وزارت خزانهداری آمریکا، روز چهارشنبه ۹خردادماه، در رأس تحریم تعدادی از مهرهها و ارگانهای فاشیسم مذهبی، زندان اوین را نیز تحریم کرد. سایر مهرهها و ارگانهای تحریم شده عبارتند از:
ـ انصار حزبالله، باند چماقداران لباسشخصی خامنهای و ۳چماقدار منصوب به آن(حسین اللهکرم، عبدالحمید محتشم و حمید استاد)
- گروه برنامه نویسی هانیستا
- عبدالعلی علیعسگری رئیس سازمان صدا و سیمای رژیم
- ابوالحسن فیروزآبادی، دبیر شورای عالی فضای مجازی رژیم
- عبدالصمد خرمآبادی، دبیر کارگروه موسوم به تعیین مصادیق مجرمانه
قرار گرفتن ارگانها و مهرههای سرکوبگر خواست دیرینه مردم و مقاومت ایران بوده است. در بین این خواستها، تحریم زندان اوین که بدنامی آن لکه ننگینی بر پیشانی رژیم آخوندی است؛ از اهمیتی مضاعف برخوردار است. قبل از پرداختن به تحریم زندان اوین و اهمیت تحریم آن در شرایط کنونی میخواهیم نگاهی گذرا به کارنامه سراسر سرکوب مهرهها و ارگانهای تحریم شده از سوی خزانهداری آمریکا داشته باشیم.
تحریم زندان اوین ـ حسین اللهکرم
حسین اللهکرم در بین چماقداران رژیم نامی آشناست. او در دوره جنگ به سپاه پیوست و در سازماندهی سپاه پاسداران درجه سرتیپی دارد؛ اما بیشتر بهعنوان سرچماقدار جماعت موسوم به انصار حزبالله شناخته میشود.
اللهکرم به همراه آخوندی به نام پروازی، پاسدار نقدی، پاسدار ذوالقدر، عبدالحمید محتشم و چند نفر دیگر در سال ۱۳۷۰ اقدام به تأسیس انصار حزبالله نمودند. نام «انصار حزبالله» را خود خامنهای شخصاً برای این گروه انتخاب کرد. آنها مأموریت داشتند خط خامنهای را در سرکوب خیابانی تحت عنوان امر به معروف و نهی از منکر پیش ببرند.
اللهکرم در حمله به سینما قدس در سال ۷۴، در ماجرای کوی دانشگاه و سرکوب بیرحمانه دانشجویان در سال ۷۸، در محاصره فرودگاه خرمآباد در سال ۷۹ و بسیاری اقدامات سرکوبگرانه نقش اصلی داشت.
حسین اللهکرم در اوایل سال ۸۶ بهعنوان وابسته نظامی رژیم در یکی از کشورهای منطقه بالکان برگزیده شد و در این سمت
در شاخه تروریسم برونمرزی سپاه مشغول کار بود.
تحریم زندان اوین ـ حسین اللهکرم سر چماقدار باند انصار حزبالله و از مهرههای تحریم شده
تحریم زندان اوین ـ عبدالحمید محتشم
عبدالحمید محتشم، در حال حاضر سردسته عنوان باسمهیی دبیرکل انصار حزبالله را یدک میکشد و سردسته یک گروه از اوباش چماقدار وابسته به بیت خامنهای است.
عبدالحمید محتشم که در نوجوانی از لومپنهای نارمک تهران بود در جریان سرکوب مردم کردستان، با فرمان خمینی و لشکرکشی او در سال ۵۸ به کردستان رفت و در تمام سالهای جنگ در کردستان و نواحی غرب کشور بود و در جنایت و سرکوب علیه هموطنان کرد نقش فعال داشت. محتشم خود بارها در سخنرانیهایش با افتخار گفته است که در جریان جنگ و درگیریها هیچگاه اسیر نگرفته و هر کس را که گرفته درجا اعدام کرده و به افراد بیشماری تیرخلاص زده است.
عبدالحمید محتشم، در جریان جنگ یک چشم خود را از دست داد و بعد از جنگ از سپاه بهحالت قهر و در اعتراض به درجه سرگردی که میخواستند به او بدهند استعفا داد و از آن پس در قالب انصار حزبالله و در سرکوب خیابانی و در حمله و هجوم به تجمعات مردم و کوی دانشگاه و امثال آنها فعال بود و مشخصاً در چندین فقره ترور و آدمکشی و تصفیه مخالفان و همچنین در اسیدپاشی به روی زنان دست داشته است. او که سطح سوادش تا ششم ابتدایی است، صاحبامتیاز و مدیرمسئول نشریهیی به نام یالثارات است که تحت پوش نشریه، اهداف چماقدارانه و باجگیرانه اوباش موسوم به انصار
حزبالله را پیش میبرد.
تحریم زندان اوین ـ حمید استاد
حمید استاد، رئیس انصار حزبالله مشهد، طلبه و آخوند است اما در جریان چماقداری و حمله به مردم، با لباس شخصی ظاهر میشود. وی از نفرات نزدیک به ابراهیم رئیسی جلاد قتلعام ۶۷، که بهعنوان بازوی غیررسمی او در مشهد عمل
میکند و برای فعالیتهای سرکوبگرانهاش از فرمانده سپاه امام رضا در مشهد، حقوق میگیرد.
تحریم زندان اوین ـ دبیر شورای هماهنگی چماقداران حزبالله در مشهد و از مهرههای تحریم شده
تحریم زندان اوین ـ گروه برنامهنویسی هانیستا
این گروه سایبری، طراح و توسعهدهنده برنامههای موبوگرام، موبوگرام اول و موبوگرام دوم و موبوپلاس و از گروههای برنامهنویسی وابسته به وزارت اطلاعات است. گروه هانیستا با برنامهنویسی موبوگرام(نسخه پاسداری و وزرات اطلاعات پسند تلگرام) نقش عمدهیی در سانسور و ممانعت از گردش آزاد اطلاعات و همچنین رصد کردن و لو دادن اسامی و مشخصات استفادهکنندگان از شبکههای مجازی داشته است.
شایان یادآوری است که پیشتر شورای ملی مقاومت ایران در یک کنفرانس مطبوعاتی در واشینگتن به نقش این گروه در جاسوسی و دستگیری کاربران فضای مجازی بهخصوص در قیام دیماه ۹۶ اشاره کرده و آن را افشا کرده بود.
تحریم زندان اوین ـ عبدالعلی علیعسگری
عبدالعلی علیعسگری متولد ۱۳۳۷ رئیس کنونی رادیو تلویزیون رژیم است. وی نیز در سال ۵۸ با صدور فرمان خمینی مبنی بر سرکوب مردم کردستان، به کردستان رفت و ماهها در کردستان در سرکوب و کشتار هموطنان کرد شرکت داشت. او سپس بهعنوان پاسدار بهطور متناوب در جبهههای جنگ ضدمیهنی فعال بود.
عبدالعلی علیعسگری از سال ۱۳۸۳ بهعنوان مشاور رئیس صدا و سیمای رژیم مشغول به کار شد و سپس به مدت ۱۰سال یکی از معاونتهای سیما را به عهده داشت و از اوایل سال ۹۵ توسط خامنهای بهعنوان رئیس سازمان صدا و سیمای منفور رژیم آخوندی منصوب شد. بهدلیل نقش عمدهاش در این دستگاه جعل و دروغ، همواره مورد تنفر مردم ایران قرار داشته
است.
تحریم زندان اوین ـ عبدالعلی علیعسگری رئیس صدا و سیمای آخوندی
ابوالحسن فیروزآبادی
ابوالحسن فیروزآبادی متولد ۱۳۴۰ در نجف است و بهواسطه پدرش که از آخوندهای حوزه بود، در حوزه قم نیز درس خواند است. وی از سال ۹۴ تاکنون بهعنوان دبیر شورایعالی و رئیس مرکز ملی فضای مجازی نقش مهمی در سانسور فضای
مجازی داشته است.
تحریم زندان اوین ـ ابوالحسن فیروزآبادی دبیر شورایعالی و رئیس مرکز فضای مجازی رژیم
تحریم زندان اوین ـ عبدالصمد خرمآبادی
عبدالصمد خرمآبادی، قاضی دادسرای دیوان عالی کشور است. او قبلاً قاضی دادگاه تجدیدنظر استان تهران و معاون دادستان عمومی و انقلاب تهران بوده است. وی از ابتدای تشکیل کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه در دادستانی کل کشور، به دبیری این کارگروه منصوب گردید.
عبدالصمد خرمآبادی از مهرههای مؤثر در جلوگیری از دسترسی آزادانه شهروندان ایرانی به اطلاعات از طریق فیلترینگ اینترنت میباشد.
تحریم زندان اوین ـ عبدالصمد خرمآبادی دبیر کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه در دادستانی کل رژیم
تحریم زندان اوین این کانون جنایتها، قتلعامها و شکنجههای رژیم ولایت فقیه
همانطور که پیشتر گفتیم تحریم زندان اوین در رأس تحریمهای جدید خزانهداری آمریکا قرار دارد. تحریم زندان اوین این کانون جنایتها و قتلعامها و شکنجههای وحشیانه رژیم ولایت فقیه حاصل جوشش خون ۱۲۰۰۰۰شهید سرفراز انقلاب نوین مردم ایران است؛ قهرمانان مقاومی است که از دهه ۶۰ در این زندان در گروههای چندصدنفره به جوخههای اعدام سپرده شدند. نیز محصول خون ۳۰۰۰۰شهید سربدار قتلعام ۶۷ میباشد؛ آنانی که جرمشان فقط بر لب راندن یک کلمه ممنوع بود: مجاهد. نمیتوان از تحریم زندان اوین سخن گفت اما از کانون شورشی ۳۵۰ و قهرمانانی چون غلامرضا خسروی نام نبرد؛ قهرمانانی که در این شکنجهگاه برای آزادی جنگیدند و جانفشانی کردهاند.
زندان بدنام اوین البته در کارنامه ننگین خود جنایتهای بیشماری را ثبت کرده است. این زندان، از شاه به شیخ تحویل داده شد و بنابراین وقتی از اوین سخن میگوییم کلام رنگ خشم به خود میگیرد. در نام مخوف و تاریک اوین میتوان فریادهای زندهبهگور، زوزههای تازیانه در دهلیزهای نمور و نیز صدای تیرهای خلاص در سپیدهدمان سوراخ سوراخ را شنید.
تحریم زندان مخوف اوین
زندان اوین مخوفترین و اسرارآمیزترین زندان سیاسی در جهان است. این زندان طی نیم قرن گذشته هزاران تن را در خود به مسلخ برده است. سلول به سلول، بند به بند و حتی تپههای این زندان، شاهد جنایات بیشماری علیه فرزندان بهپاخاسته و آگاه ایران بوده است. شکنجههای اعمال شده در این زندان فراتر از طاقت انسانی بوده است. آنچه زندان بدنام اوین را از سایر زندانها در جهان متمایز میکند ابعاد هولناک جنایتهایی است که در آن واقع شده و بسیاری از آنها تاکنون مکتوم و نانوشته باقی مانده است. تنها هنگامی میتوان به آنها پی برد که دیوارها لب به سخن بگشایند. این زندان پس از سقوط نظام منفور سلطنتیبه تصرف مردم و جوانان انقلابی درآمد و قبل از اینکه به دست آنان ویران شود از سوی شیخ به سرعت به کار گرفته و از آن اعاده حیثیت گردید. اوین به فاصله کوتاهی بعد از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی دوباره رونق گرفت و
زندان اصلی نیروهای انقلابی تبدیل گردید. نگاهی داریم گذرا به تاریخچه و ساختمان این زندان.
تحریم زندان اوین ـ تصرف زندان اوین در سال ۵۷در انقلاب ضدسلطنتی
تحریم زندان اوین ـ موقعیت و وسعت زندان اوین
زندان اوین در شمال غرب تهران قرار دارد. این زندان از شمال به روستای درکه، از جنوب و غرب به شهرک سعادت آباد و از شرق و شمال شرقی به اوین و دانشگاه ملی ایران محدود شده و بر روی دامنه جنوبی رشته کوه البرز در مساحتی بالغ بر ۴۳۰۰۰۰مترمربع ساخته شده است.
تحریم زندان اوین ـ زندان اوین در دهه خونین ۶۰
تحریم زندان اوین ـ سابقه زندان اوین
ساخت این زندان بر روی املاک سید ضیاءالدین طباطبایی از سال ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۰ به درازا کشید و در سال ۱۳۵۰ مورد بهرهبرداری قرار گرفت. زندان اوین از بدو تأسیس برخلاف سایر زندانهای دیگر در زمان شاه مخصوص زندانیان سیاسی ساخته شد و تا پیش از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی، توسط ساواک اداره میشد. بعد از پیروزی انقلاب باند مؤتلفه مدیریت این زندان را برعهده گرفت. محمد کچویی اولین رئیس آن بود. وی بهطور کامل تحت سرپرستی اسدالله لاجوردی دادستان انقلاب اسلامی تهران، که دفتر آن در ساختمان اداری اوین قرار داشت، عمل میکرد.
تحریم زندان اوین ـ سالن ملاقات زندان اوین
تحریم زندان اوین ـ بندهای زندان اوین
این زندان بهطور کلی از ۲بخش جنوبی و شمالی تشکیل شده است:
بخش جنوبی شامل:
ساختمانهای اداری، شعبههای بازجویی وابسته به دادستانی انقلاب تهران و شعبههای دادگاه، مجموعه بندهای چهارگانه شامل بند ۱ تا ۴، ۲۰۹، آشپزخانه و بهداری زندان، مجموعه بندهای ۳۲۵ شامل ۲بند عمومی و سلولهای انفرادی موسوم به زندان سبز یا زندان قدیم میباشد.
بخش شمالی شامل:
حسینیه، سالنهای ۱ تا ۶ آموزشگاه و هواخوری آنها، ۴۰۰سلول انفرادی موسوم به «آسایشگاه!»، کارگاه اوین. همچنین در قسمت شمالی زندان اوین درب شمالی زندان قرار دارد. این درب به خیابان منتهی به روستای درکه باز میشود. این درب استفاده عمومی ندارد و برای ترددهای ویژه مورد استفاده قرار میگیرد.
بند ۲۰۹:
بند ۲۰۹ از ۱۰راهروی یکطرفه تشکیل شده که در هر راهروی آن ۹سلول انفرادی و یک سلول بهعنوان هواخوری قرار دارد. این بند در مجموع دارای ۹۰سلول انفرادی و ۱۰سلول هواخوری میباشد. درب ورودی این بند در کنار بهداری زندان اوین تعبیه شده است. این بند علاوه بر ۱۰۰سلول انفرادی دارای یک زیرزمین است، که برای شکنجه و بازجویی مورد استفاده قرار میگیرد. اتاقهای بازجویی نیز قسمت دیگری از بند ۲۰۹ را تشکیل میدهد. بند ۲۰۹در دهه ۶۰ زیر نظر سپاه پاسداران، مستقل از دادستانی انقلاب (لاجوردی) قرار داشت. روی دیوارهای هر بند دستنوشتههای زندانیان از جمله شعر، تاریخ ورود و خروج، علت دستگیری زندانی، هویت زندانی و… وجود دارد که خود رازهای نهانی زندانیان است باشد تا روزی این رازهای پنهان شکنجهگاه اوین برملا شده و پرده از بسیاری نگفتهها برداشته شود.
بخش موسوم به آسایشگاه:
این بخش دارای ۴۰۰سلول انفرادی است که بین سالهای ۶۰-۶۲ هنگامی که لاجوردی، دادستان انقلاب اسلامی تهران بود، توسط کار اجباری زندانیان ساخته شد.
بخش آموزشگاه:
این بخش در زمان شاه روی بلندترین نقطه زندان اوین در قسمت شمالی زندان ساخته شده بود که در سال ۶۰ تبدیل به محلی برای حبس زندانیان شد. این ساختمان دارای ۳طبقه و هر طبقه متشکل از ۲سالن بود. سالنهای ۱، ۳، ۵ در یک بلوک و سالنهای ۲،۴، ۶ در بلوک دیگر قرار داشت که دفتر بند این ۲بلوک را از هم جدا میکرد.
اهمیت تحریم زندان اوین در شرایط کنونی
تحریم زندان اوین در شرایطی انجام شده است که سردمداران رژیم با به زبان راندن عباراتی مانند «مردم در آستانه انفجار» و«شورشهای نگرانکننده»، اذعان میکنند که ایران در آستانه انقلاب و یک دگرگونی اساسی قرار دارد. آنها میگویند: «آستانه صبر و تحمل مردم کم شده و با کوچکترین ناملایمات جدیترین واکنش را نشان میدهند».
تحریم زندان اوین در روزهایی بهوقوع پیوسته است که محسن آرمین، از عناصر باند موسوم به اصلاحطلب نیز مرحله خطیری را پیشبینی میکند که دیر یا زود فراخواهد رسید. او به «بحرانها ومشکلات پیچیده» اشاره میکند که «بهنحو بیسابقهیی به یکدیگر پیوند خوردهاند».(سایت جماران ۷خرداد ۹۷)
افزایش تصاعدی بحرانها و جوشش وضعیت انقلابی در جامعه، وقتی با تحریم زندان اوین و برخی ارگانها و مهرههای سرکوبگر این رژیم همراه میشود، این پیام را به رژیم میدهد که دیگر نمیتواند همچون سالهای گذشته امتیاز چشمپوشی کشورهای غربی بر روی سرکوب مردم ایران را در کیسه خود داشته باشد. اکنون که سیاست مماشات که دست رژیم را در سرکوب بیشازپیش باز میکرد به گل نشسته است؛ رژیم آخوندی برای نقض حقوق اولیه مردم ایران باید تاوان سنگینی در عرصه سیاست جهانی بپردازد.
تحریم زندان اوین و سایر تحریمها، در سست کردن بندهای اختناق، نقش دارد و باعث ریزش در بدنهٔ سرکوب میگردد. البته این یک امر خودبخودی نیست، باید کانونهای شورشی آن را محقق کنند. بر اساس استراتژی «کس نخارد پشت من» به میزانی که مردم و مقاومت، بایستند و بر این ایستادگی استقامت بورزند، جامعه بینالمللی نیز در برابر این رژیم به ایستادگی برخواهد خواست؛ همچنان که تحریم اخیر نیز محصول و برآیند ایستادگی و نیز جوشش خونهای پاکی است که در شکنجهگاهها، میدانهای تیر و تپههای اوین بر زمین ریخته شده و چشم جهان تازه دارد به ابعاد کوچکی از آن روشن میشود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر