خمینی بهدلیل ماهیت ضدتاریخی و قرون وسطاییاش و از آنجا که هیچ سنخیتی با قرن ما نداشت، نمیتوانست بهسادگی خودش را به این عصر تحمیل کند. به همین خاطر نیاز به یک اهرم کمکی داشت. وسیلهای میخواست که بتواند با استفاده از آن سرکوب را مشروع کند و پایههای دیکتاتوریش را محکم کند
آن وسیله چیزی نبود جز برافروختن آتش جنگ ضدمیهنی. وقتی خمینی جنگ را نعمت توصیف میکند حرفش کاملاً درست است. چرا که برای رژیم پلیدی مثل رژیم آخوندی هیچ نعمتی به اندازه جنگ چارهساز نیست. پس خمینی جنگ را بهراه انداخت تا با آن بقای خودش را تضمین کند و از آن سرپوشی برای اختناق بسازد. حالا میتوانست هر فریاد آزادیخواهانهای را با این بهانه که در جنگ هستیم، خفه کند
اما درست در نقطه مقابل خمینی، مسعود رجوی پرچم صلح و آزادی را بهاهتزاز درآورد و با تأسیس ارتش آزادیبخش رژیم را بیآینده کرد. یعنی از همان چیزی که برای خمینی نعمت بود، بستری ساخت تا رود خروشان ارتش آزادی را در آن جاری کند و با ارتش صلح و سازندگی و کار، آتش جنگ ویرانگر خمینی را خاموش کند.
ارتش آزادیبخش با سلسله عملیاتهای قهرمانانهاش تا فتح شهر مهران رفت و کار را به جایی رساند که خمینی فهمید گام بعدی آنها فتح تهران و بههمپیچیدن طومار ولایت سفیانیش میباشد. به همین خاطر هم با بهکارانداختن شم ضدانقلابیش زهر آتشبس را سرکشید تا به خیال خودش با استفاده از این حربه، ارتش آزادیبخش را قفل کند و سلاح مردم ایران را از کارآیی بیاندازد.
اما استراتژی ارتش آزادیبخش، پیروزمندتر از آن بود که خمینی توان درهمشکستنش را داشته باشد. عملیات کبیر فروغ جاویدان پاسخ این استراتژی پیروزمند به توطئهٔ ارتجاعی خمینی بود. فروغ جاویدان نقشههای خمینی را نقشبرآب کرد و به دنیا نشان داد که این ارتش بازوی استوار و پراقتدار خلق قهرمان ایران است، نه زائدهٔ جنگ. نشان دادند که این ارتش، زبان آتشین مردم ایران با دیکتاتوری مذهبی است، نماد استقلال مقاومت میهن ماست نه وابسته به بیگانه. بیمهنامه یعنی همین. فروغ جاویدان بیمهنامهٔ ارتش آزادیبخش ملی ایران بود. فروغ جاویدان، پاسخ صادقانه مجاهدین به ضرورت تاریخ بود. بزرگترین تهاجم ارتش آزادیبخش ملی ایران به تمامیت رژیم ضدبشری خمینی. تعرضی که پسماندههای دجال، هنوز هم از تداعی خاطرهاش، بر خویش میلرزند و زوزه وحشت سرمیدهند.
عملیات فروغ جاویدان در روز سوم مرداد سال ۱۳۶۷ آغاز شد. ارتش آزادیبخش ملی ایران با فتح نقاط استراتژیک منطقه همچون تنگه «کلداوود» و گردنهٔ «پاتاق»، شهرهای کرند و اسلامآباد را در اوج استقبال هموطنانمان آزاد کرد و تا دروازههای کرمانشاه پیشروی کرد.
حالا هم بعد از گذشت ۳۰سال از آن حماسه هر ناظری که پیچیدگی تحولات داخلی، منطقهای و بینالمللی را مرور کند و به رخدادهایی مثل ۲جنگ در منطقه و بمباران قرارگاههای ارتش آزادیبخش و توطئههای آخوندها علیه مجاهدین نظری بیاندازد، به این نتیجه میرسد که بقای مجاهدین و قدرت تأثیرگذاری آنها در متن چنین شرایط پیچیدهای، محصول یک استراتژی درست و پیروزمند است که عملیات فروغ جاویدان یکی از فرازهای تعیینکننده آن بوده است
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر