پنجشنبه، آذر ۰۴، ۱۳۹۵

نامه زندانی سیاسی علی معزی به عاصمه جهانگیر گزارشگر ویژه حقوق‌بشر در امور ایران


زندانی سیاسی علی معزی پدر دو مجاهد اشرفی طی نامه‌یی به عاصمه جهانگیر گزارشگر ویژه حقوق‌بشر در 
:امور ایران، گوشه‌یی از رفتار ضدانسانی دژخیمان خامنه‌ای را تشریح کرد
سرکار خانم عاصمه جهانگیر – گزارشگر ویژه حقوق‌بشر
گرمترین سلامها و برترین احترامات مرا بپذیرید
این‌جانب علی معزی، زندانی سیاسی محبوس در زندان گوهردشت کرج، (موسوم به رجایی شهر) از خرداد سال 1390 تاکنون در حبس می‌باشم. در خرداد 92 بعد از دو سال که در زندان اوین بودم معلوم شد که غیابی به جرم تبلیغ علیه نظام توسط قاضی صلواتی (شعبه 15) به یک سال حبس محکوم شده‌ام و بعد هم به‌عنوان این‌که به سه سال هم حبس تعلیقی از سال 87 محکوم بوده‌ام هم‌چنان در زندان ماندم و در 28 خرداد 92 نیز از زندان اوین به بند جرایم ویژه شرارتی در زندان ندامتگاه کرج تبعید شدم. با این حساب قرار بود در خرداد 1394 از زندان آزاد شوم. اما چند ماه قبل از پایان حبس مرا بدون اطلاع قبلی و اطلاع به خانواده و با اعلام اعزام به آگاهی! به بازداشتگاه 209 وزارت اطلاعات در زندان اوین برده و به سلول انفرادی انداختند و به مدت دو ماه بدون اطلاع به وکیل و خانواده در آنجا ماندم و آنها پرونده‌یی با مضمون این‌که چون هنوز بر سر مواضع و عقاید خود هستی و در زندان هم بیانیه صادر کرده‌ای برایم ساختند و دوباره به زندان ندامتگاه کرج برگرداندند، چند روز بعد بدون این‌که فرصت ملاقات با خانواده و یا وکیل داشته باشم مجدداً مرا از ندامتگاه کرج به بند وزارت اطلاعات کرج در زندان گوهردشت بردند و دو ماه هم در سلولهای انفرادی آنجا نگه‌داشتند. این‌جا هم بدون اطلاع به وکیل و بدون اطلاع به خانواده و عین همان مضمون پرونده‌سازی شد، پرونده‌یی مشتمل بر چند کپی برگه بیانیه که در زندان هم علیه نظام تبلیغ کرده‌ای و بابت همین که یک پرونده مرا در دو دادگاه جداگانه یعنی دادگاه انقلاب کرج شعبه یک (قاضی آسف الحسینی) و دادگاه 28 انقلاب تهران (قاضی مقیسه) و از آنجا که این دادگاهها ناگهانی و بدون اطلاع قبلی و بدون وکیل و بدون نماینده دادستان و بدون هیچ‌گونه ضوابط قانونی و حقوقی می‌بود و شباهتی به دادگاه نداشت، از رفتن به دادگاه خودداری می‌کردم و در هر دو دادگاه مرا با ضرب ‌و شتم و به‌زور روی زمین کشانده و بردند که سرم هم شکست و با همان وضع بردند در هر کدام از این دادگاهها به‌طور جداگانه مرا بابت یک اتهام و آنهم تبلیغ علیه نظام در داخل زندان! به یک سال حبس یعنی جمعاً دو سال محکوم کردند.. و بدن ترتیب تاریخ آزادی‌ام از بهار 94 به بهار 96 تغییر یافت
وکیل را هم نپذیرفته بودند (آقای امیر سالار داوودی) و گفته بودند وکیل را ما باید تأیید کنیم و نباید بدون هماهنگی با ما ایشان وکیل شما می‌شد!. پرونده را هم دادگاه کرج به او نداد. تمام این نقل و انتقالها به بازداشتگاهها و زندانها و انفرادیها همه بدون خبر و در جواب پرس و جوی خانواده پاسخ مشخصی نمی‌دادند و نمی‌گفتند کجا هستم
حالا امروز (سه‌شنبه 2 آذر 1395) هم این چندمین بار است که ناگهانی بدون زمینه قبلی به این وضع ساعت 7 صبح آمدند که بیا برویم اعزام داری، پرسیدم اعزام به کجا؟ گفتند نمی‌دانیم، بعد از کلی بحث بدون این‌که نامه یا احضاریه‌ای نشان بدهند گفتند دادگاه داری، بدون این‌که بدانم چه دادگاهی و بابت چی؟ هیچ‌کس هم مسئولیتی قبول نمی‌کند. نمی‌دانم به کدام اتهام و به کدام مرجع قرار است برده شوم. قصد دارند گویا برای چندمین بار مرا در داخل زندان به محاکمه بکشند و حبس اضافه کنند آنهم در دادگاههای آن‌چنانی و بدون هیچ صلاحیتی. چنان که در زمستان 93 قاضی ابراهیمیان شعبه 12 دادگاه انقلاب کرج به من گفت ”چون تو بر سر عقاید و مواضع خود هستی هم‌چنان سالها در زندانهای تهران و کرج خواهی ماند
این‌جانب مصرانه از شما درخواست می‌کنم این اوضاع خلاف قانون و خلاف حقوق‌بشر را مورد توجه و عنایت قرار داده و آن را محکوم نمایید. و تلاش شود از این همه ظلم و آثار علیه زندانیان سیاسی جلوگیری به‌عمل آید
با تشکر و تقدیم ا حترام – علی معزی
زندان گوهردشت کرج 2آذر 95
رو نوشت شورای حقوق‌بشر ملل متحد
عفو بین‌الملل

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر