این روزها از در و دیوار رسانههای حکومتی مطلب و عکس و مقاله بر ضد مجاهدین خلق و سازمانشان در حال باریدن است.دیگر تقریباً کمتر آخوند و پاسدار و شکنجهگر قدیم و جدید و عنصر اطلاعاتیای باقیمانده که علی خامنهای برای رله کردن بد و بیراه به سوی مجاهدین، به میدان نیاورده باشد. همین چند روز پیش حاکم ضدشرع خوزستان در جریان قتلعام سال 67را هم که آقای منتظری نقل قولی از او درباره افسارگسیختگی قتلعام آورده بود را ”خرکش“ (= به کسر اول و سوم یعنی کسی را که از گلو و گریبان گرفته و برخلاف میلش به میدان یا مکانی میکشانند، حرکتی شبیه فن بزکش در کشتی آزاد!) به مصاحبه کشانده تا بیاید و نقل قولهای خودش از زبان منتظری را پس بگیرد! شاهدی که اگر هم به میدان نمیآمد، شاید کسی زیاد متوجه حرف و حدیثش نمیشد اما حالا همه فهمیدند ابعاد جنایت 67 آنچنان گسترده بوده که حتی این حاکم ضد شرع و آدمکش هم کم آورده و برای چارهجویی نزد قایم مقام رهبری و امید امت و امام رفته تا شاید از
:گستردگی جنایت و افزودن به جرایم خودش کم کند! آخوند قتلعامی هم در کلیت گفت
من حکم ندادم، امام حکم داد منهم تشخیص مصداق و موضوع کردم، خوب کردم!
اما در همین روزها که تقریباً تمامی رسانههای رسمی دیداری و نوشتاری خامنهای بهطور ثابت و با ریتمی یکسان و گاه با کلماتی مشابه (که نشاندهنده هدایت شدگی جنگ روانی دیکتاتوری بر ضد مجاهدین است) به تبلیغ بر ضد مجاهدین مشغولاند، برخی ”چیز“ها! مشاهده میشود که ضروری است جداگانه مورد دقت قرار گیرند.
یکی از این ”چیز“ها، گذشته از تمامی فیلمها و سریالها و مقالات و مصاحبههای ”تاق و جفت“ سربازجوها و حکام شرع و آخوندهای جنایتکار، کتابی است که معاونت سیاسی صدا و سیمای آخوندی به نیابت از خامنهای بر ضد مجاهدین نوشته تا خواننده فرضی با نگاه به آن و تیترها و سوتیترهایش در یک نگاه متوجه شود این منافقین از خدا بیخبر، چه
بلایی بوده و هستند که جان فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران را به لبش رساندهاند.
عکس روی جلد کتاب حضرت آقا!
این کتاب تاریخ انتشار سوممرداد 96 را دارد. صفحه آرایی خوب و رنگارنگ با تلاش برای استفاده از اینفوگرافی برای انتقال مطلب به خواننده، همراه با استفاده از تقریباً تمامی دانستهها و علم و علوم تبلیغاتی برای شناساندن ”منافق“ از کافر بدتر! به امت همیشه در صحنه.اما وقتی کمی به محتوای کتاب (ورای ظواهر رنگارنگ آن) نگاه میکنی میبینی حقیقتاً که جوکی است شایسته دقت مضاعف! نگاهی به صفحه 8کتاب، که میخواهد خصوصیات نفاق و منافق را توضیح دهد خالی از لطف نیست. معاونت سیاسی صدا وسیما از میان متون و گفتههای خامنهای یک دستورالعمل 9مادهای برای شناختن منافقین استخراج کرده تا هر مؤمن مکتب نرفتهای هم بتواند با استفاده از آن، فیالفور منافقین را شناسایی و اقدامات لازمه را مبذول دارد! در این جوک نامه از خامنهای و آموزشهایش نقل شده که:
منافق پدیده خطرناکی است، همیشگی است (یعنی آخوندها تا مرگشان از آن خلاصی ندارند) ناشناخته است (یعنی همینطوری و مفت و مجانی نمیتوانی آن را بشناسی) نقابدار است، نماز میخواند اما نمازش ریایی است، به خدا سوءظن دارد! پنهان کار است! توهم دارد و توهمش هم از نوع ”ناپسند“ ا ست! (اینرا نفهمیدیم یعنی چه؟) و بعد هم از همه این صغرا – کبرا ها نتیجه گرفته که باید با منافقان جهاد کرد (یعنی باید گرفت و کشتشان! یعنی همان کاری که خمینی کرد و موفق نشد تا شرش گریبان خامنهای را هم الآن گرفته)
اما قسمت مهمتر کتابچه خامنهای آنجاست که چون تلاش کرده منافقین مدینه را مرجع تعاریف خود از نفاق و منافقین قرار دهد به این تناقض بنیادی برخورده که حتی در برخورد با منافقین هم هیچ مستند تاریخی – فقهی برای کشتارشان ندارد کما اینکه پیغمبر هرگز با منافقین مدینه نه جنگ کرد و نه حتی فرمان تحریم و تهلیل خون و مال و جان و ناموسشان را داد.
و اینجاست که خامنهای بعد از کلی بازی اینفوگرافی در خط نفاق، به یکباره ویراژ داده و به کوچه ”خروج و خارجی و خوارج“ پیچیده و میگوید این منافقینی که ما با آنها درگیریم همان خوارج صدر اسلامند! و خلاصه...
خلاصه اینکه خامنهای نتیجه میگیرد (یا معاونت سیاسی صدا و سیمایش به نیابت از او و به لسان او) نتیجه میگیرد که: به هر حال، منافقین را باید کشت!یعنی همانکاری که خمینی هزاربار بزرگتر از خامنهای کرد و تویش ماند و آرزویش را به گور برد و فضاحتش را برای ورثه و عواقب قانونی و حقوقی آن را هم برای نظام پلیدش باقی گذاشت تا حالا که روضهخوان بیسوادی مثل خامنهای که هم باید جوابگوی جنایتهای بنیانگذارش! باشد و هم جوابگوی معرکهای که هنوز مسأله شماره یک مملکت است و خواب را به چشم خامنهای و همگنانش حرام کرده!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر