جمعه، مهر ۰۲، ۱۳۹۵

برای ماه مهر. ماه مهربانی - شهین مهین فر (مادر شهید امیر ارشد تاجمیر)

 
هنوز باران نباریده.. در سرزمینی که تشنه‌ی آب است.

می گویند: باران برکت خداوند است.
مهربانی را حس نمی‌کنم. همه خسته‌اند و دلمرده
حرفهای قشنگ. نگاه قشنگ. و فضای قشنگ که
 از مهربانی سرچشمه می‌گیرد. در ماه مهر دیده و حس نمی‌شود

آب / شور است یا نیست
نان / گران است یا نیست
بابا / معلول است یا نیست
مادر / تنها و بیمار است یا نیست
چگونه بابا، نان بدهد؟ وقتی دست ندارد
نه / بابا نان نداد
چون، کار نداشت تا نان بخرد
در جیبهای کت پاره‌ی بابا، پولی نیست
مادر، با تمام مهربانی‌اش خسته است و
نگران سفره‌ی خالی و شکم خالی بچه‌ها
در کتاب درس نوشته‌اند: هوا خوب و دل انگیز است
اما همه می‌دانند: هوا آلوده است.
در کتاب نوشته: دارا و سارا عروسک دارند
اما همه می‌دانند. دارا و سارا ترس دارند و مشقهای نا نوشته‌ی شب

موضوع انشائ امشب اینست: علم بهتر است یا ثروت؟ 
خدایا. آنهایی که علم دارند در زندانند و
آنهایی که ثروت دارند. زندانبان
دارا و سارا دفتر ندارند تا مشق و انشا بنویسند
اصلا، دارا و سارا / مدرسه‌ای ندارند تا
به کلاس درس بروند.
مدرسه اشان اوقافی بود، تخلیه شد و
آنها امروز، کودکان کار اند.
ماه مهر، ماه مهربانی و آینده‌ی مبهم دارا و سارا.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر