عقل کل، مهر وطن را معنی ایمان شمُرد معنی ایمان بود مهر وطن، بیریب و ظنشیخ اگر درد وطن نشناخت معذورش بدار این وطن نامش بود ایران، بیا بشنو ز من
«سروده حاجی محمد اسماعیل منیر مازندرانی یکی از شاعران صدر مشروطه»
:نگاهی به اوراق پیشین
ایرانِ نیمه دوم قرن سیزدهم در آستانه انقلاب مشروطیت، در شرایطی انفجاری قرار داشت. شرایطی ناشی از ستمهای بیحد و حصر حکومت استبداد فئودالی که باعث نارضایتی شدید دهقانان ایران و مهاجرت هزارها ایرانی به کشورهای دیگر شده بود. ستمی که در اثر اعطای امتیازات اقتصادی توسط حکومت قاجار به دول استعماری و همچنین جنگهای اجتناب پذیر شاهان قاجار، و قحطی و گرانی بسیار شدید ناشی از آن، بر خشم مردم افزوده بود
در چنین شرایطی قتل رجال ترقیخواهی همچون قائممقام فراهانی و میرزاتقیخان امیرکبیر ، بر شبهه هر گونه اصلاح حکومت قاجار از بالا و از درون حکومت، مهر باطل زده بود؛ بهطوریکه روشنفکران آن زمان، بهتدریج چاره درد را در آگاه کردن مردم و اتکا به قدرت توده مردم مییافتند. بهویژه که بهتدریج در ایران هم، طبقه جدیدی از بازرگانان و صاحبان کارگاهها و صاحبان سرمایه، یعنی یک طبقه بورژوازی نوپا رو به رشد گذاشته بود، که البته بهدلیل نفوذ دو قدرت استعماری روس و انگلیس و هجوم کالاهای آنها، این بورژوازی ملی بیشتر در بخش تجارت و بازرگانی گسترش یافت
یک تحول مهم هم که عبارت بود از پیروزی قیام مردم علیه اعطای امتیاز تنباکو به استعمار انگلیس، به مردم روحیه بیشتری برای گرفتن حقوقشان داده بود
علاوه براینها، قتل ناصرالدینشاه توسط میرزارضاکرمانی هم طلسم قدرقدرتی حاکمیت استبدادی را در اذهان مردم شکست و به مردم ایمان به نیروی خودشان را بخشید
پس از کشته شدن شاه توسط میرزا رضا، حکومت قاجار از بیم شورش و قیام مردم، تمام تلاش خود را بهکار برد تا مردم به تکان نیایند. حتی طوری صحنه پردازی کردند که گویا شاه هنوز زنده است
یادداشتهایی از زندگانی خصوصی ناصرالدینشاه
از کتاب زندگی میرزا رضا، هما ناطق ص 135: پدر ملیجک را که کوتاه قد بود، از پشت زیرلباده شاه کردند تا او را محکم نگاه دارد. اتابک روبهرویش قرار گرفت و مانند آن که با وی سخن میگوید گاه لبخندی میزد و زمانی سری میجنباند
گزارش مستردوران به سالیسبوری: گاه گاه دست جسد را بهعنوان ابراز تفقد به مردم، تکان میدادند و چنین بود که از رهگذران هیچیک چیزی نفهمید
بلافاصله سفیر فرانسه و سفیر انگلیس را از کشته شدن شاه خبر کردند. سپس کاساکوفسکی رئیس بریگاد قزاق را فراخواندند تا قبل از اینکه مرم از وقوع قتل خبردار شوند، نوعی حکومت نظامی برقرار کند و حفاظت شهر را بهعهده گیرد
قشون نظامی شهر را به محاصره درآوردند و. پیادهنظام در تمام نقاط حساس شهر مستقر شد. سواره نظام قزاق به گشت در آمد. همینطور یک رشته دستگیریهای گوناگون به اتهام همدستی با میرزا رضا شروع شد
خاطرات تاجالسلطنه ص51: در حرم شاه شایع کردند که نصرت و فاطمه که در اندرون کار میکنند، از اقوام میرزارضا هستند. یکی از آنان را… بیرون کشیدند و با سنگ و چماق به جانش افتادند و سرانجام دستگیر کردند و برای استنطاق بردند
در اسناد مربوط به حاج محمدحسن امینالضرب که زمانی میرزا رضا در تجارتخانهاش کار میکرده آمده: به اشارات آن دو زن، یعنی نصرت و فاطمه، همدستان میرزا رضا جمعاً هشت نفر بودهاند
البته در کشتن و انتقام کشیدن، گاهی آخوندهای مرتجع از ولیعهد شاه هم که تازه به حکومت رسیده بود پیشتر میرفتند، چنان که با اصرار همین آخوندها، فرمان قتل میرزا رضا را از مظفرالدینشاه گرفتند
تاریخ بیداری ایرانیان، ص99: … … شیخ محمدحسن شریعتمدار… اصرار به کشتن میرزارضا میکرد تا شاه متغیّر شده رو
ایرانِ نیمه دوم قرن سیزدهم در آستانه انقلاب مشروطیت، در شرایطی انفجاری قرار داشت. شرایطی ناشی از ستمهای بیحد و حصر حکومت استبداد فئودالی که باعث نارضایتی شدید دهقانان ایران و مهاجرت هزارها ایرانی به کشورهای دیگر شده بود. ستمی که در اثر اعطای امتیازات اقتصادی توسط حکومت قاجار به دول استعماری و همچنین جنگهای اجتناب پذیر شاهان قاجار، و قحطی و گرانی بسیار شدید ناشی از آن، بر خشم مردم افزوده بود
در چنین شرایطی قتل رجال ترقیخواهی همچون قائممقام فراهانی و میرزاتقیخان امیرکبیر ، بر شبهه هر گونه اصلاح حکومت قاجار از بالا و از درون حکومت، مهر باطل زده بود؛ بهطوریکه روشنفکران آن زمان، بهتدریج چاره درد را در آگاه کردن مردم و اتکا به قدرت توده مردم مییافتند. بهویژه که بهتدریج در ایران هم، طبقه جدیدی از بازرگانان و صاحبان کارگاهها و صاحبان سرمایه، یعنی یک طبقه بورژوازی نوپا رو به رشد گذاشته بود، که البته بهدلیل نفوذ دو قدرت استعماری روس و انگلیس و هجوم کالاهای آنها، این بورژوازی ملی بیشتر در بخش تجارت و بازرگانی گسترش یافت
یک تحول مهم هم که عبارت بود از پیروزی قیام مردم علیه اعطای امتیاز تنباکو به استعمار انگلیس، به مردم روحیه بیشتری برای گرفتن حقوقشان داده بود
علاوه براینها، قتل ناصرالدینشاه توسط میرزارضاکرمانی هم طلسم قدرقدرتی حاکمیت استبدادی را در اذهان مردم شکست و به مردم ایمان به نیروی خودشان را بخشید
پس از کشته شدن شاه توسط میرزا رضا، حکومت قاجار از بیم شورش و قیام مردم، تمام تلاش خود را بهکار برد تا مردم به تکان نیایند. حتی طوری صحنه پردازی کردند که گویا شاه هنوز زنده است
یادداشتهایی از زندگانی خصوصی ناصرالدینشاه
از کتاب زندگی میرزا رضا، هما ناطق ص 135: پدر ملیجک را که کوتاه قد بود، از پشت زیرلباده شاه کردند تا او را محکم نگاه دارد. اتابک روبهرویش قرار گرفت و مانند آن که با وی سخن میگوید گاه لبخندی میزد و زمانی سری میجنباند
گزارش مستردوران به سالیسبوری: گاه گاه دست جسد را بهعنوان ابراز تفقد به مردم، تکان میدادند و چنین بود که از رهگذران هیچیک چیزی نفهمید
بلافاصله سفیر فرانسه و سفیر انگلیس را از کشته شدن شاه خبر کردند. سپس کاساکوفسکی رئیس بریگاد قزاق را فراخواندند تا قبل از اینکه مرم از وقوع قتل خبردار شوند، نوعی حکومت نظامی برقرار کند و حفاظت شهر را بهعهده گیرد
قشون نظامی شهر را به محاصره درآوردند و. پیادهنظام در تمام نقاط حساس شهر مستقر شد. سواره نظام قزاق به گشت در آمد. همینطور یک رشته دستگیریهای گوناگون به اتهام همدستی با میرزا رضا شروع شد
خاطرات تاجالسلطنه ص51: در حرم شاه شایع کردند که نصرت و فاطمه که در اندرون کار میکنند، از اقوام میرزارضا هستند. یکی از آنان را… بیرون کشیدند و با سنگ و چماق به جانش افتادند و سرانجام دستگیر کردند و برای استنطاق بردند
در اسناد مربوط به حاج محمدحسن امینالضرب که زمانی میرزا رضا در تجارتخانهاش کار میکرده آمده: به اشارات آن دو زن، یعنی نصرت و فاطمه، همدستان میرزا رضا جمعاً هشت نفر بودهاند
البته در کشتن و انتقام کشیدن، گاهی آخوندهای مرتجع از ولیعهد شاه هم که تازه به حکومت رسیده بود پیشتر میرفتند، چنان که با اصرار همین آخوندها، فرمان قتل میرزا رضا را از مظفرالدینشاه گرفتند
تاریخ بیداری ایرانیان، ص99: … … شیخ محمدحسن شریعتمدار… اصرار به کشتن میرزارضا میکرد تا شاه متغیّر شده رو
کرد به اتابک میرزاعلی اصغرخان امینالسلطان و فرمود فردا بدهید سر این پسره را ببرند
قتل سه تن از ترقیخواهان
اما یکی از سوزناکترین صحنههای انتقام کشی سلسله قاجار، مربوط به قتل سه تن از ترقیخواهان بود که در اسلامبول در تبعید بهسر میبردند. این سه تن، عبارت بودند از: میرزاآقاخان کرمانی، شیخ احمد روحی و میرزاحسن خان خبیرالملک
پس از قتل ناصرالدینشاه، رژیم فئودالی که بهشدت از سرنگون شدن حکومتش به هراس افتاده بود، رسماً به دولت عثمانی شکایت کرد و این سه تن ترقیخواه مخالف را قاتل ناصرالدینشاه معرفی کرد و خواهان استرداد آنها شد. دولت عثمانی هم آنها را تحویل داد. و محمدعلی میرزای قاجار که در آنموقع بهتازگی در تبریز ولیعهد شده بود آنها را در خانه مخصوص خودش حبس
اما یکی از سوزناکترین صحنههای انتقام کشی سلسله قاجار، مربوط به قتل سه تن از ترقیخواهان بود که در اسلامبول در تبعید بهسر میبردند. این سه تن، عبارت بودند از: میرزاآقاخان کرمانی، شیخ احمد روحی و میرزاحسن خان خبیرالملک
پس از قتل ناصرالدینشاه، رژیم فئودالی که بهشدت از سرنگون شدن حکومتش به هراس افتاده بود، رسماً به دولت عثمانی شکایت کرد و این سه تن ترقیخواه مخالف را قاتل ناصرالدینشاه معرفی کرد و خواهان استرداد آنها شد. دولت عثمانی هم آنها را تحویل داد. و محمدعلی میرزای قاجار که در آنموقع بهتازگی در تبریز ولیعهد شده بود آنها را در خانه مخصوص خودش حبس
... و بازجویی کرد، بعد هم به قتل رساند
خونی که آن روز زیر درخت نسترن، در خانه محمدعلی میرزای ولیعهد مستبد به زمین ریخت، البته نخشکید، بلکه بهراه افتاد و در همه شهرهای ایران، به کینه نسبت به استبداد تبدیل شد
استمرار جنبشبهرغم کشتارها و شقاوتهای قرونوسطایی دستگاه حاکمه استبداد که در همه شهرها جریان داشت، و بهرغم آن که در چاههای ارگ و انبار شاهی، صدها محبوس و زندانی جان میدادند، از پیشرفت جنبش گریزی نبود. رشد طبقه متوسط و گسترش خواستها و نیازهای جامعهیی که به حقوق خود آگاه میشد، متوقف نشد
جامعه ایران در اثر آشنایی بیشتر با انقلابات که در کشورهای جهان، که از جمله در روسیه هم در شُرُف تکوین بود، راه خود را به سوی ترقی و نجات از حاکمیت قرونوسطایی ارباب رعیتی میپیمود. طبقه بورژوازی نوپای ایران که پیشگام این آگاهیبخشی بود، متفکران خودش را داشت. روشنفکرانی که در مقابله با سرمایهداری خارجی، به افکار خودشون رنگ ملّی میدادند. این روشنفکران که بیشتر بر اثر خفقان جامعه استبدادزده، در خارج از کشور بهسر میبردند، با استفاده از جریانهای مترقی جهان، بهخصوص اروپا، به نشر افکار و آرمانهای نو خود میپرداختند
:نگاهی به ریشههای فرهنگی جنبش مشروطه
اگر بخواهیم از اولین اقداماتی که بنیاد فرهنگ مترقی ایران را میساخت صحبت کنیم باید از تأسیس مدرسه دارالفنون و چاپ روزنامه وقایع اتفاقیه، که نخستین روزنامهایران بود یاد کنیم
در 30آذر 1230 هجری شمسی، مدرسه عالی دارالفنون اولین مدرسه عالی به همت میرزا تقیخان امیرکبیر در ایران افتتاح شد. این مدرسه در آغاز تأسیس، کار خود را با هفت معلم اتریشی و عدهیی مترجم که از میان محصلین اعزامی به فرانسه انتخاب شده بودند، توسط ناصرالدینشاه گشایش یافت. تعداد محصلان ابتدا 30نفر بود و بعداً به 150نفر بالغ گردید که غالباً از فرزندان اعیان و اشراف آن زمان بودند
امیرکبیر که با جدّیّت درصدد حفظ استقلال و ترقی ایران بود، میخواست دارالفنون مؤسسهای نظامی و فنّی باشد که نیازهای کشور را از این دو جنبه رفع و برطرف کند. و برای آن که در استخدام معلم هم به دو دولت روس و انگلیس که در ایران با همدیگر رقابت داشتند، جاپای جدیدی ندهد، شماری از معلمها را از سایر کشورهای اروپایی مثل اتریش، فرانسه، ایتالیا و آلمان استخدام کرد و به ایران آورد
علومی که در آغاز تأسیس در دارالفنون تدریس میشد، عبارت بود از: پیادهنظام، سوارهنظام، توپخانه، مهندسی، طب و جراحی، دواسازی و معدنشناسی. همچنین در تمام رشتهها، زبان فرانسه، علوم طبیعی، ریاضی، تاریخ و جغرافیا تدریس میشد بعدها زبان انگلیسی و روسی و نقاشی و موسیقی نیز وارد برنامه آموزشی شد
تاریخ سانسور در مطبوعات ایران: ص30: ایجاد دارالفنون به دست امیرکبیر باعث شد تا برای نخستین بار علوم نوین و دانش متحول در بخشی از جامعه رسوخ کند و روشنفکران و آگاهان دلسوزی تربیت شوند
همه عواملی که به رواج جدی فرهنگ نوین در ایران منجر شد، در اقدامات همان دو مرد بزرگی ریشه دارد که هر دو توسط حکومت قاجار به قتل رسیدند. یکی قایم مقام و دیگری امیرکبیر. راه افتادن اولین دستگاههای چاپ در ایران، با اقدامات قایم مقام صورت گرفت. اولین روزنامهها هم در زمان امیرکبیر، منتشر شد. و با راه افتادن روزنامهها، آگاهی و بیداری گسترش یافت
یکی از افرادی که قائممقام فراهانی برای تحصیل علوم و فنون به انگلستان فرستاده بود، فردی بهنام میرزاصالح شیرازی بود که در سال 1197 شمسی اجناس چاپسازی و پرس کوچکی به تبریز آورد و در تبریز بهکار انداخت. و گفتهاند این اولین مطبعه یا چاپخانهای بود که برای چاپ کتب فارسی در ایران دایر شده است
یک نگاه کوچک به همین اقدام قائممقام فراهانی، هم نشان میدهد که آن مردان بزرگ چقدر به فکر استقلال مملکت بودند و هم، سطح نیازهای علمی و فرهنگی میهن ما را نشون میدهد
در همین گروهی که قایم مقام برای کسب علوم به انگلستان ارسال میکند، که یک گروه پنج نفره بودند، ببینیم که هدف اعزام
:آنها از اینقرار بود
- میرزا جعفر مهندس، برای مهندسی.- میرزا رضا صوبهدار (فرمانده) توپخانه، برای آموختن علم توپخانه. – میرزا جعفر برای تحصیل در زمینه شیمی یا طب. – میرزاصالح شیرازی: برای آموختن فن مترجمی زبان انگلیسی، و فن چاپ. –: محمدعلی چخماقساز، برای آموزش فن قفل و کلیدسازی
:تبریز مرکز ترقیخواهان میشوداین را هم باید دقت کرد که در آن زمان، نهضت تجددخواهی، از آذربایجان که با روسیه و عثمانی هم مرز و به اروپا نزدیکتر بود آغاز شد و تبریز بهصورت مرکز فعالیتهای ترقیخواهانه ایران درآمد. و کم کم شاگردان جهت فراگرفتن دانش نوین و علوم جدید به انگلستان رفتند و کارگران برای آموزش صنایع به روسیه اعزام شدند. همچنین کارخانههای توپریزی، باروت سازی، پارچهبافی، و غیره ایجاد شد و چاپخانه با حروف سربی هم برای اولین بار در تبریز ایجاد شد. که خودش باعث و منشأ انتشار روزنامه در ایران شد
:نخستین روزنامهی فارسیقدیمیترین سندی که راجع به نخستین روزنامه فارسی در دست است، اعلامنامهای است که از طرف دولت به جهت استحضار
- میرزا جعفر مهندس، برای مهندسی.- میرزا رضا صوبهدار (فرمانده) توپخانه، برای آموختن علم توپخانه. – میرزا جعفر برای تحصیل در زمینه شیمی یا طب. – میرزاصالح شیرازی: برای آموختن فن مترجمی زبان انگلیسی، و فن چاپ. –: محمدعلی چخماقساز، برای آموزش فن قفل و کلیدسازی
:تبریز مرکز ترقیخواهان میشوداین را هم باید دقت کرد که در آن زمان، نهضت تجددخواهی، از آذربایجان که با روسیه و عثمانی هم مرز و به اروپا نزدیکتر بود آغاز شد و تبریز بهصورت مرکز فعالیتهای ترقیخواهانه ایران درآمد. و کم کم شاگردان جهت فراگرفتن دانش نوین و علوم جدید به انگلستان رفتند و کارگران برای آموزش صنایع به روسیه اعزام شدند. همچنین کارخانههای توپریزی، باروت سازی، پارچهبافی، و غیره ایجاد شد و چاپخانه با حروف سربی هم برای اولین بار در تبریز ایجاد شد. که خودش باعث و منشأ انتشار روزنامه در ایران شد
:نخستین روزنامهی فارسیقدیمیترین سندی که راجع به نخستین روزنامه فارسی در دست است، اعلامنامهای است که از طرف دولت به جهت استحضار
:ساکنان ممالک محروسه ایران قلمی و تذکره شده و با این عبارت آغاز میگردد
بر رأی صوابنمای ساکنان ممالک محروسه مخفی نماناد که همت ملوکانه اولیای دولت علیّه، مصروف بر این گشته است که ساکنان ممالک محروسه تربیت شوند. … لهذا… کاغذ اخباری مشتمل بر اخبار شرقیه و غربیه در دارالطباعه ثبت و به اطراف و اکناف فرستاده خواهد شد. عشر آخر رمضانالمبارک سال 1252 هجری
همین روزنامه که اسم مشخصی نداشت و در دو ورق بزرگ با چاپ سنگی منتشرمی شد، بعد از چند مدت انتشارش متوقف شد تا آن که در سال سوم سلطنت ناصرالدینشاه، به دستور میرزاتقیخان امیرکبیر و تحت نظر خود او، روزنامهای به اسم روزنامه وقایع اتفاقیه در تهران دایر شد. این روزنامه هفتهیی یکبار در چهار تا هشت صفحه منتشر میشد و در آن علاوه بر اخبار ایران و خارجه، و آگهیها و نرخ امتعه و اجناس، مقالات سودمند علمی هم درج میشد
:یکی از آگهیهای تبلیغ این روزنامه از اینقرار ثبت شده است
نمره دهم. هر کس در تهران طالب نسخهای از اینروزنامهها باشد در بازار در دکان میرسید کاظم بلورفروش فروخته میشود. قیمت: یک نسخه ده شاهی. سه ماه ششهزار دینار، شش ماه دوازدههزار دینار، یک سال بیست وچهار هزار
:سایر روزنامههادر سالهای بعد بهتدریج انتشار روزنامه گسترش یافت چاپ خبرها و تحولات داخل کشور و جهان، و درج مقالات بیدار کننده روشنفکران، زمینه قانونخواهی و آزادیخواهی را در ایران به وجود آورد
روزنامه علیّه (elli ، e) دولت ایران:. به مدیریت میرزا ابوالحسن خان صنیعالملک
روزنامه علمیه دولت علیّه ایران
روزنامه ملت سَنیّة (Sani ، e) ایران یا روزنامه ملتی که برای تمایز از روزنامههای دولتی به این اسم نامیده میشد
روزنامه دولت ایران سال 1250 شمسی
روزنامه وطن و روزنامه صدای ایران، که به زبان فرانسوی برای معرفی کشور ایران به ملل خارجه منتشر میشدند
البته در مورد مطبوعات داخل کشور باید گفت که به علت اختناق و خفقان عهد ناصرالدینشاه، همه مطبوعات بهشدت سانسور میشدند. و حتی روزنامهای که ظاهراً عنوان ملتی داشت، همه دولتی بودند و در این دوره تا انقلاب مشروطیت که آزادی جراید
بر رأی صوابنمای ساکنان ممالک محروسه مخفی نماناد که همت ملوکانه اولیای دولت علیّه، مصروف بر این گشته است که ساکنان ممالک محروسه تربیت شوند. … لهذا… کاغذ اخباری مشتمل بر اخبار شرقیه و غربیه در دارالطباعه ثبت و به اطراف و اکناف فرستاده خواهد شد. عشر آخر رمضانالمبارک سال 1252 هجری
همین روزنامه که اسم مشخصی نداشت و در دو ورق بزرگ با چاپ سنگی منتشرمی شد، بعد از چند مدت انتشارش متوقف شد تا آن که در سال سوم سلطنت ناصرالدینشاه، به دستور میرزاتقیخان امیرکبیر و تحت نظر خود او، روزنامهای به اسم روزنامه وقایع اتفاقیه در تهران دایر شد. این روزنامه هفتهیی یکبار در چهار تا هشت صفحه منتشر میشد و در آن علاوه بر اخبار ایران و خارجه، و آگهیها و نرخ امتعه و اجناس، مقالات سودمند علمی هم درج میشد
:یکی از آگهیهای تبلیغ این روزنامه از اینقرار ثبت شده است
نمره دهم. هر کس در تهران طالب نسخهای از اینروزنامهها باشد در بازار در دکان میرسید کاظم بلورفروش فروخته میشود. قیمت: یک نسخه ده شاهی. سه ماه ششهزار دینار، شش ماه دوازدههزار دینار، یک سال بیست وچهار هزار
:سایر روزنامههادر سالهای بعد بهتدریج انتشار روزنامه گسترش یافت چاپ خبرها و تحولات داخل کشور و جهان، و درج مقالات بیدار کننده روشنفکران، زمینه قانونخواهی و آزادیخواهی را در ایران به وجود آورد
روزنامه علیّه (elli ، e) دولت ایران:. به مدیریت میرزا ابوالحسن خان صنیعالملک
روزنامه علمیه دولت علیّه ایران
روزنامه ملت سَنیّة (Sani ، e) ایران یا روزنامه ملتی که برای تمایز از روزنامههای دولتی به این اسم نامیده میشد
روزنامه دولت ایران سال 1250 شمسی
روزنامه وطن و روزنامه صدای ایران، که به زبان فرانسوی برای معرفی کشور ایران به ملل خارجه منتشر میشدند
البته در مورد مطبوعات داخل کشور باید گفت که به علت اختناق و خفقان عهد ناصرالدینشاه، همه مطبوعات بهشدت سانسور میشدند. و حتی روزنامهای که ظاهراً عنوان ملتی داشت، همه دولتی بودند و در این دوره تا انقلاب مشروطیت که آزادی جراید
..اعلام شد، روزنامه غیردولتی و بهخصوص جریده انتقادی در خود ایران منتشر نمیشد
در کتاب المآثر و الآثار نوشتهی اعتماد السلطنه نمونهیی از توصیههای حکومتی بر ضرورت سانسور آمده: در اوایل طلوع نیّر این دولت مقرر گردیده که هیچ کتابی و جریده واعلانی و امثال ذالک در هر کارخانه از مطابع جمیع ممالک محروسه ایران مطبوع نیفتد الاّ پس از ملاحظة مدیر این اداره و امضای وی
اقتضای پیشرفت تمدّن و صنعت و تحولات اجتماعی، نشر کتاب، مطبوعات بود. و در این میان استبداد فئودالی قاجار که هیچگونه همخوانی با پیشرفت دانش و مظاهر تمدّن جدید بهخصوص با انتشار آگاهی توسط مطبوعات نداشت، در عین سانسور و کنترل شدید این روزنامهها، گاه به فریبکاریهایی هم مبادرت میکرد. مثلاً برای رویارویی با موج مخالفتها و تمایلات افزاینده ضداستبدادی، به انتشار روزنامهای دست زد به نام روزنامه ملتی، که البته هیچ جا اسمی از نویسندگان مردمی نداشت. و همینطور هیچ نشانی از تجاوز و ستمگری روزافزون حکام ولایات، کشتارها و بندوبستهای وابستگان دربار و غارت و چپاول خزانه ملی و فشار و اختناق و سرکوبگری دولتی در آن دیده نمیشد. (در اینجا صفحه اول این روزنامه از ص 70 کتاب تاریخ سانسور جلد 1 نشان داده شود.) امادرعین حال چنین اقداماتی باعث تأخیر در روند تدریجی رواج مطبوعات نشد
:چند روزنامه پایتخت و عناوین آنها
در کتاب المآثر و الآثار نوشتهی اعتماد السلطنه نمونهیی از توصیههای حکومتی بر ضرورت سانسور آمده: در اوایل طلوع نیّر این دولت مقرر گردیده که هیچ کتابی و جریده واعلانی و امثال ذالک در هر کارخانه از مطابع جمیع ممالک محروسه ایران مطبوع نیفتد الاّ پس از ملاحظة مدیر این اداره و امضای وی
اقتضای پیشرفت تمدّن و صنعت و تحولات اجتماعی، نشر کتاب، مطبوعات بود. و در این میان استبداد فئودالی قاجار که هیچگونه همخوانی با پیشرفت دانش و مظاهر تمدّن جدید بهخصوص با انتشار آگاهی توسط مطبوعات نداشت، در عین سانسور و کنترل شدید این روزنامهها، گاه به فریبکاریهایی هم مبادرت میکرد. مثلاً برای رویارویی با موج مخالفتها و تمایلات افزاینده ضداستبدادی، به انتشار روزنامهای دست زد به نام روزنامه ملتی، که البته هیچ جا اسمی از نویسندگان مردمی نداشت. و همینطور هیچ نشانی از تجاوز و ستمگری روزافزون حکام ولایات، کشتارها و بندوبستهای وابستگان دربار و غارت و چپاول خزانه ملی و فشار و اختناق و سرکوبگری دولتی در آن دیده نمیشد. (در اینجا صفحه اول این روزنامه از ص 70 کتاب تاریخ سانسور جلد 1 نشان داده شود.) امادرعین حال چنین اقداماتی باعث تأخیر در روند تدریجی رواج مطبوعات نشد
:چند روزنامه پایتخت و عناوین آنها
روزنامه نظامی علمیه وادبیه ایران 1293 هجری قمری
مدرسه مبارکة اتاماژور- قیمت اعلانات هر سطری پنجشاهی قبول خواهد شد
با انتشار روزنامه نظامی سه تحول تازه در عمر روزنامهنگاری ایران که تا آنموقع سابقه چهل ساله داشت بهوجود آمد: اعلام و قید دولتی نبودن روزنامه، تشکیل هیأت تحریریه، و درخواست از مردم برای شرکت در نگارش مطالب و مقالات روزنامه
:روزنامه دانش 1263 شمسی نشریه دارالفنون. توسط میرزا کاظم استاد شیمیصاعقه بر چند قسم است؟
حقیقت صاعقه که خالی شدن الکتریسیته است، یک قسم بیشتر نیست
برق چیست؟ برق نور یا اثر نورانیست که باصاعقه همراهی میکند
مدرسه مبارکة اتاماژور- قیمت اعلانات هر سطری پنجشاهی قبول خواهد شد
با انتشار روزنامه نظامی سه تحول تازه در عمر روزنامهنگاری ایران که تا آنموقع سابقه چهل ساله داشت بهوجود آمد: اعلام و قید دولتی نبودن روزنامه، تشکیل هیأت تحریریه، و درخواست از مردم برای شرکت در نگارش مطالب و مقالات روزنامه
:روزنامه دانش 1263 شمسی نشریه دارالفنون. توسط میرزا کاظم استاد شیمیصاعقه بر چند قسم است؟
حقیقت صاعقه که خالی شدن الکتریسیته است، یک قسم بیشتر نیست
برق چیست؟ برق نور یا اثر نورانیست که باصاعقه همراهی میکند
(روزنامه علمی 1276شمسی به مدیریت محمد حسن خان صنیعالدوله، (اعتمادالسلطنه
هر کس اخبار و اطلاعات بدار الطباعه همایونی بفرستد درین روزنامه باسم خود او نوشته خواهد شد
نشریه ماهانه شرف: 1264شمسی به مدیریت محمدحسن خان اعتمادالسلطنه
نمره سی و یکم، جناب مسیو بریسون، صدراعظم حالیه دولت جمهوری فرانسه
نشریه تربیت: 1270 شمسی، به مدیریت میرزامحمد حسین فروغی
در تفصیل اشعه بعد از شعاع بنفش آنطرف اشعه قرمز شعاعهای غیرمریی هستند که اثر شیمیایی اول آنها، بیش از اشعه بنفش است، و اثر حرارت دویمی بیش از اشعه قرمز است،
خلاصه الحوادث 1272 شمسی نخستین روزنامه یومیة ایران
:روزنامههای شهرستانهابتدریج روزنامههایی هم در شهرستانها راهاندازی شد. اما باز جالب توجه است که در بین همه شهرهای ایران، بعد از تهران تبریز اولین شهری بود که صاحب روزنامه شد، همچنان که روزنامه وقایع اتفاقیه در تهران چاپ و پخش میشد، روزنامهای هم در تبریز به اسم روزنامه اخبار دارالسطنه آذربایجان منتشر شد. و این بالا بودن آگاهیهای سیاسی را درتبریز نشان میدهد
روزنامه تبریز، توسط کمال آقا. سال 1270 شمسی
این روزنامه اخبار و حوادث و مواد سیاسیه و پولیتیکیه و علم و ادب و منافع عامه را حاوی خواهد کرد. در هر ده روز یکبار منتشر خواهد شد. مکاتبات نافعه با امتنان قبول میشود
روزنامه الحدید 1276 شمسی توسط سید حسین خانمحاصره ولادی وستک، از طرف دریا جهازات جنگی ژاپون ولادیوستک را محاصره نمودهاند، گاه گاه کشتیهای دپورینور روس ازبندر خارج شده،
روزنامه ادب: 1277شمسی: به مدیریت میرزا محمد صادق ادیبالممالک فراهانی
روزنامه کمال 1279 شمسی به مدیریت میرزا حسن خان طبیب زاده. از روشنفکران آذربایجان
مداخل روزنامه صرف مدرسه کمال خواهد شد
(مجله گنجینه فنون: 1281 شمسی (نخستین نشریه منتشر شده بهصورت مجله در ایران
روزنامه فارس: انتشار در شیراز. توسط میرزاتقیخان کاشانی
:روزنامه فرهنگانتشار در 1264 شمسی در اصفهان. توسط میرزا عبدالرحیم خوشنویس
هر ادارهی روزنامه از هر مملکت حق دارد که یک نسخه از فرهنگ را بهعنوان مبادله با روزنامه خود به هر زبان که باشد بخواهد
روزنامههای فارسی زبان خارج ایران
علاوه بر روزنامههای داخل کشور تعدادی روزنامه فارسی زبان که در شهرهای کشورهای خارجی مثل قفقاز و استانبول و مصر و لندن به چاپ میرسیدند و درباره اوضاع ایران آزادانه سخن میراندند از طرق مختلف مثل قاچاق و یا لابلای محمولههای پستی به دست خوانندگان ایرانی میرسید
:روزنامه اخترنخستین روزنامه ایرانی به سبک جدید در خارج از کشور.: 1292چاپ اسلامبول، منتشره در عثمانی قفقاز، هندوستان، عراق:. به مدیریت آقا محمد طاهر تبریزی
از هموطنان محترم که در ممالک محروسه عثمانی و خطه وسیع هندوستان و مملکت قفقاز اقامت و تجارت دارند، و از مشترکین روزنامه هستند نیز نهایت تشکر را داریم زیرا که این جوانمردان باقتضای بصیرتی که در وضع خارج دارند، بیش از دیگران از مراتب منافع روزنامه آگاهی حاصل نموده، وجه روزنامه را مانند سایر ملل پیشکی میپردازند
:همکاری آزادیخواهان با روزنامههابسیاری از روشنفکران و آزادیخواهان بهنام آن روزگار مانند میرزا آقاخان کرمانی، شیخ احمد روحی، میرزا مهدیخان تبریزی میرزا علی محمدخان کاشانی با این روزنامه همکاری نزدیک داشتند. … این روزنامه در پیشامدهای مهم، از جمله موضوع امتیاز توتون وتنباکو، مقالات سودمندی به چاپ رساند،
روزنامه اختر
روزنامهی اختر باعث تشکیل و استحکام نخستین هستههای مبارزه با استبداد دستگاه ناصری در بیرون از کشور شد. این روزنامه بهطور مخفیانه وارد ایران میشد و دور از چشم مفتشان دولتی، دست به دست میگشت. مطالب ا ین روزنامهها مردم را نسبت به ظلم دستگاه حکومت استبدادی آگاه میکرد و نسبت به نفوذ استعمار و غارت مردم توسط آنها اعتراض میکرد
هر کس اخبار و اطلاعات بدار الطباعه همایونی بفرستد درین روزنامه باسم خود او نوشته خواهد شد
نشریه ماهانه شرف: 1264شمسی به مدیریت محمدحسن خان اعتمادالسلطنه
نمره سی و یکم، جناب مسیو بریسون، صدراعظم حالیه دولت جمهوری فرانسه
نشریه تربیت: 1270 شمسی، به مدیریت میرزامحمد حسین فروغی
در تفصیل اشعه بعد از شعاع بنفش آنطرف اشعه قرمز شعاعهای غیرمریی هستند که اثر شیمیایی اول آنها، بیش از اشعه بنفش است، و اثر حرارت دویمی بیش از اشعه قرمز است،
خلاصه الحوادث 1272 شمسی نخستین روزنامه یومیة ایران
:روزنامههای شهرستانهابتدریج روزنامههایی هم در شهرستانها راهاندازی شد. اما باز جالب توجه است که در بین همه شهرهای ایران، بعد از تهران تبریز اولین شهری بود که صاحب روزنامه شد، همچنان که روزنامه وقایع اتفاقیه در تهران چاپ و پخش میشد، روزنامهای هم در تبریز به اسم روزنامه اخبار دارالسطنه آذربایجان منتشر شد. و این بالا بودن آگاهیهای سیاسی را درتبریز نشان میدهد
روزنامه تبریز، توسط کمال آقا. سال 1270 شمسی
این روزنامه اخبار و حوادث و مواد سیاسیه و پولیتیکیه و علم و ادب و منافع عامه را حاوی خواهد کرد. در هر ده روز یکبار منتشر خواهد شد. مکاتبات نافعه با امتنان قبول میشود
روزنامه الحدید 1276 شمسی توسط سید حسین خانمحاصره ولادی وستک، از طرف دریا جهازات جنگی ژاپون ولادیوستک را محاصره نمودهاند، گاه گاه کشتیهای دپورینور روس ازبندر خارج شده،
روزنامه ادب: 1277شمسی: به مدیریت میرزا محمد صادق ادیبالممالک فراهانی
روزنامه کمال 1279 شمسی به مدیریت میرزا حسن خان طبیب زاده. از روشنفکران آذربایجان
مداخل روزنامه صرف مدرسه کمال خواهد شد
(مجله گنجینه فنون: 1281 شمسی (نخستین نشریه منتشر شده بهصورت مجله در ایران
روزنامه فارس: انتشار در شیراز. توسط میرزاتقیخان کاشانی
:روزنامه فرهنگانتشار در 1264 شمسی در اصفهان. توسط میرزا عبدالرحیم خوشنویس
هر ادارهی روزنامه از هر مملکت حق دارد که یک نسخه از فرهنگ را بهعنوان مبادله با روزنامه خود به هر زبان که باشد بخواهد
روزنامههای فارسی زبان خارج ایران
علاوه بر روزنامههای داخل کشور تعدادی روزنامه فارسی زبان که در شهرهای کشورهای خارجی مثل قفقاز و استانبول و مصر و لندن به چاپ میرسیدند و درباره اوضاع ایران آزادانه سخن میراندند از طرق مختلف مثل قاچاق و یا لابلای محمولههای پستی به دست خوانندگان ایرانی میرسید
:روزنامه اخترنخستین روزنامه ایرانی به سبک جدید در خارج از کشور.: 1292چاپ اسلامبول، منتشره در عثمانی قفقاز، هندوستان، عراق:. به مدیریت آقا محمد طاهر تبریزی
از هموطنان محترم که در ممالک محروسه عثمانی و خطه وسیع هندوستان و مملکت قفقاز اقامت و تجارت دارند، و از مشترکین روزنامه هستند نیز نهایت تشکر را داریم زیرا که این جوانمردان باقتضای بصیرتی که در وضع خارج دارند، بیش از دیگران از مراتب منافع روزنامه آگاهی حاصل نموده، وجه روزنامه را مانند سایر ملل پیشکی میپردازند
:همکاری آزادیخواهان با روزنامههابسیاری از روشنفکران و آزادیخواهان بهنام آن روزگار مانند میرزا آقاخان کرمانی، شیخ احمد روحی، میرزا مهدیخان تبریزی میرزا علی محمدخان کاشانی با این روزنامه همکاری نزدیک داشتند. … این روزنامه در پیشامدهای مهم، از جمله موضوع امتیاز توتون وتنباکو، مقالات سودمندی به چاپ رساند،
روزنامه اختر
روزنامهی اختر باعث تشکیل و استحکام نخستین هستههای مبارزه با استبداد دستگاه ناصری در بیرون از کشور شد. این روزنامه بهطور مخفیانه وارد ایران میشد و دور از چشم مفتشان دولتی، دست به دست میگشت. مطالب ا ین روزنامهها مردم را نسبت به ظلم دستگاه حکومت استبدادی آگاه میکرد و نسبت به نفوذ استعمار و غارت مردم توسط آنها اعتراض میکرد
:بخشی از مطالب روزنامه اختر
چرا از فن چاپ و کاغذی که روی آن قرآن کریم مینویسیم گرفته تا بالن یا کشتی هوایی، همه مال فرنگ است؟ پنبه را یک من دوقران میخرند، چلوار ساخته، منی شصت قران میفروشند! ابریشم منی شش قران را میدهیم و حریر منی چهل تا صدتومان! میگیریم. آهن را قلمتراش میسازند و نیم مثقال آن را به دو مثقال نقره عوض میکنند. !؟
روزنامه قانون: به مدیریت ملکم خان چاپ لندن سال 1269 شمسی، اتفاق، عدالت، ترقی، قیمت اشتراک: شرط آدمیت
- کجا هستی؟ در زندان ظلمت. – چه باید کرد: ؟ - باید بنیان این زندان رامنهدم کرد. – به چه قدرت؟ به قدرت آدمیت. … ایران مملو است از نعمات خداداد. چیزی که همه این نعمات را باطل گذاشته، نبودن قانون است. هیچکس در ایران مالک هیچ چیز نیست زیرا که قانون نیست... ... . از برای بینندگان زمان هیچ شکی باقی نمانده که عنقریب بنیاد این زندان سیاه منهدم و رایت عدل الهی بر کل این اقالیم برافراشته خواهدشد
روزنامه هفتگی حکمت: تأسیس در سال 1271 شمسی در قاهره به توسط میرزا مهدیخان تبریزی
نشریه هفتگی ثریا: به سال 1278 شمسی در قاهره. به توسط محمدخان کاشانی
روزنامه پرورش: به سال1280 شمسی. چاپ قاهره مصر به توسط میرزا علی محمدخان کاشانی
روزنامه هفتگی حبلالمتین به سال 1273 شمسی هجری قمری، تأسیس در کلکته، . توسط سیدجلالالدین کاشانی
در این جریده از هر گونه علوم و وقایع و اخبار پولتیک و سیاست و منافع دولتی و اصلاح قومی و ترقی نوعی، بحث کرده میشود،
این نشریه یعنی هفتهنامه حبل المتین از همه نشریات آن زمان بزرگتر و بنامتر بود و نزدیک به چهل سال در خارج ایران منتشر میشد و تعداد نسخههای آن تاکه بهوسیله پست منتشرمی شد تا 5000 نسخه میرسید. حبلالمتین مقالاتی درباره گرفتاریهای سیاسی ایران مینوشت و بارها پیشنهاد قانون و حکومت مشروطه کرد. اگر چه قرائت این نشریه از طرف دولت ممنوع شده بود اما به وسیله جهانگردان و زوار و ضمن بارها و محمولههای بازرگانی بهطور قاچاق به ایران میرسید و نقش مهمی در بیداری مردم داشت
انتشار روزنامه حبلالمتین، بعدها گسترش یافت و علاوه بر کلکته، در تهران و رشت نیز با همین نام منتشر گردید
:نقش روزنامههاروزنامههایی که در آستانه انقلاب مشروطیت در کشور ما منتشر شد، اگر چه بسیاری ازآنان عمر کوتاهی داشته و بهسر عت توسط استبداد توقیف و ممنوع میشد، یک نقش زمینهساز و آگاهی بخش در جامعه استبداد زده ما داشت، و اندیشههای نوین را گسترش داده، در میان مردمی که بهتدریج نسبت به مظالم استبداد و غارت استعمار آگاه میشدند، آمادگی برای جنبش و انقلاب را افزایش داد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر