چهارشنبه، آذر ۱۰، ۱۳۹۵

پارادوکس حکم احمد منتظری


صدور حکم 21سال زندان و تخفیف آن به 6سال حبس و خلع لباس تعلیقی، برای احمد منتظری، به‌دلیل انتشار فایل صوتی آقای منتظری، تصویری است از آشفتگی و بی‌تعادلی و هراس و درماندگی نظام ولایت‌فقیه. این حکم یک بار دیگر نشان داد که مطرح شدن قتل‌عام 30هزار زندانی سیاسی به دستور خمینی جلاد، پس از 28سال، چگونه رژیم برآمده از قتل‌عام را سراپا به‌لرزه افکنده و آن را در بحران عمیقی فرو برده که تکانه‌های آن هم‌چنان ادامه دارد
در حکم «دادگاه ویژه روحانیت» که احمد منتظری آن را «عجیب» و «بسیار زشت» توصیف کرده، سه جرم با سه 
:محکومیت برای او تعیین شده است
الف: اقدام علیه امنیت ملی، افشای اسناد سری نظام و برهم زدن نظم جامعه؛
ب: خیانت در امانت از طریق عدم استرداد اسناد سری و محرمانه نظام؛
ج: فعالیت تبلیغی علیه نظام اسلامی از طریق مصاحبه با رسانه‌های ضدانقلاب

احمد منتظری به‌دلیل جرم اول و دوم هر کدام به 10سال حبس و به‌دلیل جرم سوم، به یک سال حبس و جمعاً به 21سال حبس محکوم شده است
هیچ‌یک از اتهامات فوق متکی به هیچ مستند قضایی یا قانون مکتوبی نیست. چرا که مطالب فایل صوتی، قبلاً هم در کتاب خاطرات آقای منتظری منتشر شده بود و سردمداران و رسانه‌های رژیم نیز هنگام انتشار فایل صوتی آن را تکراری و بی‌ارزش خوانده بودند. معلوم نیست که چگونه این مطالب تکراری اکنون جزو «اسناد سری نظام» تلقی می‌شود
وانگهی مگر سردمداران رژیم در واکنشهای خود، صدور حکم قتل‌عام مجاهدین را از «معجزات امام» جنایتکار خود نخوانده و هم‌چون آخوند پورمحمدی دژخیم به دست داشتن در آن افتخار نکرده‌اند؟ پس چرا انتشار آن را «فعالیت تبلیغی علیه نظام» محسوب می‌کنند؟! از چه می‌ترسند؟
اما جالبتر آن است که حکم کذایی، به‌دلیل آن که محکوم، برادر شهید است، با 15سال تخفیف، به 6سال حبس تعزیری تقلیل یافته است! این‌که چگونه قرابت نسبی موجب کاهش بیش از دو سوم اصل محکومیت می‌شود، چیز غریبی در این رژیم نیست؛ کما این‌که هم مشابه آن و هم عکس آن، شیوه معمول در قضاییه سراسر فساد و جنایت نظام ولایت‌فقیه است؛ هزاران تن در این رژیم به صرف قرابت نسبی یا سببی، محکوم به اعدام یا حبسهای طولانی شده‌اند و هزاران تن از مجرمان نیز به‌دلیل قرابت نسبی یا سببی و اتصال به کانون قدرت از مجازات رسته‌اند
«انتخاب زمان انتشار فایل با زمان ادعای معاندین نسبت به اعدامها… به‌صورت عمد و با هدف حمایت از آنان
تقویت بنیادهای فکری نفاق و… تضعیف نظام»
نشر فایل صوتی اثرات منفی زیادی در جامعه و دستاویزی در بین معاندین و ضدانقلاب و عناصر نفاق و دشمنان داشته است
نشر فایل صوتی موجب «مطالب توهین‌آمیز به مقام شامخ ولایت‌فقیه حضرت امام راحل و رهبری و مسئولان در سطح وسیع و گسترده در شبکه‌های گوناگون» شده است
این عمل، ضربه جبران‌ناپذیر به پیکره نظام و جامعه وارد آورده است… که نه تنها در جهت تضعیف نظام بلکه تحریک و تشویق بر مقابله با نظام و براندازی آن مورد استفاده قرار گرفته است
به این ترتیب کاملاً روشن است که علت واقعی محکومیت احمد منتظری آن است که انتشار این فایل صوتی که  
:به‌دنبال فراخوان دادخواهی خون شهیدان قتل‌عام67، توسط رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت، صورت گرفته است

اولاً سند انکارناپذیر ارتکاب این «بزرگترین جنایت علیه بشریت پس از جنگ جهانی دوم» می‌باشد
ثانیاً ، نقاب از چهره حقیقی خمینی این قسی‌القلب‌ترین جلاد تاریخ ایران نزد توده‌های وسیع مردم برداشته و ماهیت حاکمان کنونی از خامنه‌ای و رفسنجانی تا رئیسی و پورمحمدی و دیگر سردمداران این رژیم را برملا کرده است
ثالثاً ، بر حقانیت مجاهدین و پایداری 30هزار شهید قتل‌عام شده و بر حقانیت جنبش دادخواهی گواهی داده است
رابعاً ، یک بار دیگر آتشفشان عظیم دادخواهی نهفته در بطن جامعه ایران را به نمایش گذاشته و توده‌های وسیع مردم ستمزده و خانواده‌های داغدار را برای «مقابله و براندازی» حکومت قاتلان «تحریک و تشویق» کرده است
و… سرانجام «ضربه جبران‌ناپذیر به پیکره نظام» وارد آورده است
به این ترتیب در حکم صادره، آن هم توسط رژیمی که برای بسیار کمتر از این جرائم، احکام اعدام صادر کرده و می‌کند، عجز و ترس و دست بستگی یک دیکتاتوری زهرخورده و طلسم‌شکسته را باید دید
فراتر از اینها، در این حکم مضحک که بایستی آن را پدیده‌یی در تاریخ قضا، حتی در همین رژیم فاشیستی و قرون‌وسطایی محسوب کرد، پارادوکس و تناقض لاینحل ولی‌فقیه پوشالی و طلسم‌شکسته را می‌توان دید که از یک سو نمی‌تواند از کنار «ضربه جبران ناپذیری» که خورده بگذرد و آن را نادیده بگیرد، چون می‌ترسد که اگر با کیفری سخت و سنگین به آن، جواب ندهد، دیوار اختناق شکاف بردارد و از آن آتشفشان دادخواهی هزاران و هزاران خانواده و سپس تمامی مردم ایران زبانه بکشد و دودمان رژیم را به باد دهد؛ اما در عین‌حال وحشت دارد که محکومیت سنگین، به‌خصوص در شرایط کنونی، آغازگر زنجیره‌یی از کنش و واکنشهای داخلی و بین‌المللی شود و به سرازیر شدن بهمن سیاسی اجتماعی مهیبی منجر گردد و تمامی رژیم را به کام بکشد
رژیم با بلاهت دامنگیر همه دیکتاتورها در واپسین مرحله حیاتشان، فرمول سخیفی برای خروج از این پارادوکس یافته است؛ محکومیت 21ساله و تخفیف 15ساله! و دست آخر باز گذاشتن امکان تجدید نظر؛ اما با این «تدبیر» احمقانه هم چوب را خورده و هم پیاز را

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر