سه‌شنبه، تیر ۲۰، ۱۳۹۶

پاریس 10تیر 1396 (اول ژو‌ئیه 2017): گردهمایی بزرگ مقاومت ایران، سخنرانی نیوت گینگریچ و هیأت آلبانی

نیوت گینگریچ کاندید ریاست‌جمهوری –رئیس پیشین کنگره آمریکا

من امروز آمده‌ام تا برای شما یک پیام بسیار ساده را بیاورم: ایران باید آزاد باشد. دیکتاتوری باید نابود شود.
مهار، مماشات است و مماشات، تسلیم است. تنها هدف عملی، حمایت از یک جنبش برای آزاد کردن ایران است، هر هدف دیگری باعث می‌شود که دیکتاتوری راه خودش را برای دور زدن هر گونه توافقی پیدا کند و درباره همه‌چیز دروغ بگوید. آخر، یک دیکتاتوری که کسی را به‌عنوان وزیر دادگستری منصوب می‌کند که 30هزار نفر را کشته است، همه آنچه را که باید درباره طینت ذاتی آن دیکتاتوری بدانید، به شما نشان می‌دهد. این رژیمی است که فکر می‌کند، عدالت یعنی کشتن 30هزار نفر، رژیمی است که فکر می‌کند عدالت به‌معنی برگزاری انتخاباتی است که هیچ‌کس حق شرکت در آن‌را ندارد، رژیمی است که تمام مخالفان و منتقدان خود را تهدید می‌کند، در بهترین حالت تهدید به زندان و در بدترین حالت تهدید به مرگ. پس بگذارید به‌روشنی بگوییم که صورت‌مسأله چیست. اکنون می‌خواهم شما را برای یک لحظه به گذاری (در گذشته) ببرم، زیرا من تاریخ درس می‌دادم و گاهی، تاریخ می‌تواند به ما درس بدهد. اگر شما این‌جا در پاریس به گورستان پیکپوس بروید که نزدیک یک ایستگاه مترو است، آرامگاه مارکی دو لافایت را خواهید یافت. صد سال پیش در روز چهار ژوئیه ژنرال پرشینگ فرمانده ارتش آمریکا در جنگ جهانی اول، به گورستان پیکپوس و آرامگاه مارکی دو لافایت رفت و گفت: لافایت، ما رسیده‌ایم. او داشت می‌گفت، آن مدافع آزادی فرانسوی، آن مرد جوان، کسی که در زمینه‌های مختلف فرد مورد علاقه جرج واشینگتن بود، 140سال قبل از آن به آمریکا آمد تا تضمین کند که حمایت فرانسه به آمریکایی‌ها کمک خواهد کرد تا آزادی‌شان را به‌دست بیاورند و ما برای لافایت به قدری ارزش قائلیم که اگر شما به مجلس نمایندگان ایالات متحده بیایید که من روزی رئیس آن بودم، فقط دو تا تابلو نقاشی در داخل مجلس می‌بینید: جرج واشینگتن پدر کشور ما و مارکی دو لافایت. چرا من این داستان فرانسوی- آمریکایی را با این تجمع در میان می‌گذارم؟ چون آنچه پرشینگ می‌گفت این بود که آزادی تجزیه‌ناپذیر است و ما وظیفه داشتیم تا دین بزرگمان را به فرانسه ادا کنیم، چیزی که آنها با کمک به ما برای کسب آزادی، خلق کرده بودند و امروز من این‌جا هستم، چون به‌عنوان یک آمریکایی که معتقد است تمامی انسانها در کره زمین، شایسته این حق هستند که در پی خوشبختی باشند و خدا به آنها حق آزاد بودن را عطا کرده است، پس آمریکا نسبت به وضعیت هر انسانی نگرانی دارد.
آزادی هیچ‌کجا در امان نیست تا زمانی که دیکتاتوریهایی مانند دیکتاتوری فعلی در ایران در موقعیتی هستند که آزادی را در هر کجا تهدید کنند. بزرگ‌ترین حامی تروریسم حکومتی در جهان دیکتاتوری حاکم بر ایران است. حتی دولت اوباما مکرراً همین را می‌گفت، آن هم به‌رغم همه کارهایی که برای فریب‌دادن خودشان انجام دادند. به‌نظرم منصفانه است که بگوییم، دولت ترامپ دارای توهم بسا کم‌تری در رابطه با ماهیت دیکتاتوری ایران حاکم بر است. به‌نظرم منصفانه است که بگوییم، وزیر دفاع متیس با (تجربه) سالیانی که در موضع فرمانده سنتکام بوده، دقیقاً می‌فهمد، دیکتاتوری حاکم بر ایران کیست. به‌نظرم منصفانه است که بگوییم مشاور امنیت ملی، ژنرال مک‌مستر با (تجربه) سالیان خدمتش در خاورمیانه، دقیقاً می‌داند دیکتاتوری حاکم بر ایران کیست و معتقدم که تعهد برای برداشتن گام‌هایی در جهت کمک به شما و کمک به تمام مردم آزاد در همه‌جا، در این دولت روشن خواهد بود و فشارها هر ساله در راستای حمایت از هزار اشرف افزایش خواهد یافت تا ما شبکه‌یی از آزادی داشته باشیم که آماده است (قدرت را) از دیکتاتوری مرگ به‌دست بگیرد...

چند سال است که به این‌جا می‌آیم و تحت تأثیر رشد این جنبش، فداکاری آن و تحت تأثیر پیروزی‌هایی قرار گرفته‌ام که بسیار واقعی هستند. سه هزار نفری را که همین الآن در آلبانی دیدید، یک پیروزی عظیم در برابر دیکتاتوری هستند، به‌یاد داشته باشید
من سال‌ها نظاره‌گر و جزو گروهی بوده‌ام که نامه‌های مختلف می‌نوشت و تلاش می‌کرد دولت را به حرکت وا دارد، کاری که در زمان پرزیدنت اوباما فوق‌العاده دشوار بود. کسانی که موضوع را می‌دانستند و درگیر آن بودند. دیکتاتوری مصمم بود همه آنها را بکشد. اما وقتی شکست خوردند، اکنون با سه هزار رزمنده آزادی در آلبانی مواجهند که درک می‌کنند، این دیکتاتوری باید جایگزین بشود و این یک شکست جدی برای سران کنونی رژیم در تهران است.
البته مسأله عمیق‌تر از این است: آزادی سرانجام به رهبران کاریسماتیکی نیاز دارد که هم احساسی از امید و هم تصویری از یک آینده بهتر، یک آرمان اخلاقی و توانایی رابطه‌زدن با مردم را منتقل می‌کنند.
در کشور ما آن رهبر جرج واشینگتن و حامی جوانش مارکی دو لافایت بودند. در ایتالیا، گاریبالدی بود. من از تجربه چند سال آمدن به این‌جا می‌توانم به شما بگویم که در تاریخ، نام رئیس‌جمهور منتخب شما، مریم رجوی، در همان سنت مبارزان آزادی مانند واشینگتن، لافایت و گاریبالدی به‌ثبت خواهد رسید و امیدوارم ناراحت نشود که من این‌را می‌گویم و امیدوارم با آن موافق باشد. این فقط به این خاطر نیست که او یک رهبر بزرگ است، البته که او چنین هست و در دورانهای سخت و در ناامیدی‌ها پایداری کرده، دورانهایی که مسلتزم صبر عظیمی بوده است. بلکه او به این دلیل یک رهبر بزرگ است که دارای پیروانی بسیار عالی است، چرا که تعداد بسیار کثیری از شما این‌قدر متعهد هستید. هنگامی که کمی قبل وارد این‌جا شدم و تعداد بالای اتوبوس‌ها را دیدم و وقتی این‌جا می‌ایستم و تا انتهای سالن به تمام افرادی می‌نگرم که همگی متعهد به آزادی برای ایران هستند، در می‌یابم که این جنبش، جنبشی خواهد بود که نام آن در تاریخ به‌عنوان یکی از الگوهای بزرگ روحیه انسانی ثبت خواهد شد که شرارت دیکتاتوری را شکست می‌دهد و به همین دلیل من از همه شما از جانب او تشکر می‌کنم؛ چرا که شما کمک می‌کنید تا او به یک شخصیت واقعاً تاریخی تبدیل شود؛ چون شما به واقع همین کار را انجام می‌دهید.
البته آنچه که در نهایت یک فرد را در تاریخ به‌ثبت می‌دهد، پیروزی است. پس همه ما یک التزام داریم که درک کنیم، در حالی که شما منفعت بزرگی در پیروزی دارید، زیرا این کشور شماست، ولی ما هم در آمریکا منفعت بزرگ در پیروزی داریم، چون آزادی در همه‌جا در معرض تهدید است، تا زمانی که این دیکتاتوری در قدرت باقی بماند. پس ما متحد هستیم، به همان میزان که واشینگتن و لافایت متحد بودند؛ و ما در یک جهت متمرکز هستیم. من به‌همراه همکاران آمریکایی‌ام این‌جا هستم تا به شما تعهد بدهیم که ما داستان آن وزیر دادگستری را که 30هزار نفر را کشته با خود خواهیم برد، ما داستان استمرار حمایت رژیم ایران از تروریسم حکومتی را با خود خواهیم برد و ما داستان امیدی را با خود حمل خواهیم کرد که در استراتژی «هزار اشرف» سمبلیزه می‌شود و این پتانسیل که وقتی بار بعد مخالفت‌های مردمی صورت گیرد، در سراسر کشور و سازمان‌یافته خواهد بود و در آن نقطه برخلاف دفعه قبل که دولت آمریکا به‌نحوی شرم‌آور هیچ کار نکرد، در آن نقطه، دولت ترامپ باید آماده باشد تا هر کاری می‌تواند بکند تا به پیروزی آزادی و شکست دیکتاتوری در نبرد بزرگی که در ایران در جریان است، کمک کند.
من فقط می‌خواهم با این نکته سخنانم را به پایان ببرم: شاید برخی از شما گاهی خسته و ناامید بشوید و از خود بپرسید آیا اصلاً جواب خواهد داشت یا خیر. آزادی با تلاش عظیم محقق می‌شود و با سرعت نمی‌آید. وقتی جرج واشینگتن تقبل کرد که به‌عنوان فرمانده ارتش آمریکا خدمت کند، هشت سال را در میدان سپری کرد و دو هفته در خانه‌اش در مانت ورنون بود؛ به‌مدت هشت سال طولانی، او با انگلیسی‌ها جنگید و ما چند بار تقریباً هیچ پولی نداشتیم، گاهی تقریباً هیچ نیرویی نداشتیم و گاه حتی تقریباً هیچ مهماتی هم نداشتیم. ولی با این حال تعداد کافی از افرادی بودند که اعتقادشان را حفظ کردند. در بدترین دوران، ما فقط 2500نیرو داشتیم که یک سوم آنها چکمه هم نداشتند، پاهایشان را با کیسه‌های کرباسی می‌پوشاندند و هنگام راهپیمایی، ردی از خون از خود بر جای می‌گذاشتند؛ ولی آنها احتمالاً مهم‌ترین پیروزی را یک روز بعد از کریسمس 1776کسب کردند و اگر پیروز نمی‌شدند شاید انقلاب سقوط می‌کرد.
این‌را به این دلیل می‌گویم که با نگاه به این جمعیت می‌بینم، تعداد شما احتمالاً چهل برابر آنهاست. چهل برابر نیروهایی که واشینگتن در تمام ارتش خود در شبی که از رودخانه دلاویر عبور کردند، در اختیار داشت. به این فکر کنید! شما دارید با شجاعت، فداکاری و تعهدتان و با صحبت با دیگران، یک ارتش را بسیج می‌کنید. ارتشی بزرگ‌تر از ارتش ما در زمانی که برای استقلال جنگیدیم؛ و این ارتش از افرادی که در این سالن هستند هم بزرگ‌تر است، من این‌را می‌دانم و آنها را در سراسر آمریکا می‌بینم. از این‌رو من اعتقاد دارم که ما پیروز خواهیم شد، اعتقاد دارم که به‌همراه هم پیروز خواهیم شد، معتقدم که به‌خاطر آزادی پیروز خواهیم شد و همچنین معتقدم که شما روزی مفتخر خواهید بود که بگویید: ما بخشی از آن چیزی بودیم که ایران را آزاد کرد. متشکرم، موفق باشید و خدا شما را حفظ کند.
ایلونا جبریا - معاون وزیر کشور آلبانی
حضار عزیز، مهمانان عزیز و شریف، خانم رجوی عزیز، در ابتدا مایلم درود بفرستم به برادران و خواهرانمان در آلبانی که در حال دیدن شما هستند، سلام!
افتخار بزرگی است برای من که در این جلسه فوق‌العاده باشم. اولین باری که این‌جا بودم سال ۲۰۱۴بود، تا آن موقع دولت آلبانی با نخست‌وزیری ادی راما و دولت قبلی دویست و پنجاه تن را پذیرفته بود؛ این یک عملیات عظیم بود. با حمایت نخست وزیرمان، رهبر الهام بخشمان، با حمایت همکارانمان، این کار را انجام دادیم. بله ما انجامش دادیم.
بدون هیچ حادثه‌یی، کاملاً امن و سازمان‌یافته انجام شد. ما از خواهران و برادرانمان استقبال کردیم که در گروه‌های تروریستی نیستند بلکه افرادی هستند که برای یک دموکراسی بهتر، برای صلح می‌جنگند. آنها در یک کشور آزاد و دموکراتیک مانند آلبانی زندگی می‌کنند؛ خانم رجوی یک الگوی الهام‌بخش است که نشان می‌دهد که یک زن چه کارهایی می‌تواند انجام بدهد، انسانها چه کمکی می‌توانند به صلح و آزادی بکنند. افراد زیادی هستند که می‌خواهم بآنها درود بفرستم، آلبانی یک الگوی منحصر بفرد را نشان داده است، الگویی که توسط بسیاری از کشورها دنبال نشده است، ولی این نشان می‌دهد که حتی یک کشور فقیر قلبی خیلی باز دارد و می‌تواند هرکاری را با قلب خود بکند.
آخرین نکته، همان‌طور که جرج واشینگتن گفته است: «آزادی وقتی شروع به ریشه کردن می‌کند، گیاهی است با رشد سریع» و این است کاری که مجاهدین می‌کنند؛ این رشد سریع است و رشد می‌کند و رشد می‌کند و هرگز نمی‌ایستد.
متشکرم.
پاندلی مایکو – نخست‌وزیر پیشین آلبانی

دوستان عزیز، می‌دانم که خسته هستید، می‌دانم که خیلی سخت است صحبت کردن بعد از تمامی این دوستان ویژه که قبلاً صحبت کردند، ولی بگذارید کوتاه چند کلمه‌ای از جانب هیأت آلبانیایی صحبت کنم.
اول این‌که بسیار مفتخریم که آمده‌ایم این‌جا به پاریس، در یک چنین فضای خاصی که غرب با شرق دیدار می‌کند؛ جایی که غرب با شرق دیدار می‌کند، زیر چتر روح ایرانی و همگی ما آرزویی برای آینده داریم.
هر سالی که به این‌جا آمده‌ام، حداقل طی پنج سال گذشته، حرفهای شما را شنیده‌ام که در مورد افرادتان در اشرف نگران بو دید، الآن به‌نام مردم آلبانی، بسیار مفتخریم که بشما بگوییم، آنان در امان هستند، در ایمان ما، در ایمان مردم آلبانی، آنها بخشی از خانه ما هستند، و ما همه با هم این‌جا هستیم به‌خاطر یک دلیل ساده. کلمات کلمات هستند، اعمال و حقایق بیش از کلمات صحبت می‌کنند. عمکرد مردم آلبانی، به شما می‌گوید دوستان من که تمامی ارتباطات بین آلبانیایی‌ها و ایرانیها الآن یک کیفیت خاصی دارد. آنها شهروند آلبانی هستند، آنها پناهندگانی هستند که از اشرف آمده‌اند، ولی آنها بخشی از خانواده آلبانیایی‌ها هستند. می‌دانید که چند روز پیش انتخاباتی در آلبانی بود، ولی در این گروه، در این هیأت، نمی‌توانید بفهمید که چه کسی برد و چه کسی باخت؟ چه کسی در قدرت بود و چه کسی در اپوزیسیون خواهد بود. زیرا برای آرمان شما، برای کمک به مردم شما، برای کمک به اشرف در آلبانی، اپوزیسیونی وجود ندارد. اینها کلماتی است که از قلب تک‌تک ما برمی‌آید، ولی تصاویری که شما در پرده نمایش دیدید، هزاران نفر در تیرانا، برای این جلسه کف می‌زدند، بیشتر از هر چیزی سخن می‌گفت، بیشتر از هر سخنرانی، حقیقت را بیان می‌کرد، واقعیت اصلی را بیان می‌کرد که شما هرگز و هیچ وقت خسته نمی‌شوید. شما تا آخر می‌مانید، زیرا شما بازمانده نیستید، شما سمبل و نمونه این هستید که چه اتفاقی می‌تواند بیفتد وقتی که یک مرد یا یک زن، یک خواهر یک پدر و مادر، یک بچه، باور دارد به رابطه‌ها، باور دارد به آزادی.
بسیار متشکرم
فاتمیر مدیو رهبرحزب جمهوریخواه آلبانی- نماینده پارلمان
بسیار متشکرم. مسرت و افتخار بزرگی است که امروز یکبار دیگر با شما در این‌جا هستم. هر روز که پیش می‌رود من مطمئن تر و مفتخرتر هستم که ما به‌عنوان آلبانیایی‌ها تصمیم درستی را اتخاذ کرده‌ایم که شما را بخشی از خانواده خودمان و بخشی از کشورمان بکنیم. با اینکار ما سنت خودمان را محترم شمردیم و همچنین به دوستانمان احترام گذاشته‌ایم. در تاریخ مان و در زمان تصمیمهای بزرگ، در زمان نیاز آلبانی ما دوستان خوبی را به‌ویژه از آمریکا، در شروع استقلالمان، عضویت در ناتو، و استقلال کوزوو در کنارمان داشته‌ایم. وقتی که امروز من بسیاری از دوستان را که در طی سالها ملاقات کرده‌ام را می‌بینم، شهردار جولیانی، نیوت گینگریچ، ژنرالها، افراد بسیار خوب، تام ریچ، توریسلی و همه کسانی که در هیأت آمریکایی هستند، فکر می‌کنم که همه ما با هم کار بزرگی را انجام داده‌ایم. اما اکنون امید برای آینده ایران آزاد را می‌سازیم. اکنون زمان آن است که همه با هم بایستیم و نهایت تلاشمان را برای ایران آزاد بکنیم و همه با هم برای مردم ایران کار کنیم. من این افتخار را داشته‌ام که با رهبر شگفت‌انگیز و شجاع شما، خانم رجوی آشنا شوم. شما رهبری دارید که مسیر را می‌شناسد، رهبری که مسیر را طی می‌کند، رهبری که مسیر را نشان می‌دهد، اعمال او به من و شما الهام می‌دهد که بیشتر آرزو کنیم، بیشتر یاد بگیریم و بیشتر انجام بدهیم و بیشتر شویم برای ایران آزاد، که ملت خودتانرا دوست داشته باشید و ایران را مثل خانواده خود دوست داشته باشید. هر چه بیشتر من شما را می‌شناسم شما را بیشتر دوست دارم، وقتی که بیشتر با تاریخ شما آشنا می‌شوم قلبم پر از درد می‌شود اما همچنین روحم پر از امید می‌شود و همه با هم به پیش برای آینده. هر چه بیشتر به شما گوش می‌دهم می‌بینم که آینده متعلق به کسانی است که برای هدف درست می‌جنگند. خدای زندگی و آزادی، خدایی است که همه ما باید پرستش کنیم. مبارزه شما برای زندگی، چیزی است که خدا به شما داده است. مبارزه شما برای آزادی، مبارزه برای تحقق خواست خدا است. مبارزه شما برای رسیدن به شادی چیزی است که مردم با خدا باید آینده را بسازند. با چیزی که خدا به ما داده و برایمان تأمین کرده است که همه با هم کار کنیم. شما برای آزادی و زندگی مبارزه می‌کنید و آینده‌تان را می‌سازید. لطفاً استوار باشید چهره‌تان را به سوی آفتاب بگیرید و سایه‌ها پشت شما خواهد بود. همچنین یک قطعه است که می‌گوید آنچه که ما برایش می‌جنگیم، این حق را تضمین می‌کند که دولتها از میان کسانی بنیان گذاشته شده‌اند که قدرت عادلانه خود را از توافق آنهایی که تحت حاکمیت هستند به‌دست می‌آورند. شما کسانی هستید که باید رأی به ایران آزاد بدهید شما باید با رأی خود تصمیم بگیرید که آینده ایران چه خواهد بود.
گردهمایی بزرگ مقاومت ایران – سخنرانی نیوت گینگریچ from Simay Azadi on Vimeo.
گردهمایی بزرگ مقاومت ایران – سخنرانی پاندلی مایکو from Simay Azadi on Vimeo.
گردهمایی بزرگ مقاومت ایران – سخنرانی ایلونا جبریا from Simay Azadi on Vimeo.
گردهمایی بزرگ مقاومت ایران – سخنرانی فاتمیر مدیو from Simay Azadi on Vimeo.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر