پس از چند روز تبلیغات درباره «گفتگوی زنده تلویزیونی» و اینکه «روحانی با مردم سخن خواهد گفت» و امثالهم حسن روحانی دوشنبه شب (2دی) در تلویزیون رژیم ظاهر شد و تصویر دیگری از بنبست و درماندگی مطلق رژیم را به نمایش گذاشت.
روحانی در این نمایش مبتذل بجز یکی دو اشاره تلویحی به موضوع اصلی، یعنی قیام و حتی آنچه که رژیم در فرهنگ خود آن را «اغتشاش» مینامد نکرد. وی تنها آنجا که مجری دستآموز به برقراری فیلترینگ اشاره نمود و یادآوری کرد که بهرغم قول قبلی وی که دست هرگز به روی دگمه فیلترینگ نخواهد رفت، اما چرا رفت؟ از فیلترینگ دفاع کرد و گفت: «اگر این فضا برای چند روزی محدود شد... هرچیزی ممکن است در یک مقطعی بهدلیل اضطرار انجام شود... البته که باید از اخلاق و ایمان مردم هم در این زمینه حفاظت شود».
یکی از عناصر باند خامنهای به طعنه نوشت: «وقت کم بود و روحانی نتوانست یک کلمه توضیح بدهد که دو سه هفته قبل در مملکت چه خبر بود».
روحانی که قسمت عمدهیی از حرفهای خود را به مسائل اقتصادی اختصاص داده بود، برخلاف آمارهای ارائه شده توسط عناصر دولت خودش، بیمحابا دروغ گفت و وعدههای پوچ داد؛ از جمله ادعا کرد: «درآمد ما بیش از مخارجمان خواهد بود»، «قاچاق کالا طی 4سال از 20میلیارد دلار به 12میلیارد رسیده است».
و در مورد روند پرشتاب افزایش قیمت ارز، ضمن تکذیب دست داشتن دولت در این روند، اما بهطور متناقضی با تأکید به مردم قول داد که خیالشان از بابت افزایش قیمت دلار راحت باشد. سیف رئیس کل بانک مرکزی روحانی هم با تأکید به مردم توصیه کرد که دلار نخرند، قیمت آن طی دو ماه آینده پایین خواهد آمد.
روحانی در مورد بحران محیطزیست هم گفت: «5هزار هکتار از جنوب شرق اهواز نهالکاری شده و تا پایان سال 30هزار هکتار دیگر نهال کاری میشود» یعنی روزی 500هکتار!.
روحانی درباره غارتشدگان توسط مؤسسات غارتگر با کوچک نمایی مسأله به دروغ گفت: «2 الی 3میلیون خانواده گرفتار مشکلات صندوقهای اعتباری شدهاند که مشکل 98درصد مردم حل شده است».
اما بحرانهایی که روحانی به آنها مطلقاً اشاره نکرد بسیار مهمتر از موارد فرعی بود که به آنها پرداخت، جدای از قیام، روحانی هیچ اشارهیی به برجام که چند روز پیش آن را پیروزی بزرگ و تاریخی خود خوانده بود، نکرد. همچنان که به اولتیماتوم 120روزه آمریکا، به مذاکرات آشکار و پنهان با فرانسه و کشورهای اروپایی، بر سر برنامه موشکی و دخالتهای منطقهیی رژیم که موضوع تأیید و تکذیبهای متوالی مقامهای رژیم است نکرد.
سکوت روحانی درباره مسائل اصلی و بهخصوص مسأله اصلی یعنی خواست اصلی مردم ایران برای سرنگونی و متوسل شدن او به دروغهای وقیحانه و قولهای پوشالی، بیانگر بنبست مطلق رژیم است که تمام مؤلفههای خود را از دست داده و در حضیض ضعف و درماندگی در محاصره بحرانها و بهویژه امواج سهمگین مردم به جان آمده، تنها راه را پناه بردن به اینگونه لفاظیها و ژستهای توخالی مییابد. اما گفتگوی تلویزیونی روحانی نه تنها تنفر و تمسخر مردم را از جمله در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی برانگیخت، بلکه در درون رژیم، هم از جانب باند رقیب و هم حتی از جانب باند خود روحانی نیز با انتقادها و اعتراضات بسیار مواجه شد؛ تا آنجا که حامیانش نیز آن را «توهین به شعور مردم»، «سؤال و جوابهای تصنعی و پوک و سطحی» «یک گفتگوی کاملاً تکراری پس از یک امیدواری کاملاً واهی!» «گفتار درمانی» و امثالهم به باد حمله و استهزا گرفتند.
در مورد دلیل انجام این گفتگوی مسخره با این همه رسوایی، یکی از عوامل تبلیغاتی رژیم در خارجه در مقام دفاع از آن، با اذعان تلویحی به شرایطی که قیام مردم ایران بر رژیم تحمیل کرده گفت: «نکته اصلی مصاحبه روحانی محتوای سخنش نیست، فرم و شکل سخن گفتنش است؛ او... آمده تا با نمایش اعتماد به نفس... نشان دهد اوضاع تحت کنترل است».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر