:پژوهشی در مورد استثمار در کورهپزخانهها
28آبان95
:چکیده
در ایران آخوندی، آنقدر مشکلات زیاد شده است که زندگی هزاران هزار کارگر کورههای آجرپزی، که به وحشیانهترین صورت استثمار میشوند به موضوعی فراموش شده تبدیل شده است
نگاهی به وضعیت این کارگران یک بردهداری نوین بدتر از بردهداری فرعونی را نشان میدهد. این مقاله نگاهی دارد به اوضاع کار و زندگی این بردهـکارگران کورهها
:شمار کورههای آجرپزی
«۳۰هزار کورة آجرپزی، گروهی از محرومترین کارگران کشور را در خود جای داده است. شاغلان این بخش با وجود مشقتهای فراوان کار برای هر خشت تنها ۲۷ تومان دریافت میکنند، نیمی از سال بیمه ندارند و برای بازنشسته شدن ۷۰ تا ۸۰ سال باید کار کنند. (سایت حکومتی افکارنیوز30شهریور92)
این سی هزار کوره در نقاط مختلف کشور در کنارة شهرها پراکندهاند. نبودن هیچ آمار دقیق و درستی از این سیهزار کوره و جمعیت کارگران آن، خودش نشانی از محرومیت و فراموش شدگی استثمار و وضعیت وخیم این مراکز بهره کشی از هموطنان ماست
تنها میتوانید از خلال مطالعه مقالات گوناگون، در مورد کورهها، به آمارهای پراکندهیی بربخورید: آنگاه در مییابید که مثلاً: در تهران 500 کوره پزخانه، وجود دارد. یا در شهرستان نظر آباد در استان البرز، 35 کورهی آجرپزی وجود دارد. در ارومیه 90 کورهی آجرپزی هست. در شهرستان رشتخوار خراسان تعداد 11 کوره صنعتی و 30 کوره دستی فعالیت داشتهاند. یا به گزارش سایت حکومتی رژیم بهنام پایگاه جهاد دانشگاهی، بیشترین تعداد کورههای آجرپزی و گچ و آهک در بخش جنوب شرقی شهر قم مستقر هستند و تعداد آنها جمعاً 446 کوره و در منطقه جاده کاشان 225 کوره است
:وضعیت زندگی کارگران کورهها
وخامت وضعیت زندگی این هزاران هزار هموطن را که از ناچاری و نبود کار، به شدیدترین نوع استثمار تن داده و میدهند، در همه جا یکسان است. تنها یک گزارش از وضعیت زندگی کارگران یکی دو کوره، تصویر همه کورهپزخانههای
...ایران را در برابر شما میگذارد
ابتدا به این گزارش از زندگی کارگران کورههای محمودآباد که غلامرضا عباسی رئیس انجمنهای صنفی کارگران
:کارخانجات آجرسازی آن را نسبت به سایر کورهها، بهشت تمام کوره پرخانهها خوانده است نگاه کنیم
روزنامه سرمایه ۲۳/۱۱/۸۶: «رو به روی کوره پزخانه مکانهایی برای زندگی کارگران تعبیه شده است، ... این مکانها متشکل از 10 الی 15 آلونکی است که با پارچههای مندرس و پتوهای سربازی پوشیده شده است. آلونکها در راهروهایی باریک با سقف ریخته و خشت نما و کابلهای برق آویزان از هر سو در یک ردیف بهگونهیی قرار گرفتهاند که باد از هر سو درهای آن را به هم میپیچاند. آلونکها اتاقهایی 9 متری هستند که از دو الی 12نفر در آن زندگی میکنند که معمولاً توسط استادکارها در اختیار خانوادهها قرار میگیرد. کف راهرو تنها نقطهای از مکان کوره پزخانه است که با موزاییک فرش شده و خارج از راهرو جز گل و لای چیز دیگری نمیبینی... ... . به گفته عباسی، رئیس انجمنهای صنفی کارگران کارخانجات آجرسازی محمودآباد در جاده خاوران، بهشت کارگران کوره پزخانه است چرا که در دیگر مناطق اتاقها شبیه اصطبلهایی است که در آن همه جور کارگر یافت میشود؛ زن باردار، کودک دو ساله، جوان 25ساله، پیرزن و پیرمرد 60
«.الی 70ساله
:گزارش دیگر از سایت خبرگزاری حکومتی ایسنا: ۱۵ اسفند ۱۳۹۴ است
«اتاقکهای کوچک نم کشیده و ریختهِ دورتادور کورههای خاموش آجرپزی، شدهاند خانههایی پر از داستانهای آدمهایی که صورتی از چیزی به 'اسم' زندگی را تجربه میکنند. 20، 30سال پیش زادگاهشان؛ تربت حیدریه را ترک کردند.. ، بیخبر از امروزشان آمدند تهران برای روزگاری بهتر اما حالا... 'مریم' آخرینبار وقتی دو سالش بود، پدرش را دیده و ناپدریش توجهی ندارد به بودنش... 'ثریا' که 15سالش شده، پشت مرگ پدر، زیر سایه 10سال زندان برادر 12سالهاش به اتهام قتل که حالا 22سالش شده، ناز و کرشمههای دخترانه را از یاد برده... 'کلثوم' که پول کارهای پیش از خاموشی آجرپزیها را نه خودش، نه همسرش، هنوز نگرفتهاند، مریض افتاده کنار عروسشان، عروسشان تازه فارغ شده، همسرش پیش از آن که پسرش 'امیرعلی' به دنیا بیاید، راهی زندان شده، بهخاطر خرید یک گوشی همراه قدیمی که دزدی از آب درآمده... اینها خلاصه داستان سه چهار اتاقک به اسم خانه بود از میان دهها اتاقکی که هست. فردا نه، چند وقت دیگر، کورهها برای همیشه خاموش میشوند، خانهها خالی میشوند و صاحبان اجارهییشان، بیکار و آواره. نذریهای
«.گاهبهگاهی که چیزی از غرور برایشان باقی نگذاشته، دردی دوا نمیکند
:انواع کارها در کوره
موجهای جویندگان کار از سراسر کشور برای یک لقمه نان که بیشتر بهصورت خانوادگی از روستاهای محروم به این کورهها میشتابند از کودک و جوان و پیر و زن و مرد در یکی از شغلهای کوره مشغول میشوند: شغلهایی که عبارتست از
«راننده، کمک راننده، کوره چین، سرکارگر، کوره سوز، آجردار، چرخکش، انبارزن، قالب کش، گل ساز، قالب دار، کمک کوره سوز، زغال کش، بار جمع کن، عمله مزدی، پاچرخکش
:باز هم نگاهی به گزارشها نشان میدهد که در این کورهها چه رنجی بر زحمتکشان محروم تحمیل میشود
خبرگزاری حکومتی ایسنا 10شهریور95: بزرگ و کوچک هم ندارد، هر کسی هر چقدر کار کند، پول درمیآورد... . این داستان یک شغل است. ... کار زیر تیغ آفتاب، بدون بیمه، بدون قراردادهای ثابت، و بدون محدودیت سنی. با تنفس مدام بخار گازوییل و ذرات سبک خاک رس توی هوا
:ساعت کار طاقتفرسا
افکار نیوز 30شهریور 92:«۱۸ ساعت کار روزانه در کنار کوره داغ: هزاران کارگر محروم... در اغلب موارد مجبور میشوند روزانه بین ۱۰ تا ۱۸ ساعت کار کنند. با وجود نقص ها و مسائل فراوان در اشتغال به این نوع کار در ایران، حضور چشمگیر کودکان در کنار کورههای آجرپزی خودنمایی میکند. سن کودکان شاغل در آجرپزی به ۶ سال نیز
«.رسیده
روزنامهی سرمایه۲۳/۱۱/۸۶: غلامرضا عباسی میگوید: بیشتر کارگران فصلی با اعضای خانواده خود به کوره پزخانهها مهاجرت میکنند و بهکار گرفته میشوند، اما متأسفانه در فهرست بیمه تأمین اجتماعی تنها یک نفر از هر خانواده بیمه میشود. او خاطرنشان میکند: «طبق پیمان دستهجمعی کارگران کوره پزخانه، این کارگران باید هفت ساعت و 20دقیقه کار کنند اما در حال حاضر شرایط به گونهای است که آنان باید 16ساعت کار کنند
:کار زنان در کوره ها
به اعتراف همان بهاصطلاح رئیس انجمنهای صنفی کارگران کارخانجات آجرسازی: پیمان دستهجمعی کارگران کوره پزخانه که در قالب فصل هفتم قانون کار... تدوین شده، کارفرمایان را مجاب کرده که از هر چهارنفر کارگری که به خدمت میگیرند یک نفر آنان زن باشد اما در حال حاضر از هر دو کارگر کوره پزخانه یک نفر آن زن است. طبق این پیمان زنان تنها میتوانند بار جمع کن باشند اما در حال حاضر به جز گل ساز، زنان در مشاغل «قالب کشی» و «قالب داری» نیز بهکار گرفته میشوند
:نه آشپزخانه، نه حمام، نه رختشویخانه
بدون شک بردهداران و فرعونها برای کار کشیدن از کارگران نیازهای بخور و نمیر آنان را تأمین میکردهاند. اما از زندگی
:کارگران کورهها همه چیز حذف شده است
به اعتراف همین عامل رژیم در امر کوره پزخانه ها: بر اساس مفاد پیمان دستهجمعی کارگران کوره پزخانه، کارفرما باید به هر چهار نفر یک اتاق 12 متری و به هر خانوار چهارنفره یک آشپزخانه بدهد.». اما در حال حاضر آشپزخانه از محل زندگی کارگران حذف شد و نظم و انضباط در خصوص دستهبندی افراد نیز از بین رفته است... . «رختشویخانه، حمام و سرویسهای بهداشتی که بر اساس مفاد پیمان دستهجمعی باید با ضوابط خاص و تعیین شده در اختیار کارگران قرار میگرفت نیز حذف شده است
عباسی میگوید: در حال حاضر نه تنها سرویسهای بهداشتی و حمام برای کارگران احداث نشده است بلکه حتی شرایط اوایل انقلاب نیز حفظ نشده و روز به روز شرایط بهداشتی این کارگران در حال وخیمتر شدن است
:وضعیت بیمه در کورهپزخانهها
عباسی در خصوص بیمه بیکاری کارگران فصلی خاطرنشان میکند: «در حالی که این کارگران سه درصد از حقوقشان بابت بیمه بیکاری کسر میشود اما هیچگاه نمیتوانند از مزایای این بیمه استفاده کنند چرا که اخیراً مسئولان وزارت کار و سازمان تأمین اجتماعی توافق کردهاند که هر کارگر باید در محل کار خود یک سال کارکرد داشته باشد در حالی که طبق قانون بیمه بیکاری هر کارگری که تنها شش ماه در محل کار فعلی خود کارکرد داشته باشد میتواند از مزایای بیمه بیکاری استفاده کند.» او ادامه میدهد: «مسوولان به جای آن که وضعیت را بهبود دهند، مانع جدیدی را ایجاد کردهاند که گذشت از آن ناممکن است
:حقوق و دستمزد
در بحران بیکاری شدید یازده میلیونی کل ایران، کارگران مجبورند به هر حقوقی رضایت بدهند، حقوقها و دستمزدهای کوره پزخانهها بهشدت پایین است و هر صاحب کورهیی هر رقمی که خود میخواهد دستمزد میدهد و هر گاه که بخواهد حقوق را کم میکند و هر گاه که میخواهد کارگر را اخراج میکند
:در گزارشهای مربوط به کوره پزخانهها رقمهای گوناگون برای کار خشت زدن و شغلهای مختلف آن ذکر شده، مثلاً
به نوشتهی سایت حکومتی جام جم آنلاین21مهر 84: (در سال 84) قیمت زدن هزار خشت، 3هزار و 500تومان بوده است. در همین گزارش به اینکه قانونی و نظارتی بر حقوقها نیست گواهی داده میشود: پرویز سلطانی، پیرمرد 64ساله و پدر این خانواده میگوید: روزی 8هزار خشت (میزند). درباره دستمزد توضیح میدهد: دولت تعیین کرده است که برای هر هزار خشت 6هزار و 500تومان کارفرما بدهد، اما نظارتی نیست. هر کارفرما هر چقدر دلش میخواهد میدهد
بعضی 4هزار تومان، بعضی هم برای هزار تا خشت، 3هزار و 500تومان میپردازند. زینب دختر 15سالهای که خشتها را روی زمین پهن میکند، میگوید: روزی هزار بار قالب 10کیلویی خشت را برمیدارم و چند متر آن طرفتر روی زمین میگذارم
دو سال بعد، یعنی در سال 86، حقوق زدن همین هزار خشت، تنها هزارتومان بالاتر رفته است، یعنی از 4000 تومان به 5000تومان رسیده است
به نوشتهی روزنامهی حکومتی سرمایه۲۳/۱۱/۸۶، در سال 86: کارگران فصلی، هزاری خشت میزنند، یعنی هر یکهزار قالب خشت که تحویل کارفرما میدهند دستمزد میگیرند. تا سال گذشته (یعنی سال 85) کارفرمایان برای هر هزار خشت پنج هزار تومان به کارگران میدادند اما امسال با گران شدن آجر این دستمزد تا مرز 9هزار تومان هم رسید. هر خشت آجر دو کیلو است اما بهدلیل اینکه کارفرماها آجرها را تنی میفروشند کارگران را مجبور میکنند که هر خشت را دوکیلو و نیم بگیرند که این موضوع نیز ناشی از افزایش قیمت آجر در سال جاری است. قیمت آجر از تنی 12هزار تومان طی پنج سال اخیر امسال به یکباره به 40هزار تومان رسیده است
شش سال بعد، یعنی در سال 92: دستمزد زدن هزارخشت، را میبینیم که به دههزارتومان رسیده: که نسبت به افزایش قیمت و گرانی هزینههای زندگی، نسبت رشد این دستمزد بسیار بسیار پایین است
به نوشتة سایت حکومتی افکار نیوز دز سال 92 یک کارگر آجرپز میگوید برای تحویل روزانه ۳ هزار خشت یک خانوار ۴ نفره مشغول میشوند که بتوانند ۳۰ هزارتومان درآمد داشته باشند که آن هم اگر نتوانند به قرارداد روزانه خود عمل کنند،
!از مبلغ درآمدشان کسر خواهد شد
و در گزارشی از تلویزیون حکومتی در 17 دیماه 94، در مصاحبهیی با کارگر کوره پزخانه باز میبینیم که همین قیمت از
:دههزارتومان هم پایینتر آمده است: یعنی کارگر برای زدن هزار خشت شش هزارتومان میگیرد
خبرنگار :چقدر دستمزد میگیرید
کارگر: دونهیی نیست تنی است هر تن 6 تومان میگیریم
خبرنگار: چند نفر اینجا کار میکنید؟
کارگر: 6نفر هستیم
خبرنگار: شما 6نفر ی که اینجا هستید در هفته 200تن میزنید درست است؟ دویست تن با تنی 6تومان میشود چقدر؟ تقریباً یک میلیون و دویست یعنی هفتهیی تقریباً دویست هزار تومان به شما میدهند ماهی هشت صد تومان
کارگر: بله ماهی 800هزار تومان
وضعیت دستمزدها نشان میدهد که هیچ قانونی در کوره پزخانهها جاری نیست و در اظهارات عوامل و رسانههای حکومتی به صراحت این بیقانونی مطلق، هم اعتراف شده است، و جالب آن است که خبرگزاری همان نهادهای غارتگری مثل سپاه پاسداران که عامل اصلی فقر و بدبختی تمام ملت ایران است، خود در تضادهای گروهی درون رژیم، برای این
:کارگران اشک تمساح میریزد. نگاه کنید
:خبرگزاری حکومتی تسنیم: 6شهریور 92: کورههای اجحاف
«در اینجا (کورهپزخانههای خاتون آباد در حاشیه جنوب شرقی تهران) از قانون کار خبری نیست. کار سخت و زیان آور، کار کودک، مشاغل طاقتفرسا برای زنان، نبود بهداشت، نبود بیمه، تغذیه نامناسب و از هر چیزی که بوی قانون و مدنیت بدهد، خبری نیست
در سازمان بینالملل کار (ilo) به موضوع کودکان کار پرداخته شده که وزارت کار و امور اجتماعی متولی پیگیری و ساماندهی آنها در کشور است
غلامرضا عباسی از تصویب قانون حمایت از کودکان کار هم میگوید: قانون حمایت از کودکان و نوجوانان سال 81 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده که در آن هر گونه استثمار و بهرهکشی از کودکان ممنوع اعلام شده و در صورت وقوع، مستوجب مجازات نیز است. مطابق با ماده 81 قانون کار، اگر شغلی متناسب با شرایط جسمی کارگر نباشد، کارفرما مکلف است شغل کارگر را تغییر دهد
:استثمار شش برابری دسترنج کارگران
در همین گزارش خبرگزاری نیروی تروریستی قدس سپاه پاسداران به استثمار شدید اذعان میشود: « (احمد جعفری) این کارگر کوره پزخانه نظیر دیگر کارگران در قبال درست کردن یکهزار خشت دستمزدی حدود27هزار تومان دریافت میکند، در حالی که قیمت فروش هر یکهزار خشت 200هزار تومان است و به قول خودش، ارباب حاضر نیست به ازای هر یکهزار خشت 30هزار تومان دستمزد بدهد
در نمونهی فوق دیدیم که کارفرمای کوره پزخانه، که با کلمهی ارباب هم از آن یاد شده، شش سهم از دسترنج کارگر را بر میدارد، و تنها یک بخش آن را بهعنوان دستمزد به کارگر میدهد. و این استثمار تقریباً از زمان روی کار آمدن حکومت
:آخوندی تاکنون جاری بوده است
در ادامهی همان گزارش خبرگزاری غارتگران میخوانیم: احمد جعفری پیر مرد 65سالهای است که 35سال است در این کار مشغول خشت زدن است، به همراه خانوادهاش از تربیت جام به خاتون آباد آمده... . وی که با نفس نفس زدن در حال صحبت است بیان میکند: در این منطقه یک درمانگاه سیار یا مرکز درمانی وجود ندارد اگر شب و نصفه شب مریض شویم باید به خاتونآباد یا پاکدشت برویم تا بتوانیم از مریضی نجات بگیریم
استثمارگر اصلی: حکومت ولایتفقیه است
البته اگر چه عوامل رژیم در بازیهای جناحی خود، از این استثمار سخن میگویند و گوشههایی از آن را درز میدهند، اما همه میدانند که اولین غارت کننده و استثمارکننده سران حکومت ولایتفقیه هستند، و از آنجا که آخوندها در غارتگری میدانی برای دیگری باز نمیگذارند، سرنخ همه استثمارگریها و غارتها به خود سران رژیم و عوامل آنان بر میگردد. بنابراین، نجات بردهکارگران ایران هم، در نابودی همین نظام مستضعفکش و غارتگر مستصعفان ایران است
----------------------------------------------------------------------------------------------
1. باید توجه داشت که رژیم آخوندی هیچ آمار درستی از این کورهها نمیدهد. این مقاله با جستجو در گزارشهای پراکندهی پایگاههای خبری تنظیم شده است تا نمای تقریبا کاملی از این بردگی جدید در ایران آخوندی بدهد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر