آسمان بار امانت نتوانست کشید
قــرعهٴ فال بهنام من دیوانه زدند
حافظ
تعهد ظاهراً یک کلمه است، اما با تعریفی که مریم رجوی از این کلمه بهدست میدهد، «تعهد» نشانی یک آرمان و یک اندیشه و ایدئولوژی است. در این نظام فکری، «تعهد» است که بهانسانیت انسان معنا میدهد و میزان تعهدپذیری، ثقل، عمق و گسترهٴ «تعهد» است که مدار و ارزش هر انسانی را تعیین میکند
«تعهد» اگر چه از «انتخاب» شروع میشود، اما فراتر از آن رفته و عملی کردن و تلاش با تمام توش و توان برای تحقق آن انتخاب است. خود مریم رجوی، شاخص تعهدپذیری و تلاش تا فراسوی جان و روان برای تحقق «تعهد» است
«تعهد»، توسط بیرون از خود تعیین میشود
بنابهتعریف مریم رجوی از «تعهد»، «تعهد» یعنی پاسخ دادن بهضرورتها، بهرغم هر گونه شرایط نامساعد است. بنابراین «تعهد» را معمولاً تو تعیین نمیکنی، بلکه ضرورت زمانه و اجبارات شرایط تعیین میکند، البته تو مجاز هستی که بهآن پاسخ بدهی یا ندهی و از این جاست که هر کس خودش را تعریف و موضع و جایگاه خود را تعیین میکند و از این جاست که «میتوان و باید» معنای حقیقی خود را مییابد
بر اساس آموزههای مریم، اگر سرنوشت درِ خانهٴ تو را زد و تکلیفی را بهتو ابلاغ کرد، این تو هستی که باید خود را منطبق با آن کنی، ممکن است که آن تکلیف بسا فراتر از توانی باشد که تو در خود سراغ داری، اما اگر بهدقالباب سرنوشت پاسخ مثبت دادی و آن را بر خودت واجب کردی و «به هر قیمت» و «میتوان و باید» را نصبالعین خود کردی، جوشش تدریجی چشمههایی از جنس ادراک و از جنس حس و عاطفه و از جنس ایمان را در درون خود احساس خواهی کرد که با هر گامی که در این مسیر و در جهت پاسخ دادن بهآن برمیداری، خود را با ایدههای نو، کشف راههای جدید، یافتن افقهای نو، یافتن عوامل مددکار و همراهان جدید، توانمندتر خواهی یافت.
یکی از شهیدان گرانقدر مجاهدین بهنام «احد حاجینژاد» جملهٴ بسیار عمیق و نغزی دارد. او گفته است: «در آخرین لحظةی که فکر میکنی دیگر هیچ توانی برای از جا برخاستن نداری، هنوز صد برابر معمول توان و انرژی داری
تعهدی که مریم رجوی خود بر دوش گرفته، سرنگونی رژیم حاکم و از ریشه برکندن ارتجاع مذهبی ولایت فقیه از اعماق تاریخ و جامعهٴ ایران است. تعهد و رسالتی کوهشکن که از عهدهٴ مریم رجوی و هر کس که دقیقاً پا در جا پای او گذاشته
قــرعهٴ فال بهنام من دیوانه زدند
حافظ
تعهد ظاهراً یک کلمه است، اما با تعریفی که مریم رجوی از این کلمه بهدست میدهد، «تعهد» نشانی یک آرمان و یک اندیشه و ایدئولوژی است. در این نظام فکری، «تعهد» است که بهانسانیت انسان معنا میدهد و میزان تعهدپذیری، ثقل، عمق و گسترهٴ «تعهد» است که مدار و ارزش هر انسانی را تعیین میکند
«تعهد» اگر چه از «انتخاب» شروع میشود، اما فراتر از آن رفته و عملی کردن و تلاش با تمام توش و توان برای تحقق آن انتخاب است. خود مریم رجوی، شاخص تعهدپذیری و تلاش تا فراسوی جان و روان برای تحقق «تعهد» است
«تعهد»، توسط بیرون از خود تعیین میشود
بنابهتعریف مریم رجوی از «تعهد»، «تعهد» یعنی پاسخ دادن بهضرورتها، بهرغم هر گونه شرایط نامساعد است. بنابراین «تعهد» را معمولاً تو تعیین نمیکنی، بلکه ضرورت زمانه و اجبارات شرایط تعیین میکند، البته تو مجاز هستی که بهآن پاسخ بدهی یا ندهی و از این جاست که هر کس خودش را تعریف و موضع و جایگاه خود را تعیین میکند و از این جاست که «میتوان و باید» معنای حقیقی خود را مییابد
بر اساس آموزههای مریم، اگر سرنوشت درِ خانهٴ تو را زد و تکلیفی را بهتو ابلاغ کرد، این تو هستی که باید خود را منطبق با آن کنی، ممکن است که آن تکلیف بسا فراتر از توانی باشد که تو در خود سراغ داری، اما اگر بهدقالباب سرنوشت پاسخ مثبت دادی و آن را بر خودت واجب کردی و «به هر قیمت» و «میتوان و باید» را نصبالعین خود کردی، جوشش تدریجی چشمههایی از جنس ادراک و از جنس حس و عاطفه و از جنس ایمان را در درون خود احساس خواهی کرد که با هر گامی که در این مسیر و در جهت پاسخ دادن بهآن برمیداری، خود را با ایدههای نو، کشف راههای جدید، یافتن افقهای نو، یافتن عوامل مددکار و همراهان جدید، توانمندتر خواهی یافت.
یکی از شهیدان گرانقدر مجاهدین بهنام «احد حاجینژاد» جملهٴ بسیار عمیق و نغزی دارد. او گفته است: «در آخرین لحظةی که فکر میکنی دیگر هیچ توانی برای از جا برخاستن نداری، هنوز صد برابر معمول توان و انرژی داری
تعهدی که مریم رجوی خود بر دوش گرفته، سرنگونی رژیم حاکم و از ریشه برکندن ارتجاع مذهبی ولایت فقیه از اعماق تاریخ و جامعهٴ ایران است. تعهد و رسالتی کوهشکن که از عهدهٴ مریم رجوی و هر کس که دقیقاً پا در جا پای او گذاشته
برمیآید
«تعهد» و الزامات آن در اندیشه مریم رجوی
«تعهد» در دستگاه فکری مریم رجوی تنها یک حرف صوری و کلی نیست. زمانبندی مشخص، سازمانکار مشخص و راهکار مشخص خود را دارد. افزون بر اینها برای تحقق آن بایستی از جان مایه گذاشت و اگر لازم است از همه چیز خود باید گذشت و بهقول خود مریم، برای یک واحد پیشرفت، باید یک میلیون واحد کار کرد و جان کند و اسباب آن را فراهم ساخت
فراهم کردن اسباب کار، بهتمام اجزای منظومه ارزشهای مریم رجوی راه میبرد. به آن چه که در درون خود مجاهدین به « انقلاب مریم» معروف است. به این ترتیب که اگر تعهدی فراتر از توان خود بهعهده گرفتهای و اگر انجام آن جدی است، پس لاجرم نیازمند کمترین و کوچکترین کمک دیگران و همراهی اطرافیانت هستی، برای جلب کمک آنها باید یاد بگیری که چگونه با دیگران کار کنی و آنها را بشنوی و از تجربهها و دانش آنها استفاده کنی و آنها را بهکار ببندی و این مستلزم زنجیرهیی از بایدهاست. باید به آنها عمیقاً احترام بگذاری و این حاصل نخواهد شد، مگر آن که عمیقاً دوستشان بداری؛ بهجای نقاط ضعف آنها روی نقاط قوتشان تکیه و تأکید کنی و این نیازمند آن است که نگاهت بهانسانها را عوض کنی. هر انسان را با نقاط قوتشان ببینی و دوست بداری و نه با نقاط ضعفشان و در مثل باید یاد بگیری که زنبور عسل باشی و نه مگس
«جهش» تنها با «تعهد» امکانپذیر است
مریم رجوی خود با پایبندی مطلقش بههمین آموزهها، آموزههایی که از دل دهها سال مقاومت و نبرد انقلابی بهدست آمده توانسته است سازمان مجاهدین خلق و ارتش آزادیبخش ملی را گام بهگام و سانتیمتر بهسانتیمتر بسازد و پیش ببرد و آن را بهسلاح و ابزاری مقتدر و کارا در نبرد انقلابی برای سرنگونی فاشیسم مذهبی حاکم که بیرحمترین و غدارترین دیکتاتوری ضدبشری تاریخ معاصر است تبدیل کند که از باد و باران و توفان حوادث سهمگین گزندی نیابد. راز عبور سرفرازانهٴ این مقاومت از گذرگاههای هولناک این 15سال اخیر، پایبندی و ایمان اعضای این مقاوت بهآموزههای مریم رجوی و بهکار بستن این آموزهها بوده است.
اکنون که به این آموزهها اشاره کردیم، جا دارد کلامی از مریم رجوی دربارهٴ معنای ژرف تعهد را یادآوری کنیم که گفته است: «نقطه آغاز جهشهای عظیم، تعهد است. در زمانهیی که جهان اسیر بیتعهدی است، در زمانهیی که کرامت انسان را بهمسلخ میبرند، در دوران تلاشی اخلاقی و اجتماعی کشورمان ایران، در دوران فروپاشی ارزشها، تعهد ما بهآزادی، بهانسانیت و بهمجاهدت، سرمایه ماست. تعهدات ما، رمز استحکام، پویایی و رویان بودن این جنبش و حافظ ارزشهایی است که برای آن جنگیدهایم».(سایت مریم رجوی
راستی اگر «تعهد» بهمعنای مریمی آن راهنمای عمل مجاهدین نبود، جهشهای عظیم مجاهدین و مقاومت ایران طی همین سالهای اخیر که هر کدام در زمان خود ناممکن مینمود، هرگز محقق نمیشد. ناممکنهایی همچون
خروج از لیست تروریستی آمریکا و اروپا
اجتماعی کردن و جهانی کردن جنبش دادخواهی و مطرح شدن قتلعام67در بالاترین مراجع و ارگانهای بینالمللی
حفظ موجودیت فیزیکی و سیاسی و یکپارچگی تشکیلاتی سازمان مجاهدین و ارتش آزادیبخش در زیر خردکنندهترین فشارهای نظامی و سیاسی و تروریستی، از مهیبترین بمبارانها، بیرحمانهترین محاصره غذایی و دارویی و پزشکی و جنایتکارانهترین تهاجمات زمینی و حملات موشکی و اقدامات تروریستی، طی 14سال با حداقل خسارات انسانی.
خروج سازمانیافته، جمعی و پیروزمندانهٴ مجاهدین اشرفی با حفظ ساختار تشکیلاتی از زندان «لیبرتی» به آلبانی، در میان آتش و خون و انواع مخاطرات و توطئهها در زیر دید و سیطرهٴ رژیم،
و... سازماندهی و فرماندهی قیام دی ماه 97
تحقق این ناممکنها، این سخن مریم رجوی را به ایمان تبدیل میکند که: «میتوان و باید رژیم ولایت فقیه را سرنگون کرد و میتوان و باید آزادی ایرانزمین را بهدست آورد و یکجمهوری آزاد و برابر برپا کرد. این آزمایش و مسئولیت تکتک ماست. پس برای آن و برای درانداختن طرحی نو بپاخیزیم!» (سایت مریم رجوی)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر