در سالگرد «روز جهانی نفی خشونت علیه زنان» و در ادامه «جنبش دادخواهی» برای جانفشانان قتل عام شصت و هفت، دیروز همایش بزرگ اپوزیسیون محوری ایران در پاریس شاهد حضور موج جدیدی از زندانیان سیاسی بود که بتازگی از زندان و جهنم آخوندی رسته اند.
شبنم مددزاده - دخت شجاع ایران زمین که بعد از تحمل پنج سال زندان، سرانجام از بند دیو رهید و بسلامت به خانه امن رسید. یکسال قبل برادر دلیرش فرزاد نیز از زندان و حاکمیت بیداد رسته بود و به تبعیدیان پیوسته بود. دو برادر و خواهر مبارز این خانواده، مهدیه و اکبر، توسط آدمکشان آخوندی به قتل رسیده اند و چندین نفر از افراد این خانواده آزاده، هم اکنون یا در زندان جمهوری اسلامی هستند و یا در صفوف رزمندگان آزادی میباشند.
شبنم عزیز در سخنرانی تکان دهنده خود گفت: من از میان ریحانه ها می آیم تا واژه به واژه، ظلم و جور رفته بر آنها را بازگو کنم... من صدای هم وطنان مسیحی و بهایی که رژیم آنها را به خاطر اعتقاداتشان زندانی می کند هستم...
شبنم مددزاده - دخت شجاع ایران زمین که بعد از تحمل پنج سال زندان، سرانجام از بند دیو رهید و بسلامت به خانه امن رسید. یکسال قبل برادر دلیرش فرزاد نیز از زندان و حاکمیت بیداد رسته بود و به تبعیدیان پیوسته بود. دو برادر و خواهر مبارز این خانواده، مهدیه و اکبر، توسط آدمکشان آخوندی به قتل رسیده اند و چندین نفر از افراد این خانواده آزاده، هم اکنون یا در زندان جمهوری اسلامی هستند و یا در صفوف رزمندگان آزادی میباشند.
شبنم عزیز در سخنرانی تکان دهنده خود گفت: من از میان ریحانه ها می آیم تا واژه به واژه، ظلم و جور رفته بر آنها را بازگو کنم... من صدای هم وطنان مسیحی و بهایی که رژیم آنها را به خاطر اعتقاداتشان زندانی می کند هستم...
آرش محمدی - کنشگر سیاسی چپگرا و فعال حقوق کودکان که از زندان تبریز میاید در سخنرانی روشنگرش گفت:
زنده یاد «شاهرخ زمانی» هرگز حتی در خلوتش هم با رژیم و آخوندهایش ذره ای سازش نکرد... من از سرزمینی آمده ام که در دوران «اعتدالش» در هر روزش حداقل سه نفر اعدام می شوند. من از سرزمینی آمده ام که سهم دخترانش اسید است، سهم مادرانش داغ مرگ فرزند و سهم زنانش کودکان یتیم!
زنده یاد «شاهرخ زمانی» هرگز حتی در خلوتش هم با رژیم و آخوندهایش ذره ای سازش نکرد... من از سرزمینی آمده ام که در دوران «اعتدالش» در هر روزش حداقل سه نفر اعدام می شوند. من از سرزمینی آمده ام که سهم دخترانش اسید است، سهم مادرانش داغ مرگ فرزند و سهم زنانش کودکان یتیم!
ایمان افصحی – جوانی که سال شصت و دو در سلول زندان بدنیا آمد در حالیکه مادر مجاهدش «فریده گودرزی» در اوین به بند کشیده شده بود. پدرش «بهزاد افصحی» به همین جرم در سال ۶۳ تیرباران میشود. دایی دلاورش «پرویز گودرزی» در تابستان ۶۷ همراه با خیل یارانش سربدار میشود، و خاله عزیزش مجاهد خلق «فریبا گودرزی» در همان سال در صفوف رزمندگان آزادی، خونین پیکر بر خاک میافتد. سرانجام خودش نیز در دهه نود دستگیر و محکوم میشود ولی از چنگال ملّاهای پلید میگریزد...
بخشی از سخنرانی شبنم مددزاده در همایش بزرگ پاریس:
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر