سه‌شنبه، مهر ۱۱، ۱۳۹۶

سروده‌ای برای کودکان خیابانی داغ ننگ دیگری بر پیشانی نظام آخوندی

فرزند ایران، مشق خود را در خیابان می‌نویسد 
از غصهٴ افتادن بابا به زندان می‌نویسد


انشای کودک شرح درد و سختی بیخانمانی ست 
از گریه های خواهر و از رنج مامان می‌نویسد

فرزند ایران زیر پای عابران افتاده این‌جا 
مشق از غرور میهن و از فخر ایران می‌نویسد

این کودک عصر ولایت داری شیخان پست است 
آیا مورخ شرح تاریخ شریران می‌نویسد؟

ای عابران لحظه های تلخ این دوران تاریک 
کی دستتان بر ننگ حاضر خط پایان می‌نویسد؟

هم کاسه ای در پیش خود دارد ز بهر کسب ثروت 
هم در کتاب از فایده ی علمِ فراوان می‌نویسد

فرزند ایران وقت بازی کردن و شادی ندارد 
از کودکی پیری شده وز رنج و حرمان می‌نویسد

صف می‌کشد در پیش چشمش صحنه های رنج یاران 
از همکلاسی های خود با چشم گریان می‌نویسد

این همکلاسی های آن فرزند ایران، اهل کارند 
او مشق خود را از تلاش و رنج اینان می‌نویسد

فرزند ایران کار پیدا کرده تا مزدی بگیرد
تحصیل را برده ز یاد از پول واز نان می‌نویسد

این کارها شایسته بهر کودکان این وطن نیست 
خون شرح این ظلم عیان بر حال طفلان می‌نویسد

ای خشم ایرانی کنون توفان بپا کن در قیامی 
پایان این ننگ عیان را خشم توفان می‌نویسد
سروده‌ای برای کودکان خیابانی داغ ننگ دیگری بر پیشانی نظام آخوندی from Simay Azadi on Vimeo.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر