:مریم رجوی طی سخنانی در این جلسه گفت
پارلمانترهای محترم، خانمها و آقایان، دوستان عزیز!
بهترین تبریکاتم را بهمناسبت سال ۲۰۱۷ را به همه شما تقدیم میکنم.
در شرایطی جمع شدهایم که سالی پر از تحولات در پیش داریم: از انتخابات در فرانسه، تا نمایش انتخابات در ایران، و تحولات بیسابقه در خاورمیانه و در سطح بینالمللی. آرزو میکنیم که این وقایع در خدمت منافع مردم ایران و همچنین مردم فرانسه و منطقه و سایر نقاط جهان باشد.
همانطور که میدانید، مقاومت ایران موفق به انتقال تمامی مجاهدان لیبرتی به اروپا و بهخصوص آلبانی شده است. مایلم از کمیته پارلمانی برای یک ایران دموکراتیک و همه پارلمانترهایی که در این کارزار شرکت کردند، تشکر کنم. حل مسأله استقرار این نفرات، بهلحاظ مالی برای مقاومت بسیار سنگین است. بهخصوص درمان بیماران و مجروحانی که مدتها از درمان محروم بودند. اما ما بر این مشکلات به لطف حمایت مردم ایران و دوستانمان فائق خواهیم آمد.
خانمها و آقایان!
سال ۲۰۱۷، با نگرانیهای بزرگ برای رژیم آخوندی آغاز شده است. با مرگ رفسنجانی، یکی از دو پایه رژیم فروریخت و رژیم در تمامیت خود به سرنگونی نزدیکتر شد. رفسنجانی در ۳۸ سال گذشته، نقش تعیینکنندهیی در سرکوب و صدور تروریسم و تلاش برای دستیابی به بمب اتمی داشت. او همواره نفر شماره ۲رژیم و وزنه تعادل قدرت در درون رژیم بود.
دیکتاتوری مذهبی به این ترتیب، در تمامیتش ضعیفتر شد.
خامنهای و هارترین باندهای رژیم به سمت انقباض بیشتر و صدور افراطیگری و تروریسم و پروژههای اتمی حرکت میکنند.
حکومت دیکتاتوری مذهبی که چنین تضعیف شده، امروز از قیام مردم بهشدت وحشت دارد بهخصوص که نمایش انتخابات ریاستجمهوری در ماه اردیبهشت آینده را در پیش دارد.
خاطره قیامهای سال ۸۸ باعث ترس حکومت است. اعتراضات مردمی و جنبشهای اجتماعی افزایش مییابند. هزاران تظاهرات و جنبش اعتصابی که در سال گذشته بهوقوع پیوست، امسال گسترش خواهد یافت. از جمله تظاهرات کارگران، بازنشستگان، معلمین، پرستاران، دانشجویان و خانوادههای زندانیان سیاسی،
تضعیف رژیم ولیفقیه باعث دلگرمی مردم میشود، زندانیان سیاسی، بیش از پیش صدای خود را از سلولهایشان به گوش همه میرسانند، صداهایی که بهطور گسترده به یمن شبکههای اجتماعی پژواک مییابند. خانوادههای قربانیان بهپا میخیزند و بابت تمامی جنایات رژیم بهخصوص قتلعام ۳۰هزار زندانی سیاسی در سال۱۳۶۷ حسابرسی میکنند. مردم خواهان پایان اعدامها در ایران و همچنین پایان دیکتاتوری هستند.
بهمناسبت تولد کوروش کبیر، بنیانگذار اولین بیانیه حقوقبشر، هزاران تظاهر کننده به یک آینده بدون آخوندهای جنایتکار فراخوان دادند. چند هفته پیش بهمناسبت روز دانشجو، تظاهر کنندگان خواستار آزادی زندانیان سیاسی شدند.
خانمها و آقایان!
مردم ایران از برجام بهرهیی نبردند، برعکس این توافق تنها باعث شد که جیب ولیفقیه و پاسدارانش پر شود و ماجراجوییهای مرگبار آنها در سوریه و منطقه را تأمین مالی کند.
اتفاقا جهان این را درک کرده است که رژیم آخوندی، سپاه پاسداران و حزبالله و دیگر مزدوران شبهنظامی آنها در سوریه، نقششان مبارزه با افراطگرایی و داعش نیست، بلکه هدفشان نجات دیکتاتور دمشق است.
آنها منبع اصلی گسترش تروریسم و بیثباتی در منطقه هستند. در حقیقت آنها با حضورشان در سوریه، ادامه سلطه ننگین خودشان را تضمین میکنند. خامنهای چندی پیش گفت اگر در سوریه نمیجنگیدیم «باید در تهران، فارس، خراسان و اصفهان جلوی آنها را میگرفتیم» و زمانی هم که آتشبس برقرار میشود، رژیم آخوندی با تمام قوا درصدد خرابکاری در آن است. به گفته رهبران اپوزیسیون سوریه، تنها طرفی که هیچگاه از در صلح و سازش در نمیآید رژیم ایران است که به چیزی کمتر از حفظ بشار اسد در قدرت رضایت نمیدهد.
تا وقتی که پاسداران و شبهنظامیانش در خاک سوریه حضور دارند، هیچ راهحل سیاسی وجود ندارد. پس اگر خواهان صلح هستیم باید از اخراج رژیم از سوریه شروع کرد. باید گفت بازنده اصلی یک آتشبس و صلح در سوریه رژیم ایران خواهد بود.
خانمها و آقایان!
سیاست سازش و تسلیم دولت آمریکا دلیل اصلی ادامه تراژدی سوریه و سلطه آخوندها بر این جنگ است. رژیم ایران روی مماشات غرب حساب باز کرده تا افراطگرایی خود را تحت نام اسلام، صادر کند. من در اینجا میخواهم به سیاست پرزیدنت فرانسوا اولاند در قبال مردم سوریه درود بفرستم. این سیاستی درست در مقابل رها کردن سوریه توسط دولت آمریکا بود.
پایان دوران رئیسجمهور فعلی آمریکا، امید کمی برای رژیم تهران باقی میگذارد که بتواند با دست باز هر طور که میخواهد عمل کند. این وضعیت از زمان حمله به عراق در اسفند ۱۳۸۱، شدت یافته است. و ولیفقیه رژیم برنده اصلی آن در عراق و سوریه بود. امیدواریم که این فرصت که برای آخوندها بسیار مغتنم بود، بهزودی پایان یابد. اما بهرحال مطمئن هستیم که هیچ چیز مثل قبل نخواهد بود...
با توجه به شکست سیاست استمالت، برای پایان دادن به رنج مردم سوریه و مهاجرت و آوارگی آنها، تغییر سیاست ضروری است. لازمه صلح و آرامش در منطقه و جهان این است که در مقابل اقدامات تروریستی سپاه پاسداران و نقش مخرب آن در منطقه، قاطعیت بهخرج داده شود.
با این چشمانداز و در حالی که انتخابات ریاستجمهوری در فرانسه در پیش است، من مسئولان سیاسی فرانسه را دعوت میکنم که به این واقعیتها توجه کنند و بهخصوص روی رژیم آخوندها حساب باز نکنند چرا که از هماکنون آنها به گذشته تعلق دارند، من آنها را دعوت میکنم که روی نیروهای آینده حساب باز کنند، ایرانی که دیگر عامل بحران نخواهد بود بلکه عامل ثبات در منطقه خواهد شد. برای ریشهکن کردن افراطگرایی نمیتوان با افراطگرایان دیگری متحد شد. افراطگرایی تحت نام اسلام، اعم از شیعه و سنی، بهلحاظ وحشیگری تفاوتی با یکدیگر ندارند و هیچکدام اسلام را نمایندگی نمیکنند بلکه نوعی فاشیسم مذهبی هستند. به همین خاطر به بهانه یک سیاست امنیتی نمیتوان با ملاها متحد شد. همچنین بهخاطر منافع اقتصادی، نمیتوان اصول را فراموش کرد و چشمان را بر نقض حقوقبشر و حقوق زنان در ایران بست.
ایران امروز، دارای آلترناتیوی با یک برنامه دموکراتیک مبتنی بر احترام به آزادی مذهب، آرا و عقاید، جدایی دین و دولت و برابری زن و مرد است. بایستی که حرف این آلترناتیو شنیده شود.
راهحلی که این آلترناتیو پیشنهاد میکند میتواند دوران جدیدی را برای مردم ایران، منطقه و البته برای اروپا به ارمغان بیاورد. کافی است به ارزشهای دموکراسی پایبند باشیم.
سخنرانی سفیر لینکولن بلومفیلد - دستیار پیشین وزیر خارجه آمریکا:
خانمها و آقایان از شما متشکرم. میخواهم از میزبانان خود تشکر کنم که امروز مرا به اینجا دعوت کردند. همچنین افتخاری است که امروز اینجا با شما، خانم رجوی و سازمان مجاهدین هستم.
حدود 5 یا 6سال پیش من با مقاومت ایران آشنا شدم و به این موضوع علاقهمند شدم، چون به مسائل خاورمیانه علاقهمند بودم. همین که با اعضای سازمان مجاهدین ملاقات کردم، آنها بسیار مشتاق بودند که تجارب خودشان را به من منتقل کنند و داستانهای فردی خودشان را به من بگویند. چیزهایی که در ایران بر آنها و اعضای خانوادهشان گذشته بود. آنها درباره از دستدادن عزیزانشان شکایت نکردند. آنها مثل قربانی تنظیم نمیکردند. از اینرو در واشینگتن اینرا فهم نمیکنند که چه اتفاقی در دوران شاه و آخوندها افتاده است. اما با آشنایی با تعداد بسیاری از جوامع در تبعید، من بهتدریج فهم بهتری از رژیم ایران کسب کردم که برای همه ما جالب است؛ و میخواستم بفهمم، چرا رژیم دست به تروریسم میزند؟ چرا یک رژیم اقدام به سرکوب سخت در درون خودش میکند؟ چرا یک رژیم بهدنبال توانمندی اتمی است؟ چرا آنها مشتاقند برای دو سال به پای میز مذاکره بیایند، لبخند بزنند و دوباره برگردند و کش بدهند چرا آنها اینقدر برایشان دخالت در امور یک کشور همسایه مثل عراق مهم است؟ همچنین یمن؛ چرا؟
من اینها را مطالعه کردم تا به کمک محققان ایرانی پاسخهایی برای این سؤالات پیدا کنم و تلاش کنم نسبت به رژیم به اشراف برسم حالا میتوانم بفهمم که وقتی خانم رجوی راجع به ضعف و آسیبپذیری رژیم صحبت میکنند، چه معنایی دارد. من میفهمم معنای این موضوع در رابطه با تحولات سیاسی چیست. میفهمم که رژیم مشکل مشروعیت دارد، چون بهرغم اینکه وقتی خمینی از پاریس بازگشت از او استقبال شد، ولی هیچکس ولایتفقیه را تا بعد از آن نمیشناخت. وقتی او دیکتاتوری را بر مردم ایران اعمال کرد، آنها مقاومت کردند و گفتند نه. سرانجام مردم در ژوئن 1981 به خیابانها آمدند و این رژیم با شلیک راه خود را به قدرت باز کرد. پس آنها مشروعیت ندارند. انقلابی که آنها سرکوب کردند در سالهای 1999 و 2009 بازگشت و من اعتقاد دارم که دوباره باز خواهد گشت؛ آنها آسیبپذیرند بهدلیل جنایاتی که خودشان مرتکب شدهاند. در سال 1988 وزیر دادگستری پورمحمدی، شخصاً حکم کشتار دهها هزار نفر را صادر کرد. همچنین تعداد زیادی از نفرات ارشد این رژیم حکم کشتار کردها در میکونوس آلمان یا بمبگذاری آرژانتین را دادهاند. آنها در این جنایات مقصرند و محاکمه نشدهاند و در انتظار این هستند که آیا روزی در مقابل دادگاه بینالمللی جنایی پاسخگو خواهند بود یا خیر. آنها آسیبپذیرند بهدلیل اینکه خلاف منافع غرب، نرمهای بینالمللی و قوانین جهانشمول و موازین فرانسه، آمریکا و دنیای عرب عمل میکنند. آنها الگویی را بنا گذاشتند که بر اساس قوانین مذهبی در یک کشور اوتوریته جهانی برای خود قائلند، یک خلافت. این الگویی است که داعش هم از روی آن الگوبرداری کرده است. (رژیم) ایران الگوی خلافتی را ساخته که عملاً شکست خورده است. اوباما با تمرکز روی کنترل تسلیحاتی، کارهای دیگری را که رژیم در داخل و خارج میکند نادیده گرفت. بسیاری از تحلیلگران در واشینگتن این پدیده را نادیده گرفتهاند، با این توجیه که اصلاحطلبانی در داخل ایران وجود دارند مثل رفسنجانی یا روحانی یا ظریف که آدمهای معقولی هستند که وضعیت ایران را بهبود خواهند بخشید. ما همواره مشاهده کردهایم که وقتی رفسنجانی رئیسجمهور بود، وقتی خاتمی رئیسجمهور بود و وقتی روحانی رئیسجمهور شد، سرکوب داخلی افزایش یافت، نه کاهش. پس افسانه مدراسیون به رفرم نمیانجامد. از این رو 23 شخصیت برجسته آمریکایی که شما آنها را میشناسید، نامهیی به رئیسجمهور منتخب ترامپ نوشتهاند که دو روز پیش رسانهیی شد.
تعدادی از شخصیتهای برجسته آمریکایی که خیلی از آنها بارها و بارها به پاریس آمدهاند و مقاومت ایران را به خوبی میشناسند، نامهای رئیسجمهور منتخب ترامپ نوشتهاند که دو روز پیش رسانهای شد، این نامه توسط 23 آمریکایی که شما آنها را میشناسید امضا شده است.
در آن یک تز درباره آسیبپذیری رژیم بیان شده است که اعمال رژیم با طرح بزرگ غرب در رابطه با قوانین بینالمللی حقوقبشر ناهمخوان است. ناهمخوانی با پایهییترین اصولی که برای ثبات دنیا ضروری است و نمیتوان از آن کوتاه آمد. این نامه ضمائمی دارد که نشان میدهد، بارها همین شخصیتها در سالیان گذشته، نامههای مشابه نوشته و در گردهمایی ویلپنت آنرا اعلام کردند. این بیانیه فراحزبی شخصیتهای آمریکایی است که ما اعتقاد داریم سیاست آمریکا باید فراتر برود. علاوه بر فعالیتهای تسلیحاتی رژیم که باید کنترل شود تا (رژیم) ایران هیچگاه به سلاح اتمی دسترسی پیدا نکند، باید توجه کرد به دخالت رژیم در بیثباتی عراق، سوریه و یمن و همچنین به اعدامها و دار زدنهای وحشتناک در داخل کشور.
پیام مهم دیگر این نامهاین است که از دولت آمریکا میخواهد، با شورای ملی مقاومت وارد گفتگو شود. و شاید در آمریکا بتوانیم این مقاومت را بشناسیم و اینکه آنها چقدر محکم در برابر این دیکتاتوری و برای حقوقبشر ایستادهاند و تلاش میکنند دین و دولت را از هم جدا کنند و بردبار هستند و حقوق زنان را محترم میشمارند. خانم رجوی یک طرح 10 مادهیی را از بیش از 10سال پیش اعلام کرده است. این طرح جدیدی نیست. این 10سال پیش تنظیم شده است و احتمالاً دیدگاههای ایشان از خیلی قبل از آن شکل گرفته است. این قسمتی از پیامی است که به رئیسجمهور منتخب ارسال شده و اکنون در رسانهها است. پیام به دولت جدید آمریکا این است که ما بهدنبال تحریک جنگ نیستیم، چون رئیسجمهور اومابا در پیام روز دوشنبهاش گفت، با این قرارداد ما جلوی جنگ را گرفتهایم. در حقیقت یک آلترناتیو دیگر وجود دارد و آن پیام این 23 شخصیت است؛ میگوید ما بهدنبال تحریک جنگ با (رژیم) ایران نیستیم. میخواهیم واقعیت را بگوییم و میخواهیم برای ارزشهای جهانشمول در کنار هم بایستیم. اگر این کار را بکنیم، ما و آمریکاییها در هماهنگی بیشتری با دوستانمان در فرانسه، با مردم ایران و با
شورای ملی مقاومت ایران خواهیم بود.
https://www.mojahedin.org/news//192328/
بهترین تبریکاتم را بهمناسبت سال ۲۰۱۷ را به همه شما تقدیم میکنم.
در شرایطی جمع شدهایم که سالی پر از تحولات در پیش داریم: از انتخابات در فرانسه، تا نمایش انتخابات در ایران، و تحولات بیسابقه در خاورمیانه و در سطح بینالمللی. آرزو میکنیم که این وقایع در خدمت منافع مردم ایران و همچنین مردم فرانسه و منطقه و سایر نقاط جهان باشد.
همانطور که میدانید، مقاومت ایران موفق به انتقال تمامی مجاهدان لیبرتی به اروپا و بهخصوص آلبانی شده است. مایلم از کمیته پارلمانی برای یک ایران دموکراتیک و همه پارلمانترهایی که در این کارزار شرکت کردند، تشکر کنم. حل مسأله استقرار این نفرات، بهلحاظ مالی برای مقاومت بسیار سنگین است. بهخصوص درمان بیماران و مجروحانی که مدتها از درمان محروم بودند. اما ما بر این مشکلات به لطف حمایت مردم ایران و دوستانمان فائق خواهیم آمد.
خانمها و آقایان!
سال ۲۰۱۷، با نگرانیهای بزرگ برای رژیم آخوندی آغاز شده است. با مرگ رفسنجانی، یکی از دو پایه رژیم فروریخت و رژیم در تمامیت خود به سرنگونی نزدیکتر شد. رفسنجانی در ۳۸ سال گذشته، نقش تعیینکنندهیی در سرکوب و صدور تروریسم و تلاش برای دستیابی به بمب اتمی داشت. او همواره نفر شماره ۲رژیم و وزنه تعادل قدرت در درون رژیم بود.
دیکتاتوری مذهبی به این ترتیب، در تمامیتش ضعیفتر شد.
خامنهای و هارترین باندهای رژیم به سمت انقباض بیشتر و صدور افراطیگری و تروریسم و پروژههای اتمی حرکت میکنند.
حکومت دیکتاتوری مذهبی که چنین تضعیف شده، امروز از قیام مردم بهشدت وحشت دارد بهخصوص که نمایش انتخابات ریاستجمهوری در ماه اردیبهشت آینده را در پیش دارد.
خاطره قیامهای سال ۸۸ باعث ترس حکومت است. اعتراضات مردمی و جنبشهای اجتماعی افزایش مییابند. هزاران تظاهرات و جنبش اعتصابی که در سال گذشته بهوقوع پیوست، امسال گسترش خواهد یافت. از جمله تظاهرات کارگران، بازنشستگان، معلمین، پرستاران، دانشجویان و خانوادههای زندانیان سیاسی،
تضعیف رژیم ولیفقیه باعث دلگرمی مردم میشود، زندانیان سیاسی، بیش از پیش صدای خود را از سلولهایشان به گوش همه میرسانند، صداهایی که بهطور گسترده به یمن شبکههای اجتماعی پژواک مییابند. خانوادههای قربانیان بهپا میخیزند و بابت تمامی جنایات رژیم بهخصوص قتلعام ۳۰هزار زندانی سیاسی در سال۱۳۶۷ حسابرسی میکنند. مردم خواهان پایان اعدامها در ایران و همچنین پایان دیکتاتوری هستند.
بهمناسبت تولد کوروش کبیر، بنیانگذار اولین بیانیه حقوقبشر، هزاران تظاهر کننده به یک آینده بدون آخوندهای جنایتکار فراخوان دادند. چند هفته پیش بهمناسبت روز دانشجو، تظاهر کنندگان خواستار آزادی زندانیان سیاسی شدند.
خانمها و آقایان!
مردم ایران از برجام بهرهیی نبردند، برعکس این توافق تنها باعث شد که جیب ولیفقیه و پاسدارانش پر شود و ماجراجوییهای مرگبار آنها در سوریه و منطقه را تأمین مالی کند.
اتفاقا جهان این را درک کرده است که رژیم آخوندی، سپاه پاسداران و حزبالله و دیگر مزدوران شبهنظامی آنها در سوریه، نقششان مبارزه با افراطگرایی و داعش نیست، بلکه هدفشان نجات دیکتاتور دمشق است.
آنها منبع اصلی گسترش تروریسم و بیثباتی در منطقه هستند. در حقیقت آنها با حضورشان در سوریه، ادامه سلطه ننگین خودشان را تضمین میکنند. خامنهای چندی پیش گفت اگر در سوریه نمیجنگیدیم «باید در تهران، فارس، خراسان و اصفهان جلوی آنها را میگرفتیم» و زمانی هم که آتشبس برقرار میشود، رژیم آخوندی با تمام قوا درصدد خرابکاری در آن است. به گفته رهبران اپوزیسیون سوریه، تنها طرفی که هیچگاه از در صلح و سازش در نمیآید رژیم ایران است که به چیزی کمتر از حفظ بشار اسد در قدرت رضایت نمیدهد.
تا وقتی که پاسداران و شبهنظامیانش در خاک سوریه حضور دارند، هیچ راهحل سیاسی وجود ندارد. پس اگر خواهان صلح هستیم باید از اخراج رژیم از سوریه شروع کرد. باید گفت بازنده اصلی یک آتشبس و صلح در سوریه رژیم ایران خواهد بود.
خانمها و آقایان!
سیاست سازش و تسلیم دولت آمریکا دلیل اصلی ادامه تراژدی سوریه و سلطه آخوندها بر این جنگ است. رژیم ایران روی مماشات غرب حساب باز کرده تا افراطگرایی خود را تحت نام اسلام، صادر کند. من در اینجا میخواهم به سیاست پرزیدنت فرانسوا اولاند در قبال مردم سوریه درود بفرستم. این سیاستی درست در مقابل رها کردن سوریه توسط دولت آمریکا بود.
پایان دوران رئیسجمهور فعلی آمریکا، امید کمی برای رژیم تهران باقی میگذارد که بتواند با دست باز هر طور که میخواهد عمل کند. این وضعیت از زمان حمله به عراق در اسفند ۱۳۸۱، شدت یافته است. و ولیفقیه رژیم برنده اصلی آن در عراق و سوریه بود. امیدواریم که این فرصت که برای آخوندها بسیار مغتنم بود، بهزودی پایان یابد. اما بهرحال مطمئن هستیم که هیچ چیز مثل قبل نخواهد بود...
با توجه به شکست سیاست استمالت، برای پایان دادن به رنج مردم سوریه و مهاجرت و آوارگی آنها، تغییر سیاست ضروری است. لازمه صلح و آرامش در منطقه و جهان این است که در مقابل اقدامات تروریستی سپاه پاسداران و نقش مخرب آن در منطقه، قاطعیت بهخرج داده شود.
با این چشمانداز و در حالی که انتخابات ریاستجمهوری در فرانسه در پیش است، من مسئولان سیاسی فرانسه را دعوت میکنم که به این واقعیتها توجه کنند و بهخصوص روی رژیم آخوندها حساب باز نکنند چرا که از هماکنون آنها به گذشته تعلق دارند، من آنها را دعوت میکنم که روی نیروهای آینده حساب باز کنند، ایرانی که دیگر عامل بحران نخواهد بود بلکه عامل ثبات در منطقه خواهد شد. برای ریشهکن کردن افراطگرایی نمیتوان با افراطگرایان دیگری متحد شد. افراطگرایی تحت نام اسلام، اعم از شیعه و سنی، بهلحاظ وحشیگری تفاوتی با یکدیگر ندارند و هیچکدام اسلام را نمایندگی نمیکنند بلکه نوعی فاشیسم مذهبی هستند. به همین خاطر به بهانه یک سیاست امنیتی نمیتوان با ملاها متحد شد. همچنین بهخاطر منافع اقتصادی، نمیتوان اصول را فراموش کرد و چشمان را بر نقض حقوقبشر و حقوق زنان در ایران بست.
ایران امروز، دارای آلترناتیوی با یک برنامه دموکراتیک مبتنی بر احترام به آزادی مذهب، آرا و عقاید، جدایی دین و دولت و برابری زن و مرد است. بایستی که حرف این آلترناتیو شنیده شود.
راهحلی که این آلترناتیو پیشنهاد میکند میتواند دوران جدیدی را برای مردم ایران، منطقه و البته برای اروپا به ارمغان بیاورد. کافی است به ارزشهای دموکراسی پایبند باشیم.
سخنرانی سفیر لینکولن بلومفیلد - دستیار پیشین وزیر خارجه آمریکا:
خانمها و آقایان از شما متشکرم. میخواهم از میزبانان خود تشکر کنم که امروز مرا به اینجا دعوت کردند. همچنین افتخاری است که امروز اینجا با شما، خانم رجوی و سازمان مجاهدین هستم.
حدود 5 یا 6سال پیش من با مقاومت ایران آشنا شدم و به این موضوع علاقهمند شدم، چون به مسائل خاورمیانه علاقهمند بودم. همین که با اعضای سازمان مجاهدین ملاقات کردم، آنها بسیار مشتاق بودند که تجارب خودشان را به من منتقل کنند و داستانهای فردی خودشان را به من بگویند. چیزهایی که در ایران بر آنها و اعضای خانوادهشان گذشته بود. آنها درباره از دستدادن عزیزانشان شکایت نکردند. آنها مثل قربانی تنظیم نمیکردند. از اینرو در واشینگتن اینرا فهم نمیکنند که چه اتفاقی در دوران شاه و آخوندها افتاده است. اما با آشنایی با تعداد بسیاری از جوامع در تبعید، من بهتدریج فهم بهتری از رژیم ایران کسب کردم که برای همه ما جالب است؛ و میخواستم بفهمم، چرا رژیم دست به تروریسم میزند؟ چرا یک رژیم اقدام به سرکوب سخت در درون خودش میکند؟ چرا یک رژیم بهدنبال توانمندی اتمی است؟ چرا آنها مشتاقند برای دو سال به پای میز مذاکره بیایند، لبخند بزنند و دوباره برگردند و کش بدهند چرا آنها اینقدر برایشان دخالت در امور یک کشور همسایه مثل عراق مهم است؟ همچنین یمن؛ چرا؟
من اینها را مطالعه کردم تا به کمک محققان ایرانی پاسخهایی برای این سؤالات پیدا کنم و تلاش کنم نسبت به رژیم به اشراف برسم حالا میتوانم بفهمم که وقتی خانم رجوی راجع به ضعف و آسیبپذیری رژیم صحبت میکنند، چه معنایی دارد. من میفهمم معنای این موضوع در رابطه با تحولات سیاسی چیست. میفهمم که رژیم مشکل مشروعیت دارد، چون بهرغم اینکه وقتی خمینی از پاریس بازگشت از او استقبال شد، ولی هیچکس ولایتفقیه را تا بعد از آن نمیشناخت. وقتی او دیکتاتوری را بر مردم ایران اعمال کرد، آنها مقاومت کردند و گفتند نه. سرانجام مردم در ژوئن 1981 به خیابانها آمدند و این رژیم با شلیک راه خود را به قدرت باز کرد. پس آنها مشروعیت ندارند. انقلابی که آنها سرکوب کردند در سالهای 1999 و 2009 بازگشت و من اعتقاد دارم که دوباره باز خواهد گشت؛ آنها آسیبپذیرند بهدلیل جنایاتی که خودشان مرتکب شدهاند. در سال 1988 وزیر دادگستری پورمحمدی، شخصاً حکم کشتار دهها هزار نفر را صادر کرد. همچنین تعداد زیادی از نفرات ارشد این رژیم حکم کشتار کردها در میکونوس آلمان یا بمبگذاری آرژانتین را دادهاند. آنها در این جنایات مقصرند و محاکمه نشدهاند و در انتظار این هستند که آیا روزی در مقابل دادگاه بینالمللی جنایی پاسخگو خواهند بود یا خیر. آنها آسیبپذیرند بهدلیل اینکه خلاف منافع غرب، نرمهای بینالمللی و قوانین جهانشمول و موازین فرانسه، آمریکا و دنیای عرب عمل میکنند. آنها الگویی را بنا گذاشتند که بر اساس قوانین مذهبی در یک کشور اوتوریته جهانی برای خود قائلند، یک خلافت. این الگویی است که داعش هم از روی آن الگوبرداری کرده است. (رژیم) ایران الگوی خلافتی را ساخته که عملاً شکست خورده است. اوباما با تمرکز روی کنترل تسلیحاتی، کارهای دیگری را که رژیم در داخل و خارج میکند نادیده گرفت. بسیاری از تحلیلگران در واشینگتن این پدیده را نادیده گرفتهاند، با این توجیه که اصلاحطلبانی در داخل ایران وجود دارند مثل رفسنجانی یا روحانی یا ظریف که آدمهای معقولی هستند که وضعیت ایران را بهبود خواهند بخشید. ما همواره مشاهده کردهایم که وقتی رفسنجانی رئیسجمهور بود، وقتی خاتمی رئیسجمهور بود و وقتی روحانی رئیسجمهور شد، سرکوب داخلی افزایش یافت، نه کاهش. پس افسانه مدراسیون به رفرم نمیانجامد. از این رو 23 شخصیت برجسته آمریکایی که شما آنها را میشناسید، نامهیی به رئیسجمهور منتخب ترامپ نوشتهاند که دو روز پیش رسانهیی شد.
تعدادی از شخصیتهای برجسته آمریکایی که خیلی از آنها بارها و بارها به پاریس آمدهاند و مقاومت ایران را به خوبی میشناسند، نامهای رئیسجمهور منتخب ترامپ نوشتهاند که دو روز پیش رسانهای شد، این نامه توسط 23 آمریکایی که شما آنها را میشناسید امضا شده است.
در آن یک تز درباره آسیبپذیری رژیم بیان شده است که اعمال رژیم با طرح بزرگ غرب در رابطه با قوانین بینالمللی حقوقبشر ناهمخوان است. ناهمخوانی با پایهییترین اصولی که برای ثبات دنیا ضروری است و نمیتوان از آن کوتاه آمد. این نامه ضمائمی دارد که نشان میدهد، بارها همین شخصیتها در سالیان گذشته، نامههای مشابه نوشته و در گردهمایی ویلپنت آنرا اعلام کردند. این بیانیه فراحزبی شخصیتهای آمریکایی است که ما اعتقاد داریم سیاست آمریکا باید فراتر برود. علاوه بر فعالیتهای تسلیحاتی رژیم که باید کنترل شود تا (رژیم) ایران هیچگاه به سلاح اتمی دسترسی پیدا نکند، باید توجه کرد به دخالت رژیم در بیثباتی عراق، سوریه و یمن و همچنین به اعدامها و دار زدنهای وحشتناک در داخل کشور.
پیام مهم دیگر این نامهاین است که از دولت آمریکا میخواهد، با شورای ملی مقاومت وارد گفتگو شود. و شاید در آمریکا بتوانیم این مقاومت را بشناسیم و اینکه آنها چقدر محکم در برابر این دیکتاتوری و برای حقوقبشر ایستادهاند و تلاش میکنند دین و دولت را از هم جدا کنند و بردبار هستند و حقوق زنان را محترم میشمارند. خانم رجوی یک طرح 10 مادهیی را از بیش از 10سال پیش اعلام کرده است. این طرح جدیدی نیست. این 10سال پیش تنظیم شده است و احتمالاً دیدگاههای ایشان از خیلی قبل از آن شکل گرفته است. این قسمتی از پیامی است که به رئیسجمهور منتخب ارسال شده و اکنون در رسانهها است. پیام به دولت جدید آمریکا این است که ما بهدنبال تحریک جنگ نیستیم، چون رئیسجمهور اومابا در پیام روز دوشنبهاش گفت، با این قرارداد ما جلوی جنگ را گرفتهایم. در حقیقت یک آلترناتیو دیگر وجود دارد و آن پیام این 23 شخصیت است؛ میگوید ما بهدنبال تحریک جنگ با (رژیم) ایران نیستیم. میخواهیم واقعیت را بگوییم و میخواهیم برای ارزشهای جهانشمول در کنار هم بایستیم. اگر این کار را بکنیم، ما و آمریکاییها در هماهنگی بیشتری با دوستانمان در فرانسه، با مردم ایران و با
شورای ملی مقاومت ایران خواهیم بود.
https://www.mojahedin.org/news//192328/
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر