هم اکنون پیامکی به گوشی م آمد که کد جدیدی برای تلگرام بود . و تقریبا بلافاصله پیامی از سوی تلگرام که : کسی تقاضای دیلیت کردن این کاربری را دارد . اگر تو چنین تقاضایی نکرده ای روی لینک فلان کلیک کن .دانستم هکری بیکار شده و میخواهد بداند با چه کسانی گفتگو دارم و چه میگویم و چه میشنوم .اکنون آشکارا میگویم که بدنبال هر کس به شکلی زخم اعدام و شکنجه بر تن دارد هستم . پیدایشان میکنم و بر زخمهایشان دست میکشم . اشکهایشان را پاک میکنم و آنها نیز متقابلا دلم را گرم میکنند .انسانهای شریف را پیدا میکنم و با هم در باره دادخواهی صحبت میکنیم . من از داغ ریحان میگویم ، آن یکی از داغ شهرام . مهوش از داغ دو پسر و بهکیش از داغ 5 جوان . شهین از درد امیرارشدش ، شهناز از سر خونین مصطفایش . گوهر از شکنجه ستار و حوری از بهنود . دیگران و دیگران هم از لاله هایشان .هکر جان ، لابد جوانی بیکار هستی که جوانی ت را فروخته ای به پولی که بابت فضولی ت میگیری . بهتر نیست راهت را عوض کنی ؟ به حرف مادر ستار گوش کن : نان بازویت را بخور . نان آدمفروشی و جاسوسی عاقبت ندارد . از تو بزرگترهایش یا در سینه قبرستانند با ظرف واجبی ، یا مثل مرتضوی در مسیر . تا دیر نیست حرف گوهر عشقی را بشنو . اگر از تو بازخواست کردند بگو : همه فعالیت و ارتباطات این زن ، علنی ست . لزومی به فضولی و دزدکی سر کشیدن نیست . این حرفیست که جوانان دیگر هم گفته اند به بازجوهایشان .اگر از جانب من پیامی برای کسی رفت ، لطفا چک کند که حتما خودم هستم . اقلا صدایم را بشنود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر