كسي مي خواست منُ انكار كنه
كسي مي خواست منُ مردار كنه
من به او گفتم نه
بحث بودن يا نبودن پيش روي من بود
قيمتِ سرخ هويت يك كلام رفتن بود
كسي مي خواست منُ انكار كنه
كسي مي خواست منُ مردار كنه
من به او گفتم نه
من نموندم در مرگ، زندگي بودم من
پيش منكر وجودم، سر نمي سودم من
مرگ رو مث يه شمشير، من گرفتم توي دست
ديدم از بالاي دار ايمانم پشت دشمنُ شكست
كسي مي خواست منُ انكار كنه
كسي مي خواست منُ مردار كنه
من به او گفتم نه
سي هزار بار
سي هزار بار
من به او گفتم نه
گفتم نه
من به او گفتم نه
بحث بودن يا نبودن پيش روي من بود
قيمتِ سرخ هويت يك كلام رفتن بود
كسي مي خواست منُ انكار كنه
كسي مي خواست منُ مردار كنه
من به او گفتم نه
من نموندم در مرگ، زندگي بودم من
پيش منكر وجودم، سر نمي سودم من
مرگ رو مث يه شمشير، من گرفتم توي دست
ديدم از بالاي دار ايمانم پشت دشمنُ شكست
كسي مي خواست منُ انكار كنه
كسي مي خواست منُ مردار كنه
من به او گفتم نه
سي هزار بار
سي هزار بار
من به او گفتم نه
گفتم نه
ترانه : گفتم نه – به یاد ۳۰ هزار سرو ایستاده from Simay Azadi on Vimeo.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر