از قدیمالایام گفتهاند «ماهی از سر گنده گردد، نی زدم». به یقین این جملات ترجمان وضعیت نظام ولایت در زمینه رشد و نمو فساد میباشد.
سخن از فساد حکومتی و سازمانداده شده است که روزانه آن را مردم و جامعه دردمند میهن امان با پوست و گوشت و استخوانهای خود لمس میکنند. نمونههایی مانند دزدیهای کلان، رانتخواری، حسابها و ویلاهای شخصی، رشوه در دوایر دولتی و حکومتی، حقوقهای نجومی، غارت صندوقهای ملی و بازنشستگان، مسکن مهر، خاوی ها و بابک زنجانیها، قوه قضائیه و برادران لاریجانی و یا سرمایههای ۹۷ میلیاردی بیت خامنهای تماما بخشی از پازل فساد در حاکمیت چپاولگر آخوندی میباشند.
ابعاد فسا در این رژیم غارتگر به حدی است که اکنون کارگزاران ریز و درشت رژیم از آن با عناوینی مانند «بزرگتر از زلزله» یاد میکنند. در تازهترین نمونه یک «دلسوخته نظام» در سخنانی از جمله می گوید: «طی ۱۰ سال اخیر فساد مالی به یکی از مسائل مهم سیاسی اقتصادی تبدیل شده است».
تبعات فساد حکومتی را طی هفتههای اخیر مردم رنجدیده ما در استانهای غرب کشور بهخوبی تجربه کردهاند؛ زیرا در سایه این بختک ویرانگر است که سردمداران رژیم به انسانهای بی محتوی از جوهر انسانیت و خالی از هرگونه عاطفه و دردمندی تبدیل شدهاند. بر این منطق است که مسکن مهر و یا موسسات غارتگر مانند قارچ رشد و نمو یافته و دهها هزار انسان آسیبدیده در سرما و باران به حال خود رها میشوند؛ و یاز بر این منطق است که تنها هم و غم آخوندهای دزد و فاسد رقابت برای گرفتن «عکس سلفی» در مناطق زلزله زده و بر گورهای قربانیان آن میباشد.
این مهره باند توسریخورده نظام در ادامه با اعتراف به ابعاد فساد حکومتی در شهرداریها و دستگاه قضائیه وابسته به بیت خامنهای ادامه میدهد: «شهرداری تهران همواره یکی از نهادهایی بوده که حاشیههای زیادی در اطراف آن وجود داشته و یکی از مهمترین آنها پرونده املاک نجومی بود». وی سپس میافزاید: «در حال حاضر مسئله جامعه ما این نیست که بابک زنجانی کی اعدام میشود مساله این است که مشخص شود این فرد از چه امکاناتی برخوردار بوده که توانسته این حجم از تخلف و زدوبند و امکانات مالی را در اختیار داشته باشد. یا اگر سیستم سازمان یافتهای (مانند پرونده املاک یا موسسات مالی) وجود داشته چگونه میتوان آن را متوقف کرد. مطمئناً این اتفاقات سرمنشا یکسانی دارد و اگر بحث فساد را در کشور به دادگاهی شدن چند نفر یا برکناری برخی مدیران تقلیل داده شود به راهحل نخواهیم رسید. با این نحو برخورد ریشههای فساد و انحراف شناسایی نمیشود» (روزنامه حکومتی آرمان ۱ آذر ۱۳۹۶)
واقعیت در لابلای این جملات آن است که موضوع فساد در حاکمیت آخوندی به امری نهادینه شده و غیرقابل بازگشت تبدیل شده است. ساختار سیاسی، اقتصادی و امنیتی رژیم که تماما در اختیار ارگان ها و نهادهای مافیایی و تحت مجموعه بیت خامنهای قرار دارند، اساسا در تضاد ماهوی با هرگونه شفافیت سازی و مبارزه با فساد میباشند. آخوند روحانی رئیس دولت رژیم پیشتر در جنگ قدرت بر سر نمایش انتخابات رژیم به این واقعیت اینگونه اعتراف کرده بود: «اگر تفنگ، پول، روزنامه، سایت، خبرگزاری را همه یک جا جمع کنیم حتما فساد درست میشود».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر