غربت كدوم ترانه سايه انداخته رو آواز
كه هزار حرف نگفته مونده رو پرده ي اين ساز
بگو با من اي پرنده اي بهخون نشسته عاشق
مي پره كدوم پرنده با پر خـوني پرواز
تو بخون كه با تو سازا بخونن
نذار اين كوچه ها دلتنگ بمونن
يه روزي مياد كوير سينه ها
قدر بارون صـداتُ مي دونن
باغ نيلوفري من كي حـصاراتُ سوزوزنده
دسـت غارت كدوم باد قامت سروُ شكونده
بگو اي شقايق سرخ خون كي ريخته رو برگات
زخماي كدوم دلاور ابر چشماتُ تكونده
اي ستاره ي زميني كه نگات به آسمونه
شط سرخآبي چشمات رونق رنگين كمونه
تو غروب هر ستاره يه تولد دوباره س
كه تو آوار سياهي داره از سحر مي خونه
تو بخون كه با تو سازا بخونن
نذار اين كوچه ها دلتنگ بمونن
يه روزي مياد كوير سينه ها
قدر بارون صـداتُ مي دونن
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر