوزیسیون در ایران، ما باید رژیم در ایران را تغییر دهیم. این باید هدف ما باشد. بنابراین نوروز زمان امید است. این یک آغاز جدید است. نوروز بهمعنای واقعی کلمه بهمعنی، من مطلع هستم و یاد گرفتهام، یک روز جدید است. و به نوعی یک روز جدید در واشینگتن است، و هر چند من میگویم که یک حامی کمپین وزیر کلینتون در انتخابات سال گذشته بودم، وقتی به سؤال ایران میرسد، تغییر از رئیسجمهور اوباما به رئیسجمهور ترامپ یک تغییر بسیار قابلتوجه و امیدوارکننده است. دولت اوباما از توافق بد حمایت کرد، نمیخواست نقض آن را ببیند. وزیر امور خارجه کری را بهمنظور تشویق بانکداران اروپا برای برگشتن و انجام تجارت در ایران فرستاد که خود آنها نمیخواستند آن را انجام دهند، چرا که آنها با تحریمها قبل از آن سوخته بودند. تغییر در نگرش کاخ سفید به ما فرصت مهمی را میدهد.
اما من به افرادی که اینجا جمع شدهاند میگو یم، که بسیاری از آنها کارکنان اعضای کنگره هستند، که ابتکارعمل در بسیاری از، مهمترین چیزهایی که میتواند وضع موجود در ایران را تغییر دهد باید از کنگره بیاید.
فکر میکنم شما درخواهید یافت و دریافتهاید که اجماع هر دو حزب در مورد تهدیدی که رژیم ایران نشان میدهد بازگشته است، و یک علاقه واقعی در تمرکز روی رژیم ایران و تغییر آنچه الآن وجود دارد، هست. پس هدف ما چیست؟ هدف ما، هدف شما تنبیهی نیست. اثباتی است.
ما، همانطور که خانم رجوی بهروشنی در طرح ده مادهایش به تصویر کشیده، یک زندگی بهتر برای مردم ایران میخواهیم. من بهطور خلاصه به آن میپردازم. اول انتخابات، آزاد و عادلانه که در آن صندوق رأی تنها معیار برای مشروعیت آن انتخابات میشود. دوم، یک نظام کثرتگرا با آزادی احزاب و تجمعات. احترام به آزادیهای فردی، آزادی بیان، دسترسی بیقید و شرط به اینترنت. چهارم، جدایی دین و دولت. پایان کشتار واقعاً اهل سنت، مسیحیان، و بهائیها در ایران. پنجم، برابری جنسیتی در زمینههای سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی. ششم، احیای حاکمیت قانون و عدالت، که یک افتخار، یک سنت ایرانی است. هفتم، پذیرش اعلامیه جهانی حقوقبشر و دیگر میثاق های بینالمللی و کنوانسیونهای مشابه. هشتم، بهرسمیت شناختن اهمیت مالکیت خصوصی، سرمایهگذاری خصوصی، و اقتصاد بازار بهعنوان موتور رشد در ایران آزاد. و نهم، حمایت از یک سیاست خارجی مبتنی بر همزیستی مسالمت آمیز، همکاریهای بینالمللی و منطقهیی و احترام به منشور سازمان ملل متحد. و در آخر، خانم رجوی بهنمایندگی از مردم ایران گفته است، یک ایران غیرهستهای، عاری از سلاح های کشتار جمعی.
حالا این یک برنامه عالی است، و من خودم فکر میکنم شباهت قابل توجهی به برنامه انقلاب آمریکا در قرن 18، انقلاب فرانسه در قرن 19، و جنگ علیه نازیسم و فاشیسم در قرن 20، دارد. بنابراین آنها جنگهایی بودند که بسیاری از افراد عاقل، متفکران معمولی فکر میکردند هرگز نمیتواند برای آرمان آزادی پیروز شود، اما هر یک از آنها پیروز شد.
و به این ترتیب در سپیده دم نوروز، یک روز جدید، می خواهم به شما امروز در اینجا بگویم که تاریخ نه با رژیم در تهران، بلکه با مردم ایران میایستد. و من همچنین میخواهم بگویم، ما باید با آنها بهعنوان آمریکایی بایستیم. این مسئولیت ما بهعنوان آمریکایی است، چرا که ما یک ملت بنا نهاده شده بر یک عقیده، بر یک باور هستیم، حقیقت بدیهی که هر فردی نه توسط دولت، بلکه توسط آفریدگار ما، خدا، از حق زندگی، آزادی و جستجوی خوشبختی برخوردار است. رژیم افراطی در تهران، هر روز به طرز وحشیانهای این حقیقت را انکار میکند، و بهطور وحشتناکی این حقوق را از مردم ایران دور نگه میدارد. و به همین دلیل ما باید به مردم ایران کمک کنیم خود را از مستبدینی که در حال حاضر بر آنها حکومت میکنند خلاص کنند.
با هم با مردم آمریکا و مردم ایران، با کمک خدا، آزادی و عظمت واقعی به ایران باز میگردد، و شاید که در این سال اتفاق بیفتد. خیلی خیلی سپاسگزارم.
سفیر لینکلن بلومفیلد – معاون پیشین وزیرخارجه آمریکا
درود بر همه شما. نوروزتان مبارک. من میخواهم سخنانم را با تبریک نوروز به دوستان ایرانی خود، ایرانیان مقیم آمریکا، آغاز کنم که جامعه ایرانیان مقیم آمریکا را تشکیل میدهند.
میخواهم نوروز را به دوستان ایرانی در تبعید، در فرانسه، در سراسر اروپا، در استرالیا و بهویژه در آلبانی تبریک بگویم. خیلی خوشحال شدیم که سفیر فابر را در اینجا دیدیم. ما دولت آلبانی را تحسین میکنیم. من افتخار آن را داشتم که پاییز گذشته برای اولین بار به آلبانی سفر کنم و با تبعیدیان ایرانی که در امنیت از کمپ لیبرتی منتقل شدند ملاقات کنم. بنابراین حق است که جشن بگیریم.
من بهعنوان متخصص سیاستگذاری، برخی از گزینههای عملی را به شما ارائه خواهم داد. شما سخنان سناتور مککین را شنیدید که در رابطه با تحریمها حرف زد و از سایر سخنرانان شنیدید که از واکنش نظامی سخن گفتند. اما گزینهها بیشترند و من آنها را برخواهم شمرد.
البته که پارسال ما نگران حدود سه هزار تن از زنان و مردان بیدفاعی بودیم که شجاعانه علیه بنیادگرایی مذهبی در کمپ لیبرتی ایستادگی میکردند و ما از سال 1986 سرنوشت آنها را دنبال میکردیم، یعنی از زمانیکه آنها برای اولین بار در عراق حضور یافتند و کمپ اشرف را ساختند. کمپی که فی الواقع مظهر واقعی خلاقیت و سختکوشی است.
پارسال ما همچنان بهطور مستمر کلمات توهینآمیز نسبت به مقاومت ایران را میشنیدیم. آنها از سال 1997 تا سال 2012 در لیست تروریستی بودند و بسیاری از افراد معتبر در واشینگتن و در رسانهها هراس داشتند که بگویند اتهامات تروریستی علیه آنها مشکوک است. و از نظر من این غیرقابلقبول و خطرناک بود و بنابراین من در رابطه با این اتهامات تحقیق کردم و سعی کردم که سرگذشت مقاومت ایران را دریابم، مقاومتی که 50سال ادامه داشته است.
و بالاخره، سال گذشته تحلیلگران در واشینگتن میگفتند: «به رفرمیستها توجه کنید». برخی میگفتند که روحانی و وزیر خارجه او ظریف و رفسنجانی رهبر اصلی آنها در میان «مدره ها» هستند. این دسته بهاصطلاح رفرمیست مانند اسبی بود که روی آن شرط بندی شده بود تا ایران را تغییر دهد و بهبود بخشد. این ماجرای پارسال بود.
به روند تغییرات در این سال نگاه کنید. خیلی چیزها تغییر کرده است. قرارداد اتمی پاره نشده است. این قرارداد مشمول نظارت شدید است و برخی موارد آن نقض شد. جنگی با رژیم رخ نداد. در عوض، دیدیم که رژیم ایران منافع آمریکا را تهدید کرده و فعالیتهای بسیار بیثبات کننده و غیرقانونی و متجاوزانه و حتی جنایتکارانهای علیه همسایگان خود انجام داده است. وضعیت از یمن تا عراق و سوریه و نقاط دیگر بدتر شده است. ساکنان کمپ لیبرتی اکنون در اروپا در امنیت بهسر میبرند. اگر چه رژیم ایران همچنان در پی آنها است و ما باید بهشدت هوشیار باشیم و در کنار دوستان خود در آلبانی بایستیم.
مقاومت ایران، سازمان مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت ایران، اکنون بهعنوان مقاومتی بهرسمیت شناخته میشود که تمام نکاتی را که سناتور لیبرمن برشمرد قبول دارد، یعنی بیانیه ده ماده ای. و این برسیمت شناخته شدن پر رنگتر از هر گونه اتهامات علیه آنهاست. برخی سعی داشتند با این اتهامات مقاومت مسلحانه آنها را طی سالیان بهعنوان چیزی بغیر از یک جنبش مقاومت علیه استبداد جا بزنند. دادگاهها در فرانسه و اتحادیه اروپا و کشورهای اروپایی و انگلیس و آمریکا همه این اتهامات را به چالش کشیدند و لیستهای تروریستی سالها است که ناپدید شدهاند. و همانطور که مفتخر بودم به 3000تن از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران در آلبانی در پاییز گذشته بگویم، این سنت ادامه همان جنبشی است که بیش از 50سال پیش بنیانگذاری شد.
سه دانشجوی روشنفکر که به تغییرات دنیا و فروپاشی حکومتهای استعماری مینگریستند، در حالیکه ملیگرایی در کوبا و الجزایر و ویتنام شعله میکشید، آنها بر این باور شدند که ایران هم آماده است تا شاه را از دور خارج کند، حاکمی که همانطور که میدانید در جیب غرب بود و بسیار مال دوست. و بنابراین این دانشجویان حس میکردند که ایران مستحق داشتن صدای خود و همچنین تعیین سرنوشت خود است. آنها مطالعه میکردند و بسیار تحصیل کرده بودند. مسعود رجوی بعد از اینکه پس از سرنگونی شاه از زندان آزاد شد کلاسهایی را اداره میکرد که هزاران دانشجو در آن حضور داشتند.
بنابراین باید هویت این افراد را از یاد نبریم. آنها در میان باهوش ترین و مستعدترین افرادی هستند که ایران در تاریخ مدرن خود پرورش داده و حالا شما میتوانید آثار آنها را مطالعه کنید. شما میتوانید کتاب بسیار عالی خانم رجوی در رابطه با مفهوم واقعی اسلام را بخوانید، که با رجوع به زندگی حضرت محمد و قرآن نشان میدهد که اسلام یک مذهب خشونتگرا نیست و بنیادگرایان افراطی در تهران و در داعش هستند که تعلیمات اسلامی را نقض میکنند. او کسی است که بهتر از هر فرد دیگری که من تابهحال دیدهام این استدلال را مطرح میکند. شما کتابها را در رابطه با حضور رژیم ایران در سوریه دیدهاید، 19 پایگاه و نزدیک به 70هزار نفر که رژیم به آنها پول میدهد. حالا میدانید که پول برآمده از قرارداد اتمی صرف چه چیزهایی میشود، یعنی هزینه یک موضع دفاعی میشود تا از گسترش بهار عربی تا شرق خاورمیانه و ایران بازداری شود. حالا کتاب جدیدی در رابطه با اقتصاد ایران منتشر شده است. من آن را دیشب میخواندم و دریافتم که 78 میلیون ایرانی نه تنها از حقوق سیاسی خود محروم شدهاند بلکه توانایی پیشرفت اقتصادی نیز از آنها سلب شده است. اموال آنها بهطور کامل تصرف شده و بنیادهای تحت سیطره ولیفقیه و سپاه پاسداران اجازه نمیدهد که مردم ایران به ثروت دست یابند و به سعادت برسند و رشد کنند. بنابراین این وضعیتی است که آبستن تغییرات است.
در رابطه با جنایات جنگی. از صدر تا ذیل رژیم، از ولیفقیه گرفته و نفر به نفر مقامات ارشد رژیم، ما شواهد و مدارکی داریم که نشان میدهد آنها دستور عملیاتهای مهم تروریستی را صادر کردهاند. اما هیچ حسابرسی صورت نمیگیرد. زمانی که من در دولت بودم ما مدت زیادی را صرف صحبت در رابطه با دادگاه جنایی بینالمللی میکردیم و باید در رابطه با جنایات حسابرسی شود. ما میتوانیم در رابطه با بشار اسد و اینکه اتحادیه کشورهای عرب میگوید او باید پاسخگوی جنایت علیه بشریت باشد صحبت کنیم. میتوان مدارک قطوری را تهیه کرد در رابطه با مقامات ارشد این رژیم که طی 38سال گذشته خون از دستان آنها چکیده است. پس چرا این کار را نمیکنیم؟ آمریکا 17 آژانس اطلاعاتی دارد. کنگره قطعاً میتواند یک گزارش جامع غیرمحرمانه ارائه دهد.
به نظر من شرایط با شتاب زیادی در حال تغییر است. فکر میکنم سخنان شجاعانه ما در گذشته در رابطه با یک ایران آزاد و تهران آزاد اکنون به واقعیت نزدیکتر شدهاند. به نظر من به زودی این زمستان سرد به یک بهار زیبا تبدیل خواهد شد. و اگر حدس من درست باشد ما احتمالاً به زودی شاهد ظهور یک بهار ایرانی در ایران هم خواهیم بود. متشکرم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر